قسمت اول این مصاحبه مهم را چندی قبل منتشر کرده ایم که با استقبال شیفتگان سینمای راستین برخورد کرد، این هفته بخش دوم این گفتگو را با شما در میان میگذاریم.
سینمای نوو جنبشی در سینمای برزیل بود که در دهههای پنجاه و شصت در سینمای برزیل پا گرفت. فیلمسازانی چون گلوبر روشا و نلسون پریرا ،دوس سانتوس این جنبش سینمای را آغاز کردند. شعار اصلی این فیلمسازان این بود: «یک دوربین در دست و یک ایده در ذهن». سینمای نوو، ماهیتی ضداستعماری داشت. در نهایت این جنبش سینمایی تا دهه هفتاد دوام آورد، یعنی زمانی که فیلمسازان این جنبش سرکوب شدند.
سینمای جهان سوم تعبیری بود که فرناندو سولاناس و همفکرانش آن را بکار بردند قصد آنها از سینمای جهان سوم جریان و مولفه ای از فیلمسازی ست که با هدف گرفتن سیر تاریخی سیطره ی استثمار غرب بر کشورهای جهان سوم از جمله امریکای جنوبی و یا حتی اروپای شرقی سعی در استعمار زدایی از فرهنگ وارداتی سینمای تجاری هالیوود دارد .جدا از اینکه آثار خلق شده در این حیطه را برشماریم باید بدانیم که “سینمای جهان سوم” به کدام ویژگی ماهوی پدیده ی سینما واکنش نشان داده است.
حرف هایی برای آشنایی با سینمای نووو برزیل از گلوبر روشا
*هر جا سینماگری یافتید که مایل به نشان دادن واقعیت در فیلم خود و آماده ی مقابله با ریا کاری و سانسور روشنفکری است ، ان جا روحیه سینما/ نوو را خوهید یافت
*هر جا سینماگری آماده مبارزه علیه پورنوگرافی و شیفتگی صرف نسبت به ریزه کاری کارهای فنی وجود ، ان جا باید روحیه زنده سینمای نوو یافته شود.
* هرجا سینماگری با هر اصلیت و سن و سالی مایل است هنر و اثرش را در خدمت نتیجه ها و علت های عظیم عصرش قرار دهد آن جاست که میتوان روحیه زنده سینما نوو را یافت.
تعریف صحیح سینما نوو در آن جاست و از طریق این تعریف، سینما نوو خود را از سینمای تجارتی که به منزله یک صنعت به غیر واقعی بودن و استثمار متعهد است، جدا نگاه می دارد.
ادامه گفتگو با روشا ( قسمت دوم )
آیا ارزش هایی را که از طریق فیلمهایی هولیوودی انتقال داده میشود، ارزش های هولیوودی و به ویژه آمریکایی به حساب می آورید؟
روشا: فکر میکنم سیاسی ترین سینما، سینمای هولیود است. این سینما از لحاظ سیاسی، موثر ترین سینمایی است که ایدئولوژی «ایده ئالیسم اجتماعی» را میپراکند. برای نمونه ،سینمای چپگرا ، هنوز نتایجی برابر با نتایج سینمای امرکایی کسب نکرده است. در سینمای برزیل زیبایی شناسی مردم پسند تجاری وجود ندارد و مشکل اکثر این فیلمهای مردمی در این است که واقعا انقلابی نیستند. سینمای انقلابی نبایستی حس سازشگرائی مردم را باعث شود بلکه باید طغیان ها را بر انگیزاند. برای نمونه فیلمی مثل (z) کاملا هولیودی است و فیلم «تعطیل آخر هفته »گودار ، حقیقتا انقلابی است. چراکه فیلمی است که مردم را بر می انگیزاند.
خلاصه، مهمترین مسئله، زبانی هست که پیامی را انتقال میدهد. ما به شیوه های بیانی نو نیاز داریم. شکلی نو که کامل ویک شکل میشود / بهتر است فیلمی با پرداختی بد داشته باشیم لیکن تازه و نوین.
سئوال: اگر منظورتان را به درستی استنباط کرده باشم انقلابی که شما تصور میکنید به همان اندازه که هنری است سیاسی هم هست و حتی شاید جهت هنری آن مهمتر از جهت سیاسی آن باشد چرا که از دیدگاه شما، انقلاب سیاسی ضرورتا از انقلاب هنری متابعت میکند/ محتوا فرم را دنبال میکند/
روشا: کاملا هم اینطور نیست فکر میکنم که در تمامی انقلاب ها، پیشرفت فرهنگی، برابر با پیشرفت اقتصادی هست. برای مثال ما هنرمندان جهان سوم ، علیه فشار ظالمانه سیاسی، همچنین علیه شرایط موجود فرهنگی مبارزه میکنیم- مبارزه ای سیاسی و در عین حال فرهنگی. من کلمه ی « هنری » را بکار نمیبرم ، بلکه بیشتر از کلمه ی «فرهنگ» بهره میگیرم چرا که از دیدگاهی گسترده تر، این مبارزه (مبارزه ی فرهنگی) شامل مبارزه ی سیاسی ، اقتصادی و هنری نیز میشود.
سئوال: منظور مفهوم سنتی کلمه است؟
روشا: بله منظورم مفهوم سنتی کلمه است که برای ما تازگی دارد. ضروری است که ما شکل های زبان و طرز برقراری رابطه ی خود را جست و جو کنیم، چرا که شکل نو، زبان نا خودآگاه مردم است. برای مثال، در فیلم «آنتونیوداس مورتاس» تحقیق های فراوانی پیرامون تئاتر عامه، سلوک اخلاقی و روانی و طرز فکر دهقانان، شعر، موسیقی، زبان و دیگر مسایل فرهنگی آنها به عمل آوردم و از فرم تئاتر عامه برای اثبات یک تصویر واقعیت گرا از عواطف مردم، آن طوری که خود با مسایلشان برخورد میکنند، استفاده کردم.
سئوال: آیا فرقی بین انقلاب سیاسی قابل میشوید؟ یعنی، آیا شما یا دیگر سینماگران « سینما نوو» فکر میکنید که انقلاب هنری یا زیبایی شناسی ،اساسا به اندازه انقلاب سیاسی اهمیت دارد؟ با توجه به این مسئله دانستن و آگاهی به این که تا چه اندازه سینماگران « سینما نوو» در باره ی کیفیت کاملا سیاسی فیلم ها و عقایدشان، جدی هستند؟
روشا: مشکل بتوان با قاطعیت حرفی« گفت» چرا که امروزه در امریکای جنوبی در این فکریم که انقلابی سیاسی بر پا کنیم تا انقلابی فرهنگی، لیکن در همان زمان ،فکر می کنیم که انقلاب سیاسی بدون فرهنگی، هیچ چیزی نسیت، برای ما این دو انقلاب جدا ناشدنی است چرا که شیوه ی جاری زندگی جامعه، زیر فشار ظالمانه ی اطلاعات است.
اطلاعات اساسا، فرهنگ است. بنابراین نمی توانیم بدون در نظر گرفتن پیشرفت اطلاعات فرهنگی در باره ی پیشرفت اقتصادی فکر کنیم. ترجیح میدهیم تلاشمان را به منزله « پژوهش های فرهنگی» که به هنر و زیبایی شناسی مربوط میشود، توصیف کنیم.لیکن هنگامی که در باره ی هنر و زیبایی شناسی صحبت میکنیم از جهتی در باره مقوله ای خیلی سیاسی و ایدئولوژیک صحبت میکنیم، بطور کلی، گفت و گو در باره ی اصطلاحات زیبایی شناسی، برای ما خیلی مشکل است.
سئوال: نظر به این که سینماگران «سینمای نوو» در گیرتحول فرهنگی برزیل هستند، اگر به دلایلی تحول فرهنگی برزیل از طریق سینما غیر ممکن می بود، آیا این سینماگران به گونه ای فعالتر آماده ی ورود به دنیای سیاست می بودند؟
روشا: اکثر روشنفکران برزیلی از نظر سیاسی به دلایلی، فعال هستند، برای نمونه،هنگامی که ما با سانسور مبارزه میکنیم و علیه تمام مسایل اجتماعی و سیاسی برزیل بی پرده سخن میگوئیم، نه فقط سینماگران بلکه روشنفکران برزیلی و بالا تر از همه، روشنفکران جوان معمولا درسیاست فعال هستند به این معنا که باید گفت هر دستاورد و فرآورده ی هنری در برزیل-موسیقی تئاتر یا سینما به سادگی، فعالیتی سیاسی است چرا که ما همگی تهیه کنندگان فیلمهای خودمان هستیم و بنابراین مبارزه ای اقتصادی و سیاسی در حد مباررزه ای تئوریک پیش رو داریم. برای نمونه، در جهت کار در فیلم، ما مجبوریم شرکت های کوچک تهیه فیلم خودمان و سیستم توزیع را خودمان برپا کنیم، همراه با دیگر روشنفکران ،در ستیز با شرایط سیاسی موجود هستیم.
سئوال: آیا سینماگران « سینما نوو» و روشنفکران برزیلی با جهت یابی جدی و آشنایی جدی سیاسی در گیر هستند؟ یعنی آیا نارضایی آنها، به ویژه افراد جوان، تا به آن حد است که یک ایدئو لوژی تنظیم کرده اند؟
روشا: اوضاع سیاسی در برزیل ،موقعیتی پیچیده و غامض است چرا که چندین حزب با گرایش های متفاوت و هدفهای متفاوتی فعالیت دارند. برزیل کشوری پر تضاد و خشن است چرا که هم شامل بخش های عقب مانده و هم شامل بخش های کاملا پیشرفته میشود. برزیل از هر کشور دیگری در جهان اختلافات بیشتری دارد – هیچ کشور و مکانی نیست که این اندازه ثروتمند و در عین حال فقیر، سازشگر و تا این حد انقلابی باشد. برزیل کشوری غیر قابل پیش بینی، جایی که وقوع هر حادثه ای امکان پذیر است. من حتا نمیدانم این وضعیت، یک مشکل است و یا مزیت؟ و تصور نمیکنم هیچیک از ما بداند.
سئوال: در باره ی اندیشه ها در سینما صحبت کردیم، از نظر روشنفکری، اندیشه ها و افکار جدی در فراسوی «سینما نوو «چیست؟
روشا: ما اساسا دو چیز میخواهیم که دقیقا به هم پیوسته است، سازمانی برای توزیع فیلم، مستقل از اندیشه های سودجویانه ی اقتصادی نظام موجود و آزادی در ساختن فیلمهایی که بیانی سینمایی در باره ی سیاست و فرهنگ برزیلی دارند. ما همگی، هدف های سیاسی و اقتصادی مشابه و مشترک، در مقابل شیوه های گوناگون داریم، چرا که مخالف اصول تاریک اندیشی هستیم و فکر میکنیم ما هم باید چون برزیل، پیچیده و غامض بشویم، باید رسوم فراوانی را توسعه و اشاعه بدهیم. برای مثال، فیلمهایی بر اساس مضمونی مشابه با سبک های متفاوت بسازیم- فیلمهایی در باره ی serato، مثل«زندگی های بی ثمر» که خیلی واقعیت گرا است و یا «آنتو نیوداس مورتاس» که خیلی «اپرایی» است. یا زمانی که فیلم ها میتواند آموزشی ویا دراماتیک باشد.
اخیرا فیلم مهمی به اسم «macunaima» به کارگردانی«خواکیم پدرودآندراده»را به اتمام رسانده ایم -ب ه زعم ما، این فیلمی است تازه، چرا که اثری است کمدی. دراماتیک نیست بلکه اثری هجو آمیز به شیوه ی «tropicalist»، فیلمی انارشیستی و خشن. ما فیلمهای دیگری هم به شیوه مذکور ساخته ایم که در امریکا نیز نمایش داده خواهد شد، مثل« برزیل سال دوهزار» ساخته ی«والتر لیما» وارثان ساخته ی «کالوس دیه گو»، فیلمی در باره ی دیکتاتوری«وارگاس» (1) در برزیل.
سئوال:آیا «سینما نوو» با مشکلاتی به غیر از سانسور هم مواجه میشود؟
روشا: مطبوعات ارتجاعی، اینک مبارزه ی تبلیغاتی گسترده ای را علیه ما رهبری میکنند، چرا که گردانندگان مطبوعات میگویند ما فقط فیلمهایی در باره ی فقر و فلاکت، نابسامانی و بی عدالتی میسازیم درحالی که میباید فیلمهایی در باره ی بورژوایی ،خوشبختی وخوش بینی بسازیم/ یعنی نظرگاه مطبوعات ارتجاعی/.
سئوال: هنگامی که از مطبوعات ارتجاعی صحبت میکنید، آیا منظورتان مطبوعات دست راستی افراطی است؟ یا مطبوعات میانه رو.
روشا: تمام مطبوعات. مطبوعات موجود برزیلی دل خوشی از «سینما نو و» ندارند چرا که ما به استقلال اقتصادی در بازار اروپایی و موقعیت خود در بازار برزیل، ادامه میدهیم« سینما نوو» برای ساختن فیلم به نظام موجود سرمایه داری برزیل متکی نیست.
ادامه دارد
*مصاحبه گرها ( گری کرادوس/ویلیام استار)
از کتاب سینمای زمان. ترجمه پرویز شفا استاد دانشکده هنرهای دراماتیک. تاریخ انتشار ۱۳۵۵ تهران
( 1)کوتاه در باره ی وارگاس از ویکی پدیا
ژتولیو دورنلیس وارگاس در ۱۸۸۲ در برزیل متولد شد.
وی با ساقط کردن دولت در ۱۹۳۰ به ریاست جمهوری رسید. در این زمان شرکت بزرگ نفتی پتروبراس را بنیان نهاد. با پایان جنگ جهانی دوم وارگاس استعفا کرد و دیکتاتوری ۱۵ ساله اش را به پایان برد.
پس از پایان دورهٔ وارگاس وزیر جنگ او یوریکو گاسپار دوترا به ریاست جمهوری رسید. در سال ۱۹۵۱ وارگاس برای بار دوم بر مسند قدرت تکیه کرد. در این حال ارتش با سیاست وارگاس مخالفت کرد و ژنرالها خواستار برکناری وی شدند.
ژتولیو وارگاس که خود را تنها میدید در ۱۹۵۴ در سن ۷۲ سالگی خودکشی کرد.
آخرین دیدگاهها