چند روز پیش به دعوت رادیو بی بی سی در یک بحث مخملباف که در گذشته های دور تر مهمل بافش میگفتند دوباره پیدایش شد و در کنار دو رژیم نگهدار شناخته شده فرخ ( نگهدار) و ملیحه ( محمدی ) در بحثی حضور یافت. در شرایط کنونی کفگیر نظام به ته دیگ اصابت کرده وسینماگران دوم خردادی هم مجبور شده اند خودشان همراه مردم جا بزنند. عوامل نظام به ناچار دوباره میخواهند مخملباف را وارد میدان کنند.این مطلب بعد ازاطلاع من ازورود دوباره مخملباف به صحنه شکل گرفت واماده پخش شد.
چندی است در فضایی که مجازی نامیده شده دوم خردادی ها وشیفتگان خاتمی
و باندش بعد از خروج از ج. ا نه فقط میخواهند به همه بقبولانند که دیگر با باند خاتمی مرتبط نیستند بلکه از کلیت نظام عبور کرده اند خوب تا این جا قضیه برای ما تازگی ندارد تا شگفت زده مان کند بی سابقه هم نبوده که هیچ ،نمونه های بسیاری داشته است.
، مشهور ترین مدعیان تغیر وتحول محسن مخملباف وخانواده نابغه (همه افراد خانواده از پسر، کوچکه تا دختر بزرگه حتا همسر دوم همه سینماگر ،زاده شدند! ) اش بودند در آن سال ها که این موجود به تازگی دکان صادرات فرهنگی/ سینماییش را گشوده بود جمعی از ما را هم به نوعی رنگ کرده بود البته دستش خیلی زود باز شد اما دکان رنگ رزی اقا محسن پر رونق شد . چون ما چندین مطلب و مصاحبه و بحث در این مورد داریم برای این که سخن بدرازا نکشد از تکرار آن ها مارا معاف کنید. (اما اقا محسن ارادت کاملش را به خاتمی جونش هنوز حفظ کرده است ) اگر کنجکاو هستید در وب سایت ما ،در فیس بوک ما، ودرکتاب «راه کن از قندهار میگذرد» نحوه تغیر روش حزب الهی سابق که حالا ادای سینماگر مترقی را در می اورد را شکافته ایم .مخملباف هم کاپشن چریکی( تاکید امروزه او بر این مسئله که اگر ضرورتی ببیند دوباره چریک میشود وپاپیون را باز میکند خود تاکید بر این واقعیت است که اوشعور درک معنا ومفهوم واقعی چریک را هم ندارد.اگر بخواهیم حتا در چار چوب سینما بحث را دنبال کنیم ما به سینماگر خلاق سینمای فرانسه ژان لوگ گوداردر سن وسال کهولت میگوئیم چریک پیر، گودار چه ربطی دارد به حزب الهی ای که همچنان مرتجع مانده است؟گودار بر سر مواضعش سخت ومقاوم ایستاده است او دعوت واصرار ژیل ژاکوب مدیر فستیوال کن را برای شرکت در مراسم این فستیوال رد کرد.اما مخملباف هنوز در حسرت یک جایزه بزرگ ودهان پر کن از فستیوال ها له له میزند .) را در اورد که هیچ یک پاپیون به پیراهنش چسباندوشد متحول وامروزی و باب میل فستیوال های کن وسلوقون وبقیه در این راه یعنی قبولاندن مخملباف وخانواده اش به ایرانیان برون مرزی که ان زمان هنوزپناهنده سیاسی محسوب میشدند جناح خوب جمهوری اسلامی سخت به تکاپو افتاده بود بهمن مقصود لو ونظایرش که دلالی سینمای ج. الف را پذیرفته بودند ورادیو تلویزیون های لوس انجلسی ووسایل ارتباط جمعی فارسی زبان مربوط به دول غربی خیلی مایه گذاشتند تا برای محسن خان حزب الهی دوآتشه موقعیت بسازند البته در نوار ویدئویی که در باره مخملباف ساخته شد تا انجا که یادم مانده تنها پرویز صیاد است که موضع قاطع وروشن دارد و ماهیت این موجود را شفاف میکند ،شهره آغداشلو هم یکی از شرکت کنندگان در بحث است خیلی انرژی مصرف کرد تا مخملباف را پاک ومنزه جلوه دهد ( آن زمان هنوز دست خودش کامل رو نشده بود). اما مخملباف را همچنان نظام داعشی نیاز داشت مهم نبود که به ظاهر با نظامش که پوست وگوشتش از اوست قهر کرده بود میتوانست با کنترل از راه دور هنوز خادم کلیت نظام باشد.درحرکت هایی که بعد از انتصابات خردادزیر عنوان انتخابات شکل گرفت ومنجر به روی کار امدن احمدی نژاد شد مخملباف در به انحراف کشیدن ان حرکت وتبدیل ان به دعوای دوباند حکومتی( اصول گرا، اصلاح طلب) که در همه جنایت های نظام دست داشتند نقش اساسی داشت پایگاهش پاریس بود و عباس بختیاری که به ظاهر کانون فرهنگی داشت (معروف به عباس پاسبان) هم ورد دست مخملباف بود. اما بعد از حذف کروبی وموسوی ماموریت مخملباف هم ناتمام ماند واو هم دست بدامن اسرائیل یا بقول خودش صیهونیست های البته سابق شد .دیگر مسایل را خودتان بهتر از من میدانید.اما جنبش دی ماه ضربه ای جبران ناپذیر به دکان اصلاح طلبان زد فیلمهای صادراتی از رونق افتاد،گروه های موسیقی ای که وزارت ارشاد زیر نام بنیاد فارابی ارسال میکرد. دیگر انعکاس سابق را ندارد. نقش کارگران در هر گونه حرکتی برجسته تر شد ، چند سال پیش که جعفر پناهی از دوم خردادی هایی که الان دوران سکوت را میگذاراند با مدیران فستیوال ها زد وبند کرد تا در ازای جوایزی که فستیوال ها به افساید (فیلم ضعیف پناهی) اهدا میکنند زنان هم در ورزشگاه ها فوتبال تماشا کنند . اما همین امتیاز قطره چکانی به زنان فوتبال دوست هم تا همین امروز به انجام نرسیده است.در نمایشات مسخره انتصابات هم طی این سالها مرتب به زنان قول میدهند که بزودی در های ورزشگاه ها رویشان گشوده میشود والبته زمانی نمیگذرد که مشتاقان ومقامات محترم این وعده را هم مثل هزاران وعده انجام نشده دیگر از یاد میبرند.خلاصه کنم من وما منکر این نیستیم که ممکن است برخی از انسانها با گذشت زمان وبه تدریج در درون شان تحول مثبت رخ دهد. در انها که اسیر ایدئولوژی به خصوص نوع مذهبی اش هستند تجربه نشان داده تحول همه جانبه امر اسانی نیست میشود گفت ناممکن است. آنچه در این شرایط متداول شده فرصت طلبی ونان خوری به نرخ روز است که زیر عنوان تحول بیان میشود .نظام نا انسان کنونی یک دیکتاتوری کلاسیک نیست که بهر حال ضوابطی داشته باشد .یک دیکتاتوری مافیایی ادمخوار وخرافاتی،ضد انسان ،دزد وغارتگر وضد زن وپیرو فرامین پوسیده 1400 سال پیش است .کسی که دراین سیستم حکومتی مدارج ترقی را طی میکند باید سابقه اش با ذات این نظام همخوانی داشته باشد قتل وادمکشی در این نظام خود یک امتیاز است ( مگر شهردار محترم تهرا ن همسرش را به قتل نرسانید وخیلی زود هم تبرئه نشد؟) مگر همین مخملباف یک قاتل را در فیلم سفر قندهار بازیگر فیلمش نکرد؟بایدبه کسانی در بافت این حکومت بوده اند به خارج امده اندو ادعا میکنند متحول شده اند با احتیاط نزدیک شد. فرقی نمیکند با کدام باند رژیم نزدیک بوده اند، آلودگی باند خاتمی از باند های دیگر بیشتر نباشد کمتر نیست. ما که چندین سال تجربه ازاین دست را پشت سر گذاشته ایم دیده ایم که اینها ادعاهایشان پوچ وبی معنا بود وقتی ماموریتشان انجام شد ماسک از چهره برداشتند. یادتان بیاورم اکبرپونز را که بخشی از اپوزیسیون را هم همراه خود کرد برایش شعر سرودند،کلید طلایی شهر ها را به او اهدا کردند. حتاهولیود به افتخار این موجود کثیف وفاسد میهمانی داد عاقبت چه شد ؟ اینجا جا خوش کرد پول مفت میگیرد وبرای بقای نظام کار میکند یا شیرین عبادی این خانم وکیل کم سواد چگونه شایسته جایزه صلح نوبل شد؟ کدام قدم مثبت را برای احقاق حقوق هزاران انسانی که اسیر این نا انسان ها بوده ا ند برداشت؟
یعنی 40 سال ما نتوانستیم شخصی شایسته را بیابیم ؟ آقای گنجی هم چند سال سمت رهبری را خودش به خودش واگذار کرده بود ، همچنین شیرین عبادی .
ایا نباید بپذیریم که کم کاری ، بی توجهی پراکندگی وبی برنامه گی ، هدر دادن فرصت ها ، رفت و امد پناهندگان پشیمان به ج.ا خود امکانی شد تا گنجی ها، شیرین عبادی ها.مخملباف ها رشد کنند؟
بصیر نصیبی
آخرین دیدگاهها