تاریخ سینمای هنری: زمین میلرزد و سینمای ایتالیا بعد از جنگ جهانی دوم

تاریخ سینمای هنری ( اولریش گرگورواتو پاتالاس)

ترجمه هوشنگ طاهری

 

 برجسته ترین اثر هنری بعد از جنگ ایتالیا؛ فیلم کارگردانی است که خود از پایه گذاران نئورئالیسم به شمار میرود زمین میلرزد اثر لوکینو ویسکونتی ( 1948)

ویسکونتی این فیلم را در در میان ماهیگیران سیسیلی پدید آورد و تصمیم داشت دو قسمت دیگر بدان بیفزاید: یکی در باره ی روستائیان سیسیلی و دیگری درباره کارگران معادن گوگرد سیسیل اما او هرگز نتوانست این سگانه ( تریلوژی) را پدید آورد. «ویسکونتی زمین میلرزد را بر اساس دلزدگان اثر «جوانی ورگا »ساخت. اما در موضوع داستان این نویسنده و ریستی بعدی تازه پدید آورد: شخصیت ماهیگیر جوانی به نام نتونی که در رمان ورگا شخصیتی فرعی است در زمین میلرزد به صورت شخصیت اصلی ظاهر میشود.

در حالی که نتونی در رمان ورگا از شرایط زندگی خود رنج مختصر و مبهمی میبرد، در فیلم ویسکونتی به صورت محرک طغیان وشورش در برابر سوداگران واستثمارگران بزرگ ماهی در می آید ، او حساب خود وخانواده اش رااز آنها جدا میکند وبرای خود به ماهیگیری می پردازد، اما هوای توفانی، قایقش را در هم می شکند.

 نتونی ناچار است بار دیگر به انقیاد معامله گران بزرگ در آید، اما با همین شکست پی می برد اگرماهیگیران بطور دسته جمعی آقدام کنند در آینده امکان رهایی  وجود خواهد داشت.

 زمین میلرزد نه تنها به شکلی متضاد بر جبر اجتماعی حیات آدمی تاکید می ورزد، بلکه این تاکیدبر مسئولیت آدمی بر سرنوشت خویش نیز که نئورئالیست ها آن را در تجربه تاریخی خودکشف کرده بودند، صورت میگیرد. نئورئالیسم خشن نخستین فیلمهای بعد از جنگ با زمین میلرزد سبکی تازه  پدید آورد. در فیلم ویسکونتی واقعیت بدان مفهوم نبود که نزد دسیکا و رو سلینی دیده میشد.یعنی به گونه ای مستقیم از تجربه های ادراک شده وبه شکلی مستند گونه برداشت شود.

 با این که ماهیگیران دهکده اچیترزا بازیگران زمین میلرزد هستند وگفتگو های فیلم به زبان سیسیلی بدیهه سازی می شود ( بعد ها برای درک عمومی ناگزیر شدند آن را به ایتالیایی ترجمه کنند)با همه این حرکا ت، یعنی تقسیم بندی با زیگران، هیچ نما یا حرکت دوربین از زیر نگاه تخیل ویسکونتی بیرون نمیماند همان تخیلی که زاواتینی به شدت آن را از سینما دور ساخته بود، مثلاصحنه ماهیگیری شبانه، قایق های ماهیگیر ی با مشعل های فروزان بر آب تیره رنگ چنان از کنار هم میگذرند که گویی برخوردار ازطراحی حرکت هستند ود رهمین حال صدای زنگ ها طنین می اندازد وفریا دهایی در تاریکی بلند می شود.ادم ها در چار چوب پنجره هابه شکل تابلوی نقاشی ظاهر میشوند ودوربین در حرکات افقی ومستقیم خود،ساحل این دهکده کوچک ماهیگیری، ساحل تیز محیط بر دهکده و نیز دریا را نشان میدهد.

در هنگامه یک طوفان چون مردان با قایق هایشان بر دریا پدیدار میشوند زنان آنها همچون راهبه ها در لباس های سیاه در صخره های ساحلی به اب دریا خیره میمانند ماهیگیران زمین میلرزد لباس های مندرس بر تن ندارند بلکه جامه های آن ها بسان شاهزادگان تراژدی آراسته شده است.

 باری در این فیلم به نوعی زیبایی شناسی تردید امیز بر میخوریم ونه به اختلافات اجتماعی که زیر قشری از مواد تزئینی پنهان شده باشد. کم تر فیلمی یافت می شود که مانند زمین میلرزد وقایع وحوادث خود را به شکلی چنین شاخص شفافیتی اجتماعی ببخشد بیش از همه درسیمای زیباشناسانه فیلم که با دقت وتفکر پرداخت شده است ود ر ریتم آهسته وتوصیفی آن فاصله سازنده فیلم با اثرش مشخص می شود.

 اتفاقا در پیچیده ترین وشاعرانه ترین نما های فیلم،داستان ، ژرفای انسانی واجتماعی مییابد: مثلادر برخورد مارا خواهر نتونی با نیکولای بنا؛ ، چون «مارا »برایش توضیح میدهد که ازدواج ان ها به سبب فاجعه ای که رخ داده وخانواده آنها را بهم ریخته است امکان پذیر نیست، یا در گفتگو های نتو نی با برادرش «کولا»در برابر اینه دوربین به گونه ای هنرمدانه آن دو را دور میزندوچهره های آنها را در تضاد با تصاویر صورتهایشان در ائینه نشان میدهدود رعین حال نتونی بیهوده میکوشد برادرش راقانع کند که راه دیگری جز نبرد مستقیم در محل وجود ندارد

 این صحنه که شاهکاری نبوغ اسا از مونتاژ درونی است بی آنکه در آن از برش استفاده شده باشد. تماشاگر را شیفته میسازد ودر عین حال فاصله ای پدید می آورد که تماشاگر بهتر بتواند به ژرفا و اهمیت واقعه پی ببرد.

در زمین میلرزد وحدت زیبایی شناسی خاص وعام به طور کامل به وقوع می پیوندد نتونی قهرمان داستان در حین این که نمایشگر واقعیت امروزی سیسیل است، نماینده نسل های یی شماری ازشکست خوردگان وستمدیدگانی است که با طغیان خود به زندگی انان معنای تازه ای بخشیده است.

 زمین میلرزد در نخستین نمایش نتوانست موفقیتی کسب کند. این فیلم در 1948 پس از هاملت لورنس الیویر در ونیز موفق به اخذ جایزه دوم شد اما  ویسکونتی ناچار گردید فیلمش را که در ابتدا سه ساعته بود بسیار کوتاه کند از ان پس هم  نمایش فیلم عملا فقط در فیلمخانه ها صورت گرفت. (تمام)