چه کسانی باعث دوام 42ساله این ادمخوران داعشی شده اند؟
من، تو، او…، ما، شما، ایشان…؟
من نه مفسر سیاسی هستم، نه تحصیلات اکادمیک در دانشگاه های اروپا و امریکا پشتوانه من است. نه عضو هیچکدام از سازمان های سیاسی فعالم.
من یک سینماگرم که دیگر در این سن و سال قدرت تولید کار جدید راهم ندارم. اما سعی کرده ا م فقط انسان باشم از توانایی هایی که هر انسان در ذات خود از ان بهره مند است بدون توسل به یک موجود خیالی ساخته دست بشر که خدایش میگویند بهره بگیرم. ماحصل تجربه من نهیب میزند که برای اگاهی از دلیل حضور نکبت افرین نظام داعشی اسلامی بی جهت دنبال مقصر نباشیم چرا که علت ماندگاری این نظام دزد و فاسد متجاوز ضد انسان قاتل خودمان هستیم که 42 سال است یک سیستم پوسیده قرون وسطی ای را نه تنها تحمل کرده ایم بلکه رشد داده ایم بله ما یعنی من، تو ،او .ما و شما و ایشان. از کجا شروع کنم ؟ قصدم بیان علت ماندگاری ادمخوران اسلامی است خوب باید ازجایی شروع کنم که نظام نکبت افرین اسلامی مستقر شده است . خمینی کبیر با ابهت و شکوه به کشوری که خودش هم اذعان میدارد هیچ احساسی نسبت به ان ندارد وارد . کم کم فرصت طلبانی که در نظام پیشین موقعیت های ویژه داشتند و مال و منال هم اندوخته بودند سعی در نزدیک کردن خودشان به بساط تازه برپا شده اخوند ها داشتند صفحات مطبوعاتی که به اشغال اخوند ها در امده بودند انباشته بود از پیام های توبه کنندگان. در درون محله ها اهالی با هر کس که اختلاف پیدا کرده بودند او را به ساواک وصل میکردند. یک عده ای خوش باور فکر میکردند این دوره مدت محدودی خواهد بود ونظم و قانون جانشین بی نظمی وبی قانونی میشود اماغافل از این که اتهام زدن بی اساس ، باب کردن احکام شرعی که هر رفتار ضد انسانی حتا اعدام بدون محاکمه را مجوز میدهد روش حکومت اخوند هاست .برای اخوند مهم نیست چه گذشته ای داری اما مهم است که تمکین میکنی یا نا فرمانی.از همان روز های اول که جمعی که از پیوستن به خمینی اظهار پشیمانی میکردند جمله ای را برای توجیه رفتار خود تکرار میکرد ند که گویا امام امت فرموده است.آب را مجانی میکنیم ،برق ر ا مجانی میکنیم وبقیه …بعدا زیر حرفش زده است. همین جا توقف کنیم این ادعا را کمی بشکافیم خوب فرض میگیریم همین وعده ها باعث انقلاب از نوع اسلامی اش شده باشد ایادلخوشی مردم به این گونه دل خوشکنک ها خود نشانه حقارت نیست؟ تصور اولیه این بود که مبارزه با سانسور اندیشه . مبارزه بادزدی وفساد اداری .دفاع از حقوق سالخوردگان. توجه به رشد هنر وسینما وتاتر ودیگر پدیده های هنری.بهداشت وبیمه رایگان. ومسایلی از این قبیل را وعده داده اند بعد زیر ش زده اند اما اخوند ها تنها وعده دورغینشان اب وبرق را شامل میشد. پس پایه های ناچیز دانستن وحقارت مردم به خواست اکثریت خودشان همان اوایل بنا گذاشته شد. بهمین دلیل جلاد بزرگ وخمینی کبیر ادعا داشت میخواهد ما را ادم کند این اخوند که خود از بیان 4 کلمه حرف درست عاجز است .میخواهد تازه بما الفبای انسانیت را بیاموزد. ایا کسی از میان این ملت نجیب اعتراض کرد؟نه وقتی خمینی وباند های مافیایی وابسته به او در یافتند مردم خود اذعان دارند که صغیرند نیاز به سرپرستی دارند خوب خمینی بساط ولایت فقیهش را علم کرد. گداپروری باب شد و شخصیت انسانی بی معنا. این واقعیتی است مردم گرسنه بهتر و بیشتر به دین وخرافات تن در میدهند. بدبختی و فقر را خواست خداوند متعال معنا میکنند با همین ایده بود که خامنه ای احمدی نژاد را فرستاد به میدان تا با اهدا ی سبد کالا که محتویات ان یک وعده هم شکم سیر نمیکرد صف های طولانی شکل بگیرد و امت اسلامی با نوش جان کردن باتوم و کتک کاری میزان ناچیزی مواد اولیه بدست اورند در واقعیت مردم برای دریافت میزان نا چیزی از پول خودشان باید بیش از پیش تحقیر شوند. وقتی تبدیل شوند به کوتوله های تحقیر شده سخت است که شخصیت از دست رفته خود را دوباره باز یابند. پوزش میخواهم اگر حرفهایم تداوم ندارد و تقدم و تاخر در ان رعایت نمیشود. هر مسئله که با تجدید خاطره به ذهنم میرسد بازگو میکنم. حالا کمی از نقش وسهم روشنفکران در بقاء اخوند بگویم واگر نیاز بود بار دیگر هم برمیگردم حرف های ناگفته را بازگو میکنم. نقش روشنفکران در گسترش این بساط به ان حدی است که تصور میشود یکی از پایه های اساسی نظام ولایی را روشنفکران ما پی ریزی کردند..همراهی وهمدلی این جماعت با ارتجاع از عمر این حکومت هم فرا تراست اگر نمونه بخواهیم جلال ال احمد نمونه خوبی است که شیخ فضل اله نوری را ارج مینهاد به مکه معظمه هم شرفیاب شد. نقشش در اشاعه ارتجاع اگر ازمعممین بیشتر نباشد کمتر نیست.تا ان حد که میشود ادعا کرد زمینه ساز ظهور انقلاب اسلامی اندیشه عقب مانده او وهمفکرانش بود. بله این روشنفکران بودند که خمینی را تشویق کردند تا بیشتر بکشد .
نمونه هم از نویسندگان شیفته جلاد بزرگ نقل کنیم . رضا براهنی منتقدمسایل ادبی که شعر هم میسراید چنین مینویسد:
«حضرت آیتالله العظمی روح الله خمینی، مبارز بزرگ انقلاب ایران و رهبر عالیقدر شیعیان جهان، پس از سالها تبعید، اینک اراده کردهاند که به آغوش مردم خویش بازگردندو….
خیلی مسائل دیگر هست که باید باشما در میان بگذارم یکی از موارد که بکار خودم مربوط میشود موقعیت وشرایط فیلمفارسی سازان زمان شاه بعد از ظهور خمینی بود.
کار های سینمایی بکل متوقف شده بود سرمایه داران عمده سینما اکثرا متواری شده بودند اما فیلمفارسی سازان کم سرمایه بلا تکلیف مانده بود نداما این ها هم شروع کردند به روال سابق به فیلمفارسی سازی فقط به فیلم یک سکانس افزودند که طی ان یک روحانی مهربان نقش مثبت فیلم را بازی میکرد رقص واواز را هم حذف در حقیقت فیلمفارسی اسلامیزه شده تولید کردند.
البته همان سالها چند کار شبه مستند را هم عوامل سینمای فارسی سرهم می کنند.اصغر بیچاره که از سرشناس های سینمای فارسی است مستند ی با نام سند زنده می سازد که در آن ادعا می شود که مبارزات مردم برای پیروزی جمهوری اسلامی!بوده است. (فیلمبردار: فریدون قوانلو،موسیقی متن- مرتضی حنا نه /بازیگر: تقی کهنویی ) همچنین مستند دیگری با نام امریکا نابود است را شخصی به اسم «حسن آقا میر» می سازد. اما همانگونه که گفتم تعدادقابل توجهی فیلم سینمایی را فیلمفارسی سازان با عجله وبا محتوایی که فکر می کردند رژیم پسند است روانه بازار می کنند -چند نمونه اش را با نقل بخش کوتاهی از قصه فیلمها در این بحث می آورم:
سرباز اسلام .ک: امان منطقی ( یک مبارز مسلمان به همراه خواهرش در اثر در گیری شبانه با عوامل ساواک پایش به خانه ای کشیده می شود…)
ازفریاد تا ترور. کارگردان : منصور تهرانی (… داود راننده رئیس دادرسی ارتش است ورضا در گروه مبارزان ماموریت پیدا کرده است که رئیس دادرسی ارتش را ترور کند…)
برنج خونین: ( موضوع این فیلم خیلی جالبه !)ک. امیر قوی دل واسد الله نیک نژاد(کرم ساقه خوار برنج محور داستان فیلم است . این کرم توسط ایادی امریکا به مزارع برنج آورده می شود…عوامل ساواک بر آنند که هر کس را که پرده از این مسئله بر دارد نابود کنند…)
طلوع انفجار :ک. پرویز نوری. بازی:داود رشیدی ، عنایت بخشی (… رسول یکی از مبارزین انقلابی بوده که وسیله 4 مامورساواک بطرز فجیعی به قتل رسیده است…)
خانه عنکبوت: ک. علیرضا داود نژاد . بازیگران: جمشید مشایخی،انتظامی، مسعود بهنود، داود رشیدی. فیلمنامه :مسعود بهنود و …
-چهار تن از عوامل رژیم سابق که از صحنه گردان های ماجرای طبس هستند در شمال مخفی می شوند-
اما عوامل آخوند ها که دست فرصت طلبان را خوانده بودنداکثر این فیلم ها را توقیف کردند کار فیلمسازی همچنان متوقف ماند .شما دیده اید یا خوانده اید اعتراضی جدی به این گونه رفتار ها بشود؟ نه هرگز ان چه که بود ، تسلیم بود، سازش وکرنش.خوب معلوم است وقتی مخالفت ها محدود وهمراهی با اخوند گسترده است اینان همچنان میتازند.اخوند ها فهمیدند یا به انها فهماندند رژیم برای تثبیت موقعیت خودش نیاز به ابروی کاذب دارد تا در داخل بگیرد وببندد.بکشدوسربه نیست کند اما در بیرون بین کشور های اصلی سرمایه داری اعتبارکاذب داشته باشد. این چنین بود که برای چند کشور که سهم بیشتری از چاپیدن برایشان قائل شده بود شناسنامه جامعه جهانی صادر کرد. کسی هم نپرسید این چه جامعه جهانی است که هندوستان با یک میلیادر جمعیت از ان سهمی ندارد اما اسرائیل با جمعیتی کمتر از ده ملیون یکی از پایه های ان را میسازد؟. در کجای دنیا حتا سیستم های غیر دموکراتیک سابقه دارد نظامی هواپیمای خودش را موشک باران وسرنشینان را به خاکستر تبدیل کند وبا شهامت هم اعلام کند کار خودمان است اما هنوز اسمان جمهوری اسلامی امن تصور میشود و اروپا وامریکا در این اندیشه اند که یک جوری این جنایت را ماست مالی کنند تا جمهوری نازک دل اسلامی ازرده خاطر نشود. با این فکر بکر دست اخوند ها در ترور مخالفان باز گذاشته شده . سران کشور های اروپایی خود ماله کش جنایت های اخوند ها شدند( فرانسه،المان، امریکا،و…و…و…) سینمای صادراتی هم به تدریج گسترش میگیرد این نوع سینما ترکیبی است از روشنفکران سینمایی زمان شاه و دوره تسلط آخوند ها(عباس کیارستمی،داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی و اصغر فرهادی.جعفر پناهی…. )من در این زمینه بیش از 400 مطلب نوشته ام.در اکثر شهرهای اروپایی برنامه گذاشته ام.مصاحبه ها ومباحث زیادی هم داشته ام.تفهیم این واقعیت کار ساده ای نبود چرا که جمعی اصلا فستیوال ها را از هر نوع الودگی میرا میدانستند. عده ای تشنه افتخار های این چنینی هم به این امتیاز های سیاسی افتخار میکردند .البته دلال ها وکار چاق کن ها هم با ماموریت پنهان خودشان را حامی هنر جا زده بودند اما ما جمع محدود از این موانع باید عبور میکردیم و عبور هم کردیم.دلایل را در ادامه همین مطلب توضیح خواهم داد اما تصور نکنیم هیچ اعتراضی در این 42 سال به نظام طالبانی .داعشی نشده است. نه واقعیت این چنین نیست ما در اوایل استقرار جمهوری اسلامی تظاهرات گسترده زنان را داشتیم علیه تحمیل حجاب . وهمچنین تظاهرات بزرگ به بهانه تعطیل روزنامه ایندگان، یا اعتراض هایی که به بهانه تعطیل روزنامه دوم خردادی سلام شکل گرفت در نهایت دانشجویان حکومتی تحکیم وحدت یا وحشت از دانشجویان مستقل جدا شدند ودامنه تظاهرات به خیابان ها کشید.یا اعتصاب گسترده کامیون داران. اعتراض های متوالی معلمان.کارمندان و اعتراض مهم کارگران هفت تپه که سپیده قلیان .اسماعیل بحشی دو چهره شاخصش بودند. همه این اعتراض های مقطعی زمینه ساز دیماه 96 قیام ابان 98 شد، قیامی سراسری که در ان نه کسی ندای الله اکبر سر داد،نه اعتنایی با سران جنایتکار دوم خرداد موسوی وکروبی ودنبالچه انها داشت. برای نخستین بار مردم عادی مصمم شدند سرنوشت خود را در دست بگیرند شعار مهم اصلاح طلب، اصول گرا… تکلیف مردم را با نظام داعشی مشخص کرد ونظام را در بن بستی باز نشدنی قرار داد .اما در این دوسال مردم عادی از خود شجاعت وشهامت ستایش انگیزی نشان دادند میزان گسترده دستگیرشدگان واعدام ها خود نشانگر وحشت داعشیان از سقوط قریب وقوعشان است . طبقه متوسط به خصوص روشنفکران نظاره گر ماندند سینماگرانی که طی سالها ازنعمات اخوند ها بهره برده بودند به ناچار در نقش معترض به رفتار حکومت ظاهر شدند اما شگردشان کار بردی نداشت گره ناگشودنی را باز نکرد.من با قاطعیت میگویم ویروس نو ظهور بیشترین خدمت را به ج.ا ارائه دادوسقوط حتمی را به تاخیر انداخت اما خواست واقعی مردم همچنان به قوت خود باقی است ، اگر همین روحیه بالا حفظ شود.تلاش های اتحادیه اروپا،امریکا،وسازمان های ریز درشت حقوق بشری که یک سرشان به داعشیان شیعه وصل است با خواست مردم عادی وگرفتار وخسته وغمگین که عزیزانشان را ماموران حکومتی با شقاوت بی رحمی کشته اند به ناکامی کشانده خواهند شد. چه لحظه شادی افرینی است که سران ادمخور ج.ا (خامنه ای وبقیه ).دلال ها وکارچاق کن هایشان دست بسته به سوی دادگاه واقعی ( با حفظ حقوق انسانیشان )برده میشوند تا به نسبت جرمی که مرتکب شده اند عقوبت ببینند .
بصیر نصیبی11 مای 2021
آخرین دیدگاهها