حتا اگر این نظام به فرض محال در راه بازگشت من فرش ابریشمین و یا قا لیچه سرخ بگسترد من به سرزمینی که زیرسلطه ی شوم اوست هرگز قدم نخواهم گذاشت زیرا میان ما دو طرف هیچ سازشی میسر نیست. ( زنده یاد نادر نادر پور)
چند سطر بالا جواب نادر نادر پور ادیب وشاعر معاصر به سیمین بهبهانیست که از او دعوت کرد به دامان مهربان شده ی جمهوری اسلامی بر گردد چرا که دیگراصلاح طلب ها در قدرت اند ونیازی نیست هنرمندان همچنان در تبعید بمانند .سالها گذشت سیمین خودصابون حمایت از باند اصلاح طلب به تنش خورد اما نادر نادر پور که درک عمیق تری از ماهیت اخوند ها داشت به دوست شاعرش سیمین بهبهانی با قاطعیت نه گفت. سالها گذشت لطمه های بسیاری از حمایت هنرمندان از باند خاتمی دیدیم تا جنبش مردم تهی دست پرونده ننگ الود دوم خردادی ها را هم بست ورژیم در بن بست ناگشودنی قرار گرفت ، ویروس مخرب هم زمان محدودی ادامه مبارزه راکند کرد اما بار دیگر مردم دارند به میدان می ایند تا حضور منحوس این جانیان،دزدان،عقب مانده های مرتجع ومخرب را به نقطه پایان برسانند.همان زمان ما و کانون فرهنگی خیام برنامه مشترکی برای حضور نادرپور در شهرهای اروپا تنظیم کرده بودیم ،دریغ و درد که با خاموشی نا بهنگام نادرپور طرح ما هم نا انچام شد. اما نمیشود شعور و توانایی ، استقامت و اگاهی نادرپور ها را از حافظه تاریخ زدود. در پایان سروده ای از کارهای نادر پور را که سخت و مقاوم در برابر ارتجاع ایستاد تقدیم میکنیم به همه مبارزین راه رهایی. بصیر نصیبی
چشمه
از آسمان ، ستاره ی اشکی نمی چکد
زین غم ، نهال های جوان پای در گلند
بار غم بزرگ جهان بر دل من است
اما کبوتران مسافر سبکدلند
هر شاخه
، پنجه ای است که از آستین خاک
سر بر زده ست و حاصل او میوه ی غمی است
هر برگ ، چون زبان عطش کرده ی درخت
در آرزوی قطره ی نایاب شبنمی است
ین چشمه ای که در دل من جوش می زند
گم باد و نیست باد که خون است و آب نیست
گر آب بود ، خود رگ خود می گسیختم
تا تشنه را
نوید دهد کاین سراب نیست
افسوس ! خون گرم ، عطش رانمی کشد
افسوس ! چشمه نیز نمی جوشد از سراب
من تشنه ام ، زمین و زمان نیز تشنه اند
اما درین کویر ، چه بینی جز آفتاب ؟
آخرین دیدگاهها