تکنیک سینما به زبان ساده- حرکت دوربین و کاربردهای آن- بهرام فرهادی

همراه با مقدمه کوتاه سینمای آزاد، ما و انقلاب دیجیتالی

امروز دیگر دوربین عکاسی و فیلمبرداری به یک وسیله ی همگانی مبدل شده است، اتوماتیک شدن دستگاه ها، کار دوربین به دستان را آسان تر کرده است. قبل از انقلاب دیجیتالی ساده ترین کار تصویر برداری یعنی بدست آوردن تصویر واضح یا فوکوس هم برای نابلد ها مشکل آفرین بود چه برسد بکار گیری دیگر وسایل تکنیکی.

انقلاب دیجیتال البته حسن فراوان دارد، هر کس خود بدون نیاز به متخصص می تواند تصاویر واضح بدست آورد اما ساده شدن امکانات فنی عاری از عیب هم نیست. کم نیستند کسانی که بدون اینکه خودشان را نیازمند آموزش ببینند تصور می کنند وقتی با پول اندک، یک دوربین دیجیتال خریده اند خود به خود فیلمبردار و کارگران فیلم هم شده اند اگر شما کار این گونه دوربین بدستان را دیده باشید درمی یابید که اصلا نمی شود روی نتیجه ی کارشان تمرکز کرد، دوربین بی هدف و سرگردان به راست و چپ بالا و پائین میچرخد …و

وظیفه ی ما که یک نشریه سینمایی را اداره می کنیم اینست که در این موارد هم در حد توانمان با مشتاقان به خصوص جوانان جستجوگر همراه شویم ،بحث این هفته ما درباره حرکت دوربین است علاقمندان به سینما اگر تاکنون بدون توجه به کاربرد انواع حرکت های دوربین (دوربین روی دست و یا روی سه پایه و یا…) کار سینما می کردند در این بحث به موارد دقیقتری هم پی می برند به خصوص که مثال هایی از کارهای برجستگان سینما، ژان لوگ گودار، میکلوش یانجو، ولز، آنتونیونی، هیچکاک و… نیز به عنوان نمونه انتحاب و توضیح داده شده است.

dicinema

حالا که به این راحتی می شود وسایل را فراهم کرد حتا با وسایل خانگی کار را صدا گذاری و مونتاژ کرد حیف است روش صحیح استفاده از دوربین را فرانگیریم و چرا با صرف هزینه محدود اقدام به ساختن فیلم کوتاه نکنیم؟ در اروپا و آمریکا کلوب هایی هستند که نمایش این نوع کارها را در برنامه هایشان منظور می کنند.

همین طور سینمای آزاد قادر است امکان نمایش فراهم کند و در گسترش و پخش هم یاری برساند تا نتیجه نه فقط برای خود و خانواده و دوستان بلکه برای عموم هم جاذبه داشته باشد.

حرکت دوربین و کاربردهای آن

دوربین در ابتدای پیدایش سینما اغلب ثابت بود و دوربین های فیلمبرداری از ابتدا برای حفظ تراز و تعادل و نیز سنگینی وزن بر روی سه پایه نصب می شدند. دوربین اختراعی توماس ادیسون (کینتوسکوپ) آنقدر سنگین بود که امکان حمل نداشت و در استودیو نصب شده بود، در حالی که دوربین اختراعی برادران لومیر( سینماتوگراف) به خاطر وزن کمتر، قابلیت جابجایی داشت. در واقع اولین حرکت های دوربین انجام شده در تاریخ سینما، حرکت دوربین و سه پایه مستقر بر آن بر روی یک وسیله نقلیه متحرک مانند درشکه، قطار و یا اتومبیل بود.*

دلایل ابداع حرکت دوربین:

فیلمسازان از ابتدا از دو شیوه مهم ( و اغلب ترکیبی از این دو) برای دادن اطلاعات، ایجاد یک احساس و پیشبرد فیلم خود بهره گرفته اند:

1- شیوه مونتاز – در این شیوه اطلاعات از طریق پیوند نماهای مختلف به بیننده منتقل می شود.

مانند کاربرد مونتاژ در دادن اطلاعات، پیش برد داستان فیلم و ایجاد هیجان در فیلم “رزمناو پوتمکین” اثر سرگئی آیزنشتاین.

2- شیوه میزانسن – در این شیوه اطلاعات از طریق ورود عناصر و داده ها (اطلاعات) به داخل قاب فیلم، به بیننده عرضه می شود. یکی از شیوه های رایج این شیوه چیدن عناصر صحنه در قابی با عمق میدان زیاد است. مانند کاری که اورسن ولز در بعضی قسمتهای فیلم “همشهری کین” کرده است. مانند این بخش از فیلم . حرکت دوربین یکی از ابزارهای مهم شیوه میزانسن است.

کاربردهای حرکت دوربین

دوربین می تواند به بازیگر و یا صحنه نزدیک شود و جزئیات بیشتری از آنها را نشان دهد و یا از آن فاصله بگیرد و و رابطه اجزا و صحنه را با هم نشان دهد(کاری که در شیوه مونتاژ با تعویض اندازه نما از نمای نزدیک به نمای دور یا متوسط انجام می شود.) به این طریق می توان کل وقایع یک صحنه و حتی یک فیلم را در یک نمای طولانی بیان کرد.

نمونه درخشان آن حرکت دوربین در فیلم “طناب” اثر آلفرد هیچکاک است. کل این فیلم در یک نمای بسیار بلند 75 دقیقه ای طراحی شده است. نمونه امروزی تر فیلمی که تماماً با حرکت دوربین ضبط شده فیلم ” کشتی نوح روسی” اثر آلکساندر سوکوروف است که در سال 2002 میلادی ساخته شده است. فیلم در کاخ زمستانی سن پترزبورگ ، موزه هرمیتاژ روسیه فیلمبرداری شده و عبارت است از یک نمای بلند 96 دقیقه ای استیدی کم. این این فیلم خارق العاده در 33 اتاق از این موزه که با بیشتر از دو هزار بازیگر و سیاهی لشکر و سه ارکستر موسیقی چیده شده بود، با چندین روز تمرین و دو برداشت ناموفق، سرانجام در تاریخ 23 دسامبر 2001 توسط تیلمان باتلر فیلمبرداری شد.

( با حرکت دادن دوربین می توان کاری کرد به جای این که عناصر صحنه خود وارد قاب شوند و یا از آن خارج گردند، حرکت دوربین آنها را وارد کادر کند و یا از قاب خارج کند

دوربین می تواند بازیگر در حال حرکت را در یک مسیر طولانی دنبال کند. مانند حرکت دوربین در فیلم “توطئه خانوادگی” آلفرد هیچکاک درست پس از گفتگوی زن و مرد داستان (که تا اینجا به عنوان تنها قهرمانهای داستان تلقی می شدند) و ترمز ناگهانی مرد ،جایی که دوربین از یک ارتفاع بالا نمایی از بالا از زنی بلوند و مرموز در حال عبور از خیابان می گیرد و او را با موسیقی تاثیر برانگیز جان ویلیامز تا نگهبانی پلیس دنبال می کند.در اینجاست که فیلم با این حرکت دوربین ما را به بخش مهم و هیجان انگیزتری از داستان پرتاب می کند.

حرکت دوربین می تواند حس غریبی به مخاطب منتقل کند. مانند حرکت ترکیبی عجیب و درخشان دوربین در فصل پلکان فیلم “سرگیجه” ساخته آلفرد هیچکاک که حس به هم ریخته گی پرسپکتیو و نوعی سرگیجه شخصیت اصلی و ترس از ارتفاعش را تداعی می کند.

نمونه دیگر حرکت استیدی کم طولانی و کم ارتفاع دوربین به همراه پسرک در فیلم “تلالو” استنلی کوبریک که نوعی حس ترس و تعلیق را در حرکت در دالانهای خانه تداعی می کند

و یا حرکت طولانی قهرمانهای فیلم ” استاکر” ساخته آندره تارکوفسکی بر روی یک ارابه کوچک روی ریل در سکوت.

با حرکت دوربین می توان از یک نمای خارجی به یک نمای داخلی تغییر وضعیت داد و یا بالعکس. به عنوان مثال می توان به نمای معروف افتتاحیه و اختتامیه فیلم “جویندگان” ساخته جان فورد اشاره کرد که این موضوع با یک حرکت نرم اتفاق افتاده است.

* اولین حرکت دوربین شناخته شده مربوط به فیلمی است از برادران لومیر که حرکت یک قطار از ایستگاه شهر اورشلیم را در سال 1896نشان می دهد.

 

انواع حرکت دوربین

حرکت های متنوع دوربین را می توان به چند روش تقسیم بندی کرد. یکی از این روشها چنین است:

اول – حرکت های وضعی(پن ، تیلت )

(ترکینگ ، کرین ، دوربین روی دست و…) Traveling دوم – حرکت های انتقالی دوربین

سوم: حرکتهای داخل لنز دوربین اول – حرکت های وضعی : یعنی حرکت هایی که حول یک محور ثابت بر روی سه پایه انجام می گیرد.

Pan الف – حرکت پَن

به حرکت مستقر بر سه پایه به موازات سطح زمین و در امتداد افق می گویند.

این شاید از ابتدایی ترین حرکات دوربین باشد که مشابه چرخش سر به دو طرف در هنگام تماشای یک مسابقه پینگ پنگ از نزدیک است.

یکی دیگر از زیر مجموعه های حرکت پن، سوییش پن (زیپ پن و یا ویپ پن نیز می گویند) است که در دهه های پیش رایج بود و از آن برای تعویض سکانسهای فیلم استفاده می شد. سویش پن در واقع یک پن بسیار سریع از یک موضوع ثابت به موضوع ثابت دیگر است. برای دست یافتن به نتیجه بهتر معمولا از لنز تله برای فیلمبرداری این حرکت استفاده می شود.

Tilt ب – حرکت تیلت

به حرکت دوربین مستقر بر سه پایه موازی با سطوح عمودی و در امتداد قائم گویند.

این حرکت مشابه حرکت ساده بالا پایین بردن سر در هنگام نگاه به آسمان و یا زمین است.

گاه برای تعقیب یک سوژه و یا یک مسیر از ترکیب دو حرکت پن و تیلت نیز استقاده می شود.

Traveling حرکت های انتقالی دوربین

در این حرکتها کل مجموعه دوربین و گاه نگه دارنده (سه پایه) و هدایت کننده آن(فیلمبردار ) با هم حرکت می کنند

. این حرکت ها می توانند با حرکت های تیلت و پن هم ترکیب شوند.

حرکتهای انتقالی دوربین درشش جهت چپ – راست ، جلو – عقب و بالا – پایین و یا ترکیبی از آنها انجام می گیرد. معروفترین حرکتهای انتفالی دوربین از این قرارند:

Dolly حرکت دالی  

به نماهایی که بر روی دستگاه دالی ( یک صفحه متحرک) گرفته می شوند، دالی شات می گویند.

دالی ممکن است آزادانه روی چرخ حرکت کند و یا برای اینکه در تکرار هر نما بتوان همه چیز را به دقت کنترل کرد، ممکن است بر روی یک ریل و یا مسیر حرکت کند. این نما ممکن است تعقیب حرکت یک یا چند شخصیت باشد مثلا دو نفر را در حالی که قدم می زنند و گفتگو می کنند، تعقیب کند. اغلب این حرکت برای بردن مخاطبین فیلم به داخل صحنه است تا نحوه چیدمان صحنه و ارتباط آنها با یک دیگر را درک کنند و این که تماشاگر از دیدن یک گفتگوی طولانی در یک مکان ثابت خسته نشود.

Crane حرکت کرین

نمای کرین نمایی است که در آن دوربین سوار بر یک وسیله بالابر مانند جرثقیل یا بالابر الاکلنگی

از زمین بلند می شود و یا بر زمین می نشیند.

نمای کرین برای فاصله گرفتن از سطح زمین و معرفی فضایی که داستان در آن اتفاق می افتد ایده آل است

. این حرکت می تواند در ابتدای یک سکانس و یا در انتهای آن باشد.

نمونه درخشان آن را می توان در فیلم “همشهری کین” اورسن ولز دید. آنجا که دوربین از تابلوی عکس سوزان آلکساندر کین در یک شب بارانی بالا می آید تابلو نئون باشگاه شبانه را که اسم او حک شده را نشان می دهد ، از درون تابلو نئونی عبور می کند و از پنجره های سقفی ساختمان به سرسرای مرکزی نزدیک می شود، جایی که او سر بر میز گذاشته است. یک حرکت چند ثانیه ای دوربین بهترین معرف برای فضا و خود زن است.

اگر دوربین را با سه پایه اش سوار کرین کنیم و آنگاه کرین را روی یک دالی نصب کنیم از ترکیب این دو وسیله و نیز انجام حرکات وضعی تیلت و پن ترکیبات متنوعی از نماهای حرکتی می توان طراحی کرد.

یکی از کاربردهای حرکت کرین دالی استفاده از آن به عنوان بازوی متحرک برای رفتن فرای یک پرتگاه و یا به درون یک غار از یک دهانه کوچک غیر قابل نفوذ است.

pic_5_Projib

Projib پروجیب

انواع کوچکتر و ساده تری از کرین وجود دارد که معمولا فیلمبردار بر آن سوار نمی شود بلکه از راه دور یا بصورت الکتریکی و یا دستی آن را هدایت می کنند که پروجیب نام دارد.

پروجیب معمولا مخصوص دوربینهای سبکتر تلویزیونی است. این بالابرهای الاکلنگی پرتابل برای ضبط گزارش و یا شوهای تلویزیونی در ورزشگاه ها و یا سالنهای کنسرت کاربرد دارد.

Tower Crane کرین بلند

کرین بلند نوعی کرین است که معمولا توسط چند نفر کنترل می شود و ارتفاعی بالاتر از 5 متر را پوش

می دهد.

به عنوان مثال می توان به حرکت کرین در فیلم “بدنام” ساخته آلفرد هیچکاک اشاره کرد. آنجا که دوربین از کنار لوسترهای سرسرای طبقه دوم به آرامی پایین می آید و عاقبت تصویر درشت کلید ربوده شده را در دستان آلیسیا( با بازی اینگرید برگمن) نشان می دهد.

یکی از مشهورترین حرکات کرین تاریخ سینما در فیلم “برباد رفته” ساخته ویکتور فلمینگ است. جایی که اسکارلت به ایستگاه قطار آتلانتا می رود تا دکتر را صدا کند . به محض این که او پا به صحن ایستگاه می گذارد، دوربین آرام آرام بالا می رود و انبوه بی پایان سربازان زخمی و کشته شدگان را نشان می دهد و در پایان پرچم نیروهای متحد را در پیش زمینه قاب می بندد.

Heli Shot حرکت هلی شات

معمولا نماهای حرکتی هوایی فیلمها با هلیکوپتر فیلمبرداری می شود. به این نماها هلی شات می گویند. هلی کوپتر وسیله قابل کنترل تری نسبت به بالن و گلایدر برای حرکتهای هوایی است و دوربین نصب شده بر هلی کوپتر امکان بلند شدن از روی سطح زمین و اوج گرفتن تا دور دستها را دارد.

به عنوان نمونه می توان به نماهای هلی شات در فیلم مستند درخشان “باد صبا” اثر آلبر لاموریس اشاره کرد

 

و یا حرکت های درخشان هلی شات در فیلم “آسمان برلین” اثر ویم وندرس را نمونه آورد.

حرکت دوربین به همراه اتومبیل

حرکت دوربین به وسیله و یا به همراه اتومبیل معمولا به دو وسیله صورت می گیرد:

Car Mount اول – بوسیله جک های چسبنده بدنه با این وسیله دوربین به بدنه جانبی و یا جلو و یا عقب اتومبیل می چسبد طوری که حتی در بعضی نمونه های سینمایی فیلمبردار نیز می تواند بر روی آن سوار شود و از داخل اتومبیل حین حرکت فیلمبرداری کند

دوم- استفاده از یدک کش کفی

در این نمونه اتومبیل و گروه فیلمبرداری بر روی یک یدک کش کم ارتفاع سوار می شوند و می توانند از جاده و یا راکبین اتومبیل حین حرکت یدک کش فیلمبرداری کنند.

Hand Holdحرکت دوربین روی دست

حرکت روی دست از ساده ترین حرکات دوربین است. فیلمبردار دوربین را روی دست یا شانه و یا جلوی سینه و یا شکم نگاه می دارد و در صحنه حرکت می کند و یا می چرخد. این نوع از حرکت دوربین نوعی از شتاب و تنش را سرتاسر فیلم تولید می کند که معمول و خاص فیلمهای مستند است. این حرکت در صورت ادامه ممکن است برای بیننده ای که تصاویر لرزان و نا تراز این نماها را می بیند آزار دهنده و مهوع باشد.

Steady Cam حرکت با استیدی کم

استیدی کم نام تجاری یک شرکت تجهیزات فیلمبرداری است که اختصاصا وسیله های مخصوص حمل دوربین که بر بدن فیلمبردار و کاربرهای ماهر وصل می شود را تولید می کند. این دستگاه به فیلمبردار این امکان را می دهد که در صحنه با دوربین قدم بزند و دوربین حین حرکت ن

لرزد و از تراز خارج نشود.

شرکتهای زیادی این وسیله را تولید می کنند که به همگی آنها استیدی کم اطلاق می شود.

این وسیله معمولا وزن زیادی دارد و نیاز به کاربر ورزیده و آموزش دیده دارد.

استیدی کم معمولا در جایی کاربرد دارد که استفاده از دالی دست و پا گیر و غیر عملی است.

 

Dogme 95*

دگما” به معنای تعصب و عبارت از جنبشی است که در سال 1995 توسط چند تن از فیلمسازان اسکاندیناوی (توماس وینتربرگ، لارس تریه، کریستین لورینگ و سورن یاکوبسن) بنیان نهاده شد. آن‌ها مانیفستی در جهت برداشتن قیود سنتی تولید فیلم و نزدیک کردن هرچه بیشتر فیلم‌هایشان به واقعیت صادر کردند که فیلمبرداری روی دست و در مکان‌های حقیقی و عدم چیدمان صحنه و عدم استفاده از نور مصنوعی از اصول اولیه آن بود.

 

حرکتهای داخل لنز دوربین

انواع دیگر حرکت دوربین حرکت هایی است که با تغییر فاصله کانونی و یا رینگ وضوح تصویر در دوربین حاصل می شود. از این دسته اند:

 

Zoom- حرکت زوم

با استفاده از یک لنز زوم ( لنزی که فاصله کانونی متغیر دارد) می توان تماشاگران فیلم را به صحنه و یا سوژه نزدیک و یا از آن دور ساخت( حرکت زوم به جلو و بالعکس). این حرکت در دهه شصت و هفتاد میلادی در سینما رایج بود ولی از آنجایی که با فیزیولوژی چشم انسان ناسازگار است، بعدها زیاد از آن استفاده نشد.

Dolly Zoom   دالی زوم

یک حرکت ترکیبی است که از ادغام حرکت دالی (به چپ و راست و یا جلو عقب) و زوم( به چلو و عقب) شکل می گیرد. یکی از مشهورترین حرکتهای ترکیبی زوم را در فیلم “سرگیجه” ساخته آلفرد هیچکاک می بینیم. حرکت ترکیبی عجیب و درخشان زوم به عقب و تراک به جلو در فصل پلکان این فیلم باعث تغییر توام پرسپکتیو در یک نمای ثابت شده است و این به نوعی حس به هم ریخته گی پرسپکتیو و سرگیجه شخصیت اصلی و ترس از ارتفاعش را تداعی می کند.

 

Racking Focus – راکینگ فوکوس

رک فوکوس یا تعقیب وضوح به حرکتی در سینما گفته می شود که در هنگام تغییر تنظیم وضوح از یک سوژه به سوژه دیگر( در فواصل مختلف) حاصل می شود. مثلا تصویر دو نفر را در قاب داریم که در ابتدا نفر اول که جلوی قاب است واضح است. سپس دوربین فاصله کانونی اش را تغییر می دهد و بر روی نفر دوم واضح می شود.

برای انجام درست این حرکت باید عمق میدان وضوح را تا حد امکان کم کرد یعنی نور صحنه کم باشد و یکی از سوژه ها به دوربین نزدیک باشد و از لنز تله فوتو استفاده کرد. معمولا در گروه فیلمبرداری این وظیفه دستیاران اول فیلمبردار است که تعیین کنند در هر لحظه چه سوژه ای در وضوح قرار داشته باشد و چه سوژه ای خارج از حوزه وضوح باشد.

(تصویر دو – در این تصویر حرکت رک فوکوس با واضح شدن پس زمینه و نا واضح شدن پیش زمینه صورت می گیرد.)

Pic_1_Rope_set

نمونه های معروف و درخشان از حرکت های دوربین در تاریخ سینما

سکانس افتتاحیه درخشان فیلم “نشانی از شر” ساخته اورسن ولز Touch Of Evil

این نما عبارت است از یک نمای بلند ترکیبی سه دقیقه و نوزده ثانیه ای است که از تصویر بسته دست یک ناشناس که یک بمب ساعتی را برای سه دقیقه بعد تنظیم می کند شروع می شود و سپس با یک سویش پَن به چپ، زن و مردی را در نمایی دور نشان می دهد، سپس دوباره مرد بمب گذار به داخل کادر وارد می شود و زود از آن خارج می شود و دوربین با یک حرکت تراکینگ سایه او را روی دیوار گاراژ دنبال می کند تا گذاشتن بمب توسط او در داخل صندوق عقب اتومبیل را نشان دهد. سپس دوربین با یک حرکت کرین نرم آرام از زمین فاصله می گیرد و نشان می دهد که زن و مردی که چند لحظه قبل دیدیم داخل اتومبیل روباز می شوند و حرکت می کنند و دوربین باز آنها را در ارتفاع پنج متری سطح زمین با یک حرکت تراکینگ (احتمالاً بر روی یک وسیله نقلیه سنگین خودکار) دنبال می کند و وارد خیابان می شود. اتومبیل به طرف دوربین حرکت می کند در حالی که چندین وسیله نقلیه و عابر راه آن را سد می کنند. این جاست که سطح دوربین آرام آرام پایین می آید و دو شخصیت اصلی فیلم را نشان می دهد که از جلوی دوربین عبور می کنند و سپس اتومبیل مذکور را نشان می دهد که آن هم از کنار دوربین می گذرد و از اینجا به بعد دوربین این زن و مرد جدید را دنبال می کند که گاه از میان عابران عبور می کنند و به اتومبیل قبلی می رسند. دوربین این دو موضوع ( زوج جدید و آن زوج قبلی سوار بر اتومبیل) را به صورت متواتر از روبرو و قدری کنار دنبال می کند تا در دقیقه 02:30 در یک ارتفاع کم در کنار یک ایست بازرسی توقف می کند و زوج پیاده را در کنار زوج سواره نشان می دهد که در کنار افسر بازرس ایستاده اند و مدارک ارائه می دهند. کمتر از یک دقیقه بعد زمانی که دوربین زوج سواره را رها کرده و بوسه زوج جوان پیاده را نشان می دهد، بمب با صدای مهیبی می ترکد.

این یک شروع پر انرژی برای یک فیلم است که توسط طراحی حرکت دوربین به انجام رسیده است.

این نمونه خوبی از نحوه دادن اطلاعات از طریق اتفاقات داخل و خارج قاب است که آنتونیونی استادانه آن را اجرا کرده است و نحوه اجرای آن سالها مایه شگفتی علاقه مندان جدی به سینما بوده است. این که چگونه سالها قبل از تکنولوژی دیجیتال و گرافیک کامپیوتری، دوربین آنتونیونی به آرامی به پنجره نزدیک می شود و با همان نرمی از حفاظ های تنگ آن خارج می شود، سپس در هوا به حرکتش ادامه می دهد و برمی گردد و در آخر دوباره قهرمان فیلم را ( در حالی که به قتل رسیده است) از بیرون از اتاقش و از خلال حفاظهای فلزی در یک نمای شش دقیقه و سی ثانیه ای نشان می دهد، همیشه مایه تحسین و اعجاب تماشاگران و کارشناسان سینما بوده است. این یک کار استادانه در نحوه اجرا و در ایده خلاقانه افشای تدریجی اطلاعات توسط طراحی حرکت دوربین و طراحی عناصر داخل و خارج از قاب است .عناصری که گاه به قاب سرک می کشند و یا ما از طریق صدایشان از آنها با خبر می شویم.

4cinema.org