برنامه زوم در رادیو پیام کانادا: ویژه نامه ی مقابله با عوامل جمهوری داعشی اسلامی

از کنفرانس برلین تا سخنرانی سروش در تورنتو (بصیر نصیبی، رادیو پیام کانادا  همراه با لینک برنامه در یوتیوب)

+ اقدام برای محاکمه سروش (فرامرز شیراوند) +

*اطلاعیه حکمتیست ها در ارتباط با همین مسئله + فایل تصویری از اعتراض *سرنگونی طلبان، انتخاب از صفحه ستاره صبور همراه با لینک فایل در یوتیوب

***

برنامه زوم در رادیو پیام کانادا

برنامه ای از: بصیر نصیبی

  انتخاب وتنظیم عکسها ، ویدئو ها وشعار های فواصل برنامه: رادیو پیام کانادا

 خلاصه ی تم هایی  که در برنامه این بار زوم در رادیو پیام  مطرح میشود:

*کنفرانس  ناکام جمهوری اسلامی در برلین با سازش  سوسیال دمکرات های آلمان وبخشی از سبز ها با نظام داعشی برگذار شد  مقابله جدی و کارساز مخالفان نظام با  باند های حکومتی ، این کنفرانس را رسوا وبه تعطیل کشاند. اتفاق دیگر در امسال در تورنتوی کانادا روی داد با برخورد قاطع مبارزین  با  دباغ دانشجو کش وتیمش. این بر نامه نیز متوقف شد. چرا این دو رایداد را باهم مقایسه میکنیم ؟ چه تفاوت ها وتشابهی این دو با هم دارند.

*  باید  از  مقاومت هایی که بعد از  دیماه 2017  گروه هاوافراد ضد حکومت تدارک دیدند به نیکی یاد کرد. برای نمونه  نا تمام ماندن معالجه جلاد رژیم در المان،  رسوایی بیشتر پروفسور حکومتی سمیعی. مقابله جانانه با کنفرانس جمهوری اسلامی در برلین تا    متوقف شدن سخنرانی سروش دباغ در تورنتو و..

اگر بخواهیم برای به زیر کشیدن  نظام پوسیده ج. الف سریعترعمل کنیم باید علاوه بر توجه به مسایل سیاسی با صادرات فرهنگی آخوند ها  هم مقابله کنیم چرا که ج. الف هم در کنار صدور عوامل سیاسی اش ( گنجی، شیرین عبادی، نبوی. سازگاراو…) به بخش فرهنگی هم توجه دارد  ، می بینیم که مرتب  نوازنده ، خواننده، شاعر  ، نویسنده ، سینماگر وبازیگرهم صادر میکندتا ما در غربت دلمان! نگیرد.  واین خیلی تاسف آور است اگر ما به مسایل فرهنگی همطراز با امور سیاسی توجه  نداشته باشیم.

جمهوری اسلامی  امسال بعد از ناکامی در  کسب خرس برلین   چشم طمع به سوی  نخل طلای  کن  گشوده است . در این مورد هم در زوم این بار صحبت خواهیم کرد.

***

اقدام برای محاکمه عبدالکریم سروش
اطلاعیه شماره ( 1 )
عبدالکریم سروش و همه ی مسئولین کشتار انقلاب فرهنگی اسلامی 1359 دانشگاه های ایران باید محاکمه شوند .
حضور سه روزه ی عبدالکریم سروش در تورنتو و تجمع اعتراضی مخالفین حکومت اسلامی علیه این تئوریسین انقلاب فرهنگی سال 1359 ، ما را بر آن داشت تا اقدامات قانونی لازم را برای ممانعت از برگزاری این جلسات شبه فرهنگی که با نیت نجات اسلام شیعی با نشان دادن چهره ای دیگراز اسلام که آن را در عشق و … توجیه نماید و نسل دیگری از جوانان ایران را در داخل و خارج از ایران مانند سال 1358 بگونه ای دیگر ازبین ببرد را، بعمل آوریم .
سروش و همه ی مسئولین کشتار انقلاب فرهنگی اسلامی 1359 دانشگاه های ایران باید محاکمه شوند . برای نیل به این هدف از همه ی آسیب دیدگان انقلاب فرهنگی ! در ایران و سایر نقاط جهان انتظار داریم که مستقلا و یا در هماهنگی با ما شکایات خود را علیه عبدالکریم سروش و دیگر اعضای انقلاب فرهنگی اعلام و یا به مراجع قضایی تسلیم نمایند
در ضمن از همه ی وکلای ایرانی ساکن کانادا و بخصوص شهر تورنتو و فعالین حقوق بشر درخواست داریم که در اقدام و به سامان رساندن این مسئولیت انسانی و دفاع از حقوق پایمال شده ی انسانهای بی گناه و نقض فاحش حقوق بشر با ما اعلام همکاری نمایند .
مدارک اقداماتی که باعث شد روز سوم جلسه کتابخانه (عمومی ) تعطیل شده و کارگزاران بناچار جلسه سوم را در یک دفتر خصوصی برگزار کنند به پیوست می باشد .

زنده باد آزادی
زنده باد زندگی
زنده باد عشق و انسانیت

نهاد مادران علیه اعدام
تلفن : 0016477688556
N.T.Execution@Gmail.Com

“فارنهایت 451”: یک کتابسوز در کتابخانه
دوشنبه 26 مارس 2018
اعضای محترم هیئت مدیره کتابخانه عمومی تورنتو
مروری بر گذشته:

“انقلاب فرهنگی”: پاکسازی و اسلامیزه کردنِ دانشگاهها در ایران

اوایل مارس 1979، بدنبال شکل گیری انقلاب، آیت الله خمینی اعلام کرد که: ” … به آنها که از دموکراسی حرف می زنند گوش ندهید. آنها با اسلام مخالفند. می خواهند ملت را از مسیر خودش منحرف کنند. ما قلمهای مسموم آنهایی را که صحبت ملی و دموکراتیک و اینها را می کنند، می شکنیم … (سخنرانی 22اسفند1357/قم)”

بعلاوه خمینی با استفاده از برچسب واژه ی تکفیر (ارتداد – گناهی نابخشودنی) به مخالفانش، عملن مخالفین را در صورت عدم توبه، به جرم ارتداد، به اعدام تهدید می کرد.

پیرو آن، مخالفان بعنوان محارب (کسانی که با خدا و حکومت می جنگند – گناه کبیره) محسوب شدند؛ فعالیت احزاب سیاسی از آگوست 1979 ممنوع اعلام شد. آزادی بیان، مجامع و انجمنهای غیر اسلامی در فوریه 1980 مورد حمله قرار گرفت، حجاب اجباری تحمیل شد و اعلام شد که دانشگاههای سراسر کشور آلوده به غربزدگی، (“طاعون غربی”) شده اند.

فوریه 1980 سرآغاز حملات گسترده ی اوباش حزب الله ی (ملیشیای اسلامی)، به کتابفروشی ها و مراکز گردهمایی ها بود.

“انقلاب فرهنگیِ” حکومت اسلامیِ پس از انقلاب ایران، در مارس 1980 آغاز شد و به مدت سه سال (از 1980 تا 1983) ادامه داشت – این دوره ای بود برای پاکسازی دانشگاههای ایران از اثرات و نشانه های علوم مدرن غربی و غیراسلامی و برقرار کردن ایدئولوژی حکومت اسلامی.

با فرمان خمینی و رهبری “شورای انقلاب فرهنگی”، و پس از آن “ستاد انقلاب فرهنگی”، دانشگاههای سرتاسر کشور بسته شده و پس از سه سال پاکسازی، بازگشایی شدند. در این دوره کتابهای بسیاری ممنوع و سوزانده، هزاران دانشجو و بیش از 700 استاد از دانشگاهها اخراج شدند.

در طی دوره ی “انقلاب فرهنگی”، کتابها را در شعله های آتش سوزاندند، وحشیانه به دانشجویان یورش برده، برخی را کُشتند تا بتوانند دانشگاهها را به اشغال خود درآوردند. “انقلاب فرهنگی” علاوه بر سلب: آزادی اندیشه، بیان و تشکل، تحصیل علم و دانش و معیشت و فعالیت حرفه ای بسیاری از مردم، ضربه ای بسیار مهلک و جبران ناپذیری به دستآوردها و پیشرفت های فرهنگی و اندیشه در ایران برجای گذاشت.

بسیاری از کانادایی ها از جمله دکتر رضا مریدی، وزیر تحقیقات، نوآوری و علوم انتاریو، از قربانیان ” پاکسازی” توسط “شورای انقلاب فرهنگی” اسلامی بوده اند. پیش از “انقلاب فرهنگی”، دکتر مرید: فیزیکدان، رئیس دانشکده علوم، رئیس بخش فیزیک، کتابدار ارشد و عضو مجلس سنا در دانشگاه الزهرا ( ملکه فرح پهلوی) در تهران بود.
چهره های زیادی از میان شخصیتهای سیاسی، روحانی و آکادمیک [رژیم اسلامی] در “انقلاب فرهنگی” دخالت داشتند – از جمله:

روح الله خمینی- بناینگذار
علی خامنه ای- بنیانگذار و رئیس شورای انقلاب فرهنگی
اعضای شورای انقلاب فرهنگی:
محمد جواد باهنر، احمد احمدی، جلال الدین فارسی، مهدی گلشنی، علی شریعتمداری
حسن حبیبی مصطفی معین – وزیر علوم
حسن عارفی- با نقش بسیار برجسته در اخراج دانشجویان و اساتید علوم پزشکی
محمد علی نجفی – وزیر علوم جمهوری اسلامی
اسداله لاجوردی- قصاب اوین
و بدنامترین آنها،
عبدالکریم سروش ( حسین حاج فرج دبّاغ) – مغز متفکر و سخنگوی ” شورای انقلاب فرهنگی”
معرفی نامه سروش به روایت بیوگرافی شخصی: “متفکر اسلامی، اصلاح طلب، محقق رومی، روشنفکر عمومی و استاد سابق فلسفه دانشگاه تهران و دانشگاه بین المللی امام خمینی”!

اعضای محترم هیئت مدیره ی،
با کمال تاسف مطلع شدیم که یک سازمان تبلیغات اسلامی بنام “بنیاد سهروردی” وابسته به رژیم جمهوری اسلامی ایران، از کتابخانه ی عمومی فرویو بعنوان محل برگزرای سخنرانی عبدالکریم سروش قرار است در روزهای 23 ، 24 و 28 مارس 2018 استفاده کند.
اطمینان دارم که شما و مدیریت کتابخانه عمومی فرویو از کیستی و شخصیت واقعی عبدالکریم سروش بی اطلاع هستید. بهر رو، قربانیان و بازماندگان، رنج کشیدگان آن جنایات که جان سالم بدر برنده اند، شقاوت و سبعیت آن دوره جمهوری اسلامی تحت نام “انقلاب فرهنگی”، عبدالکریم سروش را به روشنی بیاد می آورند و لازم به ذکر است که آقای عبدالکریم سروش بخاطر نقشش بعنوان مغز متفکر و سخنگوی شورای انقلاب فرهنگی (شورای اسلامیزه کردن و پاکسازی دانشگاههای ایران) فردی کاملن شناخته شده است.
قربانیان جان به در بُرده، هنوز شقاوت و جنایاتی که تحتِ هدایتِ شورای انقلاب فرهنگی در حقشان روا شده است را به یاد دارند. جنایاتی همچون: نقض حقوق بشر، پاکسازی، اخراج دانشجویان، پیشگیری از دستیابی به تحصیلات آکادمیک، آپارتاید (جدا سازی) جنسیتی، ممنوعیت ورود اقلیتها ( قومی، مذهبی و بی خدایان) به دانشگاه، قانونی که همچنان در ایران تحتِ حاکمیت حکومتِ اسلامی ادامه دارد.
هیئت مدیره محترم کتابخانه عمومی،

به نمایندگی از نهاد مادارن علیه اعدام و هزاران قربانی جنایاتِ شورای انقلاب فرهنگی- اسلامی به ویژه آقای عبدالکریم سروش، بدین وسیله مخالفت، نارضایتی و عدم خشنودی خود را بدلیل مجوز دادن به سازمان تبلیغات اسلامی،
(بنیاد سهروردی) در سوء استفاده از کتابخانه ی عمومی شهر تورنتو و بهره گرفتن از امکانات این کتابخانه در جهت برگزاری مراسم سخنرانی این جنایتکار اسلامی، اعلام می کنم.
به باور ما کتابخانه عمومی مکانی است دمکراتیک، اندشمندانه و انسانی. محیطی است قابل احترام برای تمرین آزادی بیان و اندیشیده … پناهگاهی است مردمی – مکانی که کتابها امنیت دارند و انسانها محافظت می شوند. نه محلی برای یک کتاب سوز، کسی که مبلغ سرکوب، سانسور، جدایی جنسیتی … و مروج جنایت علیه بشریت بوده است.
دانستن اینکه کتابخانه ی عمومی تورنتو دیدگاه، هدف و ارزشهای خود را گرامی می دارد و با حفظ و ترویج دسترسی به “دانش انسانی، تجربه، معلومات و نظریات انسانی در محیطی پذیرا و حمایتگر… در جامعه ای دمکراتیک، با حفاظت از آزادیهای روشنفکرانه و احترام به حقوق افراد”، دلگرم کننده است.
در این راستا، از کتابخانه عمومی تورنتو می خواهیم که با بهره گیری از قوانین و دستور العملها و ارزشهایش ( مسئولیت پذیری) از صدور مجوز برای سازمانهای تبلیغیِ مشکوک، ناشفاف، [وابسته به حاکمیت هایِ] بیگانه و همچنین پیشگیری ازسوء استفاده اینان از سخاوتمندی کتابخانه خودداری کند. علاوه بر آن، برنامه ی سخنرانی کنونیِ (24 مارس 2018) عبدالکریم سروش را در کتابخانه لغو کرده و از برگزاری برنامه های اینگونه در آینده خودداری کند.
با تشکر از همکاری شما؛ خواهشمندم در صورت نیاز به اطلاعات بیشتر، با ما تماس حاصل فرمایید.
فرامرز شیراوند
عکاس- گزارشگر تحقیقی
روابط عمومی “نهاد مادران علیه اعدام”
عضو شورای سراسری میدیا و نشریات قومی کانادا

Email: shiravand_mf@yahoo.com

+1 (647) 768-8556

***

اطلاعیه تشکیلات خارج کشور حزب – حکمتیست

در باره جلسه امروز سروش در تورنتو

امروز جلسه مخفی عبدالکریم سروش قاتل “انقلاب فرهنگی” و قصاب دانشجویان کمونیست در تورنتو توسط لمپن های هواداراش به درگیری منجر شد. سروش که بدعوت “بنیاد سهرودی” که توسط پسرش دائر شده، قرار بود بمدت سه روز راجع به “طریقت عشق” سخنرانی کند که با اعتراض مخالفین سیاسی و کمونیست ها جلساتش مختل و کنسل شد. آنها جلسه روز سوم را مخفی کردند اما مخالفین سیاسی مکان جلسه شان را پیدا کردند و سراغشان رفتند. تعدادی از مخالفین که دم در رفته بودند و در مورد جنایات سروش افشاگری میکردند. همانطور که در ویدئوی زیر دیده میشود، یکی از لمپن های اسلامی طرفدار سروش، رفیق فخری جواهری عضو کمیته مرکزی حزب حکمتیست را به سمت در شیشه ای هول می دهد که در نتیجه آن در خرد میشود و رفیق فخری از ناحیه سر دچار شکستگی میشود و تعادلش را از دست میدهد.

بعد از دقایقی پلیس به محل میرسد و جلسه را کنسل و به شرکت کنندگان در جلسه سروش اجازه خروج نمی دهد و مشغول تهیه گزارش از لات بازی هواداران “طریقت عشق” سروش است. رفیق فخری جواهری با آمبولانس به بیمارستان منتقل می شود. وی بجز شکستگی سر از ناحیه کمر آسیب دیده است و طبق آخرین خبر حالش نسبتا خوب است.

لاتهای طرفدار سروش تورنتو را با اوین و کهریزک عوضی گرفته اند. این دست درازی لمپن های اسلامی حتی در همان کانادا برایشان گران تمام می شود و جواب درخور خواهند گرفت. نکته اساسی اما اینست که انقلابیون و کمونیست ها اجازه نمی دهند قاتلین دیروز و تازه “فیلسوف” امروز راست راست راه بروند و حرف مفت بزنند. اینها باید تک به تک بجرم جنایت علیه مردم محاکمه شوند.

ما به مخالفین سیاسی وکمونیست ها و آزادیخواهان که در این اعتراضات شرکت داشتند و سروش را سرافکنده روانه کردند، درود می فرستیم و به آنها خسته نباشید می گوئیم.

تشکیلات خارج کشور حزب کمونیست کارگری ایران – حکمتیست

٢٩مارس ٢٠١٨

***

فایل تصویری از  اعتراض سرنگونی طلبان به سخنرانی دباغ

انتخاب از صفحه ی  ستاره صبور

https://www.youtube.com/watch?v=xLZganfG-HI

Print Friendly, PDF & Email

2 thoughts on “برنامه زوم در رادیو پیام کانادا: ویژه نامه ی مقابله با عوامل جمهوری داعشی اسلامی

  1. واکنش اعتراضی و انقلابی سرنگونی طلبان و افشاگری های شجاعانه ی آنها بر علیه عبدالکریم سروش، این
    فیلسوف قلابی طبقات ارتجاعی حاکم در ایران و یکی از عاملین اصلی و یکی از جنایتکاران و طراحان
    سرکوب و نابودی مهمترین جنبش انقلابی سراسری دانشجویی در ایران، در بهار خونین سال ۱۳۵۹، بسیار
    قابل تحسین و قابل قدردانی بود. آنها با این حرکت انقلابی و افشاگرانه ی خود، شعار ” نه میبخشیم
    و نه فراموش میکنیم ” را از حرف به عمل در آوردند. با سپاس و قدردانی از سینمای آزاد و جناب
    نصیبی برای انعکاس و بازپخش اخبار مربوطه.

  2. “ستاد انقلاب فرهنگی”، عبدالکریم سروش و یاران و همفکران ششلول بندش و قضیه ی ” امنیتی و
    پادگانی کردن دانشگاه ها ”
    ———————————

    یکی از دروغهای بزرگی که طی بیست سال گذشته از زبان گروه هایی از مدافعین حکومت اسلامی و
    به کمک رسانه های امپریالیستی حامیانشان، هر از چند گاه گفته و نوشته و تکرار شده، موضوع
    اعتراض و مخالفت با ” امنیتی و پادگانی شدن دانشگاه ها ” است. این دروغگویان حکومتی که طی
    همین سال های گذشته خود را نمایندگان و پیشاهنگان مبارزات و جنبش های دانشجویی در ایران
    میدانستند و میدانند، عمدتاً شامل” سازمان تحکیم وحدت ” و” انجمن های اسلامی” دانشگاه ها هستند.
    از یکی دوسال پس از صعود غیر قابل مقاومت شارلاتان ها و فرصت طلبان سیاسی اصلاح طلب در
    سال ۱۳۷۶ و از زمان اعتراضات دانشجویی وابسته به همان جریانات در سال ۱۳۷۸ تا به امروز، یعنی
    سقوط و بدنامی سراسری جریانات سیاسی نامبرده، این بحث هر از چندگاهی به بهانه های مختلف در
    جریان بوده.این دو تشکّل دانشجویی به همراه کمیته چی ها و بسیجیان و اراذل و اوباش و چاقوکش
    های حزب‌اللهی، در واقع “بازوی مسلح” ستاد انقلاب فرهنگی برای تحقق و عملی کردن سرکوب و کشتار
    سراسری دانشجویان چپ و دمکرات و روشن اندیش و به دنبال آن “امنیتی و نظامی و پادگانی” کردن
    دانشگاه ها در اردیبهشت ۱۳۵۹ بودند. موضوع “امنیتی شدن و پادگانی شدن” دانشگاه ها به هیچ
    عنوان موضوع تازه ای نیست و از همان دوران و از همان سال ها چنین وضعیتی در تمام دانشگاههای
    ایران و بوسیله ی همین تشکل های دانشجویی بظاهر معترض، شکل گرفته و حاکم شده. هیچکدام از
    این نمایندگان و سخنگویان مدعی رهبری جنبش دانشجویی در ایران که نام ها ی “تحکیم وحدت” و
    ” انجمن اسلامی ” دانشجویان را بدنبال خود یدک میکشند، کمترین صداقت و شهامت برای انتقاد از
    گذشته ی ننگین خود و پوزش از مردم و دانشجویان، بخاطر همکاری با آنهمه جنایت را نداشته و ندارند.
    از ابتدای سال ۱۳۵۸ تا اول اردیبهشت ۱۳۵۹، تمام دانشگاه ها و دانشکده های ایران را شوراهایی متشکل
    از استادان، دانشجویان و کارکنان اداره میکردند و این همچون خاری بود در چشم حکومت اسلامی.
    “بیانیه ی استقلال دانشگاه ها” در همان روزها و توسط شورای مرکزی دانشگاه ها نوشته و همه جا
    در بین دانشجویان تکثیر شد که اقدامی بیادماندنی بود. برای نابودی چنین فضای دمکراتیکی و اما به
    بهانه ی طاغوتی بودن و غربی بودن دانشگاه ها و نفوذ ضدانقلاب و به بهانه ی اسلامی کردن آن،
    ایدئولوگ های مسلمان نظام اسلامی و حزب جمهوری اسلامی و دارودسته ها و احزاب مختلف لیبرال و
    ملی -مذهبی به میدان آمدند و برای سرکوب و کشتار سازمان یافته و برنامه ریزی شده ی دانشجویان
    مخالف نظام اسلامی و به تعطیل کشاندن دانشگاه ها، ” ستاد انقلاب فرهنگی ” را تشکیل دادند.
    بعد از تحصن و مقاومت سه روزه ی دانشجویان در اعتراض به تعطیلی دانشگاه ها در خیابان ۱۶ آذر در
    تهران و در اواخر فروردین ۱۳۵۹ که تعداد بسیاری زخمی و تعدادی کشته شدند و بعد از تحریک مردم
    فریب خورده و لشکرکشی به دانشگاه تهران توسط حکومت اسلامی، از روز سوم اردیبهشت همان سال
    عملاً و رسماً تمام دانشگاه های ایران تبدیل به محیطی ” امنیتی و نظامی و پادگانی ” شدند. هرچند
    نیازی به آوردن شاهد مثال نیست ولی شاید فقط به خاطر گفتن و فراموش نکردن، یادی از یکی از
    رویدادهای آن سال بی مناسبت نباشد. صبح روز سوم اردیبهشت همان سال و بعد از سرکوب و قلع و
    قمع و کشتار دانشجویان مخالف، مهدی چمران (یکی از انگل ها و مفت خوران فعلی شورای شهر
    تهران و برادر مصطفی چمران) با لباس نظامی و اسلحه ی کلت به کمر در حمایت جمعی از دانشجویان
    ” دفتر تحکیم وحدت ” و ” انجمن اسلامی ” دانشکده ی هنرهای زیبا، وتعدادی بسیجی که به دنبال
    او روان بودند، وارد ساختمان دانشکده شدند و دفتر ریاست دانشکده و محل شورا را اشغال کردند.
    چنین وضعیتی در سراسر ایران حاکم بود . فضای امنیتی و وحشتناک آن روزها در مقایسه با قبل از
    اردیبهشت، باورنکردنی و غیر قابل تحمل بود.

Comments are closed.