کوتاه در باره گیتی ناوران ایده ها و نظرهایش+ چند تا کار جدید از او
وب سایت سینمای آزاد در ماه بین 12 تا 15 هزار مراجعه کننده دارد که تعداد قابل توجه ای از اینان بهر دلیلی در صفحات فیس بوک حضور ندارند ما در دوره حدید کارمان بعد از مشورت با یاران فیسوک تصمیم گرفتم علاوه بر اینکه از بستن فیس بوک صرفنظر کنیم هر هفته انتشار وب سایت را به اطلاع یاران فیس بوکی هم برسانیم . هر چند گاه یک بار (شاید هم نظمی به این تصمیم بدهیم مثلا هر ماه دوبار ) انتخاب هایی از فیس بوک برای همراهان وب سایت داشته باشیم، این بار میرویم صفحه هنرمندخلاق گیتی نوین (ناوران) چند تا از کارهای جدید و جذاب گیتی را انتخاب و در وب سایت منتشر می کنیم.
گیتی از همراهان سالها نخستین سینمای آزاد است ما قبلا هم در باره گیتی و نحوه آشنایی با او نوشته ایم:
«ما در آغاز جمع کوچکی بودیم، دفتر سینمای آزاد همان کیف دستی طرح سامسونت بود که من با خودم حملش می کردم. در آن دوران فقط پیوستگی گروه و حضور جوانان مستعد در جمع کوچک ما در تهران زمینه ساز رشد گروه ما و تبدیل این جمع به جنبشی تاثیر گذار در سراسر ایران نشد. بلکه همراهی و پشتیبانی نویسندگان و هنرمندان مستقل نیز ما را در پیمودن این راه در آغاز و در دوره نخستین کار سینمای آزاد که ناشناس تر بودیم بسیار موثر بود. من به هر مناسبت از کسانی که در طول عمر سینمای اژاد به نوعی همراه ما بوده اند به نیکی یاد کرده ام اما همراهان سال های نخستین سینمای آزاد که هنوز شهرتمان به گستردگی دوره دوم سینمای آزاد نبود برایم ارزش ویژه ای دارند، علاوه بر فریدون رهنما که پشتیبانی معنویش در آن جو که قلم های مسموم بسیار سعی در خاموش کردن این صدای جوان و ضربه پذیر داشتند بسیار مغتنم بود. من خود نیز دو دوست داشتم که اکثر روزها و وقت های آزاد را با هم می گذراندیم. گیتی نوین گرافیست و همسرش فرید نوین که برنامه ریز سازمان برنامه بود اما مشتاق و کنجکاو مسایل هنری. نقد ها و نظرهای پیوسته فرید در باره فیلمها و برنامه های سینمای آزاد در ماهنامه نگین و در دیگر روزنامه ها در جدی شدن نگاه جامعه به کارهای سینمای آزاد سهم موثری داشت و گیتی هنرمند خلاق و جوانی بود که کارهایش به خصوص برای ماهنامه معتبر نگین مورد توجه قرار گرفته بود او همچنین کارهای گرافیک سینمای آزاد را بعهده گرفت (طراحی صفحات و طرح روی جلد نخستین کتاب سینمای آزاد، طرح روی جلد کتاب دوم سینمای آزاد کار گیتی نوین بود) من این دو دوست را سالها بود گم کرده بودم و کوشش هایم یرای یافتن آنها بی نتیجه مانده بود وقتی کمی با فیس بوک آشنا شدم سرانجام آنها را یافتم گیتی این پیام را در جواب پیام کوتاه من برایم فرستاد:
از گیتی نوین به بصیر نصیبی کهن دوستی خوب و نازنین به گرمی خوش آمد میگوید. بصیر بنیانگذار سینمای آزاد در ایران است. گروهی از جوانان فرا انگاران که سینمای نووای ایران را بازساختند و شناساندند. من نخستین کارگاهم را با سینمای آزاد همسایه بودم و برخی از نخستین پخشاره ها و پوشه های کتابهاشان را نگاراییدم»
شایسته است در همین فرصت زندگینامه هنری گیتی را به اختصار بازنویسی کنم
کارنامه و زندگی نامه (خلاصه شده)
گیتی نه سال داشت که خانواده اش برای همیشه در تهران ماندنی شد. گیتی گواهینامهٔ هنری خود را در سال۱۳۴۴ از هنرستان هنرهای زیبای دختران دریافت کرد، و سپس هنرنامهٔ دانشگاهی (لیسانس) خود را در رشتهٔ گرافیک از دانشکدهٔ هنرهای تزیینی در سال ۱۳۴۹ بدست آورد. در سال ۱۳۵۳ پس از ازدواج با دکتر فرید نوین رهسپار هلند شد و در دانشگاه آزاد Vrije Academie voor Beeldende Kunsten آموزش خود را دنبالگیری نمود. سپس در ۱۳۵۴ راهی منچستر گردید و چمهای گوناگون نگارگری را نزد استادان برگزیده فراگرفت. سرانجام در کانادا خانه برپا کرد و از سال ۱۳۷۷ تاکنون در ونکوور به سر میبرد.
نخستین نمایش کارهایش در نگارخانه نگار، به مدیریت افسانه هویدا در یکشنبه هفتم آذر ۱۳۵۰ بود. گیتی این نمایش را «گویا و خاموش» نامیده بود (او این سنت نام گذاری نمایشهای آثارش را همواره دنبال کرد). این نخستین نمایش با خوش آمد بسیار هنردوستان و روزنامههای هنری روبرو شد.
در خرداد ماه سال ۱۳۵۲ گیتی دومین نمایشگاه خود را در نگارخانه سیحون با نام «پوستموس» سیری در فضاهای شعری شاملو برپا نمود. این نمایشگاهی گفتگو برانگیز بود، چرا که گروهی از منتقدان را بینش آن بود که «محتوا و مضمون تابلوها بیشتر از شاملوست نه گیتی نوین» پس از این دو نمایشگاه تک-تنه و چندین نمایشگاه گروهی گیتی نوین درنخستین نمایشگاه هنری بین المللی تهران با همیاری نگارگران اروپایی Salon d’ autumn پاریس شرکت نمود.
آخرین نمایشگاه تک-تنهٔ او در ایران «تنناها یا هو» نام داشت که در سال ۱۳۵۳ در نگارخانه سیحون برپا شد.
گیتی نوین نخستین گرافیست زن ایرانی ست که کارهایش در ایران و جهان شناخته شده ست. کارهای گرافیک او بر روی جلد مجلات نگین، زمان، کتاب اول و دوم سینمای آزاد، جُنگ چاپار و ماهنامهٔ Breaking the Silence در اتاوا چاپ شده ست. گیتی گرافیست نخستین جشنواره بین المللی فیلم تهران بود، و طرح روی جلد کاتالوگ جشنواره از اوست.
گیتی نوین از خود می گوید:
من تحصیلات دانشگاهی خود را در دههٔ ۱۹۶۰ میلادی به انجام رساندم. در آن زمان ها مدرنیزم و پست-مدرنیزم گروندگان بسیار داشتند و نفوذ غریبی در عرصهٔ هنر . فرهنگ آن روزها نقاشان فیگوراتیو و هنر تجسمی را به سخره میگرفت و این جهت گیری طرفه می نمود. آنچه در هنر مهم تلقی میشد شوکه کردن تماشاچی بود باگونه یی ظاهرسازی. زیبایی و تحسین عقلانی شور زیبایی تحمل میشد. اما ارزش روشنفکرانهٔ تحسین یک کار زیبا که موفق در جلب محبوبیت عامه میشد مورد انکار قرار میگرفت به این اعتبار که این راهی ست بسوی ابتذال منقدان ارزش نقاشی را به عنوان یک کار هنری زیر سوال می گذاشتند و با بکارگیری یک مجموعه از صفت های تحقیرآمیز همچون کهنه پسند ، سترون ، بی بارو امثال آن به توصیف زیبایی هر گونه کار میپرداختند… در کارهای ترانسپرسیونیزم من ، اهمییت اساسی روی کمپوزیسیون و انحنای فضاهاست که در تحرک خویش امکان یک یگانگی را القا میکنند… من همچون کانت به شدت احساس میکنم که زیبایی لازمه خوش آیندی ست زیرا که میتواند موجب خوش آیند دیگران نیز بشود و بنا براین سلیقه فقط در جامعه ممکن میشود. همچنین در هر مورد زیبایی، به خصوص در نقاشی، چیز زیبا هنگامی که به پنداشت آن میاندیشیم بایست خوش آیند باشد و نه آنکه چگونگی انگاشت موچب خوش آیند باشد. و چنین ست که من فکر میکنم که پیش درآمد بیانیهٔ ترانسپرسیونیزم باید آنچه که در این زیر میآید را در بر گیرد:
چه در نقاشی، چه در مجسمه سازی، و به راستی در همهٔ هنر ها ی تجسمی … تا به آنجا که در شمول هنرهای زیبایند، کمپوزیسیون اصل اساسی ست.آنچه که بنیان سلیقه را تشکیل میدهد تنها خوش آیند احساسی نیست که بل تمامیت آن برانگیختگی ست که فرم برمی انگیزد.
در باره دوست دیرینه گیتی بسیار میتوان گفت ونوشت ما به همین متن کوتاه بسنده می کنیم وچندین کار جدید وی را تقدیم خوانندگان آگاه خود میکنیم.
آخرین دیدگاهها