از: بصیر نصیبی

نوید کرمانی، خبرنگار دفتر اروپایی شهروندکانادا، کلیسای پاولوس و…

بیاد داریم که سالها پیش نشریه ای در کلن آلمان منتشر می شد که در جامعه روشنفکری آن سالها خیلی مطرح شده بود نام این نشر یه قاصدک بود، آزاده سپهری جوان نوجو ی 23 ساله با زبانی تند و آشتی ناپذیر سردبیرش بود. آن زمان کامپیوتر گسترش امروزیش را نداشت فیسبوک و پالتالک و بقیه هم متولد نشده بودند، قاصدک خیلی زود به مطرح ترین ماهنامه سیاسی/ فرهنگی مبدل شد (1995 تا 1998) و همان زمان هم مخالفت های فرصت طلب ها و نان به نرخ روز خورها علیه یک نشریه که نه سرمایه ای داشت و نه اهل زد و بند بود شکل گرفت، نوچه هایی که گرد عباس معروفی جمع شده بودند و دکان عباس آقا را رونق میدادند مخالفت پنهان و علنی شان را علیه قاصدک برنامه ریزی می کردند.  من هم از همکاران قاصدک بودم مطالبی در زمینه ی مسایل فرهنگی/هنری می نوشتم آن روز ها مسئله لابیگری برای ج. اسلامی خیلی شناخته شده نبود من خود با نقش نویدکرمانی در بقای نظام مقدس از طریق قاصدک آشنا شدم، آزاده را باید از نخستین مخالفان جدی و مصمم ج. اسلامی دانست که سوابق نوید کرمانی را رو کرد.

kermaniNavid
آخوند بی عمامه نوید کرمانی در مسجد شناخته شده ج. مقدس اسلامی در هامبورک آلمان. این قفط یک عکس نیست ،سندی است که نشان میدهد کشورهای اروپایی خود چگونه زمینه ساز گسترش تروریسم هستند.

بله نوید کرمانی در نشریات آلمانی می نویسد خود به نوعی رابط نظام مقدس و دولت های وقت آلمان بود و هست چون پشتوانه محکمی هم دارد، پول و امکانات هم در اختیارش هست می تواند برای نشریاتی که رفتار او را زیر سئوال می برند پاپوش بدوزد. نوید کرمانی سالها بود خیلی علنی و مستقیم در محافل حضور نداشت شاید هم من با افزایش لابی ها (گنجی، سروش، نبوی، بهنود، مهاجرانی، کدیور …. و در راسشان شیرین عبادی) آن توجه و تمرکز گذشته را به رفتار ایشان نداشتم ولی می شنیدم که رابطه اش را با ملی /مذهبی ها ی خارج نشین، عوامل نظام مقدس، و متمایلین به باند های حکومتی از آن جمله اصلاح طلبان را حفظ و گسترش داده است.

امسال نمایشگاه جهانی کتاب فرانکفورت میزبان سلمان رشدی شد، میدانیم مقامات ج. اسلامی رابطه ی حسنه ای با مسئولین نمایشگاه داشتند این مسئولین هر سال میهمان جمهوری اسلامی در نمایشگاه کتاب بی کتاب تهران بودند و سفارت آلمان هم در نمایشگاه تهران حضور سیاسی داشت، نمایشگاهی که کاریکاتوری از نمایشگاه های کتاب غرب از آن جمله نمایشگاه جهانی فرانکفورت است.

اما امسال حضور سلمان رشدی در مراسم افتتاح نمایشگاه فرانکفورت باعث شد تاجمهوری اسلامی موقتا از این نمایشگاه فاصله بگیرد اما ناشران آلمانی هم باید جریمه این گستاخی خود را بپردازند. در این شرایط است که رابط کارکشته ای با عنوان نوید کرمانی بار دیگر با مدد ندای غیبی ظاهر می شود تا زهر حضور سلمان رشدی را خنثا کند، پس نوید کرمانی   در جریان برگذاری نمایشگاه در کلیسای پاولوس به قول دفتر اروپایی نشریه شهروند کانادا سخنرانی پر شوری ایراد میفرمایند. البته آقای دکتر نوید شاید تصور میفرموده است که این کلیسا که دیگر یک بنای غیر مذهبی است هنوز برای تبلیغات دینی مفتوح است و می شود در آن موعظه کرد و یا شاید هم استحاله و تبدیل به مسجد شده و مناسب برای به منبر رفتن و اعظان شیعه ی اثنی عشری! است. حالا ببینیم روزنامه اطلاعات جمهوری اسلامی چه تصویری از نوید کرمانی می سازد: این روزنامه دولتی در شماره اول تیر 1393 خود می نویسد:

«دکتر نوید کرمانی، ۴۶ ساله در میان رئیس‌جمهور و صدر اعظم آلمان نشسته بود، از طرف رئیس پارلمان برای ادامه سخنرانی راجع به قانون اساسی آلمان دعوت شد، ایشان با تشکر از رئیس پارلمان و سلام به نمایندگان پارلمان و ذکر حضور سفیر جمهوری اسلامی در این جشن نقاط ضعف و قوت قانون اساسی آلمان را با زبان بسیار جذّاب، فصیح، عالمانه و ادیبانه با بی‌پروایی! (کدام بی پروایی؟ ایا تصور می کنید نقد ایشان طبق برنامه طراحی شده نبوده است ؟)تمام مورد نقد قرار داد.»

از دیدگاه ما سخنرانی پر شور نوید کرمانی در کلیسای سابق هم چیزی نیست جز تکرار موعظه های کشیش ها یا منبرهای آخوندهای شیعه، محبوبیت امروز او نزد مقامات دولت آلمان نه به خاطر تسلطش به زبان آلمانی است (شیرین عبادی که یک کلمه زبان نمیداند سالهاست محبوب رؤسای جمهور و مقامات بالای غرب است) و نه فصاحت بیان و کلام   او مقامات آلمانی را شیفته کرده است. مسئله فقط نقشی است که او برای هر چه نزدیک تر شدن کلا اروپا وبه خصوص آلمان با نظام مقدس بعهده گرفته و با مهارت بازی می کند ، وگر نه به چنان موقعیتی نمی رسید که در پارلمان بین مرکل و رئیس جمهور جلوس کند و اصلاح قانون اساسی آلمان را به او بسپارند/ عجب، انگار آلمان هم دچار قحط الرجال شده است/ و سفیر بسیار محترم جمهوری داعش اسلامی هم از پامنبری های آقا باشد / اما آنچه در گزارش گزارشگر دفتر اروپایی شهروند جا مانده است که اهمیتش به مراتب بیشتر از موعظه های اقای کرمانی است و آن مخالفت جمعی از خبرنگاران آلمانی به سخنرانی مذکور است اشاره ای کوتاه به این موارد هم خواهیم داشت.

Download

«نویسنده ی زود دویچه سایت تونگ *دعوت نوید کرمانی به دعا را در مراسم اهدای جایزه ناشران آلمان به وی تهدیدی برای جامعه سکولار آلمان می بیند. چرا که این کلیسا که در جنگ جهانی دوم خراب شده بود, پس از بازسازی, دیگر از سال ۱۹۴۸ به عنوان کلیسا فعالیت نداشته، بلکه به عنوان سمبل ملی دموکراسی مرکزی سکولار بوده برای برگزاری مراسم مختلف غیر مذهبی، آقای کرمانی در آخر سخنرانی پر شور خود فرموده بودند:

که برایش کف نزنند، بلکه برای قربانیان جنگ و خشونت و تروری که به نام اسلام صورت می گیرد، دعا کنند

نویسنده ی زود دویچه سایتونگ ادامه میدهد:

«کاری که نوید کرمانی کرده, یعنی برگزاری مراسم دعا در چنین مرکزی، در تاریخچه این مرکز پس از سال ۱۹۴۸ بی نظیر بوده و حتی متفکران مذهبی (یا انتلکتوئل های دینی) به خودشان اجازه ی چنین کاری را نداده بودند. دعای نوید کرمانی در پاولس کیرشه از نظر نویسنده به معنای تهاجم به دموکراسی و آزادیخواهی غربی ست.

در پایان نویسنده می نویسد:

« اگر نوید کرمانی میخواهد به غربی های بیخدا مسیحیت را بشناساند, بهتر است اول یاد بگیرد که چگونه و کجا این کار را بکند»

نویسنده perlentaucher هم می گوید:

چرا من در حین دعای نوید کرمانی از جا برنخاستم

در این مقاله خبرنگار آلمانی با نظرات نوید کرمانی برخورد می کند. او می نویسد از نظر نوید کرمانی سکولاریسم و افراط گرایی مذهبی دو روی یک سکه هستند. نویسنده مقاله همچنین به این اعتراض دارد که نوید کرمانی پس از سخنرانی خود در مراسم دریافت جایزه همه را به دعای مشترک دعوت کرده و گفته کسانی هم که مذهبی نیستند می توانند از جا برخیزند و به جای دعا آرزویی بکنند. نویسنده در اعتراض از جا برنخاسته است.

در زندگی نامه نوید کرمانی هم آمده است که خانواده ی ایشان بعد از کودتای 28 مرداد ایران را ترک گفته اند آیا دخالت امریکا در کودتای 28 مرداد امری پنهان بود که نوید کرمانی بر ملایش کرد؟ حتا کاخ سفید هم بارها به دست داشتن در آن اعتراف کرده است.

آیا شرکت کنندگان در سخنرانی از این اطلاعات دست چندم حیرت زده شده بودند؟ چقدر خوبست که نوید کرمانی خاطره ای که والدینش برایش تعریف کرده اند را به خوبی به حافظه سپرده و آنرا چنان با آب و تاب تعریف می کند که گویی خودشاهد بوده است اما عجیب تر این که از جنایت هایی که ج. اسلامی در سالهای بعد از انقلاب مرتکب شده که فقط شاید با جنایت های آلمان نازی قابل مقایسه باشد هیچ خاطره ای در ذهن ندارد. (در پرانتز بگویم ما نفهمیدیم چرا جایزه هانا آرنت را هم به این آقا اهدا کرده اند آیا نمیدانستند به چه دلیل هانا آرنت از آلمان نازی فرارکرد؟)

همین طور عجیب نیست که نوید کرمانی حوادث دور را خوب می بیند (کودتای 28 مرداد) اما آنقدر نزدیک بینی اش دچار اختلال شده که دو قدمی اش را هم نمی تواند ببیند یعنی از جنایت همین نظام مقدس در برلین و در کافه میکونوس و محکو میت ج. اسلامی در ارتباط با این پرونده هیچ نمیداند اگر نزدیک تر هم برویم از جنایت دیگر در بن پایتخت سابق آلمان و در 30 کیلومتری کلن محل اقامت خودش هیچ بیادش نمانده است گویی اصلا چنین جنایتی هم رخ نداده است. بطور خلاصه میگویم: فریدون فرخ زاد خواننده و شومن سرشناس را مامورین ج. الف در آپارتمانش در بن قطعه، قطعه کردند و با شقاوتی که داعش، طالبان و … هم رو سفید شدند به قتل رساندند.

مگر امسال ج. اسلامی به خاطر شرکت سلمان رشدی در مراسم افتتاح، نمایشکاه را بایکوت نفرموده بود. انگار نه نوید کرمانی و نه دفتر اروپایی نشریه شهروند هیچ کدام به یادشان نمانده است که فرمان قتل سلمان رشدی را خمینی کبیر صادر کرد. آقای نوید کرمانی که طرفدار اسلام خوب و ناز است معلوم نمی کند خمینی رهبر کبیر انقلابی که نوید کرمانی تبلیغاتچی بساط اوست یک مذهبی مرتحع بود و یا یک مسلمان مترقی! مستمعین سخنرانی کرمانی که به نظر دفتر اروپایی از برجستگان فرهنگی و سیاسی آلمان هستند چطور وقتی نمایشگاه فرانکفورت را نظام مقدس تحریم فرموده است باز هم درنیافتند که فرمان قتل رشیدی را کدام عمامه دارصادر کرد؟.

گزارشگردفتر اروپایی نشریه شهروند کانادا میافزاید:

اما از سخنرانی او در مراسم اعطای جایزه صلح چنین بر می آمد که خشونت وحشیانه بنیادگرایان بر او تاثیری عمیق و ناامیدکننده نهاده است. او ضمن سخنرانی یکی دوبار تا آستانه گریستن احساساتی شد.

این آقای احساساتی که از رفتار داعش چنین خشمگین است و چنان احساساتی می شود چرا قلب حساسش نسبت به جنایت های 37 ساله دارالخلافه و یا به قول حمید رضا رحیمی دارالخرافه که مرتب به آن سفر تحقیقی! می کند هیچ واکنشی از خود بروز نمیدهد؟ آیا ایشان نمیدانند که در سالهای 60 و67 همین نظام عزیز و مهربان در یک هفته هزاران زندان سیاسی را که دوران محکومیتشان هم تمام شده بود اعدام کرد و جسدشان را به شیوه ی نازی ها در گور های دستجمعی قرار داد او نمیداند که وقتی زندانی زیر شکنجه در آستانه بیهوشی قرار میگرفت او را با دیالیز به هوش می آوردند تا خود شاهد ادامه شکنجه باشد. آیا اگر نوید کرمانی به فرض محال به اینگونه واقعیت اشاره ای کوتاه هم میکرد روز یک شنبه دوکانال تلویزیون آ لمان ARD و ZDFساعت ها سخنرانی اورا پخش می کردند؟

دفتر اروپایی شهروند کانادا میافزاید:

کرمانی در سخنان خود از جمله گفت: ”انسان به رغم همه تردیدها به هیچ وجه نباید اسلام و داعش را برابر بداند.

داعش دست می برد و گردن میزند، چشم از حدقه در می آورد، برای زن ارزش و حقوقی قائل نیست و اگر نیاز بداتد چهره زن را با اسید محو می کند، موسیقی را حرام میداند، قصاص و سنگسار را جایز و صد ها مورد مشابه هم در جنایت هایش مشهود است آیا همه این فرامین در ج. الف مقدس اعمال نمی شود ؟ البته داعش هم به مانند جمهوری اسلامی رفتارهایش بر اساس فرامین قرآن تعین می شود که نوید کرمانی این کتاب را نت یک آواز لطیف معنا می کند.

من نمیدانم چرا دفتر اروپایی نشربه شهروند کانادا انقدر از حرفها ی تکراری و دست مالی شده نوید کرمانی لذت برده و شکفت زده شده است؟ مگر حرفهای او تفاوتی با نظرهای باند دوم خرداد و حامیان بخش خوب نظام دارد که از بس تکرار شده باید شنونده خیلی تحمل داشته باشد که دچار حالت تهوع نشود.

تا چند سال دیگر میخواهند با تقسیم اسلام به دونوع خوب و بد سر مردم شیره بمالند؟ تازه بعد از 37 سال کسانی که خودشان را متفکرین و اندشمندان آلمانی میدانند باید برای نوید کرمانی /رونوشت شیرین عبادی و بقیه/ دست هم بزنند و از جا برخیزنذ ما با آن نویسنده آلمانی همراه هستیم که گفت:

من در حین دعای نوید کرمانی از جا برنخاستم

بعد ار جنایت اسلامگرایان در پاریس و ترور برجسته ترین کاریکاتوریست های نشربه شارلی ابدو سران کشور های غربی به اضافه اسرائیل دست در دست هم گذاشتند با ژست همبستگی جهانی علیه تروریست در صف اول هزاران معترض قرار گرفتند و در حقیقت اعتراض همگانی را به انحراف کشیدند، من خود در مقاله ای به مناسبت وقوع این جنایت نوشتم:

«فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی نه فقط با تروریسم اسلامی که ریشه درارتجاع مذهبی دارد مبارزه ی جدی نکرده اند بلکه با گشایش مدارس اسلامیٍ، ساختن مساجد متعدد تشویق و جایزه به صاحبان اندیشه های حامی ج. الف وملی /مذهبی ها و تقسیم بندی اسلام به دو نوع خوب و بدخود در شستشوی مغری جوانان دخالت مستقیم داشتند و دارند وحالا اضافه می کنم ،اعتبار دادن بیشتر به لابیست های جمهوری اسلامی بعداز معامله ج. اسلامی وآقای اوباما عملا تشویق و تائید تروریست هاست. در این شرایط باید به جایزه ناشران آلمان به نوید کرمانی با تامل بیشتری نگریست. باز هم تاکید می کنیم اهدای هر نوع جایزه و امتیاز به اینان کمک به اشاعه خرافات و ارتجاع و تقویت نظام های تروریست در راس آنها جمهوری داعش اسلامی است.

الله و اکبر، خمینی رهبر… مرگ بر… مرگ بر… مرگ بر…

بصیر نصیبی اول نوامبر 2015

* زود دویچه سایتونگ یکی از نشریات پر تیراژ آلمان است که در مونیخ منتشر می شود .این نشریه خط مشی لیبرالی دارد و خوانندگان آن بیش از یک ملیون برآورد می شود. واکنش تند نویسنده این نشریه به رفتار نوید کرمانی مهم است ولی باید منتظر بود ودید نشریات چپ آلمان تبلیغات مذهبی وارتجاعی نوید کرمانی را چگونه ارزیابی خواهند کرد؟