گر بدین سان زیست باید پست: حسین افصحی – کارگردان و بازیگر تئاتر

hosain_afsahi
حسین افصحی
 
این روزها هیچ به زمین زیر پایتان و یا به درخت های اطرافتان خیره شده اید . رنگین کمان زمینی تورنتو رادیده و یا لمس کرده اید ؟ بوی پائیز ، بوی روزهای ابری و کوتاه و اخرهفته های خسته کننده و طولانی را حس می کنید؟ . در جهان هم انگار پائیز، نه زمستان است . سرها در گریبان است . (1) در اطرافمان هرچه می خواهد بگذرد . مهم نیست . در کشورهای اسلامی هر چه برسر کودکان و دختران وزنان انها می اید ؟ مهم نیست تا زمانی که منافعمان لطمه نبیند . این روزها هرچند که همه خبرهائی که از ایران می اید. سیاه و گریه اور است . نه فقط این روزها بلکه این 35 سال در تمامی روزهایش .اصطلاحی می نویسم این روزها . مگر روزی بوده ویا هست که ماشین های اعدام وکشتار این ها تعطیل شده باشد ؟ مگر زندان و شکنجه در 35 سال تعطیل شده است ؟حداقل در کشور های دیکتاتوری دیگر برای تظاهر به ازادی هم که شده، در روزی که رئس جمهورشان در سازمان ملل نطق پراکنی می کند . اعدام هایشان را توقف می کنند . حتی در چین که بالاترین تعداد اعدام در جهان را دارد . ولی در جمهوری اسلامی خرده برده ای در کار نیست . رئس جمهور در سازمان ملل نطق پراکنی می کند که بکند . دلیل نمی شود که در همان ساعت در زندان رجائی شهر 6 مرد و یک زن اعدام نشوند . ماشین اعدام تعطیلی ندارد . تصویب قوانین ارتجاعی در مجلس هم ، نه تازگی دارد، ونه جای تعجب . درست در زمانی که مردم را تشویق به انتخابات می کردند. و نوید می دادند که با آمدن روحانی ، تحریم ها از بین رفته و وضعیت اسفبار اقتصادی سر و سامان می گیرد . لایحه ای را به مجلس می برند و به تصویب می رسانند . لایحه ای که نمی دانم چند درصد مردم را می تواند در بر بگیرد ؟بله لایحه تصویب ازدواج با پدر خوانده ( فرزندخوانده) . در کشوری که در حال حاضر باخاطر وجود همین حکومت ،اکثریت مردم از برآوردن حداقل زندگی روزمره اشان در مانده اند و از گوشه و کنار ایران می شنویم که پدری فرزندانش را بخاطر فقر کشته است و بعد هم خودرا کشته . این لایحه چه معنی می تواند داشته باشد؟ ایا تمام مسائل مملکت حل شده است و فقط مشکل مردم این است که کودکانی که به میمنت این حکومت بی سرپرست شده اند با پدر خوانده ی شان ازدواج کنند ؟ شرم آورتر انست که نمایندگان به اصطلاح زن مجلس هم سکوت کرده اند که مبادا نامحرم صدایشان را بشنود . از سخنگوی زن وزرات خارجه مجلس خانم مرضیه افخم که اخر مدرنیت دولت جدید می باشد . ویا خانم وزیر دولت پیشین ،از هیچ زن حکومتی وفمنیست اسلامی هم صدائی برنخواست . همانگونه که برای چند همسری و چندین صیغه ای هیچ صدائی ازشان برنخواست . فریاد زنان وانسانان ازاده در ایران و اقصی نقاط جهان بلند شده است . چرا که تصویب این لایحه تجاوزآشکار به کودکان است . مگر می شود کودکی را بخاطر بی سرپرستی و یا بد سرپرستی به دست کسانی سپرد . که قرار است خانواده او باشند . و کودک در کنار انها احساس ارامش داشته باشد . ولی با تصویب این لایحه ، در تمام سال هائی که کودک در حال بزرگ شدن می باشد. مردی که در نقش پدر اوست، با نگاهش در حال تجاوز به او می باشد . و بمانند گرگ در انتظارپروائی اوست .تا حمله را آغاز کند . مگر می شود زنی دختری بی کس را بزرگ کند و همواره به او بمانند شریک جنسی و هووی آینده اش بنگرد ؟ و هرچه او به سن قانونی اسلامی نزدیک تر می شود نفرت این زن که قرار است نقش مادر اورا بازی کند ، به اوبیشتر و بیشتر می شود .این افکارکه ازدواج با دختر خوانده ، از کجا می اید ؟ چگونه رشد می کند تا انجا که به مجلس می رود برای تصویب . من فکر می کنم که همه حکومت های مذهبی در گیر این گونه قوانین هستند . بویژه اسلام و شیعه . مگر محمد زن زیبای فرزندخوانده خود زید   را برهنه ندید و بعد از زید خواست که اورا طلاق دهد . و چون تا آن زمان ازدواج با زن فرزندخوانده حرام بود . سوره ای آورد و سپس با او ازدواج کرد . و چون در حال حاضر دوران سوره نیست . پس باید به تصویب همانهائی برسد که منافعشان در همین قانون است . حال اگر کودک ازاری است . چه اشکالی دارد ؟ مگر در اسلامی که اینها سینه اش را می زنند . کم کودک ازاری شده است ؟ مگر محمد با عایشه 7 ساله ازدواج نکرد ؟ مگر علی دختر هفت ساله خودرا به عقد عمر 57 ساله که خلیفه دوم نیز بود در نیاورد ؟این ها که خودرا مریدان انها می دانند . نمی دانم چرا جمهوری اسلامی را از خیلی جهات بمانند حکومت قاجار می بینم . چون آنها هم شیعه متعصب بودند . چون انها هم کمر به قتل اقلیت های مذهبی بسته بودند . بخصوص بهائی ها را که قتل عام کردند . چون انها هم چوب حراج به ایران زدند بمانند اینها . چون انان هم سعی داشتند که تمدن ایران را از بین ببرند و بمانند اینان کشور را صدها سال به عقب ببرند . برای همین هم وقتی لایحه چندش اور ازدواج با فرزندخوانده را دنبال می کردم ، یاد فتحعلی شاه افتادم که شدیدا زن باره بود و در حرمسرایش روایت تاریخی است که هزار زن داشت . ولی روزی در گوشه چهار باغ دخترکی 4 ساله را می بیند گریه می کند . پرس و جو می کند و می فهمد که این کودک کس و کاری ندارد . پس دلش بر او می سوزد و اورا روانه حرمسرایش می کند . ده سال بعد این کودک که 14 ساله شده بود . می شود عزیزترین زن فتحعلی شاه و لقب تاج الدوله می گیرد . اینان هم که الگوی حکومتی اشان قاجار است . در این زمینه ها هم کم کاری نمی کنند . پس وظیفه تک تک ما خارج نشینان است که با این لایحه ارتجاعی کودک ازاری به مبارزه بلند شویم . و نگذاریم که این لایحه عمومی و علنی شود . باید افشایش کنیم و بگوش جهانیان برسانیم . نهاد ایجاد کنیم و از حقوق کودکان بی سرپرست حمایت کنیم . ولی نه اینکه به دریوزگی رژیم جمهوری اسلامی بیافتیم . متاسفانه بخشی از دوستان فمینیست و غیر فیمینیست بدون اینکه متوجه باشند. ادرس ایمل هائی را می فرستند برای جمع اوری امضا . نمی دانم مطالب نامه ها و این سایت ها را خوانده اند و یا نخوانده برای دیگران می فرستند . در نامه هائی که، از نمایندگان مجلس و شورای نگهبان جمهوری اسلامی ایران می خواهند که لطفا در این لایحه تجدید نظر کنند . سوال اینست که ، ایا اینان نمایندگان واقعی مردم هستند؟ و ایا شما این حکومت و نمایندگانشان را قبول دارید ؟ که این گونه متوقع هستید به امضاها و نامه های شما اهمیتی بدهند ؟ مگر همین نمایندگان نبودند که این لایحه را تصویب کردند . مگر بار ها برای جان انسانان و حتی کودکانی که به 18 سال نرسیده و اعدام شدند . برایشان امضا جمع نکردید . ایا نتیجه ای گرفتید ؟ انها حتی برای جان انسان ها اهمیتی به امضاهای شماها نمی دهند ،چه برسد راجع به لایحه ای که منافعشان در انست . پس چگونه این فکر در ذهن شما خطور می کند ؟ ممکن است پاسخ شما این باشد که این نامه ها از ایران برای حمایت امده است و ما هم باید حمایت کنیم . که اینگونه هم بود . ولی فکر کرده اید که چرا ما هم باید همان کار را بکنیم . که هموطنانمان از روی جبر و خفقان انجام می دهند . چه ربطی بما دارد؟ شما فکر می کنید هنوز می شود با گرگ دیالوگ برقرار کرد ؟ نه ،ما فقط با اعمال قدرت و افشا جهانی در این روزهای بحرانی اشان می توانیم انها را به عقب نشینی وادار کنیم . عمر کثیف 35 ساله جمهوری اسلامی نشان داده است که فقط در مقابل قدرت، رهبران حقیرشان جام زهر می نوشند و به نرمش قهرمانانه تن می دهند . پس بر این باورم که بجای امضا دادن و سر خم کردن در مقابل نمایندگان غیر مردمی مجلس و شورای نگهبان . نهادهای خودمان را ایجاد کنیم . مثلا نهاد حمایت از حقوق کودکان بی سرپرست و بد سرپرست . و برای حمایت از انها از همه مردم جهان امضا جمع اوری کنیم . ودر رابطه با نهاد های بین الملی حمایت از حقوق کودکان همکاری نزدیک داشته باشیم . نامه هایمان را به بخش کودکان سازمان ملل یونسکو بنویسیم . و با تمامی نهادهای بین المللی دفاع از حقوق کودکان در ارتباط باشیم و فشار بسیار برانان وارد کنیم . و هزاران راه دیگر که متخصصین امور کودکان از من بهتر می دانند . در این صورت مطمئن باشید که انها مجبور می شوند جام زهر نرمش قهرمانانه را باهم سر بکشند .
 
Farzand_Khandeh
 
چقدر دلم گرفته است . ارام ارام بر روی برگهای رنگ و وارنگ قدم می زنم . دلم بحال باغچه می سوزد . کسی بفکر باغچه نیست …. ( 2 ) چرا کسی بفکر کودکان نیست ؟ برای چه حاکمان اسلامی هر چه مخواهند ، می کنند ؟ در امارات عربی هرساله برای مسابقات شترسواریشان که شیخان منطقه برگزار می کنند ، ودران ملیون ها دلار شرط بندی میشود . کودکان فقیر قربانی می شوند . بله سوارکاران این شترها باید از کودکان 3تا 7 سال و زیر 45 کیلو باشند . وبرای این کار باندهای قاچاق کودکان 3-5 سال را از پاکستان و بنگلادش می دزدند و یا از خانواده های فقیرشان به حداکثر قیمت یعنی 500 دلار می خرند و در اختیار مربیان این مسابقات قرار می دهند. و انها این کودکان بخت برگشته را در بیغوله هائی نگهداری می کنند . این بچه های 3 تا 5 ساله باید در گرمای 110 درجه فارنهایت از ساعت 3 صبح تا شب تمرین کنند . محل نگهداری شترها را تمیز کرده وکثافتشان را از زمین ها پاک کنند . واگر کم کاری کنند و یا خواب الوده باشند. واجد شلاق وتنبیه وحتی از سقف اویزان شدن می باشند . این کودکان 3-5 ساله باید شبها هم برروی زمین شن بخوابند و غذایشان فقط بیسکویت باشد.چرا که باید وزنشان از 40 تا 45 کیلوبیشترنباشد . تا شتران سبک تر بتوانند زودتر به خط پایان برسند . وحشتناک تر از همه این شکنجه ها ، سکس مربی های وحشی با این کودکان می باشد . انصار برهنی وکیل حقوق بشر پاکستانی می گوید : هرساله چندین کودک بر اثر نوع زندگی و کار و سکس در این بیغوله ها کشته می شوند . واگر خریداری شده باشند ، جنازه هایشان به کشورشان پس فرستاده می شود . و در غیر اینصورت در همانجا به خاک سپرده می شوند .البته این تجارت برده از بنگلادش تازه گی ندارد . یادمان باشد صدام حسین هم گفته بود ، پدرش اورا در بنگلادش به چند بطری مشروب فروخته بود . در سال 2002 بخاطر فشار اندک غرب به امارات ، فقط بر روی کاغذ شرکت شتر سواران زیر 15 سال در مسابقات شتر سواری ممنوع شد . ولی از ان تاریخ تغیری ایجاد نشد . فقط دیگر عکاسی و فیلمبرداری اکیدا ممنوع شده و شدیدا جلوگیری می کنند . خانواده سلطنتی شیوخ امارات خودشان در تجارت برده بچه نقش اساسی دارند . ایا جهان نمی داند ؟ و یا بخاطرمنافع حقیرش سکوت می کند ؟
از پنجره به برگ های زرد شده ، نه زرد نیست نارنجی است ، قرمز کم رنگ و شاید رنگ های دیگر می نگرم . به ادم ها ، به دختران و زنان که بی تفاوت بر روی این برگها قدم می گذارند .بر می گردم و باز به طرف مونیتور کشیده می شوم . در جهان اطرافمان چه می گذرد . در افغانستان در همسایگی ایران شاید باور کننده نباشد که بمانند دوران برده داری در شهرهای شرقی افغانستان در شهرهای مرزی پاکستان در منطق مهمند ، رودات ،ولسوالی شینوار و ننگرهار و …. هفته ای یک چند بار دختران و زنان بفروش می رسند . انهم توسط پدران و یا برادران و شوهرانشان . حراجی هائی گذاشته می شود بصورت علنی و ساعتها این برده فروشی ادامه دارد . زنهائی که بفروش می رسند حق اعتراض و یا اظهار نظر در مورد سرنوشت و اینده خود ندارند . شوهرانشان چون تصمیم گرفته اند که دوباره ازدواج کنند . همسرشان را می فروشند . بعضی ها هم بخاطر فقر زن و دخترانشان را با هم می فروشند . قیمت دختر و یا زن 15 ساله با زن چهل ساله بسیار تفاوت می کند . ولی با زهم قیمت دختر و یا زن از نرخ گوسفند و یا قاطر کمتر است . و در اکثر نقاط فروش دختر و زنان بخاطر فقر بیش از اندازه می باشد . انهم در عصرتکنولوژی و در کشور اسلامی که معتقدند ، با امدن اسلام برده داری از بین رفت و دختر و زن ازاد شدند . حکومت اسلامی امریکائی ، افغانستان هم در این مورد سکوت کرده و فقط مواظب است که خبر از این کشور خارج نشود . زنی اواره در پاکستان تعریف می کند که : از شوهر اول خود سه بچه داشت که شوهرش می میرد و او طبق رسم ان منطقه با برادر شوهرش ازدواج می کند . و پس از چندی شوهر دومش اورا به قیمت 1000 دلار به مردی پاکستانی می فروشد . واین زن چند سالی با این مرد زندگی می کند و چون مرد پیر شده است . دیگر حوصله اورا ندارد و اورا از خانه اش بیرون می کند . و حالا او اواره است . و یا برادری خواهر تازه عروس خود را که به تازگی نوزادی بدنیا اورده است . می فروشد و حتی اجازه خداحافظی با شوهر و بچه اش را به او نمی دهد . فکر می کنید این اتفاقات در کجا روی می دهد ؟ در کشور اسلامی و توسط مسلمانانی که دینشان این حقوق مرد سالاری را بهشان می دهد . بسیار تعجب آور است که چرا جهان سکوت می کند. و انگار نه انگار که در عصر اتم و تکنولوژِی برده داری همچنان پابرجاست . ایا جهان وحشی وقتی که بخاطر اتفاق واهی نیافتاده ، متحدا به این کشور حمله می کرد ، و فقر و عقب ماندگی را بهشان هدیه می داد . فکر این روزها را می کرد ؟ وچرا حالا حقیرانه چشمان خود را بسته است ؟ و چرا ما و مدافعین زنان و فمینیست ها سکوت کرده ایم ؟ بوی پائیز می اید . بوی رنگ های گوناگون … نه اشتباه شده است و بوی زمستان است ، زمستان کهنه و طولانی. سرها در گریبان است . ومن به این می اندیشم که احمد شاملو سروده است :
گر بدین سان زیست باید پست ،
من چه بی شرمم اگر فانوس عمرم را
به رسوائی نیاویزم
بربلندای کاج خشک کوچه بن بست………
 
1 – زمستان – مهدی اخوان ثالث
2 – فروغ فرخزاد