سالگرد خاموشی هنرمند خلاق و پیشرو اردشیر محصص، یاد و نامش گرامی باد.

 تولد: شهریور 1317

  وداع بازندگی: مهر 87

 ardeshir_mohases

 کوتاه در باره محصص از خانه ی فیسبوکی کامران عالیان + نوشتار ی از  کریم امامی با عنوان  «اردشیر تیز دست » نقل از آرشیو مجله ی اینتر نتی سینمای آزاد، (در انتهای مقاله کریم امامی جند کار از محصص منتشر شده است)

 ابتدا مطلب کوتاه کامران را بخوانید:

اردشیر محصص، کاریکاتوریست مطرح ایرانی، متولد ۱۸ شهریورماه

۱۳۱۷ رشت در خانواده ای مرفه. پدرش را در کودکی از دست داد. در لاهیجان، بزرگ شد و در تهران، حقوق خواند. پس از آن اما از اواسط دهه ی چهل به سرعت به کاریکاتوریستی مطرح، تبدیل شد تا آثارش در توفیق، کتاب جمعه، کیهان و بسیاری نشریات دیگر‌، منتشر شوند. پس از آن به چاپ مجموعه طرح هایش به صورت کتاب هم دست زد که اردشیر و صورتک‌هایش(۱۳۵۰)- اردشیر و هوای توفانی(۱۳۵۱)- تشریفات(۱۳۵۱)- شناسنامه(۱۳۵۱)- لحظه‌ها(۱۳۵۱)- وقایع‌اتفاقیه(۱۳۵۲)- طرح‌های‌آزاد(۱۳۵۳)- کافرنامه(۱۳۵۴)- دیباچه(۱۳۵۴) و تبریکات(۱۳۵۴) از جمله ی این کتاب ها هستند. او پس از وقوع انقلاب از ایران رفت و تا پایان زندگی اش در نیویورک، ساکن شد. مدتی برای نیویورک تایمز، طرح می کشید و چندین نمایشگاه نیز برپا کرد. ابتلا به پارکینسون اما رفته رفته توان فعالیت را از او گرفت. پس از آن به جز در ۱۳۸۵ و ۱۳۸۶ نمایشگاهی از آثار او در ایران، برپا نشد و هیچ نشانی از او به ثبت نرسید. محصص ۱۸ مهرماه ۱۳۸۷ در نیویورک درگذشت.

ardeshir_mohases_caricatur2

برخی از منتقدان هنری، کاربرد نام کاریکاتوریست را برای محصص، نادرست می دانند و او را طراح یا نقاش، خطاب می کنند. برخی دیگر اما جایگاه او را «پدر کاریکاتور نوین ایران» دانسته اند. هرچه هست اما آثار به جامانده از او، هنرمند و انسانی ویژه را به مخاطب، معرفی می کنند که سرشار از اندیشه و تفکر بود و همواره در جایی جدا از کاریکاتور، طراحی و هر نام متداول دیگر ایستاد.

«در کشور من‌…در طول‌ تاریخ‌، هنر، آینه ی‌ عقده‌ها، دردها و آرزوهای مردم‌ بوده‌ است‌. شعر به‌ عنوان‌ سنگری درآمده‌ که‌ مردم‌ را از دشمن،‌ حفظ‌ می کند. با مینیاتور ایرانی، دشنام‌ داده‌اند و چنگ‌ زده‌اند و با زبان‌ و معماری و هنرهای دیگر، انتقام‌ گرفته‌اند، حمله‌ کرده‌اند، پناه‌ برده‌اند و به‌ احساس‌ راحتی رسیده‌اند و موجودیت شان‌ را ثابت‌ کرده‌اند. اگر در چنین‌ محیطی، شخصی، هنرش‌ را جدی نگیرد، نه‌ تنها مردمش‌ بلکه‌ خودش‌ را از دست‌ داده‌ است.»(مقدمه ی محصص بر نمایشگاه آثارش در نیویورک ) صفحه فیس بوک کامران

https://www.facebook.com/profile.php?id=100009763081744&fref=ts

  کریم امامی می نویسد:

اردشیر اولین کاریکاتوریست ایران نیست. اما شاید اولین ایرانی کاریکاتوریستی باشد که از وقتی قدم پیش نهاد (در آخرین سالهای 30) کارش را سخت جدی گرفت که اختیار خودش را به دست سردبیر نسپرد. که قلمش را جز به فرمان فکر خود به کار نینداخت و چاپ نشدن کار را بر حک و اصلاح آن به توصیه ی غیر ترجیح داد. تا بالاخره جناب احمد شاملو به سردبیری “کتاب هفته” رسید و طرحهای نوجوانی را که مصرانه به راهی جدا از راه معمول روز می رفت به تعداد زیاد برای چاپ پذیرفت.

ardeshir_mohases_caricatur3

     و حالا پس از یکدندگی و مداومت چند ساله ی اردشیر، تازه داریم قبول می کنیم که کاریکاتوریست بودن ـ اگر واقعا لازم باشد که اردشیر را در تنگنای انسپکلوپد یک “کاریکاتوریست” زندانی کنیم ـ حتما مترادف با خنده آفرینی و دلقکی نیست. داریم قبول می کنیم که اردشیر هنرمندی است که حرف جدی می زند هرچند که این “حرف” قالبی شوخی مانند داشته باشد.. تمام مطلب را در مجله اینترنتی بخوانید :

 با این نشانی

https://cinemaye-azad.com/archive/archive102.html