من خیلی متاسفم که روی در روی همکاران سابقم درتلویزیون میایستم . خوب تو در دانشکده هنرهای دراماتیک در رشته سینما درس خوانده بودی و بعد پیوستی به تلویزیون، کارت منشی صحنه بود تا ان زمان که من ایران بودم تو در همان شغلت در تولید تلویزیون مانده بودی، یادم نمی اید تو هم در برنامه های تلویزیونی من (سینمای ازاد) مشارکت داشتی یا نه اما جدا از این مسئله من با بچه های دانشکده هنرهای دراماتیک و مدرسه عالی تلویزیون و سینما دوستی داشتم و از ان جمله با تو . من ج.ا را تحمل نکردم و همان سال های اول زادگاهم را ترک کردم تو ماندی و راه خودت را با فیلمسازی ادامه دادی تا قبل از نزول خاتمی و دو قسمت شدن بالهای نظام ، از دیدگاه من تو کارگردان معترض داخل محسوب میشدی و من سینماگر تبعیدی بودم و هستم. اتفاقا یک بار هم در سفر تو به اروپا همدیگر را درفرانکفورت در منزل دوست از دست رفته مان فرهاد مجد آبادی دیدیم تا پاسی از شب با هم گفتگو داشتیم. اما جمهوری اسلامی هم بیکار ننشسته بود تا هر کس هرکاری که میخواست آزادانه انجام بدهد. با ایجاد باند معروف به اصلاح طلب فیلمسازان نق زن به این باند پیوستند و تو هم شدی سینماگر اصلاح طلب. از این جا بود که راه ما از هم جدا شد نه تو دیگر تمایلی به دیدار با من داشتی و نه من با تو، فقط گاه می شنیدم در محافل خصوصی خارج از جنبش سینمای ازاد ما و همینطور برادر از دست رفته ام نصیب به نیکی یاد میکردی و گلایه هم داشتی از اعتراض های من به رفتار های تو در دوره اصلاحات. اما این نظام تا سینماگر را کاملا به خود وابسته و الوده نکند دست از سرش برنمیدارد و تو یک زن سینماگر بودی و طعمه ی مناسبی برای اخوند ها تا در داخل بکشند و در محافل خارج و فستیوال ها حضور تو و دیگر اصلاح طلبان حکومتی را دلیل مترقی بودن این نظام وایسگرا بنمایانند در حالی که سینماگران بسیار ی هم دوره تو و من بیکار مانده بودند تو نقل مجالس دوم خردادی شدی هر چند نتوانستند برایت خرس برلین و شیر ونیز و نخل کن جور کنند اما میهمان ممتاز فستیوال های گروه ی A بودی و توهم نه فقط خودت، همسرت جهانگیر کوثری و دخترت باران کوثری راهم وارد گود کردی و جمعتان محبوب بخش خوب حکومت شدید ، باران جوایز سینمایی اش را به پرزیدنت خاتمی نخستین تدارک چی و بنیان گذار گفتگوی تمدن ها تقدیم میکرد. تو هم یک شال سبز داشتی که به گردن می آویختی، این شال به نوعی خود تبدیل شده بود به سمبل بخش خوب نظام . علاوه بر تو جعفر پناهی، تهمینه میلانی ،منیژه حکمت ، نیکی کریمی ،ابوالفضل جلیلی،فاطمه معتمد اریا /که خاتمی جون برایش فال حافظ میگرفت/ ، منیژه حکومت ،فرشته طاهر پور، جهان مللک خزائی و جمعی دیگر هم همین وضعیت را داشتند با همین نشانه در فستیوال ها میدرخشیدند! هر چقدر شماها خودتان را با این رنگ مصادره شده مانوس تر میکردید من بیشتر از این رنگ متنفر میشدم با این که رنگ سبز رنگ طبیعت است و رنگ شادی افرینی بود اما دیگر برای من و ما سمبل ارتجاع شده بود. هر گاه در تن شما ها میدیدمش قتل و جنایت بیشمار اخوند ها برای من تداعی میشد . برای من این ارم همان فضایی را میساخت که صلیب شکسته نازی ها. بله نازی ها ادم ها را در کوره می سوزاندند خوب نظام شما هم کوره ادمسوزی اش را قبل از استقرارشان با اتش زدن سینمارکس ابادان روشن کرده بود. رخشان تو حتا بیش از خواست رژیم برایش مایه گذاشتی یک فیلم مستند تبلیغاتی هم برای نظام ساختی.( روزگار ما) در دور دوم که تدارک چی بنفش مثلا رئیس جمهور شده بود برخی سینماگران سینمای ح. ا کمی از روحانی فاصله گرفتند اما تو و خانواده همچنان ماندید و برای روحانی هم ستاد انتخاباتی تشکیل دادید و از انتصاب های ولی سفیه حمایت جانانه کردید. بی جهت نبود در حالی که خانواده معترض سینما یا متواری شدند و یا ماندند و بیکار و بی پناه. تو را مطبوعات حکومتی از مفاخر هنر این سرزمین! می نامیدند. چنان مست غرور کاذب شده بودی که فکر میکردی این بساط همیشگی است و سفره انقلاب اسلامیتان تا ابد پهن است اما با همگانی شدن جنبش دی و ابان یک باره باد رژیم پوشالی خوابید و حامیان باند دوم خرداد هم بلاتکلیف ماندند در یک اقدام گروهی خودشان را همراه مردم بپا خواسته نمایاندند و از ولی نعمت خودشان یعنی نظام داعشی فاصله گرفتند یعنی نمک خوردند و نمکدان شکستند. اما دیگر خیلی دیر شده بود کسی باورشان نکرد. تو خودهم برای راه گشودن بسوی نظام جانشین به ساقط کردن هواپیمای اوکرانی اعتراض کردی اما با یک نهیب دستگاه های امنیتی جا زدی و اعتراضت را پس گرفتی. من نمیدانم تو هم در لیست کارگردانان از رژیم برگشته بعد از قیام اخیر بودی یا نه؟ اما فرقی نمیکند این تلاش های سینماگر ان حکومتی در جو کنونی نتوانست به 40 سال حمایت از این ادمخواران سرپوش بگذارد.
دوست قدیم من رخشان، یک لحظه بیا جای همدیگر را عوض کنیم تو بشو سینماگر معترض 40 سال متواری و من میشوم حامی دوم خردادی ها .ایا تو باور میکردی که من خواب نما بشوم و دل نگران خانواده نوید؟ نویدی که ج. اسلامی با شقاوت و بعد از شکنجه حق زندگی را از او سلب کرد. بله با قیام تیر و ابان ماه شرایط تغیر کرده است .دیگر خورشید قادر نیست زیر ابر پنهان بمانند. تو که برایت پرکشیدن نوید دردناک شده پس چرا جنایت های 40 ساله ج.ا قلب حساست را بدرد نیاورده بود؟ بعد از این که فرستادگان ج.ا پیکر فریدون فرخ زاد را تکه تکه کردند تو چه عکس العملی نشان دادی؟ وقتی شاپور بختیار و سروش کتیبه را با کارد اشپزخانه سر بریدند عکس العمل تو چه بود؟ حتا وقتی همین نظام با بی شرمی وزیر کار خودش فروهر و همسرش پروانه را با شقاوت کشت چرا واکنشی از تو ندیدیم؟ و تو که فیلم مستند در تائید خاتمی ساختی چرا از توانایی های هنری ات بهره نبردی تا مستندی هم از جنایت های سالهای 60 و 67 بسازی؟ ایا کشتنن هزاران زندانی در یک هفته و قرار دادن انها در گور های دسته جمعی در تو که انقدر حساس هستی که حذف یک مخالف برایت درد ناک است. انگیزه ای ایجاد نکردتا قتل هزاران زندانی سیاسی را تصویر کنی ؟ اگر من جای تو بودم وتو در تبعید 40 ساله همدلی مرا با این جنایتکاران ادمخوار چگونه معنا میکردی ؟ اجازه میدهی با شرمندگی بگویم که دلنوشته تو برای نوید از سر ناچاری است به این رفتار دوگونه چه میگویند ؟خودت بگو .من نه دادگاهم نه حق صدور رای دارم اما حق دارم دیدگاه خودم را مطرح کنم از نظر من سهم دوم خردادی ها در بقای این ادمخواران حتا خیلی بیشتر از باند های دیگر حکومتی است تو فیلمساز هستی اما فکر نمیکنم توانایی تو و دیگر سینماگران فستیوالی و ارایشگران چهره جنایتکار ترین نظام در دنیای امروز فراتر از لنی ریفنشتال خلاق ترین سینماگر دنیای امروز باشد که به فاشیست هیتلری دل بسته بود. همان گونه که بعد از سقوط نازی ها او به دادگاه فراخوانده شد شما هم بپذیرید که کارگردانان دوم خردادی هم متهم اند باید در دادگاه واقعی که حق صدور حکم اعدام ندارد با رعایت حقوق انسانیشان با حق برخورداری از وکیل مدافع مستقل جوابگو باشند. تو در چند سطر یاداشتی که در باره نوید افکاری نوشته ای مدعی شده ای (رسالت هنرمند تاباندن نور بر فراموشخانه تاریخ است ) بله حرف درستی است ایا تو خودت حاضر هستی پیش قدم بشوی ابتدا نور بر رفتار خودت، همسرت و دختر جوان تازه فیلمساز شده ات به نظام داعشی اسلامی بتابانی ؟ ایا فکر نمیکنی چند سطر دلسوزی برای نوید نمیتواند بر سالهای طولانی حمایت های سینماگران دوم خردادی از خونخوار ترین نظام معاصر سرپوش بگذارد ؟ با پوزش 17 /9/ 2020 زاربروکن المان.بصیر نصیبی
آخرین دیدگاهها