هر زمان ما در دیپلماسی با در بسته برخورد میکنیم سینمای مان کلید رمز گشای ماست (رئیس کانون سینماگران سینمای جمهوری اسلامی)


الان که بیشتر در ها بسته شده پس چرا دیپلماسی سینمایی داعشی کلید رمزش زنگ زده و درست عمل نمی کند؟ گه گاه البته گوشه چشمی مدیران فستیوال ها نشان میدهند اما چندان کارساز نیست. جعفر پناهی این دوم خردادی اصیل و محبوب اپوزسیون مترقی! با شال سبز وداع کرده و کراواتی شده است .اما چرا دیگر فیلم علنی/ مخفی نمی سازد؟ جعفر خان که میگفت فیلمهایش خرجی ندارد توی یک اطاق سه در چهار می شود

ساختشان و جایزه اش هم که از قبل اماده بود. نظام هم که قول داده بود که به روی خودش نیاورد تا ایشان و خانم ستوده توی روز روشن جلوی چشم مامورین مسلح فیلم مخفی/ علنی بسازند. پس چرا همین روش فیلمسازی بی خرج را ادامه نمیدهد؟ فرهادی که اصلا مشکلی ندارد بانگ پاسارگارد و سپاه درخدمتش هستند او هم گاه خودی نشان میدهد اما از افتخارات پیشین انگار خبری نیست. این ضرب المثل هم گویی وصف موقعیت کنونی سینمای نمایشی جمهوری اسلامی است (اون وقت که جیک جیک مستونت بود یاد زمستونه بود؟) نه اینها نه اتحادیه اروپا و نه دلال ها و کارچاق کن های ریز و درشت ج. الف و نه شیفتگان افتخارات این چنینی، تصور نمی کردند سالها تلاششان و هزینه های هنگفتی که برای کسب ابرو برای باند خاتمی خرج شد با یک شعار بر باد برود. (اصلاح طلب ،اصول گرا دیگه تمومه ماجرا )

نه ترامپ و موش و گربه بازی هایش با ملاها نه اطلاعیه های بی محتوای اتحادیه اروپا و انواع و اقسام بیانه های حقوق بشری، نه…هیچکدام در حد بی اعتبار شدن باند دوم خرداد بعد از قیام تیرماه که تاکنون هم ادامه دارد نظام را دچار مخمصه نکرده بود. باید از تاثیر مثبت اعتصاب و اعتراض کامیون داران ، معلمان، خانواده های زندانیان سیاسی و در نهایت بپا خواستن کارگران زجر کشیده هفت تپه (اسماعیل بخشی و سپیده قلیان و.. ) یاد کرد که همچنان جنبش را زنده نگهداشته اند. اسماعیل بخشی خود نماد مقاومت شده است.
سینماگران سینمای جمهوری اسلامی سالها از ادمکشان حمایت کردید و چهره کریه جمهوری داعشی را آرایش دادید. برگشت به روز هایی که باند شما اعتبار کاذب بدست اورده بود ناممکن است . دیگر بس کنید

بصیر نصیبی