
ما در قضاوت در باره دیگر هم دوره هایمان اکثرا از بیان واقعیت ها سر باز میزنیم. برای نمونه رضا براهنی چند روز پیش از میان ما رفت. طبیعی است در گذشت او و هر انسان صاحب اندیشه ای برایمان اتفاق تاسف باری است و این بدان معنا نیست ضعف ها و کاستی های وی را از یاد ببریم و تنها به نکاتی که به نظرمان مثبت میاید استناد کنیم. مینو حمیلی به درستی در فیس بوکش نوشت:
حتی مرگ هم ذره ایی از مسؤلیت «روشنفکران» نخواهد کاست.
از بُعد شخصیت ادبی رضا براهنی به عنوان منتقد که بگذریم می شود گفت: نقد، شاهکارش بود اما آیا هرگز این منتقد جنجالی، به قفا نگریست و مواضع گذشته سیاسی خود را نقد کرد.؟
«رضا براهنی، از نویسندگان چپگرا، در مقالهای در اطلاعات نوشت: «علمای عالیقدر اسلام که بهرغم برچسبهای بیشرمانه و دروغها و افترا و تهمت و بهتان سرمایهداری و متحد پلیدش صهیونیسم، صدای آزادیخواهی در سراسر ایران در دادهاند، مردمان سراسر گیتی را یکسره متحیر و مبهوت کردهاند.» (بخشی از یاداشت مینو حمیلی) با توصیفی که او از خمینی این جلاد کم سواد. مرتجع و عقب مانده بدست میدهد .چرا اقای دکتر که به هنگام ظهور خمینیست داخل نبودند به ج.ا بر نگشتند تا از انقلاب اسلامیزه شده حمایت کنند . ایا اگر نسل جوان امروز مارا در قدرت رسیدن جلاد برزگ مقصر بداند سخن بیهوده ای ابراز داشته است ؟ ما که در گذشته لااقل آزادی های اجتماعی داشتیم. کافه هایمان باز بود. روشنفکرانمان در تهران شب ها را در بار هتل مرمر که شاغلام بارمنش بود با ابجوی بشکه تا دم دمای صبح سپری میکردند. سینماهای بالای شهرمان مدرن شده بود. سینما رادیو سیتی. دیانا. شهر فرنگ و شهر قصه و… حجاب که اصلا معنا نداشت. خیلی به ندرت زن چادری میدیدیم . اما فاصله طبقاتی عیان ازار دهنده بود. از ازادی های سیاسی کلا محروم بودیم. وقتی ساواک داشتیم. خوب زندان و شکنجه هم داشتیم. سانسور فیلم و کتاب هم داشتیم. این که ما جوانان ان دوره در اندیشه تغیر شرایط باشیم امر عجیبی نبود اما چرا تنها راه رهایی را در وجود و حضور اخوند دیدیم جای حرف داشت. خوب ما هم در محیط بسته رشد کرده بودیم .ان زمان نه اینترنت بود نه فیس بوک و نه یوتیوب ایستا گرام و بقیه . بخشی از جامعه روشنفکری ما هم خود به نوعی بسته بود جلال ال احمد که سمبل روشنفکری بود دچار توهم مذهبی بود به حج میرفت و کتاب خسی در میقات او زهری بود که به جوانان خورانده شد . اخوند هم شرایط را مناسب دید بر خر مراد سوار شد و جنایت هایی را سازمان دهی کرد که در طول تاریخ سابقه نداشت. این چنین است که حساسیت ها نسبت به جنایت های اخوند ها هر روز فزونی میگیرد. وقتی میببنیم اکثر کسانی که در رثای خاموشی اقای رضا براهنی مینویسند اما اشاره ای به بخش مهم از زندگی سیاسی او که همانا حمایت از جمهوری داعشی اسلامی است نمیکنند متعجب میشویم .این چنین است که ما میگوئیم. حمایت از خمینیست یعنی کمک به تقویت اخوند ها و گسترش قتل و جنایت خونخوار ترین نظام های دنیای معاصر. ایا ما وظیفه نداریم نگذاریم واقعیت های تاریخی مغشوش شود؟
بصیر نصیبی
بصیر نصیبی
آخرین دیدگاهها