ما معمولا عکس های مربوط به نظام ولایت را منتشر نمیکنیم تا سایت ما الوده به این تصاویر نشود. اما گاه باید چهره اینان را هم نشان داد تا به عموم شناسانده شوند.
این بار چنگیر حقیقت یکی از دلال ها از میان چند صد کارچاق کن که در خارج از ایران فعال هستند مد نظر ماست. انچه در وجود بی وجودش نهفته است ضد حقیقت است . بله ایشان را از خودش بهتر میشناسم. اومتاسفانه عضوسینمای آزاد اصفهان بود. مسئولین سینمای آزاد شهرها منتخب بچه های سینمای ازاد بود ند ومن دخالتی در انتخابشان نداشتم .بچه های اصفهان به درستی همیشه در یاد زاون قوکاسیان را برای مسئولیت برگزیده بودند وزاون سینمای ازاد اصفهان را به مطرح ترین سینمای ازاد های ایران مبدل کرد او رابط دفتر مرکزی و سینمای ازاد اصفهان بود.اما وقتی زاون به سربازی رفت چنگیز مسئول موقت شد تمام دست اورد های زاون را با برنامه ریزی غلط وندانم کاری لوث کرد. وقی زاون برگشت سینمای ازاد اصفهان وضعیت تاسف باری داشت.زاون با من تماس گرفت من مودبانه ازچنگیز خواستم برگردد به مسئولیت قبلی اش در گروه اما قبول نکرد ودر نهایت از سینمای ازاد رفت وزاون کلی زحمت کشید تا دوباره سینمای ازاد اصفهان را رشد داد . زمان میگذشت تا چنگیز به فرانسه رفت اونجا هم خودش را چپ گرا قالب کرده بود چر ا که تصور میکرد از ان طریق میشود راه برای لفت ولیس بدست ا ورد . اما این مسیر جواب نمیداد او به تدریج خودش را به مدیران کن نزدیک کرد انقدر برای ژیل ژاکوب خوش رقصی کرد تا در کن امور مربوط به فیلمهای صادراتی جمهوری اسلامی که ان زمان بیا وبرویی داشت سهمی بدست اورد او همکار یک دلال فیلم فرانسوی شد به نام پیر رسیان که پرونده ای مغشوش داشت و از کن هم اخراج شد . ان شرایط که اوج رابطه حسنه جمهوری اسلامی و اتحادیه اروپا بود چنگیز که حالا دیگر اسم خودش را محمد گذاشته بود تا در دل اخوند جای بیشتری اشغال کند .
بعد از مدتی دلالی برای ج.ا پول وپله ای به جیب زد تا ان میزان که در پاریس سهم سینما خرید مرتب هم درشبه جشنواره بی ارزشی که فجر/ زجرش میگفتند شرکت میکرد انجا با فیلمسازان جمهوری اسلامی که بین جشنواره های اروپایی وتهران در حرکت بودند زد وبند میکرد همینطور در امور واگذاری فیلمهای جمهوری اسلامی به تلویزیون های اینجا به خصوص ارته دخالت میکرد .خودش پور سانت میگرفت اما به فیلمسار نم پس نمیداد. البته فیلمسازان ج.ا دلخوش بود ند که فیلمایشان را در کانال های تلویزیونی اروپا نمایش میدهند. اگر یادتان باشدوقتی جمهوری اسلامی .جنایت میکونوس را مرتکب شد 50 سالگی تولد کن بود عباس کیارستمی میخواست به کن برود امامقامات میگفتند باید در فجر شرکت کند در نهایت ولایتی ترتیبی داد تا طعم گیلاس برود کن تا طبق قرار شان نخل طلا بگیرد وبرای نظام بی ابرو با کمک مقامات کن ابرو ی کاذب کسب کند دلال این پروژه هم همین اقا بودبا دخالت مژده فامیلی توده ای فیلمی که در برنامه نبود ( طعم گیلاس )را وارد مسابقه کردندتا نظام طالبانی هم نخل طلا داشته باشد. واین برای چنگیز بی حقیقت نزد ج.ا ومقامات کن موقعیت ساخت .خلاصه کنم همین بساط سالهاادامه داشت قیام دیماه وابان ماه واتفاقات بعد از ان این بساط را بهم ریخت وبخش سینمای صادراتی موقعیش از دست رفت. حالا این اقای دلال چکار کند ؟بنا به گزارشی که در “سینماسینما”،ی جمهوری اسلامی منتشر شده، ۶۲مین دوره جشنواره “ملاقاتهای سینمایی پراد” در فرانسه امسال به زنان سینماگر ایرانی اختصاص یافته است.
( کدام زن فیلم ساز را میگویند؟ مگر جز زنان سینماگر خاتمی چی زن مستقلی حق فیلمسازی داشته است؟) .
برگذاری این جشنواره خیلی بین المللی در هیچ کشور اروپایی کوچکترین انعکاسی ندارد. فقط یک نشریه حکومتی ج.ا منتشرش میکند ودویچه وله هم که پایگاه توده ای هاست ومدافع روزی نامه های حکومتی چند خطی در وصفش مینویسد و همین .
سر دلال خودشان ( چنگیز حقیقت) هم خودش، خودش را مدیراین مثلا جشنواره اعلام کرده است. حالا که کن و ویناله و برلیناله، ونیز وبقیه با شعار اصلاح طلب ، اصولگرا …وصدایشان خوابیده است سر دلال میخواهدبا پراد به بساط سینمای ج.ا رونق بدهد. کسی نیست به این موجود کند ذهن بفهماند گذشت آن دوره ای که حتا ژولیت بینوش بازیگر مشهور دوشا دوش عباس کیارستمی عازم ج.ا شد . عباس ماموریت داشت خانم را در شهر بچرخاند نهار را هم خیلی سنتی با دیزی وگوشت کوبیده ؛ترشی لیته نان سنگک. تناول کنند وعکاس حکومت هم که گویا به او الهام شده بود مادمازل بینوش به دیزی پارتی دعوت شده ومیزبان هم عباس اقا است تند تند عکس بگیرد تا با انتشار انها همه دنیا دریابند با حضور نظام مترقی ولایت وقیح به ابهت واعتبارجمهوری داعشی تا چه میزان افزوده شده است ؟ همه به خصوص زنان دنیا حسرت بخورندکه چرا در محدوده جغرافیایی نظام مقدس پای به دنیا نگذاشته اند.
تمامی اطلاعات فوق صحیح و کاملآ مستند است.در ایام محرم من در وزارت ارشاد مشغول مونتاژ فیلمی مستند بودم که عصر آن روز آقای کیا رستمی غرق در لباس سیاه عزاداری به هیئت وزارت ارشاد جهت شرکت در عزاداری آمدند،و من معنی فیلمساز حکومتی را فهمیدم.