نگاهی به فیلم «عصر حماقت»

فرزانه راجی
 
یک بایگان ِ اطلاعات در سال 2055، با استفاده از قطعات فیلم‌هایی که در بایگانی‌اش دارد می‌خواهد نشان دهد، یا بفهمد، که چرا انسان به گرمایش زمین توجه نکرد و باعث نابودی تمدن شد. بر اساس آنچه که این بایگان ارائه می‌دهد نابودی تمدن به طور مشخص نتیجۀ ندانم‌کاری؛ سودطلبی، مصرف‌گرایی ، ناآگاهی و خودخواهی انسان به طور کلی است، البته طبقات و گروه‌هایی در این نابودی سهم بسیار بیشتری دارند. مستند به عیان رویکردی ضد سرمایه‌داری، ضد مصرف‌گرایی وضد طبقاتی دارد و همین این مستند را، که بسیار متوسط وگاه خسته کننده است، قابل اعتنا می‌کند.
 
Age_of_Stupid
 
این آرشیو تخیلی که یک انبار در 800 کیلومتری نروژ است، موزه‌ای بزرگ می‌باشد مملو از فسیل‌های موجودات زنده؛ انواع و اقسام اطلاعات به شکل‌های مختلف و خلاصه یک بانک اطلاعاتی بسیار بزرگ. بایگان می‌گوید ما در سال 2015 می‌توانستیم خودمان را نجات دهیم اما این کار را نکردیم. اما بررسی بایگان از عصر حماقت، زودتر از این شروع شده است، از سال 2005: زمان توسعۀ تجاری هند. سال 2010 سال تغییر محسوس آب وهواست و گویندۀ تلویزیون آن روز را با حدود ده درجه فارنهایت گرم‌ترین روزی که تا کنون به ثبت رسیده است اعلام می‌کند. روزی که در آن هفتصد نفر از گرمای بی‌سابقه تلف شده‌اند. بعد از آن گزارش‌هایی از خشکسالی در ملبورن؛ پیشروی سه مایلی بیابان‌ها در سال، آب شدن یخ‌های قطبی، زیر آب رفتن کشور و تلف شدن نیم میلیون نفر را می‌شنویم. گزارش از بین رفتن بیش از نیمی از پیست‌های اسکی در 50 سال آینده احتمالا برای هشدار به اسکی‌بازان و ایجاد وحشت در دل آن‌ها کمیمشروح‌تر و دلخراش‌تر پرداخته شده است.
مستند «عصر حماقت» همچون مارپیچی در هر دورش به مسائل، کمی عمیق‌تر توجه می‌کند. بایگان دوباره سراغ سال 2005 می‌رود. چند روز قبل از طوفان کاترینا در امریکا. دانشمندان محیط زیست درمورد گرم شدن جهانی کره زمین هشدار می‌دهند و اعلام می‌کنند که شدت طوفان به دمای سطح آب بستگی ندارد، بلکه افزایش شدت آن مربوط به گرمای جهانی کره زمین است. طوفان کاترینا یکی از بدترین وقایع در امریکا بود و گزارشگر اعلام می‌کند که این یکی از کوچکترین‌نمونه‌هایی از این دست است که می‌تواند در آینده اتفاق بیفتد. برای تثبیت گازهای گلخانه‌ای که باعث گرمایش زمین می‌شود از سال 2008 باید تا 7 سال هیچ گازی تولید نکنیم. به نظر او همۀ آحاد بشر در این مورد مسئولند. مقام مسئولی می‌گوید تنها یک فرد بریتانیایی یک تنه مسئول تولید بیش از ده هزار تن گاز گلخانه‌ای است و فقط پروازی از نیویورک به لندن کربنی در حدود سه و سال نیم تولید می‌کند. به نظر این مقام مسئول برای جلوگیری از این امر باید 1. الگوی مصرف ِ مواد غذایی خود را تغییر دهیم، 2. نیروی برق خود را از توربین‌های بادی بگیریم و با این کارها می‌توانیم هر ساله یک تن از گازهای گلخانه‌ای را کاهش داده و به درختان و گیاهان فرصت دهیم که دوباره تجدید قوا کنند و عمل جذب را دوباره انجام دهند.
این مستند با سرهم کردن تکه‌هایی مختلف از گزارشاتی که به نوعی به نابودی زمین و تمدن ربط پیدا می‌کنند و همراه کردن آن‌ها با انیمیش‌هایی که فرضیات علمی را عنوان می‌کنند، ساخته شده است، به همین دلیل گاه بسیار مغشوش و ناپیوسته به نظر می‌رسد ، اما تمامی این قطعات به این کار می‌آید تا هشداری برای نابودی زمین، امکانات زیستی‌ و منابعش به انسان کنونی بدهد. شاید فقط یک هشدار.
در بخشی از مستند به مصرف بی‌رویۀ منابع موجود در زمین پرداخته می‌شود. از آن‌جمله نفت. نفتی که حاصل میلیون‌ها سال فرایند خورشید و زمین است و ما در عرض یک سال همه‌اش را به هدر می‌دهیم. چرا که تمامی بخش‌های مدرن وابسته به نفت است. از سی‌دی‌های کامپیوتری گرفته تا لباس و فرش و دارو. براساس گزارش‌ها، هر کالری غذایی که می‌خوریم حدود 80 کالری نفت برای تولید، بسته‌بندی، فریز کردن و حمل و نقل آن مصرف می‌شود. براساس آمار یک امریکایی در حال حاضر دوبرابر یک اروپایی ؛ نه برابر یک چینی ، 15 برابر یک هندی و 15 برابر یک کنیایی انرژی مصرف می‌کند. اگر انرژی‌های فسیلی به این شکل مصرف شوند تا 40 یا 50 سال دیگر تمام خواهند شد وبرای نسل های بعدی چیزی نخواهد ماند.
گریز به مبحث سوخت‌های فسیلی فرصتی برای پرداختن به فقر مناطق نفت خیز می‌شود. و یکی از این مناطق نیجریه است. جایی که مردمش آب آلوده می‌نوشند و ماهی‌هایشان را قبل از طبخ باید با مواد شوینده شستشو دهند تا از نفت پاکیزه شوند. هر روز تعداد زیادی از مردم این منطقه به خاطر کشمکش‌های‌ دولت خودی و غیرخودی بر سرتصرف نفت قتل عام می‌شوند و مجبورند با درآمدی روزانه 1 دلار زندگی کنند. لازم به گفتن نیست که مردم بسیاری از این مناطق نفت خیز نه مدرسه دارند؛ نه امکانات بهداشتی ، نه برق و نه حتی آب آشامیدنی. برخی از شعله‌های گازی که در این مناطق به خاطر عدم امکان انتقال، سوزانده می‌شوند هرساله 70 میلیون تن کربن تولید می‌کنند، بیش از آن چیزی که ده میلیون خانوار بریتانیایی در سال تولید می‌کنند. آلودگی هوا مردم منطقه را در معرض انواع بیمارهای تنفسی، پوستی و سرطان قرار داده است. در این ارتباط نیم نگاهی هم به حملۀ کشورهای غربی به عراق و کشتار مردم آن برای تصرف نفت می‌شود.
تولید انبوه وبی‌رویه برای کسب سود بیشتر و پروار شدن سرمایه و سرمایه‌داران، ممانعت از تولید تکنولوژی‌های سازگار با محیط زیست، مثل ماشین‌های برقی، انرژی بادی به واسطه مورد تهدید قراردادن منافع انحصارات بزرگ و دولت‌های سرمایه‌داری، وارونه جلوه دادن گزارشات علمی به نفع منافع دولت‌های سرمایه‌داری و حمایت ناآگاهانه مردم از تصمیمات این دولت‌ها در اثر بمباران تبلیغاتی هر روزۀ آن‌ها، از موارد دیگری است که مستند «عصر حماقت» به آن می‌پردازد
 
the-age-of-stupid
 
این مستند تلاش دارد ثابت کند که مقصر اصلی در گرمایش زمین و نابودی تمدن خود انسان است و دلایل اصلی آن را نظام سرمایه‌داری می‌داند که مبتنی است بر تولید برای تولید و نه تولید برای مصرف، مصرف‌گرایی ناشی از آن و تبلیغ هر روزه سرمایه‌داری در جهت گسترش و دامن زدن بیشتر به آن و گسترش و تثبیت ناآگاهی مردم، که مطمئنا یکی از دلایل اصلی آن منافع سرمایه‌داری است.
حقیقت این است که بحران درست در همین دورانی که ما درونش هستیم دارد اتفاق می‌افتد، همان عصر حماقت. این دوران در قیاس با طول عمر زمین تا بهامروز فقط یک لحظه و ثانیه است. اما انگار که تمامی تبلیغات برای استفاده از وسائط نقلیۀ غیرسوختی، مثل دوچرخه، تاسیس توربین‌های بادی، تولید ماشین‌های برقی؛ صفحات تولید انرژی خورشیدی و… نمایشی است تکراری برای هشدار در مورد اتفاقی که به زودی خواهد افتاد و همه فقط در باره‌اش هشدار می دهند ولی هیچکس حاضر نیست حتی برای نجات خودش یکی از امتیازاتی را که در زندگی از آن بهره‌مند است از دست بدهد. عصر حماقت بالاخره در سال 2056 بعد از طوفان‌های بسیار، غرق شدن زمین در یخ‌های آب شده، پایان یافتن ذخیره سوخت و غذا و بالاخره حملات هسته‌ای به پایان می‌رسد.
بایگان در آخر واگویه‌هایی دارد انگار با خود، چرا که دیگر کاری نمی‌شود کرد. تمدن نابود شده است. می‌گوید:«ما اولین حیاتی نخواهیم بود که خودش را از بین می‌برد. اما آنچه در باره ما متفاوت است این است که این کار را آگاهانه کردیم. در باره ما چه خواهند گفت؟ چرا وقتی می‌توانستیم خود را نجات ندادیم. آیا در آن لحظه در مورد حفظ ارزش خود اتفاق نظر نداشتیم؟ می‌دانید اگر همه ما متحد ‌شویم می‌توانیم جهانی را دگرگون کنیم؟ اگر حتی می‌توانستیم در مورد ریشه‌کن کردن فقر وتنگدستی متحد شویم….علت اینکه من دارم این آرشیو را درست می‌کنم فقط هشدار است؛ نه برای ما؛ برای ما خیلی دیر است؛ برای همه آن‌ها؛ برای کسانی که بالاخره این‌ها را پیدا می‌کنند
 
Franny_Armstrong_Portrait
فرانی آرمسترانگ
کارگردان: فرانی آرمسترانگ
نویسنده: فرانی آرمسترانگ
بازیگران: Pete Postlethwaite
                 Jeh Wadia
 Alvin Duvernay
محصول: 2009 انگلستان
مدت: 92 دقیقه
نقل از وب سایت سینما 4
http://www.4cinema.org/