عباس کیارستمی هم معترض شد!


PLakat_Atomi
 
بحثی پیرامون موقعیت سینما در دوره ی آخوند روحانی، سینمای آزاد وسینمای ایران ،کیانوش عیاری، رخشان بنی اعتماد وسینما در ایران امروز و

این روز ها عباس کیارستمی که دیگر تاریخ مصرفش تمام شده از سوی سازندگان سینمای دفاع مقدس نظام مقدس سر زنش می شود چرا که پول بی حساب وکتابی خرج فیلم های بی تماشاگر او شده است .
 قبل از این که در این باره با هم صحبت کنیم شایسته است این توضیح هم اضافه شود که ج. الف در شرایط کنونی سینمای داخلی را با فیلم های حاتمی کیا، (جانشین بر حق مخملباف) و نوار های مبتذل ده نمکی ونظایریشان اداره می کند وسفیریان سینمایی نظیر اصغر فرهادی ورخشان بنی اعتماد وظیفه کسب افتخار برای ج. اسلامی ومعتقدان به افتخارات این چنینی را بعهده دارند (ارسال داور به جشنواره هابرای نمونه نیکی کریمی،لیلا حاتمی هم مرتبط است به پروژه ی افتخار آفریی برای جمهوری داعش اسلامی(
 اما بخش جوایز جشنواره ها محدود تر شده حتا جعفر پناهی که در دوره ی احمدی نژاد اجازه داشت فیلم بدون مجوز بسازد( بله اجازه داشت بدون مجوز کار کند وگر نه چطور ممکن است در یک نظام مافیایی یک زندانی که حکم تعلیق دارد رفتاری خلاف مصالح نظام مقدس داشته باشد وجایزه هم از فستیوال های به قول خودشان غرب فاسد بدست آورد. میدانیم در حکم نهایی پناهی قید شده بود که او اجازه دارد برای سفر حج ومعالجه از فضای پاک ج. الف خارج شود /یعنی به او خط دادند که اگر بخواهد خارج نشین شود را ه هموار است/ البته پناهی ماند ودردوره روحانی که قاعدتا باید اجازه فیلمسازی علنی اش را /البته با رعایت ضوابط وزارت محترم ارشاد/ صادر کنند امااین اتفاق نیفتاد که هیچ به کلی کارش تعطیل شدودیگر فیلم بی پروانه هم نساخت دیگر نه خودش اعتراض می کند نه حامیانش،معلوم نشد آن چند هزار سینماگر در سراسر دنیا که به شدت به احمدک میتاختند که چرا جعفر پناهی ممنوع الشغل است کجا رفتند؟ آیا اتحادیه اروپا هنوز تصویر او ونسرین ستوده را در سر درخود حفظ کرده است؟فستیوال کن که با حضور دکتر کلید ساز زیر عنوان دکتر پرزیدنت روحانی در صحنه پروژه صندلی خالی برای جعفر پناهی را متوقف کرد ، رخشان بنی اعتماد که خیلی زود بنفش پوش شد وخودش را به دکتر روحانی وصل کرد ودر جشنواره فجر امسال فیلمش( قصه ها) را نمایش دادند البته هیچ امتیازی در فجر نگرفت قرار هم نبود بگیرد در تقسیم بندی اعلام نشده ی نظام مقدس رخشان در بخش سینمایی صادراتی سهم دارد دیدیم که بلافاصله به خارج ارسال شد حالا دارد جوایز جشنواره ها را یکی بعد از دیگری درو می کند. اما کیانوش عیاری( سینماگر با استعداد سینمای آزاد اهواز) موقعیتش همچنان مبهم است به خانه پدری ساخته او فقط برای شرکت در فجر پروانه موقت دادند اما فیلم را گذاشتند در بخش جنبی و چرا؟ جالب این که خود کیانوش هم شد داور بخش مسابقه تا نظام بهانه ای یرای بیرون ماندن کیانوش از بخش مسابقه در دست داشته باشد چرا که ممکن بودحضور کیانوش در اهداءجوایز به فیلم (چ) ی حاتمی کیا اختلال ایجاد کند. کیانوش با اینکه خوب میداند داور ی در جمهوری اسلامی یعنی کشک چاره ای ندارد جز این که از انتخاب های امسال که حتا مطبوعات داخلی را هم به واکنش منفی کشاند دفاع کند. فیلم های مهرجویی وکیمیایی هر دو بی ارزش بودند خودشان هم که از حامیان ثابت قدم نظام مقدس هستند ومسعود کیمیانی که رسوا ترین فیلمساز حکومتی است اما کیانوش از این دو کارگردان و کارهای بی ارزششان که با واکنش منفی تماشاگران محدود فجر مواجه شددفاع می کند .
 کیانوش نتوانست برای فیلم خانه پدری اش لااقل امکان اکران عمومی بدست آورد انگار نظام مقدس وحشت دارد که مبادا نمایش عمومی فیلم به موقعیت قلابی ای که برای (چ) ایجاد کرده اند لطمه بزند. خیلی خلاصه بگویم که جمهوری اسلامی با بچه هایی که از جنبش سینمای آزاد می آیند عناد وکینه دارد کیانوس هم خیلی جوان بود که به سینمای آزاد پیوست مسئولیت سینمای آزاد اهواز را هم بعهده داشت وسینمای آزاد اهواز را با شایستگی اداره میکرد .کیانوش عیاری هم با این که کاملا محتاط ودست به عصا راه میرود چشمش را به همه ی بلا هایی که همین نظام برسرش آورده می بندد بلکه امکان نمایش عمومی خانه پدری را بدست آورد شاید هم پیشنه اش یعنی رشد و نموش در سینمای آزاد مانعی است برای بهره مندی اش از امکاناتی که جمهوری اسلامی برای سینماگران همراه خود(کیارستمی،رخشان بنی اعتماد ،تهمینه میلانی،کیمیایی ،نیکی کریمی،و… ) فراهم آورده است.
فیلمی با عنوان آبادانی ها را کیانوش سالها قبل ساخت این فیلم از کارگردانیست که نه مدرسه سینمایی دیده است ونه دوره آسیستانی سینمای حرفه ای را گذارنده است اما فیلمش ساختمان محکم دارد همچنین از زمینه اجتماعی هم برخوردار است اما چرا ج. الف که طرح مسایل اجتماعی در حد وحدودی در فیلم های دیگر سینماگران صادراتی تحمل می کند تا برایشان موقعیت بسازند اما فیلم کیانوش را با کمک واسطه ی سینمایی اش در پاریس از هر نوع امتیاز در جشنواره ها محروم می کند. فیلمسازان حکومتی چشم ورو هم ندارند با این که کیانوش در کادر داوری شبه جشنواره ی فجر (زجر) امسال حضور داشت مشخص است که در اهدا ئ جایزه به فیلم حزب الهی (چ) نقش داشت اما حاتمی کیا حالا که خرش از پل گذشته است در نقش یک مامور معذور ظاهر می شود وکیانوش را متهم می کند به این که سینمای جمهوری اسلامی را با سینمای دوران فاشیست ایتالیا در یک کفه سنجیده است، این آقای بسیار محترم توجه نمی کند که کیانوش ،مقاله که ننوشته است یک فیلم ساخته که زیر بنای اجتماعی دارد وبه همین دلیل هم دزد دوچرخه دسیکا که مشهورترین فیلم نئورئالیسم سینمای ایتالیاست در ذهنش تداعی شده است.   
در همین فیلم هم برای اینکه از حساسیت های یک نظام مافیایی مصون بماند در حد ممکن خود سانسوری کرده و بهر حال از ماموران موشکاف واواک و وزارت ارشادتان مجوز پخش گرفته است اما چون درون نظام های مافیایی قانون جنگل حکم فرماست حتا در حد وا ندازه دیکتاتور های کلاسیک به فرمان های خود نیز پایبند نیست. چرا نمی گذارند او با حداقل هایی که برایش فراهم شده حرف دلش را بزند؟ او که همسرش را دست داده است او که دچار افسردگی عصبی بوده است چرا اینقدر باید آزار ببیند بی آنکه جرمی مرتکب شده باشد؟ البته به تصور شما او مجرم است برای این که سینما را درست آموخته است اگر جلوی پیشرفت کیانوش سد ایجاد نمی کردند او این توانایی را داشت که یک فیلمساز برجسته باشد اما دریغ
 البته در گروه ما استعداد و توانایی در کار سینما تنها در وجود یک نفر شکل نگرفت   ما هزار فیلم ساخته ایم وصد ها عاشق سینمادر سراسر ایران فیلمسازان جنبش ما بودند، چراثمره ی ده سال تلاش سینمای آزاد در دستان آلوده یک نظام مرتجع وپوسیده هدر رفت ؟من خوشبختانه یک روز هم در ج. الف کار نکرده ام شرایط دقیق بچه های سینمای آزاد که مانده اند را نمیدانم و نمیتوانم به درستی رفتار های کنونیشان را داوری کنم اهل پرونده سازی برای دیگران هم نیستم همه مطالب من به اسناد دقیق متکی است با همه ی این احوال تا شرایطی فرام نشود که هر کس حق دفاع از خود را داشته باشد نمیتوان حدس وگمان را معیار قضاوت خود قرار دهیم . اما اینرا میدانم بچه های سینمای آزاد در فضای دیگری رشد کرده اند در فضایی که یک نفر قربانی شد تا یک گروه توانست با وجود محدودیت های سیاسی در نظام گذشته آنچه که میاندیشد بدون مانع بازدارنده   به روی نوار فیلم بیاورد (تمام این مسایل را در خاطراتم به تفصیل شکافته ام(
 
Kianoush-Ayari-biographya-com-2
کیانوش عیاری
 
 انگار زیاد حاشیه رفتم برگردم به اظهار وجود های اخیر عباس کیارستمی، در باره این جناب دیگر جه بگویم که نگفته ام وننوشته ام ؟ بی آنکه قصد بزرگ نمایی داشته باشم اگر امروزه چهره دیگر کیارستمی بر ملا شده تداوم وپیگیری کار ها ورفتار ها وفرصت طلبی های او را جمع معدودی که تعدادشان به انگشتان دست هم نمیرسد ومن هم همراهشان بودم فاش کردند امروزه برای هیچ کس جای تردید نمانده که عباس کیارستمی خود برای جا بازکردن برای سینمای خنثا وتزریق راه وروشش به نسل جوان چه کوشش چشم گیری داشته است او با بیان این جمله که رایش را میدهد به رفسنجانی وقلبش را به احمدی نژاد در حقیقت به استنباط های ما از رفتار هایش صحه گذاشت. اما حالا او هم معترض شده اما اعتراضش فقط به یک کارچرخان حکومتی است (حاتمی کیا) به این دلیل که این کارچرخان دفاع مقدس چندی قبل به فیلم های کیارستمی و هزینه هایی که برای فیلم های بی تماشاگر او صرف می شود ایراد گرفته بود . البته این اعتراض درستی است اما نه از زبان حاتمی کیا چرا که حاتمی کیا بعداز اختلافی که با کیارستمی پیدا کرده حسابگرایانه فاش گو! شده است.
 از کیارستمی هم می پرسیم آیا فقط حاتمی کیا از بودجه ای که باید صرف پیشبرد سینمای یک کشور بشود بهره شخصی برده است ؟ نه سینمادر جمهوری اسلامی دولتی است وهزینه اکثر فیلم ها را دولت از کیسته ملت تقبل می کتد البته به فیلم های مکتبی عنایت بیشتری نشان میدهد همانگونه که در دوران هیتلر هم پروپاکاندا فیلم های لنی ریفشتال هزینه ای بیشتر از کارهای پابست ( فیلمسار اطریشی که از آلمان گریخت به دعوت گوبلز دوباره برگشت ودر دوران هیتلر به فیلمسازی اش ادامه داد کارهایش خیلی نزدیک بود به نحوه کار عباس کیارستمی بعد از انقلاب) طلب می کرد. کیارستمی دیگر کاری ندارد به هزینه سرسام آوری که برای فیلم محمد (مجید مجیدی) هدر داده اند وهدر می دهند ،کیارستمی همین طور با هزینه های نجومی نوار های مبتذل چماقدار مشهور ده نمکی هم مشکلی ندارد ،اصلا یادش رفته ج. الف چه هزینه ای برای جا انداختن سینمای صادراتی بعنوان سینمای مستقل متقبل شدواصلا یادش نیست چه هزینه سنگین باید خرج دلال ها وکارچاق کن های ایرانی وخارجی بشود، اصلا نمیداند چقدر خرج لابی ها در آکادمی اسکار کردند تا احمدی نژاد هم اسکار بگیرد واز یادش رفته که حتا هزینه تلفن دسی اش را هم وزارت ارشاد تقبل می کرد. اصلا وانگار نمیداند که در حسابداری وزارت ارشاد 15ملیون پوند ( حالا چرا پوند مگر واحد پول آخوند ها پوند است؟) گم شد یعنی دزدیده شدوباز هم یادش نیست که در ج. اسلامی برای 75 ملیون جمعیت کمتر از 200 سینما آن هم با وسایل مستعمل به قول خودشان دوران طاغوت فعال هستند، استان بزرگی مثل کرمانشاه حتا یک سینما هم ندارد وتمام بودجه سینمای کشوررا سینمای صادراتی وسینمای بقول خودشان بدنه بلعیده است .بله عباس آقا آن چه ما میدانیم خیلی محدودتر از آن حدی است که هدر رفته است   حق با کیارستمی ودیگر فیلمسازان آرایشگر است که دل نگران سقوط این نظام باشند و با تمام نیرو در حفظ این سفره گسترده بی حساب وکتاب کوشا باشند.چه کیارستمی که کلیت نظام را پاسداری می کند وچه سبز الهی های بنفش پوش شده که پاسدار بخش خوب نظام هستند.
 اما تا زمانی که این نظام در کلیت آن با همه باند ها وجناح هایش (کند رو ،تند رو و میانه رو، اصول گرا، با تدبیر وبی تدبیر ،اصلاح طلب و…ساقط نشود تا یک نظام مترقی، آگاه، غیر وابسته آنسان گرا ومردمی جایگزین نشود تا پرونده های واقعی گشوده نشود چهره عریان این نظام مافیایی آشکار نخواهد شد. اما آیا این آرزو،دست یافتی است ویا محال ونا ممکن…! !؟
بصیر نصیبی. سی ام سپتامبر 2014. زاربروکن، آلمان
 
Bassir_Nassibi
 
زیر نویس
*آیا کسانی که حساب رخشان بنی اعتماد را از دیگر کارگردانان حکومتی جدا می کنند با مشاهده ی کمپین «انرژی هسته ای حق مسلم ماست» و امضاء متنی که به نظر میرسد  واواک دیکته کرده باشد دیگر جای شکی برایشان مانده است که همه این ها تا وصل نشوند به باند های حکومتی امتیاز نمی گیرند.؟ من اصلا به بازی های اتمی امریکا و کشور های غربی با جمهوری اسلامی کاری ندارم اما شما چطور خودتان را آلت دست این بازی های تهوع آور کرده اید؟ بخشی از بیانیه مسخره این مثلا کمپین با امضای رخشان بنی اعتماد، عباس کیارستمی، اصغر فرهادی و دوتای دیگر را بازنویسی می کنیم.
«…. در بخشی از متن این کمپین به مقایسه آنچه برای طرف غربی در صورت توافق یا عدم توافق فراهم خواهد شد، اشاره شده و تاکید گردیده که اگر 3+3 به یک توافق – ولو توافقی ضعیف برای غربی‌ها- دست یابد، امکان بازرسی روزانه فراهم خواهد شد، سانتریفیوژها افزایش نمی‌یابد، سایت جدید غنی‌سازی ایجاد نمی‌شود، غنی سازی بیش از 5 درصد انجام نمی‌شود، اورانیوم بیش از این ذخیره سازی نمی‌شود و پلوتونیوم تولید نمی‌شود و در مقابل تاکید شده در صورت عدم توافق نه تنها خبری از بازدید روزانه بازرسان نیست، بلکه در سایر موارد نیز اتفاقی معکوس رخ خواهد داد ( معلوم است کارشان به بن بست کشیده حالا تهدید می کنند اگر توافق نکنید بمب اتمی می سازیم (