ماجرای پشت صحنه فیلم ویوا زاپاتا کار الیا کازان
مارلون براندو و آنتونی کویین دو تا از برجستگان تاریخ سینما بوده اند . این دو یک بار در فیلم زنده باد زاپاتا در سال ۱۹۵۲ کنار هم قرار گرفتند. این فیلم را الیا کازان کارگردانی کرده است که در زمان خودش کارگردانی معتبر بود .داستان این فیلم در باره شورش و انقلاب دهقانان مکزیک علیه رئیس جمهور وقت در سال 1909 بود. رهبر انقلاب امیلیانو زاپاتا است که مارلون براندو این نقش را بازی می کند. آنزمان مارلون براندو یک ستاره مشهور بین المللی بود. آنتونی کویین که خودش مکزیکی بود تازه داشت شهرت پیدا می کرد و از انتخاب براندو به عنوان یک غیر مکزیکی یا لاتینوس برای بازی نقش زاپاتا ابراز تعجب کرد. الیا کازان کارگردان فیلم و استودیو سازنده فیلم همگی بر این نظر بودند که نقش مکمل یا نقش دوم مرد این فیلم را به کسی بدهند که بهتر از مارلون براندو جلوه نکند, همه تلاش
شآن را هم در این راه کردند. عکسی از آنتونی کویین بر رویی پلاکات نبود و اسمش را هم خیلی کوچک در جایی که خیلی به چشم نیاید نوشته بودند . کلا هدف و سیستم ستاره سازی هالیوود اینگونه بود که بازیگران نقش دوم در اصل بایستی ضعیف تر جلوه کنند. چیزی که آنها نمی دانستند و خود مارلون براندو هم ان را در جایی گفته است اینکه آنتونی کویین با نشان دادن استعداد عجیب بازیگری از خود در حین فیلمبرداری همه را به شگفتی انداخته بود طوری که مارلون براندو اعتماد به نفس خودش را کم کم داشت از دست می داد. اما مارلون براندو که به عنوان یک بازیگر انسان دوست و مخالف جنگ و طرفدار حقوق اقلیتها و سرخپوستان و سیاه پوستان نیز شهرت داشت شیفته اخلاق و هنر آنتونی کویین می گردد و با او طرح دوستی می ریزد.
الیا کازان کارگردان زیرک فیلم دوستی بین این دو بازیگر را به زیان فیلم می بیند از این رو با روش همیشگی خودش به دروغ از قول مارلون براندو به آنتونی کویین می گوید :که براندو به مکزیکی ها لقب خوک های سبیل دار کوچولو داده است. آنتونی کویین از مآرلون براندو دلگیر می شود و دیگر شبها را بعد از فیلمبرداری با او به کافه و رستوران نمی رود از این برخورد انتونی کوئین براندو که از دروغ کازان بی اطلاع هست متعجب می شود.
در هر حال فیلمبرداری این فیلم به پایان می رسد و زمان مونتاژ فیلم همه متوجه می شوند که آنتونی کویین مثل یک ستاره بزرگ در فیلم درخشیده و کوچکترین اشتباهی نیز در بازیش نیست . اینگونه بود که تهیه کننده و کارگردان فیلم تصمیم می گیرند صحنه های آنتونی کویین را کوتاه کنند. مارلون براندو به این کارشان به شدت اعتراض میکند . اما باربارا مک لین ادیتور فیلم می گوید با وجود اعتراض مارلون براندو تا آنجایی که می توانستند و داستان فیلم اجازه می داد صحنه های آنتونی کویین را کوتاه کردند. اما از زمان آغاز نمایش فیلم تاکنون همه منتقدین و تماشاگران این فیلم بازی زیبا و یک دست آنتونی کویین 
را در این فیلم تحسین کردند. زمانی که آنتونی کویین برای بازی در این فیلم به جایزه اسکار دست یافت نخستین کسی که به او تبریک گفت مارلون براندو بود که خودش نیز کاندید اسکار برای نقش اول شده بود.
خود آنتونی کویین در مصاحبه ای گفته است که ۱۵ سال بعد از این ماجرای دروغ الیا کازان اطلاع پیدا کرده و همان موقع به مارلون براندو تماس می گیرد. او همچنان گفته که از ان زمان به حقانیت هالیوود شک داشته زیرا آنان داشتند فیلمی در باره انقلاب دهقانآن مکزیک می ساختند اما تمام عوامل مکزیکی این فیلم و خود او هم در این فیلم مورد تبعیض قرار می گرفتند اما مارلون براندو را تحسین و از او به نیکی یاد کرده است.
اما در باره الیا کازان کارگردان یونانی تبار آمریکایی که در استانبول به دنیا آمده است می توان به طور مفصل نوشت. ما در باره کازان و همکاریش با کمیته مک کارتی بارها نوشته ایم اینجا فقط به چند نکته در باره او بسنده می کنیم کازان از تاتر به سینما آمد و در زمان فعالیتهای تاتری خود نزدیک به دو سال حتی عضو حزب کمونیست امریکا نیز بوده اما از زمانی که از حزب کمونیست بیرون می اید تا زمان مرگش مخالف شدید ایده کمونیستی می گردد. همانطور که گفتیم در زمان همکاری با مک کارتی چند نفر از همکاران سابق خود را لو میدهد که باعث ممنوع کار شدند انها می شود. الیا کازان در همین فیلم (زنده باد زاپاتا) داستان فیلم را که بر اساس رمان مشهور جان استاین بک نوشته شده به خاطر تعصب ضد سوسیالیستی خود تغییر می دهد. در تاریخ آمده که زاپاتا که خود دارای عقاید سوسیالیستی بوده در سال ۱۹۱۹ به دست حکومت و به فرمان مستقیم کارانزا رییس جمهور وقت مکزیک ترور شده است. حال اینکه در فیلم زاپاتا به دست چپ های افراطی کشته می گردد!
هالیوود تلاش زیادی داشت که این لکه ننگ همکاری الیا کازان با مک کارتی را از دامن او پاک کند و در کل برای او نیز ۳ جایزه اسکار جور کردند اما الیا کازان تا آخر عمر ۹۴ سالگی خود از سوی هنرمندان و منتقدین آزادیخواه برای همیشه ترد گردید و با وجودی که هیچکس در مهارت او در کار کارگردانی شکی ندارد اما نام الیا کازان دیگر بی اعتبار شده بود. همه این حرفها را زدیم تا برسیم به مناسبت نگارش این مطلب که از چند منبع گرد اوری شده است.
سامان پارسی پور از جوانان شیفته تئاتر و سینما بعد از اتمام دوره آکادمی تئاتر مانهایم المان در مونیخ ساکن شد و در این شهر با داریوش شیروانی بیشتر نزدیک شد و طبیعتا با سینمای ازاد هم همراه شد. اما سامان اشتیاق داشت که بیشتر بیاموزد پذیرفته شدنش در آکادمی بازیگری لندن راه گشای مهمی است برای یک جوان شیفته هنر . خواستیم به مناسبت این موفقیت هدیه ای برای او داشته باشیم به خاطره عشق و علاقه ای که سامان به بازیگر برجسته سینما انتونی کوئین دارد. این مطلب می تواند هدیه ای مناسب برای او باشد. به امید موفقیت بیشتر سامان و دیگر جوانان جستجوگر چون او.
آخرین دیدگاه‌ها