بصیر نصیبی: جشنواره ی زجر / فجر هر سال مفتضح تر از سال قبل میشود.

 

بار ها تاکید کرده ام که داعشیان اسلامی در ج. اسلامی از هر پدیده ای مشابه اش را دارند، وقتی در می یابند دکان حقوق بشر رونق گرفته اینها هم حقوق بشر اسلامی ایجاد می کنند، وقتی متوجه شان می کنند که به بهانه دفاع از حقوق کودک هم می توان دکان علم کرد به مجامع دفاع از حقوق کودکان می پیوندند در حالیکه خود کودک کشی می کنند و تجاوز عوامل نظام به کودکان بی پناه در نظام مقدس اسلامی امری شایع است (سعید طوسی فقط یک نمونه است ) عوامل عقب مانده نظام دم از دفاع از حقوق زنان، اقلیت ها و مردم کرد و ترک و بلوچ و لر میزنند و اما در مسحد اسلامیشان که نام مجلس بدان نهاده اند تنها عوامل سر سپرده نظام نشسته اند که به ظاهر از حقوق مردم  دفاع می کنند اما اینان فقط به منافع کلیت نظام می اندیشند نه حق و حقوق مردم محروم .

اما جشنواره زجر/ فجر یا ویترین تبلیغاتی نظام

خوب وقتی نظام مرتجع کنونی مستقر شد و خمینی جلاد به قدرت بادآورده رسید عوامل نظام دائم اندر مضار فستیوال و جشنواره داد سخن میدادند و ادعا میکردند که نظام پیشین پولی که باید صرف بهبود زندگی مستضعفان بنماید برای برگذاری جشنواره ها هدر میداد (در نظام پیش چهار تا پنج جشنواره داشتیم جشن هنر، جشنواره طوس، جشنواره جهانی فیلم تهران، جشنواره کانون پرورش فکری و…). اما اینها از سالهای نخستین استقرارشان انواع و اقسام فستیوال ها را برگذار کردند، میزان جشنواره هایشان در حدی است که خودشان هم تعداد دقیقش را نمیدانند اما تا 50 تا تخمین میزنند من چند تایی که در حافظه دارم  را نقل میکنم .

 جشنواره نماز، جشنواره دریایی، جشنواره عمار، جشنواره تئاتر ، جشنواره موسیقی که مسعود کیمیایی برای خوش رقصی تدارک دید ( در نظامی که هنوز رویت ساز منع شرعی دارد  برگذاری جشنواره موسیقی خیلی مضحک است) از همه جالب تر جشنواره حقیقت است آنهم در یک نظام کذاب، دروغگو ، دزد و فاسد ) ،جشنواره کودک ، جشنواره مد و لباس، جشنواره تجسمی حتا جشنواره شتر را هم برگذار کردند.

 گفتیم شبه جشنواره فجر را هم خیلی زود علم کردند (به مناسبت ظهور نکبت بار نظام اسلامیشان) خودشان هم که این کار ها حالیشان نبود، روضه خوان دو زاری چه ربطی به جشنواره دارد؟ آن هم جشنواره ی سینمایی. واقعیت این چنین بود که دفتر جشنواره جهانی فیلم تهران دو همکار داشت ( جمال امید و بهرام ری پور) که با معیار های آخوند ها طاغوتی محسوب می شدند اما برای راه اندازی شبه جشنواره شان به این دو نیاز داشتند پس گذشته ی شان را فراموش کردند و اداره پشت پرده فجر را سپردند به این دو ، بهرام ری پور چند سال پیش در گذشت و جمال امید همکاری پشت پرده اش را ادامه داد. جمال امید و بهرام ری پور در گذشته کارهای دفتری  جشنواره جهانی  فیلم تهران را هم انجام میدادند و نشریه ماهانه جشنواره را هم اداره میکردند که البته  مدیریت هژیر داریوش  پشتوانه جشنواره جهانی فیلم تهران بود. در نظام مقدس بعد از به خدمت گرفتن  این دو به جمال امید اجازه دادند با رعایت شئونات اسلامی ، دست به تدوین تاریخ سینمای ایران بزند که کار تحقیقی مفصلی بود که بیش از 1000 صفحه دارد اما دریغ از یک تصویر زن در تاریخ سینمای ایران، اما به هر حال در این 40 سال تنها کتاب تاریخ سینمای مفصل در ج. اسلامی  همین پژوهش است .

اما جشنواره فجر، از ابتدا هم هیچ جاذبه ای ایجاد نکرد و سینماگران مجبور به شرکت در آن بودند اگر تهیه کننده فیلمی از شرکت در فجر اجتناب میکرد به او  اجازه اکران فیلم را نمیدادند . سالها گذشت این جشنواره بی رمق و بی رونق تکانی نخورد اما تبدیل به دکانی شد برای فیلمسازان سابق تبعیدی که می خواستد با نظام آشتی کنند و پی بهانه می گشتند. پرویز کیمیاوی و بهمن مقصودلو هم از این طریق به دامان پر مهر  ج. اسلامی پیوستند. مدیران جشنواره ها هم در آن سالهای رونق دوم خرداد یاداشان رفت این شبه جشنواره را یک نظام فاشیستی برگذار میکند و عازم تهران شدند و در تهران برای زد و بندشان با بنیاد فارابی و یا فیلمسازان  فستیوالی قرار  و مدار گذاشتند. حودشان هم اعتراف کرده اند که وزیر ارشاد لیست فیلمهایی که باید جایزه بگیرند را تعین و به کمیته انتخاب حقنه میکند ( وقتی در جشنواره ای مثل کن و برلیناله هم کمیته انتخاب و داوری معنای واقعی خودش را از دست داده دیگر چه توقع از جشنواره فجر/ زجر آخوندها باید داشت.؟) اما چند سالی است که  دیگر از حضور مدیران جشنواره ها در فجر/ زجر خبری نیست محمد حقیقت سردلال جمهوری اسلامی در پاریس هم که بسیاری امور مربوط به فجر را سر هم میکرد چندین سال است خود غیبت دارد، محسن مخملباف هم شده است وردست نخست وزیر اسرائیل، بهمن قبادی هم که از فجر قهر کرده و غرب نشین سرگردان شده است.  بهمن مقصود لو هم دوباره تبعیدی شده است اما باز هم این ها از رو نمیروند این شبه جشنواره مفتضح را ادامه میدهند تماشاچیان کنونی هم اکثرا حزب الهی ها هستند که کارت های مجانی دریافت میکنند. وقتی رژیمی در حال سقوط است دیگر ویترین تبلیغاتی اش حال و روزش بی نیاز از تشریح است.

 کلیت نظام اسلامی هر سال مفتضح تر از سال قبلش است. شبه جشنواره فجر هم از سالهای پیشینش بی رونق تر مفتضح تر ومبتذل تر است.

 علائم بسیاری هست که نشان میدهد سقوط کامل نظام  نزدیک است. خیزش عمومی ،عبور مردم عادی از باند های حکومتی ، ریختن ترس مردم ، دستپاچگی نظام ونگرانی دول غربی  وعلاوه بر همه اینها  مفتضح تر شدن  ویترین تبلیغاتی نظام. حالا زمانی است که باید امام زمان خودش ظهور کند وبا معجزه ظهور خود به این بساط رسوا رونق ببخشد.

یا امام زمان در ظهورت شتاب کن که بد جوری گند و طعفن نظام شامه آزار شده است.