وقتی یادداشت چند خطی ما در فیسبوک سینمای آزاد باعنوان سه حشره خطرناک با استقبال بسیار دوستان و یاران ما در فیسبوک مواجه شد، وعده دادیم که این گونه مباحث را ادامه دهیم. در نخستین برنامه رادیویی ما بعد از مدتی که به خاطر موانع تکنیکی متوقف شده بود پیرامون رادیو تلویزیون های فارسی زبان غربی و نقش شان در رشد و گسترش نطام فاسد ج. الف بود.
مسایل مطرح شده را میتوان اینگونه فرموله کرد:
- بخش فارسی رادیو تلویزیون های غربی از ما برای جور کردن جنس دکانشان استفاده می کنند.
- از تاثیر نظر های ما در مباحثه با عوامل نظام به شدت کاسته می شود.
- وقتی فرخ نگهدار خودش با صراحت اعلا م می کند که ضد انقلاب را لو میداده یعنی دستانش آلوده به خون است. ما چطور با چنین موجودی هم نشین می شویم؟
- خانم شیرین عبادی تا چند سال دیگر می خواهد از جایزه سیاسی نوبل تغذیه کند؟
- اکبر گنجی با اعتصاب غذای قلابی به این حربه سیاسی لطمه زد.
- با امکانات امروز نیاز نیست از طریق مصاحبه با این گونه رادیو تلویزیون ها صدایمان را به گوش مردم برسانیم یک برنامه در یوتیوب هم میتواند هزاران نفر را جلب کند بی آنکه به بلندگو های نظام ج. الف امتیازی داده شود.
- فکر کنیم بی بی سی اصلا وجود نداشته ایا ما امکان رساندن صدایمان به گوش مردم را نداشتیم؟
- چطور ابراهیم نبوی جرات پیدا کرد که با وقاحت بگوید جنایت های سالهای 60 و 67 را ولش کن؟
- میزبان مسعود بهنود می شویم چون خوش تیپ است، مگر ایشان مدل شو هستند؟
- هر چند رادیو تلویزیون های فارسی زبان دیگر کشور های غربی چندان تفاوتی با بی بی سی ندارند اما بی بی سی خط دهنده هم هست.
- اگر برای نمونه سخت و محکم جلوی این رسانه حامی ج. الف بایستیم آنهای دیگر هم حساب کار خودشان را می کنند.
- مو جوی به اسم کامبیز حسینی شده است طنز پرداز پرچم ج. اسلامی به دور خودش می پیچد و مشوق تیم های فوتبال نظام مقدس می شود و با وقاحت میهمانان برنامه را بازخواست هم می کند. ما چرا دعوت این موجود را برای مصاحبه می پذیزیم؟
- کسانی هستند که با کلیت نظام درگیرند اما بر این تصور هستند که با حضور در برنامه های این گونه شبکه ها صدایشان رساتر می شود. غافل از اینکه نشستن در کنار نگهدارها، بهنود ها، علیزاده ها و نظایرشان تاثیر گفته هایشان را تنزل میدهد که هیچ تاثیر منفی هم می گذارد.
لینک برنامه ی زوم در یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=8mAcOY5r9iA&feature=youtu.be
“پیوند تاریخی-عاطفی-قلبیِ ملت کافر بریتانیای کبیر با ملت سراپا مسلمان ایران، به روایت بی بی سیِ
فارسی و مسعود بهنود”
“پیوند تاریخی-عاطفی-قلبیِ ملت کافر بریتانیای کبیر با ملت سراپا مسلمان ایران، به روایت بی بی سی فارسی و مسعود بهنود ”
حدود سه چهار سال پیش که خبر درگذشت یکی از مشهورترین رهبران ارکستر جهان بنام “کالین دیویس ”
(Sir Colin Rex Davis) اهل انگلستان را شنیدم، نگاهی هم انداختم به وبسایت بی بی سی. بخش
فارسی بیبیسی بهانه ی خوبی پیدا کرده بود برای درج مطلبی دراینباره از همکار و روزنامهنگار قدیمی خود
، مسعود بهنود.او هم طبق سلیقه و سوابق خود، با نوشتن گزارشی دراین ارتباط، شروع کرد به قصه پردازی ها و گفتن حرف های بی بی سی-پسند و مسلمان-پسند درباره این رهبر ارکستر مشهور و فقید…
ادامه… از مراسم ازدواج او با یک خانم ایرانی گفت واز سه-قبضه شدن این مراسم (به احتمال زیاد برای
اسلامی تر شدن و رضایت خاطر مسلمانان سالهای قبل و حتی بعد از انقلاب اسلامی کفر ستیز) و با افتخار و غرور یک مسلمان معتقد توضیح داد که این ازدواج یکبار در دفتر ثبت ازدواجی در ایران ثبت شده و یکبار هم در کنسولگری ایران در دولت و سرزمین فخیمه ی بریتانیا و برای بار سوم هم در شهر محل اقامت این رهبر ارکستر. و ناگهان در همین لحظه(بار سوم)آقای دیویس به خاطر عشق و علاقه ی فراوانی که به فرهنگ و زبان فارسی داشته، متوجه میشود که چقدر دوست دارد اسم سهراب را هم به نام های دیگر خود
اضافه کند و مثلاً از این پس ” سهراب کالین رکس دیویس ” نامیده شود. (معلوم هم نیست که این
لحظه ی افتخارآمیز تاریخی را چه کسی ثبت کرده!)
ادامه…
این روزنامهنگار به پایان خود رسیده ی بی بی سی، همچنین از عشق و علاقه ی فراوان این رهبر ارکستر،
به فرهنگ و زبان فارسی و موسیقی ایرانی گفت و حتی از نامگذاری هر پنج فرزندش با نام های ایرانی و
بردن نام یک یک آنها و هم از مرگ همسر ایرانی اش که بیش از یکی دوسال نتوانست بدون او تاب بیاورد.
گویا آقای بهنود (و به قولی با طنز، آیتالله مسعود بهنود) از نزدیک با ایشان حشرو نشر و روابط دوستانه
داشته و از اسرار و مناسبات خانوادگی ایشان چیزهایی میدانسته که دیگران از آن بی اطلاع بوده اند.البته
این اطلاعات دست اول را در هیچ عطاری و بقالی دیگری غیر از بی بی سی فارسی نمیشود به این راحتی پیدا کرد. …
ادامه…
پرداختن به مسائل شخصی و زندگی خصوصی یک هنرمند، با این فرض که صحت هم داشته باشند، بیشتر
مواقع به درد جذب مشتری بیشتر و فروش بیشتر در بازار میخورند و معمولاً کمک چندانی به شناخت از یک هنرمند و پی بردن به توانایی ها و خلاقیت ها و ارزش و اهمیت آثارش نمیکنند.البته این “روزینامه نگار”
بی بی سی و همکاران دیگرش و رسانهها های مشابه فارسیزبان، به نتایج و تاثیرگذاری کارشان در تخدیر و گمراه کردن افکار عمومی بخوبی واقفند.چندی پیش هم از همین روزنامهنگار، مطالب غیر واقعی و بدون دلیل
و سندی در باره ی جاری شدن صیغه ی عقد فروغ فرخزاد با ابراهیم گلستان بوسیله ی یکی از آیتالله های
آن دوران، منتشر شد، که باعث رنجش و اعتراض خواهر فروغ، پوران فرخزاد شد. …
ادامه…
ماجرای مرگ کالین دیویس و انتشار چرندیات بی بی سی-پسند و مسلمان-پسند مسعود بهنود، تقریباً همزمان شده بود با شروع بحث ها و گفتگوها ی ماجراهای هستهای بین ایران و اتحادیه اروپا. و گزارش
بی بی سی به این شکل بسیار مبتذل در باره ی این رهبر ارکستر، قسمتی از تلاش ها و فعالیت های این رسانه ها بود برای آشتی کنان فرهنگی مابین ایرانیان مسلمان تحقیر شده ی تشنه ی افتخار و غرور از یک سو، با اتحادیه اروپا و آمریکای جهانخوار سابق از سوی دیگر. فکر میکنم انتخاب عنوان حشرات موذی
برای این رسانهها و همکارانشان که آرام آرام از درون مثل موریانه مشغول خوردن و نابودی مغزهای آماده ی فریب مردم ایران هستند، نامگذاری مناسبی باشد.