از کاخ دیکتاتور شیلی تا بارگاه خلیفه ی مسلمین جهان – از جنبش سینمای آزاد در تبعید به میگوئل ارنستو لتین سینماگر شیلییایی

 Miguel_Littin_Khomeini_Graveدو رخداد در تاریخ سینمای جهان جای برجسته ای دارد، اعتراض گروه گودار، تروفو و دیگر سینماگران چپ گرا در «کایه دوسینما»ی سالهای 60 به جشنواره  کن چرا که این جشنواره قصد داشت به بهانه جدایی هنر از سیاست بی اعتنا به سرکوب دانشجویان معترض، جشنواره را برگذار کند ،میدانیم و میدانید که گودار به اعتراض خود را به چلچراغ کاخ جشنواره آویزان کرد، در نهایت داوران استعفا دادند و کن مجبور شد جشنواره را متوقف کند.

رخداد دیگر مربوط به دوران پینوشه است در شیلی که اکثر کارگردانان مترقی دوره آلنده یا متواری شدند و یا سربه نیستشان کردند و یا به زندان افتادند، شکنجه و اعدام شدند، شما آقای میگوئل ارنستو لیتین از سینماگران چپگرایی بودید که در کنار آلنده ایستادید و به کودتای امریکایی  «نه »گفتید سرانجام این شانس را داشتید که از چنگال پینوشه بگریزید و به تبعید بیائید، / من نمیدانم میزان تبعیدیان در دوره پینوشه چقدر بود؟ اما تصور می کنم گریختگان از نظام ج. الف به چندین ملیون میرسند ( اگر دولت پینوشه بیشتر چپ گرایان را نشانه گرفت ج. الف چپ و راست، ملی ، ملی/ مذهبی و… را از زیر تیغ جلاد عبور داد) شما در تبعید  دست از مبارزه علیه دیکتاتوری  پینوشه برنداشتید، شما در اوج قدرت پینوشه  مخفیانه به شیلی سفر کردید تا درون کاخ نفوذ کردید و سند ماندگاری از دولت کودتایی به ثبت رساندید.

گودار و شما خوشبختانه هنوز زنده هستید و شاهد که استبداد، ارتجاع، قتل ،کشتار، زندان وشکنجه، ترور، آدمکشی، نه فقط مهار نشده است بلکه گسترش هم یافته است ، وظایف شما هم به عنوان یک چپگرای معترض تمام شده تلقی نمی شود  ، گودار آن چریک پیر همچنان آگاهانه  ایستاده است (امید این که همچنان ایستاده بماند) ومیداند که اکنون اتحادیه اروپا  و همراهشان امریکا  سیاستشان حفظ نظام های سرکوبگر است. به گمان ما  بادرک این شرایط است   که  گودار  با رد دعوت ژیل ژاکوب، عدم حضور در کن همچنان  پرنسیب ،شخصیت والای خودش را حفظ کرد.

Miguel_Littin_Shariatmadari_Khomeini_Graveآیا دردناک نیست که شما آقای لیتین دعوت وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی را با خوشحالی می پذیرید؟

بله درست گفتیم میزبان واقعی شما واواک است  هر چند به ظاهر جشنواره ا ی با نام مضحک عمار (عمار گویا یکی از نزدیکان محمد پیغمبر مسلمان ها است) میزبان شماست من نمیدانم میزان تبعیدیان در دوره پینوشه چقدر بود؟ اما تصور می کنم میزان گریختگان از نظام ج. الف به چندین ملیون میرسد و رئیس جمهور نظام خود سابقه کار امنیتی طولانی دارد.

  من نمی خواهم و ضرورتی هم ندارد که تاریخ مبارزات سینماگران شیلیایی را برای شما باز گو کنم که خود حضور فعال در صحنه مبارزه داشته اید و نامتان یاد آور مبارزه بی وقفه ی روشنفکران همراه با آلنده علیه  دست نشاندگان امریکاست.

 اما نیاز هست بطور خیلی خلاصه وضعیت و موقعیت خودمان را برای شما تشریح کنم هرچند یک انسان مترقی و یک سینماگر متعهد کشور های امریکای لاتین در دنیای امروز با این همه امکان که برای دستیابی به اطلاعات واقعی فراهم است بعید است که نداند که در کشوری با نام ایران، نظامی سفاک، بی رحم ،خونریز، تروریست، عقب مانده، دزد و جنایتکار با اتکا به نیروی های نظامی با شکنجه و اعدام در پناه حمایت های کشورهای اروپایی و امریکا به بقای خود ادامه میدهد. مبارزه با امریکا در این نظام یک ژست مردم رنگ کن است در بازی ها اتمی اخیر برای هر ذهن پرسشگری مشخص شد که دولت امریکا خود مهم ترین حامی این نظام است.

  جمهوری اسلامی دو بال دارد یک بال خودش را متمایل به خامنه ای نشان میدهد (امامان جمعه، قوه قضائیه، بنیاد شهید، سپاه پاسداران، مجلس شورای اسلامی، و… ) باند دیگر اسم خودش را گذاشته است اصلاح طلب ( رفسنجانی، روحانی، خاتمی و… ) که هر  دو بال در خدمت نظام هستند هر وقت نیاز بدانند برای رنگ کردن مردم جهان یک ماسک امروزی و مردمی به چهره کریه خود می گذارند، (  البته و تاکنون اکثر میهمانان     که سابقه ی فعالیت  با گرایش چپ داشته اند پذیرائی یشان سهم باند دوم خردادی های نظام بود و مطبوعات وابسته به باند خامنه ای معمولا در برابر این گونه پروژه ها از تکنیک سکوت  استفاده می کردند  اما در مورد شما اتفاق به نوعی دیگر رخ میدهد  میزبان شما  مستقیما باند رهبر  هستند  و بدنام ترین سایت ج. اسلامی رجا نیوز از شما ستایش می کند، در عکس دسته جمعی که رجا نیوز منتشر کرده است شما در کنار بهروز افخمی ایستاده اید (سینماگر حرب الهی بدنام که افتخار می کند که برای واواک فیلم می سازند )  اینها به میهمان خود یعنی شما فیلمهای متمایلین به دوم خردادی ها ( پناهی، رخشان بنی اعتماد، مهرجویی ، فرمان آرا ، تهمینه میلانی و…) را نشان نمیدهند بلکه کارهای امثال حاتمی کیا سهم شماست که ستایش فراوان شما را بر می انگیزند. اما همسر شما که  در این سفر همراه هست در عکس دسته جمعی رویت نمی شود راستی  چرا؟ به نظر من اینشان با خواست نظام با هماهنگی سفارت شیلی در تهران  محجبه شده اند تا امکان سفر به جمهوری اسلامی را داشته باشند، پس صلاح نیست تصویر اسلامیزه شده ی ایشان پخش شود اما بخشی از تبلیغات برای نظام  هم بعهده بانو لیتین است چرا که ایشان در مصاحبه با مطبوعات حکومتی  می فرمایند :

Miguel_Littin_price«من وقتی ایران آمدم، آن را متفاوت از آن چیزی دیدم که رسانه های گروهی دنیا مطرح می‌کردند، برخلاف تبلیغات رسانه ها، مردم ایران، مردمانی خوشحال، مهربان و قوی هستند».

شما را ما ستایش میکردیم و جوان تر ها از کارهای شما، ایستادگی شما، الگو برداری می کردند. چرا که متفاوت ارزیابیتان کرده بودیم ،شما با این سفر فقط خودتان را تحقیر نکردید بلکه به هر متفکر آزاد اندیش و مبارز آسیب زدید.

آیا تصور می کنید که میزان انسانهایی که در دوره پینوشه کشته شدند بیشتر از دوران جمهوری اسلامی است؟ ما ارقام دقیق اعدام های دوران پینوشه را نمیدانیم اما خوب میدانیم که جمهوری اسلامی حتا قبل از تولد نامبارکش با آتش زدن سینما رکس در آبادان 700 تماشاگر فیلم را سوزاند و به خاکستر تبدیل کرد و به محض استقرار درپشت بام محل اقامت خمینی چوبه های دار بر پا کرد ،کشت، کشت و کشت تا به امروز که هر روز دارد می کشد.

در سال 67 در یک هفته در تهران 6 هزار مبارز را با محاکمه یک دقیقه ای اعدام کرد و اعدام شدگان را در گور ها ی دستجمعی قرار داد. همزمان در شهر های دیگر ایران هم طناب دار آمده بود تا هر کس کوچکترین مخالفتی با حکومت مذهبی ی مرتجع دارد بسزای اعمالش برسد. این فقط یکی دو نمونه از جنایت های ج. الف است! خلاصه تر کنم اگر هزاران نفر  که در جنگ خمینی/صدام کشته شده اند یا نافص العضو شده اند را هم به جنایت های جنگی جمهوری اسلامی بیفزائیم به راحتی میتوانیم جمهوری اسلامی را جنایتکار ترین نظام معاصر بدانیم و شما با چنین نظامی دست دوستی داده اید!

 اقای لیتین من نمیدانم مشارکت در چهره سازی برای نظامی ناانسان را چگونه معنا خواهید کرد؟ و چه نامی شایسته اقدام شما تواند بود؟ آیا شما خود به خاطر پذیرش این دعوت، ستایش از فیلمهای مکتبی نظامی که هیج تفاوتی با همزادش داعش اسلامی ندارد، سرافکنده و شرمگین تاریخ نیستید ؟

بصیر نصیبی/دوم سپتامبر2016

 

One thought on “از کاخ دیکتاتور شیلی تا بارگاه خلیفه ی مسلمین جهان – از جنبش سینمای آزاد در تبعید به میگوئل ارنستو لتین سینماگر شیلییایی

  1. این به در یوره گی افتادن ها و تمامی پلیدی ها و رذالت هائی که به نام هنرمند و روشنفکر و غیره انجام می گیرد که این از نمونه های سخیف آن است، نشان می دهند که در واقعیت امروز، دو جبهه نبرد بیش نیست، این دو جبهه ، جبهه سرمایه داران امپریالیست، ارتجاعی، دیکتاتور، قاتل و دولت هایشان، مدیا ی رسمی، کلیسا و مسجد و امثالهم و جبهه دیگر یعنی مقابل، جبهه کار و زحمت به زعامت و هژمونی طبقه کارگر است، در دنیای کنونی، جبهه وسط موجود نیست، یا در طرف استثمارگران و قاتلان ایستاده و نقش دلالان محبت و قوادان و کاسه لیسان و توجیه گری اعمال جنایتکارانه آنها را ، به عهده می گیرید و یا در کنار کارگران قرار می گیرید و محنت و زنج و دردبدری را به جان می خرید و برای نابودی سلطه سرمایه فعالیت و نبرد می کنید. کارل مارکس در سال 1848 نوشت که فرق سرمایه داری با نظام های پیشین در این است که در نظام سرمایه داری، جمعیت به دو اردوگاه بزرگ ، اردوگاه سرمایه داران و کارگران بیش از پیش تقسیم می شوند. امروزه می بینیم که این به یک حقیقت محض تبدیل شده است. مثلا ، کسانی را می بینند که هنگامی که از کارگران که در حرف حداقل بودند، می برند، هر چند نام کمونیست و کمونیسم کارگری و… را یدک می کشند، مجبورند که از حملات نیروهای ناتو به کشورهای دیگر و نمونه به لیبی و ویران کردنش به دفاع برخیزند و کسانی مثل لتین ضد پینوشه فاشیست نیز، در کنار و همراه سینماگر فاشیست جمهوری اسلامی سرمایه داری و مجیزگوی رهبر جلاد و رئیس جمهوری امنیتی – اطلاعاتی می شوند. این، عین واقعیت جهان ماست که وسط نشستن را بر نمی تابد! توحش و بربریت سرمایه (توحش متمدن – گرامشی) بر همه جهان سلطه دارد و انقلاب قهری کارگران و کمونیسم، تنها راه چاره است. حتی برای نجات لتین ها از غرق شدن در چرک و خون انسان متعرض!

Comments are closed.