از سینمای آزاد طاغوتی تا سینمای گرفتار یاقوتی (بصیر نصیبی) انگیزه نگارش: توقیف فیلم خانه پدری

اخرین فیلم سینمایی کیانوش عیاری سینماگر سینمای ازاد اهواز با عنوان خانه پدری که دهسال از آماده شدنش میگذرد هنوز اجازه پخش بی دغدغه را ندارد. اخوند ها هر چند گاه یک بار که سرشان خلوت میشود نیشی به کیانوش و کار او میزنند. برای این که خوانندگان به خصوص جوانتر ها در داخل کیانوش را بهتر بشناسند ابتدا مختصری در باره او و کارش، ،سینماگران دیگر جنبش سینمای ازاد با شما حرف داریم .
.نسل جوان برای مقابله با سینمای متداول ان روز ها که دکتر هو شنگ کاووسی پسر عمه من واژه فیلمفارسی را برایش ابداع کرد در جستجوی راهی نو بود. در چنان جوو فضایی سینمای ازاد متولد شد ،امادگی شرایط به حدی بود که خیلی سریع رشد کرد و تبدیل به یک جنبش سراسری شد. کیانوش یکی از سینماگران خلاق گروه ما بود اما اگر در جمع ما فقط کیانوش از خلاقیت هنری بهره برده بود این میشد اتفاق اما نه ،سیمای ازاد جنبشی بود که سینماگران با ارزشی را پرورش داد .نام های بسیاری را میتوان مثال زد ، یکی از انها کیانوش بود، عاشقان راستین، سینمای تجربی در جمع ما کم نبودند، برای نمونه حسن بنی هاشمی، سینماگر جنوبی، مهرداد تدین سینمای ازاد مشهد، درویش حیاتی سینمای آزاد آبادان، ابراهیم حقیقی ، رشید داوری، سهیل سوزنی رسول نجفیان، محمد علی سجادی سینمای ازاد تهران، مهرداد تدین سینمای آزاد مشهد ، زاون قوکاسیان سینمای ازاد اصفهان .ناصر غلامرضایی سینمای ازاد خرم اباد و … و…کار های متفاوت و با ارزشی را در کادر 8 آفریدند. جمهوری اسلامی نسبت هنر به خصوص سینما کینه دارد خود با به اتش کشاندن سینماها مستقر شد و با ایجاد اتش سوزی عمدی در سینما رکس ابادان تماشاگران بی کناه را به خاکستر تبدیل کرد.البته راه را برای فیلمهایی که برای جمهوری اسلامی اعتبار کاذب می اورد باز گذاشت .معلوم است وقتی کیانوش میگوید که نمیخواهد برده جشنواره ها باشد .از او هم کینه به دل میگیرند به گمان من راه وروش حکومت برای به زمین زدن کیانوش این چنین بوده است که از اول مانع عمده برای آغاز کارش ایجاد نمیکنند ، وقتی کار اماده شد انوقت طرح و نقشه شان را عملی میکنند. ، نمیگذارند کار های کیانوش انعکاسی وسیع بیابد. اگر کار کیانوش را در مرحله فیلمنامه نویسی ویا دکوپاژ متوقف کنند مثل این میماند که بچه ای که درمرحله ای جنینی است از دست رفته باشد .اما کیانوش را میکذارند تا بچه اش بدنیا بیاید انگاه جلوی رشدش سد ایجاد کنند . پس هم برای فیلم مانع ایجاد میکنند هم به سازنده اثر ضربه میزنند . برای نمونه به اطلاعیه دولتی در باره توقیف فیلم بعد ار مدت کوتاهی در اکران عمومی توجهات میدهم:
( بیدادستانی تهران با انتشار اطلاعیه‌ای از پیگرد قضایی “کلیه مرتکبین و مقصرین” اکران این فیلم خبر داد و “توهین به اعتقادات مذهبی جامعه ایران و ترویج خشونت علیه زنان و زیر سوال بردن سنن، رسوم و فرهنگ ناب ایرانی-اسلامی و ارائه تصویر وارونه و کذب از خانواده ایرانی” را در این فیلم مشهود دانست). این اطلاعیه حتا با معیار های داعشی نظام مقدس همخوانی ندارد . اول اینکه از پیگرد قضایی مرتکبین (اجازه اکران به یک فیلم) خبر میدهد. ایا اجنه وشیاطین اجازه اکران صادر کرده اند ؟ یا وزارتی زیر عنوان ارشاد؟ از این جالب تر ادامه حکم است که زمان ،برای قطع اکران تعین کرده اند! یعنی تا تاریخ تعین شده فیلم در اکران توهین به مقدستان و ترویج خشنو نت بلا مانع است از ان تاریخ ببعد مانع شرعی دارد! .چند سال است ج.ا سلامی مثلا طنز نویس وطنز ساز های حکومتی مثل مهران مدیری را وارد گود کرده است با دقت به مفاد اطلاعیه فوق این نظام مقدس داعشی نیاز به طنز پرداز حکومتی ندارد، رفتار ها،اطلاعیه ها، واقدامات این حضرات خود بهترین طنز تاریخ معاصر است. در بندی از این اطلا عیه میخوانیم که ترویج خشونت یکی از دلایل توقیف های متوالی این فیلم است. بله در ست خواندید ترویج خشونت در نظامی که خود سازمان دهنده خشنونت ، ترور، نه فقط در ج. ا بلکه در هر جای دنیا است یک فیلم را به خاطر سکانسی که مروج خشونت دانسته اند توقیف میکند، یعنی بریدن سر فریدون فرخ زاد خشونت نبود ؟ اسید پاشی به عابرین زن خشنونت نبود ؟ به قتل رساندن شاپور بختیار و دستیارش با کارد اشپزخانه خشونت نبود و یا ترور میکونوس را با مهربانی مرتکب شدند؟ مگر آخوند ها به فجیع ترین شیوه وزیر کار خودشان و همسر او پروانه فروهر را ترور نکردند؟ بمب گذاری های متوالی، به قتل رساندن زال زاده، مختاری و… خشنونت نیست؟ این نمونه ای هایی کوچک از فجایع 40 سال جنایت اینان است ایا با نظر من همراه نیستید که این اطلاعیه و نظایرش خود طنز برجسته ایست؟ من در طول عمر ننگین این نظام در تبعید بوده ام رفتار و کارهای بچه های خودمان را که مانده اند را دقیق نمیتوانم ترسیم کنم. چون اطلاعاتم محدود است بنابرین حرف من در این یاداشت ارائه نمونه ای از نحوه رفتار وزارت خانه ای زیر عنوان وزارت ارشاد است. کیانوش اگر یک حکومت معمولی هم روی کار بود و امکان میداد حرف خودش را درهمان حد و حدودی که در سینمای 8 در جنبش سینمای ازاد به زبان تصویر بیان میکرد ،بیان کند امروز او توانایی داشت یکی از سینماگران شناخته شده باشد اما حالا چی؟ صدایش را در همان محیط بسته حبس کرده اند. کیانوش نه سرنگویی نگونی طلب است نه قصدقیام مصلحانه دارد نه توقع نا ممکنی، او میخواهد بتواند درحد دورانی که یک سینماگر مشهور سینمای 8 در دوره طاغوت بود به او امکان آفرینش بدهند. اما همین خواست معمولی او را چگونه جواب میدهند؟ حالا قرار است مقصیرین اکران چند روزه این اثر که بی انکه دیده باشیم حدس میزنم از ارزش های سینمایی برخوردار است واز کارهای فیلمسازان حکومتی برتر به دادگاه که نه به بیدادگاه سپر ده شوند. اما چرا دیگر سینما گران سینمای جمهوری اسلامی واکنشی به این حکم ابلهانه ،ضد انسانی نشان نمیدهند؟ جواب من این است که سینمای صادراتی امروز در ایران سینمایی آلوده است اگر به توقیف فیلم اعتراض جدی وپی گیری بشود نظام هم پرونده همه سینماگران را رو میکند و بوی گندجوایز قلابی سینمایی کن واسکار وبقیه شامه ازار میشود. در این موارد باز هم حرف داریم که بمانند برای یاداشت بعدی. بصیر نصیبی