تشکلها و افرادی که مایل به امضای این فراخوان می باشند لطفاً به آدرس tondardialog@web.de نام یا عنوان تشکل خود را ارسال نمایند. امضاء ها تا 10 شهریور ادامه دارد….
——————————————————————————–
یاد و نام انسانهایی که با جانفشانی و ایستادگی خود شیوههای مقاومت را ترسیم کردند و در کشتارهای دههی۶٠ توسط جمهوری سرمایه داری اسلامی به مسلخ کشیده شدند را گرامی بداریم.
بر کدام جنازه زار میزند این ساز؟
بر کدام مُردهی پنهان میگرید
این سازِ بیزمان؟
در کدام غار
بر کدام تاریخ میموید این سیم و زِه، این پنجهی نادان؟
بگذار برخیزد مردمِ بیلبخند
بگذار برخیزد!
زاری در باغچه بس تلخ است
زاری بر چشمهی صافی
زاری بر لقاحِ شکوفه بس تلخ است
زاری بر شراعِ بلندِ نسیم
زاری بر سپیدارِ سبزبالا بس تلخ است.
بر برکهی لاجوردینِ ماهی و باد چه میکند این مدیحهگوی تباهی؟
مطربِ گورخانه به شهر اندر چه میکند
زیرِ دریچههای بیگناهی؟
بگذار برخیزد مردمِ بیلبخند
بگذار برخیزد!
احمد شاملو (در آستانه)
شما را فرامی خوانیم:
علیه اسارت جمعی و اعدامهای بیوقفه، علیه خاموشی و فراموشی،
برای مقابله با جنگ افروزیهای رژیم جمهوری اسلامی و دولتهای ارتجاعی و امپریالیستی، و برای آزادی زندانیان سیاسی، متحد شویم.
کشتارهای جمعی حکایت سلطهی سرکوبگران بر جامعهی بشری است. و تاریخ یک قرن اخیر مملو از گورهای با نشان و بینشان انسانها است، از اردوگاههای مرگ و کورههای آدم سوزی توسط نازیها تا صبرا و شتیلا، از حمام خون شیلی و اندونزی تا آرژانتین و گواتمالا و بولیوی، از جوخههای مرگ صدام و طالبان تا کشتار مردم و ویرانی زندگیشان به دست اشغالگران در افغانستان و عراق، و تا امروز که در سوریه شاهد سیه روزی زنان و کودکان به خون نشستهایم، و ایران و ایران و ایران در این میانهی تشویش با مقاومت و مبارزهی زنان، کارگران، دانشجویان و تمامی اقشار به تنگ آمده از این همه سرکوب و جنون سمبلی از کشتارهای جمعی نسلی را بر پیشانی دارد که آزادی و برابری را فریاد میزدند.
پرداختن به این موضوع و بیان جنایات هولناک و ضد انسانی رژیم سرمایهداری جمهوری اسلامی فقط بیان خاطرات و روایت یک جنایت نیست، بلکه مبارزه و مقابله با کلیت رژیم جمهوری اسلامی و تمامی مدافعین نطام سرمایهداری حاکم بر جامعهی ایران است. نیروهایی که تلاش دارند گرد فراموشی بر کشتارهای چند دههی اخیر بپاشند و حافظهی تاریخی جامعه را محو کنند. هدف از این تلاشها، ارائهی چهرهای غلط از عناصر و نیروهایی است که در این جنایات دخیل بودهاند. از این طریق آنان امید بستهاند تا افکار عمومی و نسل نوین جامعهی ایران را به بی راهه بکشانند.
تلاشهایی که در واقع توسط رژیم جمهوری اسلامی سازماندهی شده و وزارت اطلاعات رژیم مسئول پیشبرد آن است. درخارج از کشور نیز عناصری در اپوزیسیون صادراتی رژیم تلاش میکنند ضمن سکوت دربارهی عملکرد گذشته، سکوت و فراموشی و بخشش را ترویج نمایند. این تلاشها با تمام ترفندهای رژیم، بی نتیجه مانده است.
همچنین سالهاست که نهادهایی با گرفتن بودجههای کلان از دولتهای سرمایهداری تلاش در به انحراف کشاندن مبارزات کارگران، زنان، اقلیتهای ملی و زندانیان سیاسی جان به دربرده و خانوادههای جانفشانان داشتهاند. آنان تلاش میورزند تا با سوء استفاده از خشم و نفرت عظیم موجود در جامعهی ایران، این مبارزات را کانالیزه کرده و آن را در راستای سیاست آلترناتیو سازی به خدمت بگیرند. کارگران، زنان، دانشجویان، خانوادههای داغ دیده و زندانیان سیاسی جان به دربرده و همهی مردم جان به لب رسیده میتوانند مانع پیشبرد این سیاست سرمایه جهانی باشند. پرچم جنبش دادخواهی باید در دست خود خانوادهها و زندانیان سیاسی از بند رستهای باشد که به آرمانهای جانفشانان و بخون خفتهگان وفادار ماندهاند.
نیروهای مترقی و انسانهای آزاده و جان به دربردگان از کشتارهای دهه ۶٠ نشان دادهاند که در برابر این جنایات و نسل کشی سکوت نخواهند کرد و تلاش خواهند نمود با افشای هر چه بیشتر چنین ترفندهایی، جبههی گستردهای در افکار عمومی ایران و جهان علیه جمهوری اسلامی سازماندهی کنند. جمهوری اسلامی و تمامی خدمتکارانش در گذشته و حال باید به عنوان مسببین، آمرین و عاملین جنایت علیه بشریت شناخته شده و محاکمه گردند.
در آستانهی بیست و چهارمین سالگرد و هم چنین سی و یکمین سال به خون خفتهگان کشتار و قتل عام هزاران زندانی سیاسی در دو تابستان سالهای سیاهِ ۶٠ و ١٣۶۷ قرار داریم. هزاران زن و مرد زندانی به جوخههای مرگ سپرده شدند که برای دفاع از آزادی، به جمهوری اسلامی نه گفتند و در سیاهچالهای رژیم، تیرباران و یا به دار آویخته شدند. در شرایط کنونی نیز زندانهای رژیم جمهوری اسلامی مملو از زندانیان سیاسی از گروههای اجتماعی متفاوت است: فعالان کارگری، زنان، دانشجویان، معلمان، جوانان و مردم تحت ستم که برای آزادی و برابری مبارزه میکنند و صدها زندانی سیاسی گمنامی، که تحت شدیدترین شرایط غیر انسانی در زیر شکنجه قرار دارند و تهدید به مرگ میشوند.
ما امضاء کنندکان این فراخوان در ایران و سایر کشورهای جهان، یاد جانفشانان کشتار دهه ۶٠ را همانند سالهای قبل، به صورت یک سلسله فعالیتهای غیرمتمرکز (یادمانها، مراسم، تظاهرات، اکسیون و…) در شهرهای مختلف جهان همگام با خانوادههای آنان در ایران، بر پا داشته و گرامی میداریم. به این امید که تلاش ما به پژواک پیام جانفشانان کشتار دههی خونبار ۶۰ و زندانیان سیاسی که هم اینک در زندانهای رژیم جمهوری اسلامی به سر میبرند، در افکار عمومی داخلی و بینالمللی تبدیل گردد. کوشش ما براین است که این فعالیتها هم زمان با برگزاری یادمان به خون خفتهگان کشتار زندانیان سیاسی در ایران انجام گیرد. برای زنده نگاه داشتن حافظهی تاریخی جامعه؛ نهادها، تشکلها، انجمنها و فعالین مبارز را به همکاری مشترک در این حرکت علیه فراموشی و علیه رژیم جمهوری اسلامی فرا میخوانیم .
سرنگون باد کلیت نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران!
گرامی باد یاد و راه جانفشانان و به خون خفتهگان زندانیانِ سیاسی ایران!
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیزم!
زندانی سیاسی بدون قید و شرط آزاد باید گردد!
زندان شکنجه کشتار ملغی باید گردد!
کمیتهی هماهنگی برگزاری یادمانِ به خون خفتهگانِ کشتار زندانیان سیاسی دههی ۶٠
تشکلها و افرادی که مایل به امضای این فراخوان می باشند لطفاً به آدرس tondardialog(at)web.de نام یا عنوان تشکل خود را ارسال نمایند.
امضاء ها تا 10 شهریور ادامه دارد….
-1 اسامی افراد :
آخرین دیدگاهها