40 سال از آغاز جشنواره ی ماکس افولس زاربروکن گذشت.

یادداشت جدید ما به بهانه چهلمین سال تولد جشنواره ی ماکس اوفولس زاربروکن مرکز استان زارلند (بصیر نصیبی)

فستیوال ماکس افولس زاربرو کن تبعیدگاه من، چهلمین سال تولدش را برگذار میکند. من هم 40سال است در تبعید هستم، میان سال و جوان بودم که آمدم به این شهر که از قبل میشناختمش چرا که چند تا از بستگانم (برادر و زن برادر و برادرش و…مقیم این شهر بودند) همان آغاز سال تبعید با این جشنواره آشنا شدم که در آن زمان در ابعادی کوچک برگذار میشد. در خیابان کنار رود زار سینمایی نسبتا کوچک بود با نام کامرا که بودجه اش را اداره فرهنگ لند تامین میکرد که فیلمهای غیر تجاری را نمایش میداد .این سینما که الان جایش تغیر کرده هم محل نمایش جشنواره بود. اقای اشتوبی که باز نشسته شده است مدیر جشنواره بود. ماکس افولس سینماگر کلاسیک فرانسوی متولد شهر ما بود (شهر ما هم ابتدا یک شهر فرانسوی المانی زبان بود که با رفراندوم به آلمان پیوست. پس بی جهت نیست که نام فستیوال این شهر ماکس افولس باشد. خوب فستیوال به تدریج گسترش پیدا کرد چندین سینما در مرکز شهر الان فیلمهای جشنواره را نمایش میدهند . تماشاگران بسیاری دارد و بیش از 400 خبرنگار برنامه های جشنواره را پوشش میدهند و برنامه اصلی های و جنبی جشنواره در سینما 8 و نیم ( با یاد فیلم 8 و نیم فلینی) سینما اوته، فیلم هاوس، و سینه استار نمایش داده میشود، سینه استار از سینما های زنجیره ای شرکت های امریکایی است که در هر شهری که ساخته میشود سینما دار های کوچکتر را ورشکست میکند. در زاربرو کن هم افتتاح این سینما باعث ورشکستی سینمای های کم سرمایه شد، 11 سالن دارد. مدرن وشیک است ،مخالفت هایی هم با این تصمیم مدیران فستیوال شد اما پیگیری جدی نشد و این سینما همچنان سینمای اصلی جشنواره باقی ماند.

فستیوال ماکس افولس سهم عمده ای در کشف استعداد های جوان دارد. من خودم یکی همراهان صدیق امروزم (داریوش شیروانی) را نخستین بار در این جشنواره دیدم او برای نمایش یکی از کارهای کوتاهش از مونیخ آمده بود من هم که همیشه اشتیاقم بیشتر به بخش های مستند، وداستانی کوتاه جشنواره است خیلی زود با داریوش آشنا شدم که این آشنایی به دوستی ای عمیق وماندگارمبدل شد .
در این سالها داریوش ودوستان (منظور دوستان واقعی است) دیگرم در من شوق ادامه کار را زنده نگهداشتند.
هوشمند عمران هم جوانی با استعداد بود که در همین شهر خودمان زندگی میکرد دو فیلم کوتاه هم ساخت یکی از کارهایش (بازی بچه گانه ) کار خوبی بود که تولد یک سینماگر را نوید میداد او هم با همین جشنواره شناسانده شد اما مدتی است از هوشمند اطلاعی ندارم تصور نمیکنم کار جدیدی هم داشته باشد.
دوست دیگر م هوشنگ الهیاری هم با همین فستیوال معرفی شد الهیاری دوحرفه داشت روانپزشک و فیلمساز حرفه ای بود. فیلمهای های حرفه ای الهیاری از ارزش های سینمایی بی بهره نبود از ان جمله «پازولینی مرگ خود را طراحی میکند> وچرخ گوشت که به گمان من این دو از بهترین کارهای هوشنک هستند بهر حال فیلمساز مطرحی شده بود ایرانیان او را به خاطر بازی فریدون فرخ زاد در فیلم عشق من وین میشناختند که اتفاقا از کارهای ضعیف الهیاری است اعتبار این فیلم فقط به خاطر بازی فریدون فرخ زاد است که بازی خوبی در این فیلم ارائه میدهد . در دوران خاتمی هم اقای دکتر ما هوس سفر به جمهوری اسلامی بسرش زد فیلمی هم برای خوش امد آخوند ها سر هم بندی کرد که موفق نبود به ج. الف سفر کرد اما انجا هم تحویلش نگرفتند اینجا هم که دیگر موقعیتی نداشت در حقیقت چوب دو سر… شد همین فیلم تبلیغاتی اش با سوء استفاده از موقعیت سابق خودش در ماکس اوفولس هم با ناکامی نمایش داده شد از من دعوت کرد که برای تماشای فیلمش میهمانش باشم با صراحت وبدون روردبایستی دعوتش را رد کردم .خواست رفتارش را توجیه کند که تلفن را قطع کردم. .الان نمیدانم چه میکند. ارش ریاحی سینماگر تهیه کننده کنونی سینما و تلویزیون هم در این سالها مرتب در جشنواره شهر ما حضور داشته است واز چهره های موفق ماکس اوفولس است . من و همراهم نسرین بهجو با میل و اشنیاق دعوتش را برای تماشای کار جدید گروه او که ممکن است کار خودش باشد یا دوستان همکارش میپذیریم. ارش جوانی است خوش فکر و با استعداد که کارهایش هم باعامه ارتباط بر قرار میکند هم از ارزش های سینمایی برخوردار است ارش هم از سینماگرانی است که میشود گفت به نوعی از کشف ها ی فستیوال ماکس افولس است. امسال هم من و نسرین بهجو سخت در انتظار دیدار خودش و کار جدیدش هستم چه تهیه کننده اثر جدید باشد و چه خودکارگردانی کرده باشد. مگر می شود کار جدبد سازنده« ی برای یک لحظه آزادی» را ندید. از یکی از بچه های نازنین وخلاق سینمای آزاد زاون قوکاسیان را برای ماداوا به وین آورده بودند ارش با خلوص نیت و مهربانی به زاون و ما کمک میکرد و رابط من، نسرین و مهرداد تدین با زاون بود اما دریغ که معالجات موثر نیفتاد زاون ما هم رفت وچه دردناک هم رفت.


امسال هم فستیوال ویژگی به خصوصی داردچرا که امسال 40 سال از اغاز این جشنواره دور از آلوده گی به ویروس واگیر دار جمهوری اسلامی سپری شده است امسل همچنین موقعیت ویژه ای برای سینمای مستند ایجاد شده دیپلم تماشاگران که تا کنون فقط به فیلم های قصه ای اهدا میشد امسال به سازندگان آثار مستند هم تعلق خواهد گرفت این جشنواره جوایز نقدی هم دارد تا کمکی باشد برای انها که میخواهند فیلم جدیدشان را بسازند در مجموع 62 فیلم مستند کوتاه، متوسط و طو لانی در جشنواره نمایش داده میشود برای فیلم مدارس و بچه های مشتاق فیلمسازی اهمیت ویژه ای قائل هستند و جوایز نقدی هم برای این اثار در نظر گرفته شده است تم فیلمها مسایل اجتماعی،متفاوتی را بیان میکندجشنواره روز دوشنبه  14ژانویه اغاز و 20 ژانویه پایان میپذیرد . در مجموع 153 فیلم در جشنواره نمایش داده میشود (سونجا بوت گر ) مدیریت جشناره را بعهده دارد.ما لینک صفحه فستیوال را برایتان کپی خواهیم کرد و همیطور نشانی دفتر جشنواره ،تلفن وفاکس جشنواره را ،هر چند بعید میدانم در شهر ما اصلا کسی جز جمع محدود اصلا بداننند چنین جشنواره ای در این شهر برگذار میشود .
ایرانیان شهر ما اکثر از سینه چاکان سینمای صادراتی جمهوری اسلامی هستند تا با ان فیلم ها غرور های اسیب دیده شان را ترمیم کنند.
. ما هم به سهم خود چهلمین سال برگراری این جشنواره مهم را به همکاران جشنواره و مدیر ان شادباش میگوئیم/ مرکز پژوهشی وفیلمسازی سینمای آزاد

https://ffmop.de/das_festivaldhnhaj

 اس. ام اس و تلفن 491515 66 59

151

tiketing@pfmop.de