ویروس کرونا با نامهای علمی COVID-19 یا SARS-CoV-2 چند هفته ای است که به صدر اخبار جهان تبدیل گشته است. متاسفانه در میهن ما به خاطر یک سری از مسائل سیاسی که در ادامه به ان خواهیم پرداخت و بی مسولیتی و بی نظمی و ندانم کاری های حکومت ملاها این ویروس بعد از کشور مبدا آن چین تا کنون بزرگترین رقم قربانیان خود را در ایران داشته و این روند همچنان در حال رشد است.
متاسفانه خبرگزاری های رسمی و غیر رسمی و صفحات مجازی پر از اخبار ضد و نقیض در این باره هستند که خواننده را جز به گمراهی و ترس بیشتر از این ویروس به نتیجه دیگری نمی رساند. همین ضد و نقیض بودن اخبار مانند اغلب موارد گذشته نشانه رازی است که نباید بر همگان آشکار شود. از آن رو بر آن شدیم که با همکاری دوستان و اعضای خود که متخصص علوم بیولوژی و پزشکی و همچنین افرادی که مسائل بزرگ سیاسی بین المللی را دنبال می کنند به دنبال پاسخی برای این سوال بوده و سعی نماییم این مساله را از زاویه دیگری تحلیل نماییم و البته نتیجه نهایی را به عهده خوانندگان گرامی این مقاله می سپاریم.
ویروس کرونا چیست و چه رازی را در خود پنهان دارد که همه جهانیان را به خود مشغول ساخته است؟
برای روشن تر شدن مساله نخست یک نگاه کوتاه بیولوژیکی به این ویروس می اندازیم تا کمی متوجه نوع و عملکرد آن شویم. طبق آخرین گزارش رسمی انستیتو رابرت کخ در آلمان به تاریخ ۲۹ فوریه ۲۰۲۰ هنوز اطلاعات و شناخت کافی از این ویروس وجود ندارد. اما آنچه تا کنون از سیستم بیولوژی این ویروس شناخته شده را می توان کوتاه بدین گونه شرح نمود:
ویروس SARS-CoV-2 از خانواده ویروسهای کرونا است که نمونه های قبلی آن به نام SARS سارس در سال ۲۰۰۳ از چین و MERS مرس در سال ۲۰۱۲ در خاورمیانه و بیشتر در عربستان مدت کوتاهی شیوع داشته و با وجود خطرناکتر بودن اما نسبتا تعداد کمی قربانی گرفته و گویی مدت ها است که دیگر کسی به آنها مبتلا نمی گردد.
سیستم ژنتیکی و ویژه این ویروس در ساختار رشته مولکولی آن می باشد. انتقال صفات وراثتی در مولکولهای معمولی با یک مولکول دو رشته ای نردبانی شکل و مارپیچی به نام DNA انجام می گردد .
در زمان تقسیم سلولی دو رشته DNA از هم جدا شده و از روی هر رشته ای یک نسخه تازه ساخته می شود. بدین ترتیب هر سلول جدید صاحب یک مولکول دو رشته ای DNA در هسته سلول خواهد شد. در جریان ساخته شدن رشته های DNA یک عامل اصلاح کننده صحت و یا سالم بودن مولکول ساخته شده جدید را تایید می کند. اگر در DNA تولید شده جهش های ژنتیکی نادرست یا ناقص و بیمار تولید شده باشد توسط عامل اصلاح کننده شناخته و فوری از کار می افتد.
اما در بسیاری از ویروس ها نظیر ویروس خانواده کرونا به جای DNA یک مولکول تک رشته ای به نام RNA وجود دارد. ویروس خانواده کرونا صفات جدید را توسط همین RNA به DNA های سلولها منتقل می کنند.
تفاوت مهم بین RNA و DNA هم در این است که عامل اصلاح کننده برای تکثیر ژنتیکی در سیستم RNA در بدن انسان وجود ندارد و زمانی که یک رشته ژنتیکی RNA حامل یک جهش ژنتیکی باشد رشته تولید شده از کار نمی افتد و بنابرین ویروس جدید و جهش یافته بیماری زا خواهد شد.
ویروس های خانواده کرونا بیماری های شبیه سرما خوردگی در ارگانهای تنفسی انسان را با شدت های مختلف تولید می کنند. در میان این ۳ ویروس نامبرده سارس، مرس به مراتب خطرناکتر از کرونا می باشند اما مبتلا شدن به ویروس کرونا بسیار ساده تر بوده که حتی با لمس ساده یک شی نیز قابل انتقال است و از راه های تنفسی تا دو متر از منبع و یا حامل آن در هوا استنشاق می گردد. از این رو می توان این ویروس را در لیست ویروس های خطرناک اما با شدت کمتر مرگ و میر برشمرد.
منبع ویروس کرونا:
بسیاری از ارگانهای رسمی منبع اولیه این ویروس را حیواناتی می دانند که توسط انسان های بومی منطقه ای چین به مصرف غذایی رسیده و از طریق آن بین انسانها پخش گردیده است.
در اینجا اولین پرسش این است که چرا در گذشته این ویروس نتوانسته خود را به صورت اپیدمی در بین انسان ازدیاد نماید و چرا دیگر نمونه های این ویروس پس از مدت کوتاهی فراموش شدند؟ آیا ویروس کرونای امروزی شباهت ژنتیکی کاملا برابری با ویروس کرونای در بدن خفاش دارد؟ پاسخ کاملا روشن است، نه. ساختمان ژنتیکی بین این دو ویروس کرونا در بدن حیوانات و خفاش به عنوان نمونه با آنچه در بدن انسانهای مبتلا به آن کشف گردیده همان اختلاف رشته های ژنتیکی RNA و DNA در ساختار مولکولی آنها می باشند. ویروس SARS-CoV-2 یا کرونا از ترکیب دو ویروس کرونا در بدن خفاش و ویروس سار در ماهی ساخته شده است. و اینکه خفاش بعد از خوردن یک ماهی آغشته به ویروس سار مبتلا شده باشد و از آنجا به انسان انتقال یابد بسیار بسیار غیر قبل باور به نظر می اید.
بنابراین می توانیم فکر کنیم که ساختار مولکولی این ویروس در بدن انسان به نوع بیماری زای ویروسی تبدیل گشته، حال آنکه در خود حیوانات این گونه نیست. سپس به این پرسش بر می خوریم که آیا ساختار رشته های مولکولی DNA این ویروس در برخورد با بدن انسان تبدیل به RNA و غیر قابل دفع می گردد یا اینکه این تغییرات در جای دیگری انجام گرفته است؟ طبق آخرین تحقیقات بیولوژیکی و بیو شیمی انسانی، بدن انسان به خودی خود قادر به انجام تغییر رشته های ژنتیکی یک ویروس از DNA به RNA نمی باشد. اما این تغییر در ازمایشگاهای ویژه میکروبیولوژی انجام شدنی بوده و تعداد فراوانی از انواع مختلف ویروسها در تحقیقات مختلف از این طریق ساخته و پرداخته شده اند. در شهر هووان بزرگترین مرکز تحقیقاتی میکروبیولوژی چین وجود دارد. در نتیجه هیچ شکی وجود ندارد که این ویروس ساخته و پرداخته شده در کشور چین بوده و از آنجا به سایر نقاط دنیا به ویژه در ایران انتقال داده شده است.
انتشار این ویروس خواسته یا ناخواسته؟
برخی از خبرگزاری ها مهم مانند مجله معتبر اشترن STERN آلمان این نظریه را در تاریخ ۱۷ فوریه ۲۰۲۰ بر روی سایت خود قرار دادند که این ویروس از آزمایشگاه تحقیقاتی خفاش ووهان به بازار ماهی این شهر رسیده است. دو کارشناس چینی ضمن تایید این خبر که طبیعتا ان را غیر عمدی بازگو نموده اند. تعجب آور اینکه به گزارش اشترن این دو محقق چینی و مقاله نامبرده اشان پس از مدتی ناپدید می گردند. اما سوالی که تئوری غیر عمدی بودن و بردن این ویروس در بین مردم را در بر می گیرد ان است، چرا زمانی که ویروس بسیار خطرناکتر سار در چین شیوع پیدا کرد دولت چین تصمیم به راهکارهای مبارزه با ان را آنچنان که اکنون در مقابله با کرونا گرفته را انجام نداد؟ در اینجا یادآوری می کنیم که دولت چین بیشتر از ۵۰ میلیون از شهروندان خود را در قرنطینه مطلق قرار داده و شهر بزرگ ووهان با بیش از ۱۵ میلیون جمعیت به شهر ارواح تبدیل گشته است. همچنین دولت چین قبل از اینکه خبرهای شیوع این ویروس همه گیر شود اقدام به ساختن بیمارستانهای بسیار بزرگ در مدت بسیار کمی مانند ۱۰ روز کرد که تعجب جهانیان را همانزمان برانگیخته بود. چه چیزی موجب گشته که دولت چین اینگونه با شدت تام بر علیه این وروس اقدام نماید؟ یا اینکه تمام این راهکارها تدابیری می باشند برای پنهان نمودن یک ماجرای خطرناک بزرگتر بشری؟
تئوری جنگ بیولوژیکی و توسط چه ارگانی و با چه انگیزه ای:
تا کنون کمتر کسی به رویداد بزرگ بازی های المپیک جهانی ارتشی های دنیا با شرکت ۱۱۰ کشور در تاریخ ۱۸ تا ۲۷ اکتبر ۲۰۱۹ در شهر هووان اشاره نموده است. تنها بعد از چند هفته از اتمام بازی های المپیک ارتشهای دنیا خبرهای اولین مبتلایان به این ویروس از شهر هووان منتشر یافت. حال می توان بی این تئوری فکر کرد که هدف اولیه این ویروس ضربه و صدمه زدن به ارتش های بزرگ و کوچک دنیا بوده است . اما سیستم های امنیتی کشورها مانع از بروز اخبار سرایت این ویروس در بین پرسوناژ ارتشی خود می باشند و نمی توان نتیجه گیری کرده و سوال مهمتر اینکه در صورت واقعیت داشتن این فرضیه چه کسی پشت این ترور بیولوژیکی پرسوناژ ورزشی ارتش های دنیا می توانسته باشد و این ترور به سود که خواهد بود؟
بر روی سایت مرکز جهانی بهداشت و ایمنی دقیقا در روز ۱۸ اکتبر ۲۰۱۹ ویدویی قرار گرفت که در آن تئوری واگیری و ازدیداد و اپیدمی ویروس کرونا با گرفتن بیش از ۶۵ میلیون قربانی گذاشته شده است . آیا نام ویروس کرونا مدتها قبل از شیوع آن و تاریخ ۱۸ اکتبر اتفاقی بوده است؟
تئوری توطئه
طرفداران تئوری توطئه ضمن اعتقاد به فرضیه ترور بیولوژی بر این عقیده می باشند که فراماسیون با انجام این ترور هدف کم کردن جمعیت کره زمین را دنبال می کند. در اینجا بایستی گفت که در بدترین شرایط و فرضیه که اگر این ویروس تمام جهان را در بر گیرد و بیش از دو سال نیز فرصت عملکرد داشته باشد، تقریبا ۶۵ میلیون نفر قربانی این ترور فاجعه بار خواهند شد. اما آیا با قربانی کردن ۶۵ میلیون انسان بی گناه مشکل ازدیاد جمعیت جهانی نزدیک به ۸ میلیارد نفر از دید این جنایتکاران حل خواهد شد؟ در برخی از نوشته های نژادپرستانه و ضد انسانی نیروهای مشکوک فراماسونی می خوانیم که هدف آنان رساندن جمعیت کره زمین به زیر یک میلیارد نفر می باشد! چگونه و با چه سلاحی و به دست چه کسی می توان نزدیک به ۷ میلیارد انسان بی گناه را از بین برد؟ آنان نمی خواهند پاسخ دهند. اما تجربه جنگهای جهانی ثابت نموده که اهداف این گونه تیوری ها بیشتر نشان از عقاید ضد بشری آنان داشته و نه ارایه راه کار قابل اجرایی برای مبارزه با ازدیاد جمعیت کره زمین به فرض اینکه اصلا تئوری کثرت جمعیت جهانی حقیقت داشته باشد. تاریخ بشری از ده هزار سال پیش تا کنون مملو از جنگهای بیهوده کوچک و بزرگ و همچنین بیماری های همه گیر خطرناک بوده که هیچکدام از آنان مانع ازدیاد جمعیت بشری نگشته است.
جنگ اقتصادی و ضربه های اقتصادی با سلاح های بیولوژیک
نفوذ کشور چین در آفریقا و آسیا و اروپا.
هنگامی که کشورهای غربی و در راس آنها آمریکا خود را مشغول به خاور میانه و بنیادگراهای اسلامی نموده بودند کشور چین بسیار آهسته و مرموز نفوذ خود را بین کشورهای ضعیف جهانی گسترش داد. بنا به گزارش نشریه معتبر دی ولت آلمان نفوذ چین در بیش از ۲۱ کشور مهم آفریقایی و بدهی این کشورها به چین به حدی گسترش یافته که چین بسیاری از این کشورها را مجبور به واگذاری کامل منابع طبیعی و زیر زمینی آنها به خود نموده است. چین همچنین یکی از ناوگانهای هواپیمابر خود را مستقیما در بندر جیبوتی سومالی در نزدیکی کامل مقر ارتش امریکا مستقر کرده و یک ناو هواپیمابر دیگر را در نزدیکی بندر کراچی پاکستان و از این دونقطه حمل و نقل کلیه کشتی های تجاری خود را کنترل می کند. همچنین سالهاست که جمهوری صربستان که تا کنون از سوی اتحادیه اروپا در بایکوت می باشد زیر نفوذ و سلطه چین قرار گرفته و صربستان به مرکز پخش کالاهای چینی در اروپا تبدیل گشته است به گونه ای که در خیابانهای شهرهای صربستان پلیس های چینی گشت می زنند.
در کنار گسترش اقتصادی چین قدرت و صنعت نظامی و اتمی این کشور غیرقابل تخمین و پیش بینی و مقابله با ان به هیچ وجه ساده نمی باشد. خطرناکترین اسلحه چین برعلیه ایالات متحده آمریکا و دیگر کشورهای ساحل نشین ساخت زیردریایی هایی با انرژی مگنت هیدرو دینامیک و با قدرت مانور بسیار بالا که به هیچوجه قابل ردیابی نمی باشند است. این زیردریایی ها می توانند به موشک های اتمی مسلح شده و خود را برای مثال به نیویورک و یا واشنگتن بدون مشکل چندانی نزدیک نموده و ان شهرها را نابود سازند. لازم به گفتن است هم ناوگانهای هواپیمابر و هم زیردریایی های مگنت هیدرو دینامیک در شهر ووهان چین طراحی و ساخته شده اند.
نویسنده مشهور آمریکایی گراهام الیسون در کتاب Destined for war به این تئوری می پردازد که دو کشور چین به عنوان قدرت جدید جهانی و آمریکا اگر چه هر دو به دنبال جنگ کردن با یکدیگر نمی باشند اما سرنوشت آنان بخاطر نوع رقابتهای سرمایه دآری وارد چالش و شرایط پر استرسی می گردد که آنان را در این راه به یک جنگ غیر قابل بازگشت می کشاند. برای جلوگیری از این جنگ یا باید امریکا قدرت و نفوذ چین را به رسمیت شناخته و از میدان خارج شود یا اینکه چین از ادامه گسترش نفوذ و قدرت خود چشم پوشی کند. در حال حاضر تصور این دو احتمال دور از واقعیات سیاست در این دو کشور می باشد و متاسفانه این دو کشور مدتهاست که در حال جنگ و مبارزه پنهانی یا آشکار با یکدیگر می باشند. تحریم هواوای HUAWEI در امریکا و اروپا تنها یکی از نمونه های بارز آن است که همین تحریم برای کشور چین تاکنون میلیاردها زیان به همراه داشته است. قبل از این تحریم کمپانی بزرگ ZTE به خاطر همکاری و تجارت با جمهوری اسلامی از سوی دولت آمریکا مورد تحریم قرار گرفت که این تحریم در خاتمه موجب ورشکستگی کمپانی ZTE و بیکاری بیش از ۸۰ هزار کارکنان آن گشت. تمام کارشناسان اقتصادی اعتقاد بر این دارند که تحریم کمپانی HUAWEI ضربات جبران ناپذیری به کل اقتصاد کشور چین خواهد زد.
حال اگر فرض را بر این قرار دهیم که ویروس کرونا یک حمله بیولوژیکی می باشد بنا بر معادلات گفته شده در بالا در نگاه اول به این نتیجه می رسیم که ارتش ایالات متحده آمریکا این نقشه شوم را کشیده و چین را هدف قرار داده است. در حال حاضر پس از گذشتن چند هفته از این اپیدمی، کشور چین بزرگترین خسارات را متحمل شده است. و دیگر کشورها و به ویژه امریکا به مراتب کمتر. اما بنا بر اساس تجربیات تبلیغات ضد غربی اگر دولت چین برای اثبات این فرضیه حتی یک مدرک کوچک هم داشته بود بدون شک ان را رو می کرد و شکایت و ادعاهای جبران خسارت خود را خیلی زود به سازمان ملل ارایه داده بود و دیگر کشورها هم که دل خوشی از ترامپ و ایالات متحده امریکا نداشته خیلی زود برعلیه امریکا وارد میدان می شدند.
اما فرضیه بعدی چه خواهد بود؟ معمولا ان چیزی که کمتر کسی به آن فکر می کند و می پردازد این است که قربانی خود متخلف باشد. در اصطلاح روانشناسی به این شرایط معادله مجرم و قربانی یا offenders victim compensation گفته می شود که در آن متخلف چنان خود را قربانی می نمایاند که گناهش برای محکوم کردن او به عنوان متخلف و یا بانی جنایت نادیده و یا بخشوده می گردد. چین اگر هر کشوری و به ویژه ایالات متحده امریکا را مورد حمله مستقیم خود قرار دهد بدون شک خیلی زود از سوی جامعه جهانی محکوم و بزرگترین خسارتها و تحریم ها بر او وارد می شد و ضربه های اقتصادی و نظامی سنگینی را می بایست تحمل که قدرت اقتصادی او بدون شک در مدت کوتاهی در هم می شکست. این ریسک بزرگ کشورهایی مانند چین و روسیه می باشد که به هیچ وجه جرات و اجازه زدن ضربه اول را به حریف بزرگ خود ندارند زیرا به مدت کوتاهی پس از آن کل جامعه جهانی را به شکل متحد بر علیه خود در مقابل خواهند داشت. اما اگر کشور چین با قرنطینه کردن ۵۰ میلیون انسان و با قربانی دادن جان انسانهای بی گناه و ضرر اقتصادی و همچنین با نمایش اینکه چگونه این ویروس از سوی خفاش به انسان رسیده چنان سعی بر آن دارد که کل این ماجرا را ناخواسته و تصادفی نمایش دهد که دیگر جای هیچ شکی باقی نمی گذارد که همه چیز همان است که گفته می شود. اما باور کردن این داستان به ساده گی بیش از اندازه نیازمند است و باور کردنش بسی مشکل است. اگر چه هنوز ارگانهای رسمی دولت های غربی رسما اعلام ننموده اند اما در لابلای سخنان آنان می توان متوجه شد که همه آنان به کرونا به چشم یک اسلحه شیمایی از سوی چین نگاه می کنند.
به احتمال بسیار زیاد بسیاری از ورزشکاران ارتشی ۱۱۰ کشور شرکت کننده در المپیک شهر هووان به این ویروس مبتلا گشته اند وگرنه سکوت خبری و پاسخ ندادن در این باره بی معنا می بود. هم اکنون تمام پزشکان و دست اندرکاران سیستم پزشکی آلمان و دیگر کشورهای اروپایی تحت پوشش آگاهی و تعلیمات برای مبارزه با این ویروس می باشند. این نشاندهنده ان است که آنها می داند که با یک ویروس ساده سر و کار ندارند و خطر این ویروس بیشتر از آن چیزی است که در اخبار رسمی گفته می شود.
انگیزه دولت چین:
احتمالا دولت چین با این حمله بیولوژیکی تنها قصد نمایش قدرت خویش و ترساندن رقبای خود و به ویژه کشورهای اروپای غربی مانند آلمان که قصد تحریم کمپانی HUAWEI داشته اند را دارد. دیگر اینکه چین دو نکته مهم را در مورد قدرت خود به اثبات می رساند. نخست آنکه به جهانیان ثابت نمود که می تواند بدون شلیک کردن حتی یک گلوله، به کل دنیا ضربه های حیاتی و جبران ناپذیری بزند. دوم آنکه به جهانیآن ثابت نماید که برعکس تبلیغات کشورهای مدرن غربی و آمریکا که هم اکنون دنبال یافتن راه مبارزه با این ویروس می باشند در عمل اما ناتوان بوده و اگر اراده چین این بود که جهانیان را با یک ویروس خطرناکتری مانند ویروس سارس مورد حمله قرار دهد تعداد قربانیان و زیان های اقتصادی و مالی آن چندین برابر و غیر قابل جبران می گشت و البته در کنار ان توانایی خود را در کنترل این ویروس با قرنطینه کردن ۵۰ میلیون نفر و شهر ۱۵ میلیونی ووهان به نمایش گذاشته است. هیچکدام از کشورهای غربی آماده گی به اجرای این چنین برنامه هایی حتی به نسبت های کوچکتری برای مهار این ویروس نداشته و کل سیاست و عملکرد آنان خرید زمان است تا با گرم شدن هوا و تابش آفتاب از سرعت شیوع این ویروس کاسته شود.
فیلم دست دادن زن چینی به پاپ:
برای کامل کردن پازل ها ی مربوط به فرضیه های گفته شده احتیاج به زمان بیشتری می باشد اما یک تصویر کلیدی دیگر وجود دارد که بی شک یکی از پازل های مهم این تئوری می باشد:
در تاریخ ۳۱ دسامبر ۲۰۱۹ در شب تحویل سال میلادی یک ویدیو در سراسر جهان پخش گردید که در آن پاپ هنگام بازدید از مردم و دست دادن 
با آنها با حرکتی کاملا خشن به پشت دست زنی به ظاهر چینی می زند که دست پاپ را گرفته و نگه می دارد. پس از پخش این فیلم تبلیغات بسیار بالایی بر علیه پاپ که در این ویدئو به خشونت 
روی می آورد انجام گرفت. اما با فراگیر شدن ویروس کرونا نقش این تصویر معنای جدیدی به خود می گیرد. بعد از چند بار آنالیز کردن این ویدئو کاملا دیده می شود که آن زن قصد آلوده کردن پاپ را با دستان خود داشته است.
نخست آنکه صورت این زن چند ثانیه قبل از حمله بر خلاف دیگرآن کاملا جدی و متمرکز می باشد. دوم این زن دستان خود را به صورت غیر عادی به هم می مالد گو اینکه مایعی را بر دستان خود آغشته می کند. سوم اینکه پاپ به ظاهر این زن را نمی بیند و پس از آنکه به کودکی دست می دهد می خواهد خیلی زود از ان محل دور شود اما ان زن با یک حرکت بسیار سریع و حرفه ای که نماد بر ورزیده بودن او دارد پاپ را به سوی خود کشیده و با هر دو دست خود و با یک تکنیک مشخصه حرفه ای بودن، پاپ را با تمام وزن او به سوی خود می کشد. انگشتان دست چپ این زن بر عکس دست راستش قرمز بوده و ان زن سعی می کند که ناخن های خود در پوست پاپ فرو کند. آیا این یک حمله واقعی بوده یا اینکه تنها نمایش قدرت چین و یا اینکه هیچ چیزی پشت آن نمی باشد که باور کردن مورد سومی آن زمانی سخت ترمی شود وقتی که بدانیم این زن تنها هزاران کیلومتر از پکن به واتیکان آمده تا فقط پاپ را ببیند و برگردد!
نقش جمهوری اسلامی، جنایتی دیگر
جمهوری اسلامی سالهاست که به هر شیوه ای خود را به دولت چین نزدیک نموده و ضمن سپردن بخشی از خلیج فارس به چین و قراردادهای بسیار فاجعه آور و نابرابر برای ایران اما به سود چین، در این حمله بیولوژیکی با قربانی کردن ملت بی گناه ایران نقش پادو و بارکش این ویروس را به قیمت جان مردم برای چین بازی کرده تا خود چین مورد حمله انتقادی قرار نگردد. واقعیت این ماجرا زمانی روشن می گردد که آمار مسافران هواپیمایی ایرانی آلوده به این ویروس را از اخبار جهانی بشنویم تقریبا در هر پرواز هوایی از ایران به سمت دیگر نقاط دنیا یک تا چند نفر مسافر آلوده به این ویروس وجود داشته است. تنها امروز به تاریخ یکم ماه مارس ۴ نفر از مسافرآن ایرانی در فرودگاه فرانکفورت آلوده به ویروس کرونا شناخته شده و به قرنطینه فرستاده شده اند. آیا این تصادفی است که با هر پرواز ایران به اروپا و کشورهای غربی دگر تعدادی از مسافران آلوده به این ویروس باشند؟ آیا جمهوری اسلامی با آلوده کردن مسافران بی گناه پروازهای خود به این ویروس قصد مبتلا کردن ایرانیان مخالف و تبعیدی ساکن در کشورهای غربی را دنبال می کند؟
یک احتمال و فرضیه دگر اگر چه کمی دورتر قرار می گیرد اما آیا زدن هواپیمای اوکراینی می توانسته در ارتباط با این حمله ویروسی بوده باشد؟
تعداد بسیار زیاد قربانیان و افراد مبتلا به این ویروس در ایران خیلی زود این شک را به ذهن آورده که نکند حکومت ملاها به این اپیدمی دامن زده باشند؟ تنها یک نگاه کوتاه به شرایط بحران اقتصادی و نارضایتی مردم از وضعیت سیاسی و اقتصادی و اجتماعی در چند ماه گذشته و در پی آن قیام بزرگ ملت ایران بر علیه حکومت ملاها و سرکوب مردم بی گناه، کافی است تا مشخص گردد که جمهوری اسلامی با آغوش باز از این ویروس برای برگشتن به شرایط آرامتر حکومتی خود استقبال کرده است. از این رو پرونده جنایت ویروس کرونا را نیز باید به دیگر پرورنده های جنایات این رژیم نحس اضافه نمود.
هیئت تحریریه کانون فرهنگی خیام مونیخ
۹ مارس ۲۰۲۰
منابع
https://www.amboss.com/de/wissen/Aufbau_von_DNA_und_RNA
http://www.centerforhealthsecurity.org/event201/
http://www.centerforhealthsecurity.org/event201/videos.html
https://de.sputniknews.com/technik/20171028318068788-china-schiff-mhd-antrieb-erprobung/
https://www.belfercenter.org/publication/destined-war-can-america-and-china-escape-thucydidess-trap
https://www.youtube.com/watch?v=3WySwhj2SwE
جناب نصیبی لیست مسافران هواپیمای اوکراینی رو با نام پدر سرچ کنید نتیجه گیری های جالبی میکنید. این هواپیما پر از فرزندان و وابستگان حکومتی ها بود.که برای خیلی هاشون مراسم های باشکوهی توی قم براشون برگزار شد از جمله محمد صالحه و زنش حسنی ! دختر فرمانده کل نیروی زمینی ارتش. شاید از میان اون اسامی بتونید نتیجه گیری کنید که به خاطر کدوم یک از مسافرین و یا شاید تعدادی از اون ها کل هواپیما سرنگون شد.اصلا شاید ویروس هم در مراسم ختم این آقازاده ها پخش شده.