برای عنوان این یاداشت عنوان سه فیلم را برگزیده ایم به این دلیل که این سه کار در میان آثار این فیلمساز برجسته شاخص تر است. آلن رنه متولد 1922 تا همین اواحزتا 1912در سنین کهولت هنوز با دوربین وداع نکرده بود دو فیلم جدید ترش علف های وحشیرا را در2009وهنوز هیچی ندیده ای را2012 ساخت. شب ومه آلن رنه اثری است که به عنوان یک سند معتبر از دوران تسلط نازی ها در تاریخ ثبت شده است این فیلم ،جنایت دراردوگاه های مرگ دوران هیتلر را زنده نگه میدارد. وقتی شخصیتی خلاق با دانش وتوانایی ای که دارد دوربین بی پروایش را برای ثبت یک واقعه وحشتناک تاریخی بکار می گیرد.نتیجه ای چنین تاثیر گذار را باید انتظار کشید.
موج نو در فرانسه پا گرفت ،همانگونه که سینمای زیر زمینی در امریکا ، فیلمساران موج نوی فرانسه اکثرا همچون ژان لوگ دار و…گرایش به چپ داشتند. فیلمساران موج نو فرانسه جمعی شان منتقد سینما هم بودند تروفو،گودارو…از منتقدین «کایه دو سینما-»( دفتر های سینما) بودند آن زمان و سالهای 60 که «کایه دو سینما »معتبر ترین ماهنامه سینمایی بود، حرکت های اعتراضی جوانان ودانشجو یان علیه دولت وقت به اوج خود رسیده بود گودار وتروفو وگروه نویسندگان «کایه دو سینما»از دولت خواستند تا به احترام حرکت ها واعتراضات داشجویی فستیوال کن در آن سال برگذار نشود اما مقامات کن با طرح این ادعا که سینما از سیاست جداست میخواستند به این خواست روشنفکران آن دوران بی اعتنا بمانند .گودار در حرکتی بیاد ماندنی در مراسم افتتاح کن وبه هنگام نمایش فیلم خودش را به چلچراغ کاخ کن آویزان کرد وکن مجبور شد فستیوال را متوقف کند. این نمونه را آوردیم تا جو آن دوران ونقش سینماگران برجسته را در مقابله با سرکوب داشجویان بیاد آوریم.
الن رنه هم فیلمسازی بود که از در همان دوران کار خلاقه اش را آغاز وادامه می دهد او بعد از مستند شب ومه با همکاری وهمفکری ی شخصیت برجسته ادبی معاصر مارگوریت دوراس اثری چون هیروشیما عشق من را خلق می کند .
همراه وهمکار ارزشمند ما مهستی شاهرخی در باره هیروشیما چنین می نویسد:
<فیلم «هیروشیما عشق من» با فیلمنامه مارگوریت دوراس و به کارگردانی آلن رنه، یکی از زیباترین فیلمهای علیه جنگ است که در سال 1960 به روی پرده آمد و این فیلم هنوز هم نو است. فیلم با نوشتار ساده و عمیق و زیبا و گوش نواز مارگوریت دوراس و تصاویر شاعرانه و زیبای و پرمعنای آلن رنه در مجموع یکی از زیباترین همکاری های دو هنرمند برای خلق اثری ماندگار را می آفریند.
مارگوریت دوراس، نویسنده ای فرانسوی که در سایگون به دنیا آمده و زن هم هست، به عنوان کسی که در آن سوی جهان به دنیا آمده و به عنوان زن، خود را بسیار به خاور دور نزدیک می دانست و نیز خود را در رنج آنان سهیم می دانست و این از رو نوشتار این فیلمنامه پر از عشق، و بیش از هر چیز از عشق به زندگی لبریز است. فیلمنامه به شیوه رمان نو نوشته شده است.
خلاصه داستان:
زن و مردی که نامشان را نمی دانیم شبی در هیروشیما به هم می رسند و شبی را با هم می گذرانند؛ زن هنرپیشه ای است که دارد در فیلمی درباره صلح، نقش پرستار را بازی می کند و به این دلیل در هیروشیماست. مرد آرشیتکتی ژاپنی است که در آن شهر زندگی می کند. هر دو متأهل اند و هر دو در سفر و دور از همسر. شبی در کنار عشق بازی با دیگری، در این رفت و آمد، در این دور و نزدیک شدن جسم و روح، گذشته تلخ و مرگ بار دیگری را کشف می کنند. در کنار این دو نفر، فیلم ما را به درون قلب شهر و فاجعه هیروشیما می برد و تصاویری تکان دهنده را نشان می دهد…
اثر برجسته دیگرآلن رنه هم با مشارکت رمان نویس برجسته ونوگرا آلن رپ گری یه ساخته می شود آلن رنه با تیز هوشی سراغ آثار ادبی با ارزش زمان خود میرود واین گونه انتخاب های به جا وهوشمندانه در ارزش بخشیدن به کار های خلاقه آلن رنه اثر می گذارد.
121 روشنفکر فرانسوی اطلاعیه حمایت از استقلال الجزیه را امضا ء کردند آلن رپ گری یه یکی از امضاء کنندگان بود .رپ گری تعهد سیاسی روشنفکر را به گونه ای متفاوت از اندیشمند برجسته ی معاصر ژان پل ساتر معنا می کرد. سناریوی این فیلم استثنانی تاریخ سینما خیلی خلاصه این چنین است.
زن و شوهری در یک مهمانی بزرگ در کاخی به مردی برمی خورند که مدعی است آنها را سال گذشته در همین مکان ملاقات کرده است. اما زن هیچ چیزی به خاطر ندارد…
در منایع فارسی بررسی این فیلم میخوانیم:
«در فیلم، واقعاً، چه میگذرد و این آدمها، واقعاً، چهکسانی هستند، اصلاً کارِ آسانی نیست و درستش، شاید، این است که بنویسیم کاریست ناممکن. اصلاً همینکه آدمها نامی ندارند و به الف و ایکس و میم شناخته میشوند، نشانهی همین است که آنچه اهمیت ندارد، هویّتِ مرسوم و معمول است. و این نداشتنِ هویّت، کنارِ آن فراموشیِ عظیمی که بر حافظهی الف نشسته است، به مسألهی اصلی فیلم بدل میشود.»
میدانیم که خلخالی به فرمان خمینی به آرشیو های فیلم و انبار های فیلم استودیو ها حمله برد وآنچه بدست آورد ازکپی فیلم ، حتا نگاتیو های فیلم ها ،چه آنچه مربوط به تاریخ سینما در ایران بود وچه آثاری که از سینمای کشور های دیگر به چنگش افتاده بود در کامیونی ریخت وبه بیابان برد وآتش زد ) جالب است که حالا مقامات سینمایی آنچه که بدست جلادشان نیفتاده را در جلساتی برای خواصشان نمایش میدهند ومثلا تحلیلشان می کنند ودر یکی از نمایش ها ی این چنینی یشان فیلم سال گذشته در مارین باد را نمایش داده اند .نظر یکی از حضار که لابداز فیلم شناسانشان هم هست در باره سال گذشته در.. را بخوانید تا به میزان شعور ودرک سینمایی این حضرات بیشتر آشنا شوید:
«راستش این فیلم باز از اون مواردی بود که تحمل کردنش صرفا بخاطر تعهدی بود که به بحث های نقد فارسی دارم.وگرنه من اینجور فیلم هارو اصلا محاله بتونم بیشتر از پنج دقیقه تحمل کنم. این فیلم اصلا شخصیت پردازی نمی کنه ، حتی شخصیت ها نام هم ندارند! ظاهرا کارگردان خواسته صرفا حس و حال و فضا خلق کنه! اما من نه فضایی دیدم نه حس و حالی.قصه فیلم ظاهرا برای هیچ کس حل نشده که چی به چیه و کی به کیه؟! من چندتا یادداشت که تو فضای مجازی هم خوندم متوجه شدم بقیه هم پایان فیلم گیج می زدند که اصلا چی خیاله؟ چی واقعیت؟» جدا شده از نظر کارشناس سینمایی ج.ا
هر چند آثار سالهای پایان عمر آلن رنه ارزش های سینمایی ش در حد واندازه کارهای پیشینش نبود اما او حتا اگر همان 3 اثر را هم خلق کرده بود به چنان اعتباری دست یافته بود که نام ویادش همیشه در خاطره ها میماند.
* برای اماده شدن این یاداشت از منابع متفاوت بهره گرفتیم.
فیلموگرافی آلن رنه به نقل از ویکی پدییا
گوگن (کوتاه، ۱۹۵۰(
گرنیکا (کوتاه، ۱۹۵۰(
شب و مه (کوتاه، ۱۹۵۵(
تمام خاطرات دنیا (مستند ۱۹۵۶(
هیروشیما عشق من (۱۹۵۹(
سال گذشته در مارین باد (۱۹۶۱(
مورییل (۱۹۶۳(
جنگ تمام شدهاست (۱۹۶۶(
دوستت دارم دوستت دارم (۱۹۶۸(
استاویسکی (۱۹۷۴(
پروویدانس (۱۹۷۷(
عموی آمریکایی من (۱۹۸۰(
زندگی یک رمان است (۱۹۸۳(
عشق تا مرگ (۱۹۸۴(
ملو (۱۹۸۶(
میخواهم به خانه بروم (۱۹۸۹(
دود کردن، دودنکردن (۱۹۹۳(
همان ترانه آشنا (۱۹۹۷)نه روی دهان (۲۰۰۳).قلبها (۲۰۰۶) وعلفهای وحشی (۲۰۰۹)هنوز هیچی ندیدهای (۲۰۱۲(
در باره ی آلن رنه وبلوگ چشمان بیدار مهستی شاهرخی
http://chachmanbidar.blogspot.de/
* آلن روپ گری یه در یکی از دوره های جشنواره جهانی فیلم تهران در نظام پیشین همراه با روبن مولیان،نیکلوس پانچو .. عضو هیات داوری بود .
آخرین دیدگاهها