نقد فیلم های روز
12 سال بردگی اثر استیو مک کوئین
Calum Marsh
برگردان فارسی از بهروز ف (ویژه ی وب سایت سینمای آزاد)
بهترین فیلمِ مککوئین تاکنون، توسط سبک منحصربه فردی از ترکیبات نقاشیگونه و برداشتهای طولانیِ ماهرانهاش سازماندهی شده تا مصرانه حقایقی دردناک را خاطرنشان کند. کارگردان، استیو مککوئین، اخیراً در طی گفتگویی عنوان کرده: «ببینید، سبک… نه علاقهای به آن ندارم.» او تاکید داشته که فرم میبایستی پیرو کاربرد باشد. و با این حال، کارنامهاش چیز دیگری میگوید. پیش از «گرسنگی» در سال 2008، که نخستین تجربهاش در فیلمِ بلند بهشمار میآمد، مککوئین مفتخر به داشتنِ شهرتی قابلتوجه به عنوان هنرمندی دیداری بود و از خیلی وقت پیش، دقیقاً بهدلیل تبحر و توانمندی در شیوهاش، مورد تحسین قرار گرفته بود. در واقع، او در سال 1999 بهخاطر کیفیتِ «درامرول» برندهیِ جایزهیِ «تِرنِر» شده بود، ویدئو اینستالِیشِنی (تصاویر چیدمانی) سهکاناله و 22 دقیقهای که با دوربینی مخصوص که خود او اختراع کرده بود، فیلمبرداری شده. قطعهای که صراحتاش در فرم، وجه مشترک دیگر آثارش در هر دو زمینه است
«12 سال بردگی» آخرین و بهترین فیلم مککوئین، مانند دیگر آثارش، دارای فرمالیسمی آشکار است و گرچه خود او شاید با این ارزیابی مخالف باشد، این فیلم جایگاه او را به عنوان یکی از زبردستترین صاحبسبکانِ دیداریِ سینمای بریتانیا تثبیت می کند، وجه تمایزی که با مخالفتهایی هم همراه بوده. هرچند به معنایِ دقیقِ کلمه نمیتوان مککوئین را متظاهر نامید، اما میتوان گفت به لحنی نسبتاًً عامهپسند گرایش دارد، رنگ ولعابهای فاخری که به آثارش میبخشد، شاید فقط از آندسته هنرمندانی انتظار میرود که به خودنماییِ لازم در هنر مدرن عادت کردهاند. سبک او بدون تردید باکیفیت است؛ هر تصویر بادقت سنجیده شده تا تنپوشی چشمنواز و همآهنگ بهنظر برسد.
برخی بر این باورند که مزایای چنین گرایشی جای تردید دارد. آیا همانگونه که بعضی منتقدان مطرح کردهاند، ترکیبات نقاشیگونه و برداشتهای طولانی و ماهرانهای که فیلمهای مککوئین همواره به آن مجهز است، نشاندهندهیِ نیازِ آفرینندهشان به تظاهرِ محض نیست؟
اینگونه انتقادات، به نظر من در حال حاضر منطقی نیست. ایراداتی از این قبیل احتمالاً در سال 2011 و بعد از اکرانِ «شرم» دومین فیلمِ بلند مککوئین وارد میبود – تجربهای مسلماً کماهمیت که بهدلیل پیشِ پا افتاده بودن از پسِ توجیه لحنی که بهطرز فاحشی جدی است برنمیآید. با این وجود 12 سال بردگی شهامت مککوئین در رابطه با فرم را ثابت میکند و از آن مهمتر جدیتِ فوقالعادهاش به عنوان یک قصهپرداز.
فیلم برگرفته از شرححالِ قرن نوزدهمیِ «سولومن نورتاپ» است و آنگونه که از اسماش پیداست، بیش از یک دهه از زندگیِ سیاهپوستی اهل نیویورک را دنبال میکند که سابقاً آزاد بوده و پس از ربوده شدن به عنوان برده به مزرعهای در «لوئیزیانا» فروخته میشود. موضوعِ اثر البته بهدلیل آزاردهنده بودن و غیبتِ ملموساش در فرهنگ رایجِ معاصر، مستلزم اندازهای حساسیت از جانب مخاطب است که خیلیها بهگمان من، بههمین خاطر محتاطانه به آن نزدیک شدهاند، چراکه صراحت و شدتِ موقعیت را مسئول بعضی از لحظات هیجانی میدانند. اما مککوئین بیآنکه بهدنبالِ سوءاستفاده از جدیتِ ذاتی این رمان باشد، دیدگاهی سرسختانه را شفاف میکند. فیلم حسِ جذابیتمورد نظر را به اینخاطر دارد که مککوئین کارِ لازم بهمنظورِ انتقالِ آگاهانه و هوشمندانهیِ اثر را انجام داده است.
این هوشمندی به وضوح در ساختمان روایت نمایان است. داستان ساده است. نورتاپ (چوویتل اِجیاوفور) نجاری تحصیل کرده و ویولونیستی پارهوقت، مصصم شده درحالیکه همسر و دو فرزندش در اطراف شهر مشغول به کار هستند، با دو موزیسینِ مسافر به گردش در ایالتهای جنوبی برود. به تدریج معلوم میشود این دو مقصودشان فروشِ نورتاپ بهعنوان برده است و او پیش از آنکه متوجه شود، خود را کتک خورده و به زنجیر کشیده شده، در راه رفتن به مزرعهای میبیند که صاحباش «فورد» (بندیکت کامبِربَچ) نام دارد.
در میانههای فیلم، نورتاپ توسطِ فورد به بردهداری به اسمِ «اِپس» (مایکل فَسبِندِر) فروخته میشود، با اینحال ریتم یکسان باقی میماند، بیشتر 134 دقیقهیِ فیلم به زندگیِ یکنواختِ نورتاپ بهعنوانِ رعیت اختصاص یافته، جایی که بیرحمیِ زندگی تمامنشدنی به نظر میرسد و افراد حتی از لحظهای آرامش و امنیت محروماند.
این تجربه به اعتبار مککوئین است که با چنین انعطاف ناپذیریِ غیرِمعمولی به تصویر کشیده میشود. خط مشیِ او پافشاری است؛ او قصد نمایشِ واقعیتِ بردگی را دارد، آنهم نه با اشارهای گذرا، بلکه با برپاکردنِ ستادی با هدفِ فرسودن و تاثیرگذاری. عنوان فیلم به ما میگوید 12 سال، مککوئین اما طوری وانمود میکند که انگار نورتاپ برای همیشه برده باقی خواهد ماند.
وقتی مککوئین اذعان میکند هم چنان نسبت به سبک بیاعتناست، فکر میکنم منظورش این باشد که به سبک، بهخودیِ خود علاقهای ندارد. توانایی فنیاش، مهارتاش به عنوان آفریننده، در خدمتِ داستان سروسامان گرفته تا قصه را به گونهای هنرمندانه و نه نامتناسب، به تصویر بکشد. 12 سال بردگی مانند فیلمهای پیش از آن یعنی «گرسنگی» و «شرم»، از بسیاری جهات برازندهیِ تحسینی زیباییشناسانه است.
به عنوان مثال صحنهیِ زجرکُش شدنِ قریبالوقوعِ نورتاپ به دستِ مزرعه داری سادیست به نام «تبیتس» (پال دَنو) را در نظر بگیرید، که مککوئین با برداشتی طولانی و عذابآور، و از نمایی دور فیلم برداری اش میکند. نما بدونِ تردید شگفتانگیز است اما مقصودی مشخص دارد: هدفاش تلقینِ حسِ التهاب، مدت زمان و شدت اش به مخاطب است.
12 سال بهدنبالِ خودنمایی نیست، کیفیتِ بارزش سختگیری است که آن هم لازمهیِ انتقال دردی واقعی است. فرمالیسماش حول حقیقتی احساسی متمرکز شده، حسی که طنینانداز میشود چرا که مککوئین بیمحابا به آن وفادار مانده. داستان متعلق به «سولومن نورتاپ» است. از لحاظِ دیدگاه و سبک اما، فیلم از آنِ استیو مککوئین است.
برگرفته از Sight & Sound
http://www.bfi.org.uk/news-opinion/sight-sound-magazine/reviews-recommendations/film-week-12-years-slave
برگردان فارسی از بهروز ف.
مشخصات فیلم
12Years a Slave
USA/Luxembourg/United Kingdom 2013
Certificate 15 133m 55s
Crew
Director Steve McQueen
Produced by Brad Pitt, Dede Gardner, Jeremy Kleiner,
Bill Pohlad, Steve McQueen, Arnon Milchan, Anthony Katagas,
Screenplay John Ridley
Director of Photography Sean Bobbitt
Editor Joe Walker
Production Designer Adam Stockhausen
Music Hans Zimmer
Production Sound Mixer Kirk Francis
Costume Designer Patricia Norris
Cast
Solomon Northup Chiwetel Ejiofor
Edwin Epps Michael Fassbender
Ford Benedict Cumberbatch
Tibeats Paul Dano
Armsby Garrett Dillahunt
Freeman Paul Giamatti
Brown Scoot McNairy
Patsey Lupita Nyong’o
Eliza Adepero Oduye
Mistress Epps Sarah Paulson
Bass Brad Pitt
Robert Michael Kenneth Williams
Mistress Shaw Alfre Woodard
Clemens Chris Chalk
Hamilton Taran Killam
Radburn Bill Camp
Dolby Digital/Datasat
In Colour
[2.35:1]
آخرین دیدگاهها