هدف وخط مشی ما!

بصیر نصیبی

 
مجله اینترنتی سینمای آزاد بعد از ۶۲ شماره انتشار مداوم وبا بیش از ۲۰ هزار مراجعه کننده را متوقف کردیم چون شایسته بود بعد از چند سال لوگوی نشریه را تغیر میدادیم ومن هم که به شدت احساس خستگی میکردم مدتی استراحت کنم.
نظر خواهی از یاران سینمای آزاد برای آغاز دوباره ی کارمان این نتیجه را همراه داشت که مجله اینترنتی تیدیل به سایت بشود تا بتوانیم خبر ها وگزارش ها را سریع تر منتقل کنیم .
سرانجام یک سایت حرفه ای ومدرن با امکانات وسیع طراحی وآماده شد. من وهمراه وهمدل همیشگی ام داریوش شیروانی مسئولیت اداره سایت را بعهده گرفتیم. بی آنکه بخواهم سخنی به غلو بگویم استقبال خوبی از این سایت شده است به خصوص در ایران علاقمندان با هر سختی که هست با عبور ازفیلتر وارد سایت می شوند مطالب را میخوانند ،نظر می دهند، پیشنهاد میدهند،وبا ایمیل وتلفن دیگران را از انتشار این سایت سینمایی مطلع می کنند. در این فاصله یاران در تبعید هم تنهایمان نگذاشته اند وبا ایمیل و تلفن وپیام در فیس بوک با ما در ارتباط هستند .
 در آغاز دوباره کارمان بهتر دیدیم کلیاتی را با شما در میان بگذاریم وخط مشی کارمان را روشن کنیم ،اصلا هدفمان از انتشار این وب سایت چیست ؟ خبر های سینمای ج. اسلامی را که رادیو تلویزیون های دولت های غربی حتاکانال های غیر دولتی با آب وتاب منعکس می کنند ودر فاصله های نزدیک بهم هم یک جایزه جهانی برایمان جور می شود تا همچنان به سینمای ج. اسلامی افتخار کنیم. اما ما تا کنون هم چنین روشی نداشتیم وبابت حرکت خلاف جریان هم ناسزا بسیار شنیده ایم اما هم چنان وهر روز بیشتر به درستی راهمان اعتماد پیدا کرده ایم.
 مجله ما سینمایی است اما از هنر های دیگر غافل نخواهیم بود،همین طور خبر های مربوط به هنر های دیگر مثل عکاسی،نقا شی ،شعر ، موسیقی،تئاتر ،قصه و… را منتشر می کنیم . میدانیم کانال های تلویزیون های دولت های غربی در اجاره کسانیست که با دار ودسته دوم خردادی ها به نوعی در ارتباط هستند واین رادیو تلویزیون ها هم اکثرا به خبر هایی که از باند های دوم خردادی در یافت می کنند بها میدهند. در این شرایط وظیفه ماست که توجهمان را معطوف به کارهای هنری وفرهنگی در تبعید بکنیم که ارزش هایشان ناشناخته مانده است. خبر ها را در اختیار ما بگذارید تا منتشرشان کنیم.
*مسایل سیاسی و سینمای آزاد!
 بر اساس تقسیم بندی که برای خودمان داشته ایم۲۰ در صد مطالب ما مربوط است به مسایل سیاسی. اطلاعیه ها وبرنامه های گروه های سیاسی ی همسو ، همین طور مطالب سیاسی عام که برای سینمای آزاد ارسال می شود هم میتواند در نشریه منتشر شود. اما تا حد ممکن وارد مباحث گروه های سیاسی نمی شویم چرا که این مباحث باید در درون سازمانها مطرح ورویش صحبت شود. همین طور از جانبداری وتبلیغ برای یک گروه ویا مخالفت با گروه دیگر هم با اهداف یک وب سایت سینمایی هماهنگ نیست..اما بهر حال نبرد ما با کلیت این نظام آدمخوار است با ارزیابی های ما تفاوتی بین جناح های حکومتی نیست وهمه این ها در نهایت در راه بقای نظامی حرکت می کنند که ما سقوط آن را آرزو می کنیم .پس نه برای آنها وب سایت ما وسیله مناسبی است ونه ما حاضریم حتا در حد سر سوزن ناشر افکار عقب مانده آنان باشیم .ما جنبش های مردمی را جدا از خواست سبز الهی ها ودیگر باند های حکومتی ارزیابی می کنیم ودر حد توانمان حامی این گونه حرکت ها بوده ایم وهستیم.
*برنامه های مابرای آینده زادگاه اسیرمان!
 ما یک سازمان سیاسی نیستیم که برای کسب قدرت مبارزه کنیم ما خواستار سقوط ج. اسلامی هستیم چون یک نظام واپسگراست،مرتجع است ، نا انسان وجنایتکار است ،ضد هنر است ،ضد زن است و…،وقتی ما معتقد به آزادی بدون مرز و بی اما واگر هستیم دیگر وجوداداره ویا وزارت خانه ای زیر عنوان وزارت ارشاد یا هر تشکیلاتی بهر نام که وظیفه اش کنترل فکر واندیشه است بی معناست. باید بساطش جمع شود. سانسور خوب وبد ،مفید ومضر نداریم در جمهوری اسلامی به پیروی از عباس کیارستمی نوعی سانسور خوب را رایج کردند که داریوش مهرجویی ،خانواده مخملباف وسمیرایشان ، ابوالفضل جلیلی وجمعی از فیلمسازان مرتبط با اصلاح طلبان رشدش دادند. وقتی اداره ی سانسور برچیده شود ، دیگر طرح هایی مثل سانسور مفید ومضر هم به خودی خود بی معنا خواهد شد.(سانسور مفید ومضر را گوبلز در دستگاه هیتلر باب کرد. فیلمسازان حکومتی ج. اسلامی آنرا کپی کرده اند )
*دولت حق ندارد در اندیشه فیلمنامه نویس و فیلمساز دخالت کند یا بخشی از فیلمنامه را تغیر یا به گمان خود تصحیح کند اما وظیفه دارد به سینمای مستقل ،غیر حرفه ای ، تجربی،کمک کند.
 *فیلمهای مستند وفیلمها ی کوتاه به ندرت می تواند بدون کمک دوام بیاورد ، دولت با برنامه ریزی دقیق باید در ساخت واشاعه این فیلم ها مشارکت کند، بدون اینکه از نظر سیاسی حق اعمال نظر داشته باشد.
*ایجاد سندیکا، حق اعتصا ب ،حق قانونی تشکل های سینمایی است. دولت ها مطلقا حق دخالت در امور سندیکا هارا ندارند. انتخاب مدیران سندیکا ها وهیات رئیسه سندیکا باید از از جانب خود اعضا باشد.
*شرکت در رویداد های سینمایی، هفته های فیلم، فستیوال ها چه داخلی وچه خارجی مربوط به خود سازندگان وتهیه کنندگان است واینان خود مستقیما عمل می کنند. وقتی دولت نقشی در ارسال فیلم به خارج راندارد اهداءجوایز برای زد وبند با دولت ها بی اعتبار می شود. دیگر دولت ها، مثل ج. اسلامی در جشنواره های اروپایی برای نمونه فستیوال کن نمی توانند سهمیه داشته باشند.
*در دنیای امروز نمی شود در ها را روی سینمای دنبا بست فیلم دیدن یک نیاز عادی ، سینما دوستان است وهر چه میزان نمایش فیلم ها ی برجسته در کشوری فراهم شود ، اشتیاق به فیلمسازی در جوانان گسترده تر خواهد شد ودانش سینمایی عامه افزایش خواهد یافت .دولت تنها می تواند با تخفیف ها وتسهیلات مالیاتی برای واردات آثار با ارزش سینمای دنیا خود مشوق رشد سینمای بهتر بشوند.
* در ج. اسلامی جوایز فیلمسازان علیرغم میلشان از آنان پس گرفته می شود -البته شاید به این دلیل که جوایز در اصل به ج. اسلامی اهدا می شود -اما جایزه ای که انگیزه اهدایش ارزش سینمایی آثار است ،سینماگر وتهیه کننده خود مالکش هستند.
* در ج. اسلامی تهیه کنندگان مستقل حتا نیمه مستقل سالهاست خانه نشین شده اند تهیه کنندگانی که هم اکنون ادعای استقلال می کنند زیر عنوان مستقل اهداف نظام را به پیش می برند. باید وضعیت امور تهیه فیلم کاملا شفاف باشد. وقتی داریوش مهرجویی می گوید ۹۰ در صد سرمایه همه فیلم ها را دولت تقبل میکند .دیگر تهیه کننده مستقل واژه بی معنایی است. برای نمونه بانگ پاسارگاد -بانک مرتبط با   سپاه پاسداران – بودجه جدایی نادر از سیمین را تقبل کرذ آیا تهیه کننده این فیلم مستقل بود؟
* امور مربوط به نمایش وپخش فیلم فقط مربوط به سازندگان وتهیه کنندگان است ودولت ها حق ندارند با دخالت در اکران فیلم ، امتیاز بیشتر را به فیلم هایی بدهند که با اهداف دولت هماهنگ تر است.
* سانسور وتوقیف وتغییر فیلمهای وارداتی به بهانه تطبیق دادن محتوای فیلمها با شرایط فر هنگی . امری است که باید متوقف شود.فیلمها آنگونه که ساخته شده اند به نمایش عمومی در آیند. تغیر دیالوگ فیلمها به هنگتام دوبله نا ممکن شود.
* شورایی از متخصصین تعلیم وتربیت بی طرف، فیلمها را تنها از نظر مناسب بودن محتوای فیلم ها با سن بینندگان بازبینی می کنند تا گروه سنی ای که فیلم برایشان مناسب است راتعین کنند. این شورا نمی تواند دردیدگاه سیاسی . سازندگان دخالت کند. هرفیلمساز با هر عقیده ،باید بتواند خواستش را به زبان تصویر بیان کند. هیچ ضابطه ای در این خصوص نباید اعمال شود.
* هیچ شخص ویا مقامی نباید از انتقاد وبازخواست معاف باشد چه شخصی با در جه بالای مذهبی وچه بالاترین مقام سیاسی کشور.
*فیلمنامه نویس ممکن است نسبت به مسایل اجتماعی حساس باشد ودر فیلمنامه اش نواقص قوانین کشور را مطرح ویا دولت ووزرا زا زیر سئوال ببرد. هیچ شخص ومقامی حق دخالت در اندیشه سازنده را نخواهد داشت.
 *اگر فیلم یا فیلمهایی شاکی خصوصی دارد فقط از طریق دادگا ههای واقعامستقل می تواند شکایت را پی گیری کنند. اقدام شخصی ،تهدید عوامل سازنده فیلم وایجاد ترس وحشت در سازندگان باید جلوگیری شود تا سازندکان در محیطی امن وبدون دغدغه کار کنند .
* مسایلی که بر شمردیم پیشنهادهایی غیر قابل انجام نیست،همین کشور های غربی ،همین سرمایه داری دنیای امروز هم برای بقای خودش به همین حد وحدود رضایت داده است. اگر ییگیر باشیم باتلاش ما تحقق مواردی که بر شمردیم امکان پذیر است. تا آنجا که من میدانم پروژه های فرهنگی در برنامه سیاسی هیچکدام از گروه های سرنگونی طلب هم بطور مشخص وواضح منظور نشده است. باید از آنها خواست که بر نامه های فرهنگی خودشان را اعلام کنند. همین بی توجهی به این امر مهم می تواند در آینده درد سر ساز باشد. ما مصممیم با یاری همراهانمان. لحظه ای توقف نکنیم شما هم همراه ما باشید.
 بصیر نصیبی
۱۸٫۱۰٫۲۰۱۲
 زاربروکن. آلمان
Print Friendly, PDF & Email
Balatarin

دیدگاه های خوانندگان: