سینمای روز
*میتوانید «جانوران حیات وحش جنوب» را کنایه از هرچیزی که میخواهید بدانید. فیلم مشروحتر و مشخصتر از آنی است که به راحتی بتوان به شرایطی عام تعبیرش کرد.
نویسنده: راجر ابرت
برگردان: فرزانه راجی
«بت تاب» جدا افتاده از خشکی، احاطه شده توسط آبهایی که لحظه به لحظه بالاتر میآیند، سرزمینی وحشی و مخروبه از فقر است که در آن جماعتی کوچک برای بقا مبارزه میکنند. به نظر هاشپاپی «آنجا زیباترین مکان روی زمین است.» او دختر ششسالهای قوی و محکم است که در آنجا با پدرش وینک زندگی میکند. سایر بازماندگان چنان نزدیک به زمین زندگی میکنند انگار زمین جزئی از وجودشان است.
در لحظات اولیه فیلم مطمئن نبودم که داستان در چه زمان و مکانی میگذرد. بعدا و بتدریج فهمیدم که «بت تاب» کرانهای دور از دریا در اورلئان است که با خاکریزهایی که به خاطر شرایط خودش ایجاد شده، پرت افتاده است. تصویرهای دور از وسایل حفاری و پالایشگاههای نفت، وسایل رمزآلود پیشاتاریخ را تداعی میکنند.
گفته میشود که یک توفان مهیب در راه است، اما زندگی در اینجا همان موقع هم آخرالزمانی است؛ با مردمی که از به هم بافتن پسماندههای تمدن: چیزهایی مثل صندلی کامیون و بشکههای نفت برای خودشان قایق درست کردهاند. خانههای متزلزشان به سختی در قسمتهای بالاتر زمین قرار گرفته و برخی از آنها در حال ساختن مجدد خانههایشان برروی قایقها هستند، به امید اینکه اگر سیل راه افتاد، خانههایشان زیرآب نرود.
هاشپاپی با طبیعت ارتباطی درونی و نزدیک دارد، با خوکهایی که به آنها خوراک میدهد با ماهیای که با دستان خالی میگیرد و گاهی فکر میکند که حیوانات با زبان رمزی با او حرف میزنند.
این فقط میتواند توصیف وضعیت همۀ بچههای کوچک باشد، همۀ آنها رازهای دنیای ناشناخته را به زبان خودشان ترجمه میکنند. اما هاشپاپی با آنها متفاوت است. او در تباهی زندگی میکند و توانانیهای درونیاش معجزهآسا هستند. او چنان متمرکز؛ چنان مطمئن؛ چنان جسور و شجاع است که انگار به نسلی جدید از انسانها تعلق دارد که در دورانهای بسیار سخت ظهور میکنند. نقش او توسط «کونژن والیس» اجرا میشود؛ که وقتی فیلم آغاز به فیلمبرداری شد 5 سال داشت و وقتی فیلم تمام شد 7 ساله بود و مثل بسیاری از بازیگران دیگر فیلم قبلا هرگز بازیگری نکرده بود. او چنان منحصربفرد، و به ویژه در طی بازیگری خودش بود که باور نمیکنم بدون اواصلا فیلم همانی میشد که بود.
«جانوران حیات وحش جنوب» اولین فیلم بلند «بن زیتلین» است که براساس فیلمنامه و نمایشنامهای از دستیارش، «لوسی آلیبار» ساخته شده است. آنها لوکیشهای پسا-کاترینا را در خروجیهای ویرانشده رودخانهای در لوئیزیانا پیدا کرده و با بودجه کمی زیستگاه باورپذیر و دقیق خود را بازسازی کردند. همه در «بت تاب» یکدیگر را میشناسند؛ و تاحدی هم سن و سالند. اما حالا زندگی هر روزهاشان یک چالش است که بعضیها برای تحمل آن به الکل پناه میبرند و اسطورههای دوران کمونی ِ حیوانات آزاد ِ عصر یخ را میخوانند که بعد از آب شدن یخها بدنبال غذا به شکار آنها خواهند آمد.
«هاشپاپی» و «وینک» به یکدیگر نزدیکند؛ و پدر تمام تلاشش را میکند که مهارتهای بقا را به دخترش بیاموزد. این باعث نمیشود که وقتی به خاطر بیملاحظگی یک آتش سوزی راه میاندازد به او یک توسری نزند. وقتی که برای درامان ماندن از آتش سوزی سعی میکند خودش را توی یک کارتن مخفی کند متوجه میشویم که ارتباطش با دنیا چقدر مجازی است – گویی که اگر شعلههای آتش او را نبینند از آنها در امان خواهد ماند. وینک به دخترش میگوید که مادرش یک روز «شنا کرده و رفته». هاشپاشی انتظار دارد که او برگردد و گاهی او را با فریادی تیز و نافذ فرامیخواند.
میتوانید «جانوران حیات وحش جنوب» را کنایه از هرچیزی که میخواهید بدانید. فیلم مشروحتر و مشخصتر از آنی است که به راحتی بتوان به شرایطی عام تعبیرش کرد. «بت تاب» مکانی مشخص در این زمان مشخص است و چگونه میتواند کنایه از چیز دیگری باشد؟ این فیلم خلاقیتی شگفتانگیز است؛ و جامعهای خود کفا، بدون شبکههای ایمن دنیای صنعتی، را تصویر میکند. روزی بنزینی که برای راندن قایقهای موتوریشان نیاز دارند تمام میشود و همان کاری را خواهند کرد که آدمهای قبل از آنها کردهاند، وقتی که به بنزین نیاز داشتهاند.
من دوایت هنری را که نقش وینک را بازی میکند ملاقات کردم. او کلوچهپزی خودش را دارد و بازیگران دیگر باید او در نیمه شب میدیدند چونکه تمام شب در حال پخت است. او میگفت علاقهای به حرفه بازیگری ندارد. زندگی او همسر و چهار بچهاش هستند. آنها اس و اساس زندگیاش هستند و همین قانعش کرد که نقش پدر هاشپاپی را بازی کند. این فیلم از جوانب مختلف یک فیلم تخیلی است؛ اما اصالت و صراحت بازیگران غیرحرفهای آن، فیلم را به سادگی باورپذیر میکند.
گاهی فیلمهای اعجاب آور توسط آدمها و با حضور چهرههای ناشناختهای ساخته میشوند که هرگز نامشان را نشنیدهاید و شما از نبوغ خلاق کور میشوید. جانوران حیات وحش جنوب یکی از بهترین فیلمهای سال است.
در باره کارگردان: بن زیتلین متولد 1982در منهتن امریکاست. وی آهنگساز ، فیلمنامه نویس و کارگردان است. بن زیتلین در سال 2004 گروه سینمایی "The court 13" را به همراه دوستانش تشکیل داد که متشکل ازچند فیلمساز جوان و مستقل بودند. در سال 2008 نخستین فیلم کوتاه خود «افتخار در دریا» را ساخت. جانوران حیات وحش جنوب نخستین فیلم بلند اوست.
*شناسنامه فیلم:
کارگردان: بن زیتلین
فیلمنامه: لوسی الیبار و بن زیتلین
فیلمبرداری: بن ریچاردسن
موزیک: دن رومر، بن زیتلین
ژانر: درام/تخیلی
محصول 2012 امریکا
زمان: 93 دقیقه
بازیگران: کونژان والیس، دوایت هنری، جینا مانتانا
جوایز:نخستین بار در جشنواره ساندنس سال 2012 به نمایش درآمد و برنده جایزه بزرگ هیات داوران شد. در سال 2012 نامزد چهار جایزه اسکار بود: بهترین فیلم، کارگردانی؛ بازیگر زن نقش اول، بهترین فیلمنامه اقتباسی و از جشنواره کن 2012 نیز برنده جایزه دوربین طلایی شد. جانوران حیات وحش جنوب از فیلمهای برگزیده منتقدان فیلم نیویورک درسال 2012 بود.
نقل از سینما 4
www.4cinema.org
آخرین دیدگاهها