بی شک و تردید فریدون را باید از برجستگان هنر و ادبیات معاصر ایران دانست. من نه توانش را نه قصدش را دارم که کارنامه درخشان فرهنگی فریدون را تمام و کمال در سالگرد خاموشی اش بازگو کنم . در باره فریدون هم کم نگفته اند و ننوشته اند. این منابع اکثرشان در دسترس است .پس اجازه دهید این نوشته من بدون در نظر گرفتن چار چوب خاصی و بدون زمینه چنیی قبلی بدون رعایت تقدم و تاخرمنتشر شود. یاری های فریدون در زمینه ی فرهنگ و هنر در وهله اول تاریخچه سینمای ازاد خودمان را برایم زنده میکند . به جرات میگویم اگر رهنما و حمایت هایش نبود سخت بود سینمای ازاد از یک گروه کوچک در تهران بیک جنبش موثر و فراگیر که حتا مرز های جغرافیایی را در هم شکست تبدیل شود. این کمک ها جنبه مادی نداشت . بلکه حمایت هایی بود که بما یاد میداد چگونه به خود متکی باشیم از موانع بسیار که سر راهمان هست نهراسیم. روزی که ما (من .ابراهیم فروزش. سعید محمدی. ابراهیم وحید زاده. ژیلامهرحویی با هم تصمیم گرفتیم یک کلوب سینمای درست کنیم اصلا تصور نمیکردیم این گروه به فیلمسازی روی میاورد و فیلم 8 میلیمتری که جدی اش نمیگرفتند به جدی ترین امکان برای بیان زبان سینما ی غیر حرفه ای تبدیل میشود. اما در جمع کوچک ما برای اغاز کار کلوب یک چهره ارزشمند را همراه خود داشتیم بله زنده یاد فریدون رهنما در میان ما جوانان عاشق سینما بود و حضوری موثر داشت .
سینمای اوانگارد ، سینمای تجربی ، سینمای دیگر وسینمای زیر زمینی و..واژه های بود که بتدریج در زبان فارسی معنا ومفهومی یافت .زمان زیادی نگذشت تا فیلم 8 میلمتری که سابقه اش بر میگشت به سینمای خانوادگی ویا فیلمهای پورنو چهره ای مستقل از خود نمایاند به یک وسیله بیانی مبدل شد وگروه ما با پیشنهاد فریدون نام سینمای ازاد را برای کوشش های خود برگزید و بعد از تهران، شهرستانها هم به گروه پیوستندو شهر های کوچک وبزرگ ایران کار سازندگی را با دوربین های کوچک 8 وبعدا سوپر هشت ووسایل ابتدایی ،تد وین وصدا گذاری میکردند فریدون همچنان همدل وهمراه بود و رهنمودهایش نقطه اتکای جمع مابود .یک خاطره هم نقل کنم از نمایش فیلمهای 8 در ایتالیا .در برنامه ای در بولونیای ایتالیا که انجمن منتقدین سینمایی ایتالیایی ترتیب داده بودند.
من خودم کار نمایش فیلمها را بعهده داشتم( خیلی از تکنسین های سینمای حرفه ای قادر نیستند فیلم 8 را به درستی نمایش بدهند .در تمام برنامه هایی که داشتیم ( فستیوال جهانی فیلم تهران ، جشن هنر، جشنواره فیلمسازان جوان آسیا ،نمایش در کلوب سینمایی خودمان یکی از بچه ها کار نمایش را اداره میکردند . وقتی فیلم 8 میلیمتری ارتفاع متروک ( این اثر یک سینماگر 15 یا 16 ساله تولد سینماگری خلاق را نوید میداد) (دریغ که بهنام جعفری در اثر تصادف ماشین د ر سنین خیلی جوانی در گذشت.) که نمایش میدادیم یکی از منتقدین سینمایی پرسید :شما از فیلمهای 8 تان کپی 16 فراهم میاورد وروی ان کپی کار تدوین را انجام میدهید ؟وقتی دانست این فیلمها اوریژینال است وجای چسب را روی فریم های فیلم نشانش دادم تعجب وتحسینش بر انگیخته شد. از این نوع خاطره بسیار است اما حمایت های فریدون فقط متوجه سینمای آزاد نبود. بلکه او با ایجاد ارشیو حاوی پژوهش هایی که حاصل فرستادن جوانان جستجو گر به شهر ها ودهات ایران برای پژوهش کاری مهم انجام داد، کاری که با ان تاریخ بدان توجهی نشده بود . ارشیوی شکل گرفت که جای بسیار برای گسترش داشت البته اگر جمهوری اسلامی نازل نشده بود .
اکثر جوانانی که از اروپا وامریکا برگشته بودند ویا در ایران بدانها امکان ارائه درست کارشان داده نمیشد در قسمت پژوهش جمع شده بودند که خود باعث ساخته شدن بسیاری از کارهای تجربی در کادر 16 و35 شد (ناصر تقوایی، پرویز کیمیاوی،محمد رضا اصلانی ، نصیب ونصیبی و…)
فریدون بندرت تن به مصاحبه میداد. تعداد مصاحبه های اودر طول عمر کوتاهش به 5 تا هم نمیرسید.یکی از مصاحبه های فریدون با برادر از دست رفته ام نصیب سینماگر سینمای دیگر و شیفته فریدون بود که برای مجله نگین انجام شد.
رویایی شاعر از نزدیکان فریدن بود بیانیه حجم گرانی در شعر که ابداع رویا بود امضای شاعران نوگرا را با خود داشت دوسینماگر هم این بیانه را امضاء کرد ند ،فریدون رهنما و نصیب ما . تمام بحث ها ی قبل ازانتشار بیانیه رویا در منزل ما در کوی کن( شهر زیبا )شکل گرفت مادر م یادش بخیر میهمانان مارا گرامی میداشت در ان چند روز خود پذیرایی از میهمانان را بعهده میگرفت
شاملو که خود هنرمندی برجسته است تحول شعر خود را مدیون فریدون میداند مقدمه قطعنامه ی شاملو را فریدون با امضاء چوبین نوشت رویا هم در ستایش فریدون چنین میگوید :
غنی بود و غنایش را به رخ نمیکشید. جای پایی از خود باقی نمیگذاشت و اگر میگذاشت به تواضع پاک میکرد.
اما اگر بخواهیم از آنچه کرده یاد کنیم ناچار باید از همان جای پای رفته او یاد کنیم مثل جای پایی که در شعر امروز ایران دارد. او روی شعر نسل قبل از نسل من، یعنی نسل شاملو و شاهرودی یا بهتر بگویم نسل بلافصل بعد از نیما خیلی مهربانانه و سخاوتمندانه اثر گذاشت بیآنکه خواسته باشد تظاهر کند و بنمایاند که نفسی از او در شعر این شاعران وجود دارد. شاملو اولین کسی بود که به این اثرگذاری رهنما بر شعر خودش اشاره کرده است. در میان سینماگران ایران هم، چه در داخل و چه خارج از آن، بودند که از نفس او بهره گرفتند. تا آنجا که اثر گرفتن از او و بهرهگیری از راهنماییهای او، امروز معیاری برای کسب اعتبارشده است.
.سخن کوتاه میکنم به نقل جمله ای از فریدون که همیشه به من گوشزد میکرد:
کار وراهی مهم را آغاز کرده اید اگر نترسید ،اگر در جا نزنید واگرلحظه ای توقف را جایز ندانید.به فریدون قول دادیم که همچنان استوار باشیم امید این که به تعهد خود عمل کرده باشیم .
بصیر نصیبی 24 اوریل
آخرین دیدگاهها