یادداشت کوتاه نوروز92
«گر چه شب تاریک است
دل قوی دار
سحر نزدیک است»
این یک رفتار همگانی است که در آغاز سال جدید، ضمن تبریک و تهنیت سال نو سالی سرشار از خوبی وشادی را آرزو می کنیم، و سقوط نظام سرکوبگر را حتمی بدانیم.
برای سازمان های سیاسی امید خود امکانی است که ادامه مبارزه را معنا می بخشد. طبیعی است اگراینان از من امیدوار تر باشند.
یکی از برنامه سازان تلویزیون های لوس آنجلسی 3 یا 4 سال پیش در برنامه ی نوروزی اش نوید داد که بدلش برات شده که امسال ج. اسلامی سقوط می کند، این آقای برنامه سازنمی اندیشد که سقوط یک نظام وابسته، هر چقدر هم فاسد باشد اینطور نیست که شب بخوابیم وصبح برخیزیم ورژیم سقوط کرده باشد، سر نگونی یک نظام آدم خوار کار دل نیست، کار عقل است ،تصمیمی قاطع، شجاعت وشهامت واز جان گذشتگی باید پشتوانه اش باشد .البته همه این مراحل هم ممکن است طی شود اما نتیجه ی مطلوب حاصل نشود واین جا می رسیم به یک مسئله مهم ،هوشیاری و خرد.
در جنبش 88 جوانان از خود شجاعت بسیار نشان دادند، با پلیس.پاسدار وبسیجی مقابله جانانه ای را به نمایش گذاشتند،به فرامین ارتجاعی ی مذهبی وقعی نگذاشتند رژیم را به عزای روزهای عزاداریش نشاندند ،در این مرحله ترس را هم پشت سرگذاشتند اما ج. اسلامی که تا یک قدمی سقوط ،عقب نشسته بود موفق شد با سرکوب بیرحمانه جنبش مردمی را متوقف کنند. دو عامل این امکان را برای ج. اسلامی فراهم آورد اول اینکه این جنبش همگانی نشده بود،حرکت در چند شهر برای سقوط یک نظامی که شیوه اداره اش امنیتی، پادگانی است و تا دندان مسلح است وجمعی متوهم نیز با عنوان امت همراهش هستند، کفایت نمی کند.
دوم اینکه هنوز مردم ما آنگونه که باید حساب وتکلیفشان را با کلیت نظام روشن نکرده اند. اگر اکثر مردم ما این نظام را در کلیت آن پس زده بودند وقتی امکانی در جریان خیمه شب بازی خرداد 88 فراهم آمد ،قبل از این که سران نظام به خود آیند وچاره ای بیندیشند آن را به زیر کشیده بودند، وقتی اخوندهای مکار در بن بست قرار گرفتند. موسوی وکروبی که خود از سران نظام بودند و تا عمق وحودشان وابسته به سیستم بود وخمینی امامشان، را وارد گود کردند. اگر مردم عمیقا دریافته بودند که بین خواست آنان وشبه اصلاح طلب ها فاصله ای عمیق است، موسوی وکروبی را هم پس میزدند وحرکتشان را تا دفع کامل شر ادامه میدانند. اما وقتی آنها توانستند مردم به خانه هایشان برگردانندو موفق شدند خواست های مردم را در حد رای من کو؟ متوقف کنند معنایش این بود وهست که هنوز هم این نظام قادر است آدمهایی را از درون خودش با ماسک های رنگا رنگ به روی صحنه بفرستد وبه عمر ننگینش ادامه دهد. دریغ از خون های ریخته شده که هدر رفت.
ازنطر فرهنگی وهنری ما قاعدتا باید نسبت به شگرد های این چنینیی آخوند مکار هوشیار باشیم نه فقط به این امر مهم بی توجهیم بلکه خود ناخواسته در رشد ونقوذ فرهنگ ارتجاعی ومذهبی سهم داریم. هیچ فکر نمی کنیم اگر رژیم از صادرات فرهنگی ودر وهله اول سینما وموسیقی سودی نمی برد چرا چنین پروژه ای را پیوسته ادامه وگسترش می دهد؟مدیر امور سینمایی خاتمی با صراحت گفت ما موقعیتی که از طریق فستیوال ها برای تبلیغ نظام کسب کردیم خیلی بیشتر از بهره ای است که با هزینه های بسیار واز بخش فرهنگی سفارت خانه هانصیبمان شده است ( نقل به معنا) ورئیس کانون کارگردانان هم اعلام کرد که وقتی در دیپلماسی با در بسته مواجه می شویم قفل را با کلید سینما باز می کنیم
(باز هم نقل به معنا) اگر زد وبند با جشنواره ها سودی ندارد چرا به گقته صریح سردبیر ماهنامه فیلم ج. اسلامی در فستیوال کن سهمیه دارد؟ وچرا مدیر برلیناله را با هزینه هنگفت ودر دوران پر افتخار!دکتر احمدی نژاد به تهران آوردنذ وچرا کسلیک (مدیر برلیناله) در سفر به جمهوری اسلامی با صراحت گفت یک خرس در موزه تان کم دارید؟ و بعد دیدیم چطور هر چه خرس در باغ وحش برلین بود به اسارت جمهوری اسلامی درآمد! وچرا هزینه هنگفتی را تقبل کردند تا اسکار بگیرند این را که دیگر ضد انقلاب متواری نمی گوید این حرف رئیس امور سینمایی ج. اسلامی است که اعترا ف می کند به دستور احمدی نژادبا لابیگری جمهوری اسلامی را به اسکار رسانده اند و صد ها سئوال بی جواب دیگر را می توانم مطرح کنیم که در یادداشت کوتاه نوروزی جایش نیست.
بله می شود خوشبین بود، می شود امسال را سال سقوط نظام ج.ا نامید، می شود خیلی آرزو های دیگر داشت اما من خوشبین نیستم چون هنوز تکلیف ما با اندیشه هایی که خواستار بازگشت به دوران طلایی امام هستند روشن نیست. می بینید که چقدر، مامور زیر عنوان ملی، مذهبی، اصلاح طلب، به غرب ارسال شده اند واز راه نرسیده با حقوقهای کلان استخدام شده اند، تند وتند جایزه حقوق بشر هم می گیرند تا هرگاه نظام به سقوط نزدیک شد چهره واقعیشان را بنمایانند. آنان که یزای فیلم منتخب باند احمدی نژاد هورا کشیدند این خطر هست گول شگرد های انتصابات دوره ی احمدی نژاد را هم بخورند و بار دیگر بساط خیمه شب بازی رژیم را داغ کنند .
من به رهایی زادگاهم در سال 92 هم امیدی ندارم خیلی خوشبین نیستم که جنبش سال 88 بار دیگر با همان میزان کارایی تکرار شود . اما این آرزو را دارم که نظر وپیش بینی ام نادرست از کار در آید وسال 92 سال سقوط ج. اباشد. ومردم در بند ما روز باشکوه رهایی را با رقص وپایکوبی جشن بگیرند
.
سروده ای از دوست نازنین از دست رفته ام زنده یاد حمید مصدق انگار وصف حال کنونی من است:
«من شکوفایی گل های امیدم را، در رویاها می بینم،
و ندایی که به من می گوید:
«گر چه شب تاریک است
دل قوی دار
سحر نزدیک است»
حمید مصدق
بصیر نصیبی.
20 مارس2013
اول فروردین 92
*فیلم
*ترانه برای نوروز
آخرین دیدگاهها