ملینا مرکوری و ژول داسن و حکومت سرهنگها

21 آوریل 1967 وقتی مردم عادی آتن از خواب برخواستند با واقعیت غافلگیر کننده ای مواجه شدند، جمعی از افسران با کودتا زمام امور را در دست گرفته بودند، بر اساس روال متداول نظام های کودتایی و نظام های سرکوبگر, قتل، آدمکشی، زندان، شکنجه و بگیر به بند از همان آغاز اعمال شده بود. قصد ما امرور مرور تاریخچه کودتا ها و شبه انقلاب ها نیست. این یادآوری کوتاه لازم بود تا وارد قصد و هدف اصلیمان که مرتبط است با راه و کارمان بشویم. برای این که از تطویل کلام پرهیز کنیم و روی قصد اصلی متمرکز شویم از تشریح کودتاهای پی در پی و همین طور از انقلاب های ناسرانجام و شکست خورده هم عبور می کنیم و تمرکز خودمان را میگذاریم روی یکی از بازیگران زن سینما در یونان در دوران سرهنگها و مقایسه اش می کنیم با بازیگران زن سینما بعد از شکست و تغیر مسیر انقلاب در ایران و تسلط آخوندها بر زادگاه ما و از این طریق با ذکر چند مثال شاید بشود به این واقعیت نقبی زد که چرا سرهنگها در یونان 7سال دوام آوردند و جمهوری اسلامی داعشی 40 سال و هنوز هم دست بردار نیست. همچنان می گیرد،می کشد، سر به نیست میکند، اگر کودتاچیان یونان دیکتاتور های امروزی بودند آخوندها، اسلام ارتجاعی 1400 سال پیش را زنده کردند. جالب  این که موسوی نخست وزیر قاتل که رهبر دوم خردادی ها هم است، مدعی است که بعد از فوت امام ابلهشان اهمال شده و گرنه باید ج. اسلامی از این حد هم سفاک تر و خون ریزتر باشد!

برگردیم به یونان

 در زمان وقوع کودتا ملینا مرکوری بازیگر و خواننده موفقی بود به خصوص که همسر و همراه یکی از برجستگان سیما ژول داسن شده بود.

ملینا بعد از وقوع کودتا میتوانست مثل جمعی از بازیگران سینمای ما که با نظام داعشی به تفاهم رسیدند تن به خواست های سرهنگها بدهد و در بساط سرهنگها کار کنند موقعیت بگیرد.

سرهنگها 6 یا 7 سال بر یونان حکومت کردند و ساقط شدند یعنی مردم یونان ساقطشان کردند. مردم ما 40 سال است نظام کثیف تر از سرهنگ ها را تحمل می کنند.

ملینا را در ایران با فیلم «یکشنبه ها هرگز» اثر ژول داسن می شناسند اما ملینا بازیگر و خواننده با استعداد و شناخته شده ای بود همسرش داسن هم از برجستگان سینمای امریکا بود که در تصویه های سناتور مک کارتی به مانند بسیار از هنرمندان چپ گرا اراج شد .

 ملینا اما در دایم به کشورهای دیگر سفر میکرد  نه برای این که امکان کار بهتر  را بدست بیاورد، نه او مصمم بود تا به سقوط کشاندن سرهنگ ها لحظه ای دست از مقاومت برندارد. اما زنان بازیگر ما در دوران اخوند ها نه نتها تمکین کردند بلکه گاه خوش رقصی هم می کردند و می کنند، نهایت آزادی خواهی شان پیوستن به باند مرتجع خاتمی است، نمونه میخواهید؟ تعدادشان بسیار است چند تایشان را نام می بریم: نیکی کریمی، ترانه علی دوستی، هدیه تهرانی، باران کوثری، فاطمه معتمد آریا، مریلا زارعی، مهناز افشار، لیلا حاتمی، پگاه آهنگرانی.
اگر کیارستمی شهامت می یابد که در تائید حجاب نظر صادر کنند این شهامت را از منش بازیگران زن جمهوری اسلامی بدست میآورد. حتا بازیگرانی مثل شهره آغداشلو که مثلا اپوزیسیون خارج نشین بود از طریق بی بی سی که نقش کارچاقکن شهره خاتم را بعهده گرفت میخواست دل آخوند را بدست اورد، جعفر پناهی هم خیلی سعی کرد تا مقامات را متوجه نتیجه مثبت عفو شهره خانم بنماید، اما اخوندها زیر بار نرفتند و التماس های شهره را بی جواب گذاشتند، بله شهره حاضر بود هر تحقیر و توهینی را بپذیرد اگر اجازه سفر به دارالخرافه را داشته باشد. که البته ناکام ماند.

در دوران پر افتخار خاتمی شارلاتان، تهمینه میلانی، فرشته طاهر پور، نیکی کریمی وچند تای دیگر بعنوان سفیر حسن نیت به امریکا ی قبلا جهانخوار سفر کردند و انجا گفتند: ما در جمهوری اسلامی هیچ مشکلی نداریم.

 اما ملینا با حضور سرهنگ ها در صحنه سیاست یونان با بازیگری وداع کرد و یک مبارز سیاسی علیه سرهنگ ها شد. سخنرانی های آتشینش در ایتالیا و دیگر کشورها باعث شد که سرهنگها ملیت یونانی اش را از او سلب کنند اما ملینا بی اعتنا همچنان میگفت، می نوشت و فریاد می زد. در ایتالیا در حین سخنرانی بمبی زیر پای او منفحر شد . اما ملینا چند قدم آن طرف تر دوباره سخنرانی اش را اغاز و ادامه داد.

ملینا به توریست هایی که قصد سفر به یونان را داشتند میگفت: به یونان تحت تسلط سرهنگها سفر نکنید ،پول هایی که شما در یونان خرج میکنید کمکی به مردم در بند نمی کند بلکه سر هنگها را فربه تر ودرنده خو ترمیکند ( نقل به معنا)

 با سقوط سرهنگها هم ملینا دیگر به سینما بر نگشت او وارد دنیای سیاست شد وزارت فرهنگ یونان به او سپرده شد، آنگونه که در تاریخ ثبت شده او در دوران وزارت هم از مردم جدا نشد. همچنان محبوب مانده بود. در سال 1994 ملینا مرکوری با زندگی وداع گفت اما تجلیلی که مردم یونان از او کردند نشانگر محبوبیت او نزد عامه بود. بیش از یک ملیون نفر در آتن در مراسم وداع با ملینا شرکت کردند اتفاقی که تا آنوقت در اتن سابقه نداشت.

ایا تا حالا با خود تامل کرده ایم چرا سرهنگ ها که شقاوت و بی رحمی شان هر چقدر هم شدید بود فراتر از نظام جمهوری اسلامی داعشی کنونی که نمیتوانست بوده باشد، 7 سال بیشتر دوام نیاوردند و جمهوری اسلامی داعشی 40 سال مانده است؟ هنوز هم شرش را نکنده است، همچنان میگیرد، به بند می کشد، به روی زنان اسید میپاشد، گروه گروه مخالفان را میکشد درقبر های دسته جمعی قرار میدهد،

 آیا اگر  اول یک سوزن بخودمان بزنیم و بعد یک جوالدوز به دیگران به این واقعیت دردناک نمی رسیم که نقش خود ما در ماندگاری آخوندها موثرتر از امریگا، اروپا، اوباما و ترامپ دیگر چپاول گران دنیای سرمایه داری بوده است.

بله ما نیاز به ملیناها، داسن ها، فریتس لانگ ها داریم نه فرهادی ها، پناهی ها، مجیدی ها و نظایرشان.

 تا این واقعیت را عمیقا درک و هنرمندان حکومتی را طرد نکنیم امید به رهایی  همچنان دور از دسترس است.

40 سال فریب اینان را خوردیم بس نیست؟ آقایان و خانم های شیفته افتخار که غرور ملی تان را میخواهید با عوامل سینمایی  ج. اسلامی ترمیم کنید به هوش باشید. حتما شنیده اید که دیگر توریست ها هم حاضر نیستنئد به هنگام سفر به داخل مهر ننگین حمهوری اسلامی در پاسپورتشان درج شود و آخوند ها که خزانه مملکت را چاپیده اند با حقارت می پذیرند که مهرشان از روی گذرنامه توریست ها بردارند. اگر  2000 جایزه از همه ی جشنواره های اروپایی دو اسکار، چند خرس و شیر و پلنک اگر ذره ای اعتبار اورده بود لااقل توریستها مهر ننگین را در گذرنامه شان تحمل میکردند. از ما گفتن واز شما شیفتگان غرور و افتخار ملی نشنیدن.

 بصیر نصیبی  28 اکتبر 2018

 

Print Friendly, PDF & Email