من نمیخواهم و جایش هم نیست که بی توجهی اکثر گروه های چپ در ارتباط با مبارزه با نظام ج.اسلامی یعنی کم بها دادن به برنامه های فرهنگی وهنری را در مقدمه کوتاه گزارش نمایش این فیلم مطرح کنم، برای مثال یک گروه سیاسی که در راه مبارزه علیه کلیت نظام ج.احرکت می کند امابه فیلمهای صادراتی ج. اسلامی به گونه ی اتحادیه اروپا وبی، بی، سی و…ارج می گذارد یعنی به فیلم هایی بها میدهد که فیلمسازانشان وابسته به باند خاتمی هستند ،در عمل بی آن که خود بخواهد به ج. اسلامی امتیاز می دهد، یا فیلمسازی که در آلمان زندگی میکند وهمین جا هم سینما را آموخته به نام علی صمدی خودش را با سینمای تبعید هم همراه جا زده بوده اما به ج. اسلامی هم سفر کرد البته نحویلش نگرفتند دو باره برگشت با سوء استفاده از جنبش مردم در خرداد 88 با پول دولت های غربی که روی سبز الهی ها سرمایه گذاری کرده بودند بافرصت طلبی فیلمنامه ای را برای حمایت از سبزالهی ها آماده کرد و جلوی دوربین برد با عنوان موج سبز ومدت ها جریان های سیاسی که میخواستند خودشان را مدافع حرکت مردم نشان دهند پروپاکاندا فیلم آقا را با حضور سبز الهی ها نمایش میدادند گاه اکبر خان گنجی! هم سرفرازشان میکرد.
وقتی خبر تشکیل جلسه شورای دانشجویان و جوانان چپ کمیته ی بلژیک برای سینمای آزاد ارسال شد با این شرح :
«روز جمعه هیجدهم ژانویه کمیته ی دفاع از مبارزات مردم ایران – بلژیک و شورای دانشجویان و جوانان چپ – کمیته ی بلژیک، در چارچوب برنامهی ماهانهی خود، نمایش فیلمی را ترتیب داده بودند. این ماه ما با توجه به اهمیت موضوع تجاوز گروهی به دختر جوان هندی و شکلگیری مبارزات گسترده بر علیه ستم و تجاوز به زنان در هند و سایر نقاط جهان، فیلمِ هندی "آب – Water" را برای نمایش و بحث پیرامونِ موضوعِ تجاوز و نقش آن در تحکیم روابط مردسالارانه، انتخاب نمودیم. البته این نمایش فیلم نیز در راستای برنامه¬های ماهانه¬ی کمیته و شورا برگزار شد که به¬واقع تلاشی است تا با در دستور کار قرار دادن موضوعات گرهی، از طریق فعالیت¬های سیاسی ـ هنری و اعتراضی ـ انقلابی به شکل مستمر و دایم، بحث خلاق و ثمربخشی را تقویت و ترویج کنیم. »
دیپا مهتا
این اطلاعیه به شدت جلبم کرد.البته این جوانان برای من ناشناخته نیستند من خود برای سخنرانی میهمانشان بوده ام وشاهد تلاش راستینشان برای رهایی مردم در بند. اینان فیلم آب کار شناخته شده «دیپا مهتا» را برای نمایش برگزیده اند ودر برشور چنین معرفی اش می کنند:
«فیلم آب یکی از سهگانههای مشهورِ «دیپا مهتا» گارگردان هندی – کانادایی است. این زن که با فیلمهای جنجالی «آتش» (۱۹۹۶) و «زمین» (۱۹۹۸) مشهور شده بود برای ساخت فیلم آب با مشکلات زیادی روبهرو شد، از جمله اینکه با مخالفتها، تهدیدات و حملات هندوهای تندرو نتوانست فیلمبرداری و ساخت فیلم را در هند به پایان ببرد و با چهار سال تاخیر فیلم خود را بدون داشتن امنیت جانی در سال ۲۰۰۵در سریلانکلا به پایان برد و سال ۲۰۰۶این فیلم هندی زبان نمایندهی کشور کانادا و نامزد بخش اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان شد و … در هر یک از سهگانهها کارگردان به مسائل گرهی در هند اشاره دارد مثلا موضوع جدایی هند و پاکستان، فقر و اختلاف طبقاتی، مذهب، مسالهی ملی، همجنسگرایی و … اما در تمام آنها ستم بر زنان از چشم کارگردان دور نمیماند و در فیلم آب برجسته میشود و…»
همراهان ما در بروکسل فقط به انتخاب این فیلم برای نمایش بسنده نمی کنند بلکه برای آماده شدنش زحمت می کشند و همت به خرج می دهند ومی نویسند:
«با وجود اینکه برای نمایش فیلم مشکل درک زبان اصلی فیلم وجود داشت، اما به کمک و یاری دوستان و یاران کمیته زیرنویسها به دو زبان فارسی و فرانسه در زمان کوتاهی ترجمه شد و با کیفیت بالایی روی فیلم قرار گرفت و با این همکاری جمعی، دوستان ایرانی و غیر ایرانی حاضر در سالن فیلم را به زبان هندی با زیرنویس فارسی و فرانسه دیدند که با کاستی های اندکی در تکنیک پخش و فضای سالن، مورد قبول و تحسینِ شرکت کنندگان قرار گرفت»
برنامه نمایش فیلم را طوری ترتیب داده بودند که فرصت باشد ،فیلم ومحتوایش را به بحث عمومی یگذارند.
ضمن سنایش از این گونه برنامه های سازنده ،امید داریم که دیگر گروه ها و سازمان ها وجمعیت های سیاسی ویا فرهنگی نیز از این شیوه برنامه ریزی خوب وسازنده پیروی کنند .ما همراه با نمایش کپی کامل فیلم آب، گفتگو های این جلسه را هم بازگو می کنیم.
جان آبراهام و لیزا ری در فیلم آب
برنامه با تشریح حادثهی پیش آمده در هند آغاز شد:
«دختر دانشجوی 23 سالهای که در دهلی نو مورد تجاوز گروهی 6 مرد در اتوبوس قرار گرفته بود، جان خود را از دست داد. روز 16 دسامبر دختر جوانی همراه با دوست پسرش سوار اتوبوسی در یکی از مناطق بالای شهر می شود. در این اتوبوس به آنها با میله آهنی حمله می شود و دختر جوان مورد تجاوز مکرر از جانب 6 مرد قرار میگیرد. پیکر نیمهجانِ این دختر در حالی که اتوبوس در حال حرکت بود به بیرون پرتاب میشود. بدن تکه تکه شدهی وی به بیمارستان حمل میشود و فورا سه عمل جراحی برای زنده نگاه داشتناش انجام میگیرد، ولی از آنجا که برخی از ارگانهای داخلی بدن وی از کار افتاده بود به بیمارستانی در سنگاپور منتقل میشود. در آنجا تیم پزشکی مجبور میشود بهخاطر وارد شدن میلهی آهنی به درون بدن این دختر بخش اعظم رودهایش را ببرد. اما این دختر جوان در بیمارستان دچار سکته قلبی میشود و با این که بنا بر گزارش پزشکان، وی برای زنده ماندن بسیار مبارزه کرد، اما تمام تلاشها بی فایده بود.
تجاوز به"امانت" به زبان اردو یعنی گنج، نامی که مردم به این دختر جوان داده بودند، تنها تجاوزی نیست که در هندوستان اتفاق افتاده است. بنا بر گزارش روزنامه گاردین "هندوستان بدترین مکان در جهان برای زنان است". در دو هفتهی اخیر زمانی که هزاران نفر از مردم در شهرهای مختلف هندوستان به خیابانها ریختهاند که بر علیه تجاوز اعتراض کنند، دهها تجاوز دیگر انجام شده است و …»
در بخش دوم با توجه به تاثیر عمیقی که فیلم داشت، همه دوستان مشتاق شرکت در بحث و شنیدن نظرات یک دیگر بودند. حتی در این بخش به یاری یکی از دوستان آشنا به زبان فارسی و فرانسه خوشبختانه دوستان غیرایرانی هم توانستند در جریان بحثها قرار بگیرند و در آن مشارکت کنند. تاکید بر این بود تا هم در مورد موضوع محوری فیلم و هم موضوع فرودستی زنان و جایگاه تجاوز به موضوع بپردازیم و این بحث به حضار سپرده شد و دوستان هر کدام به فراخور دغدغه، آشنایی و حساسیت خودشان به مسایلی پرداختند که اهمیت داشت.
دوستی به سبک ساخت و موسیقی فیلم اشاره کرد و اینکه به نسبت فیلمهای بالیوودی بسیار خوشساختتر و هدفمندتر است. دوستانی به موضوع تجاوز پرداختند و سوال این بود که ریشه این شکل از خشونت در چیست؟ فرهنگ؟ مذهب؟ یا سیستمی که بر اساس سود سرمایهداری پیش میرود.
مجری اشاره داشت که اینروزها تمایل این است که خشونت در هندوستان را ماحصل فرهنگ عقبمانده و وحشیگری مردم هند معرفی نمایند که تصویری غیرواقعی و گمراهکننده است و چند نمونهی آماری برای نشان دادن پوچی این استدلال کافی است:
– از هر 10 زن در جهان، 6نفر در طول زندگی خشونت فیزیکی و یا جنسی را تجربه می کنند.
– بانک جهانی در یک بررسی در رابطه با 10 عاملی که زنان را در سنین 20 تا 44 تهدید می کند به این نتیجه رسید که تجاوز و خشونت خانگی از سرطان، تصادفات ، جنگ و مالاریا برای این زنان خطرناکتر است.
– در آمریکا در سال 2005،1181 نفر زن بدست شریک زندگی خود به قتل رسیدند. این میانگین سه زن در روز میباشد.
– در آمریکا در سال 200۶، 23960 زن در آمریکا مورد تجاوز و یا آزار جنسی قرار گرفتند.
– در انگلستان و ولز بهطور میانگین، هر هفته دو زن (110 نفر در یک سال) بوسیله شریک زندگی و یا شریک زندگی سابق به قتل می رسند.
– در بریتانیا هر ساله 400هزار زن مورد آزاد جنسی و 80 هزار زن مورد تجاوز قرار می گیرند، این بیشتراز 9تجاوز در ساعت است.
– در فرانسه در سال 2011،122 زن توسط شریک و یا شریک سابق زندگی به قتل رسیدند.
دوست دیگری به تجربهی شخصی و حرفهای خود پرداخت و اینکه در بلژیک هم زنان زیادی مورد تجاوز قرار میگیرند و او بهعنوان پزشک حتی با زنان تنفروشی مواجه شده که به شدت مورد خشونت قرار گرفتهاند مثلا زنی که در اثر تجاوز گروهیِ شش مرد به بیماری ایدز مبتلا شده بوده و همچنین زن تنفروش دیگری که مرد پس به جای پرداخت پول ماده شیمایی به صورت او پاشیده بود و صورتش را سوزانده بود.
دوست دیگری سوال میکرد که آیا واقعا ازدواج دختران ۷یا ۸ساله در دنیا متداول است؟ و پاسخ این بود که در ایران هم این رقم رو به افزایش است. مثلا طبق آمار رسمی، در سال 88، 449 دختر زیر 10 سال در کل کشور ازدواج کردهاند که این رقم در سال ۸۹به 716 مورد افزایش یافته است.
دوست دیگری به نقش پررنگ مذهب در فیلم اشاره داشت و معتقد بود بیش از حد این نقش در فیلم پررنگ شده است و اشارهای به روابط تولیدی نشده است. از لحاظ سیاسی هم راهکار رفرمیستی را پیش میگذارد و پیوستن به گاندی را نقطهی رهایی فیلم تصویر مینماید.
دوست دیگری معتقد است که کارگردان در هر فیلمهای سهگانهاش هیچ جای سوالی برای مخاطب نمیگذارد و در پایانِ فیلم خودش از دیدگاه خودش به سوالات پاسخ میدهد. کارگردان اما دایما تضادها را منعکس میکند و تضاد ساکنین دو طرف رودخانه و تفاوت زندگی، موسیقی و … آنها مورد تاکید است. همچنین کارگردان به نشان دادن معماری و آرشیتکت هم در فیلم علاقه دارد. حتی او نشان میدهد که تنفروشان اجازه ورود به کدام فضاهای باز را دارند مثلا کنار آب یا عبادتگاهها همانطور که در کشوری مثل کانادا هم اجازه دارند وقت آزاد خود را در شاپینگ سنترها (مراکز خرید) بگذرانند و در هیچ مکان اجتماعی دیگری اجازه ورود ندارند و در اصل مصرف کنندگانی هستند که خودشان تبدیل به کالای مصرفی شدهاند.
دوست دیگری معتقد بود که جنبهی طبقاتی شرایط بیوهها در فیلم کمتر نشان داده شده است و اینکه آیا با بیوهها در طبقات بالا هم همین برخورد میشود؟ و آیا این شرایط تا امروز ادامه دارد؟
دوست دیگری نوشتهی پایانی فیلم را ترجمه کرد که اشاره دارد که ۳۴میلیون بیوه در هند هنوز در همین شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ۲۰۰۰سال پیش زندگی میکنند.
بنابراین این فیلم نشان از یکی از تضادهای امروزه جامعه هند هم دارد. از طرف دیگر زنان طبقات مرفه همیشه امتیازاتی برای فرار از این میزان شرایط فرودست داشتهاند و در این فیلم هم اشاره می شود که زنان در مناطقی از هند این شرایط را ندارند.
دوستی هم اشاره کرد که نمونه این شرایط فیلم را ما در ایران داریم و زنان بیوه در شرایط مرفه حتی امتیازاتی دارند که زنان شوهردار ندارند اما زنان طبقات فرودست واقعا هیچ انتخابی ندارند.
دوست دیگری معتقد بود کارگردان خودش هم نگاه جنسیتی و ملی دارد. چون یک زن و یک مرد نقش اصلی در فیلم را زیبا و سفید پوست نشان داده است و بقیه از آن زیبایی و رنگ بیبهرهاند.
دوست دیگری معتقد بود هندوستان ملیتهای متفاوتی دارد و امکان این تنوع در هندوستان هست اما زیبا بودن زن نقش اصلی تاکید بر این دارد که زیبایی و جوانی زن آیتمهایی است که زن کالایی قابل عرضه است.
دوست دیگری تاکید دارد که چرا خشونت بر زنان وجود دارد؟ در ایران هم در مناطقی ازدواجها اجباری داریم مثل فیلم «عروسِ آتش». در بیمارستانهای بلژیک حداقل هفتهای ۱۰زن ترک مراجعه میکنند که از شوهرهایشان کتک خودهاند. هرچند این مربوط به ترکها نیست اما بسیار شایع است.هرچند من با موارد معدودی هم برخورد کردهام که مردها هم کتک خودهاند.
دوست دیگری معتقد بود انواع خشونت زیاد است و تضمین کننده منافع سیستم حاکم بود از جمله بستن پای زنان در چین از کودکی تا کوچک و ظریف بماند که در اصل ناقص میشدند، که هم زنان را باید برای مردان جذاب میکرد و زنان حق نداشتند قدمهای بزرگ در زندگی بردارند. اما زنها جز این که قربانی هستند اما خودشان هم به این ضعف تن میدهند.
دوست دیگری معتقد بود که کارگردان فیلم قادر شده از بالیود بیرون بیاید و چالشهای اجتماعی را بیرون بیاورد. کارگردان سعی میکند خود را با فیلمنامه همراه کند و در بخش اول بسیار ریتم کندی دارد و سعی میکند با تصاویر کلوزآپ هیجان ایجاد کند. ولی نکتهی مثبت فیلم این است که با انتخاب نام آب نماد رودخانهای است که بین دو طبقه در فیلم فاصله ایجاد کرده ولی همه زندگی آنها به آب وابسته است.
دوست دیگری بر سمبلیک بودن نام آب تاکید داشت و تا حدی مذهب را تداعی میکند همانطور که طبقات حاکم با این آب از خودشان حفاظت میکنند، در طرف دیگر مردم از همان آب مینوشیدند و زندگی میگرفتند اما عامل بدبختی آنها همین آب بود. در مورد پایان هم کارگردان راهکار را در قانون مییابد که به وسیلهی گاندی بهوجود میآمد اما پایان فیلم با ایده کارگردان در تضاد است چون هم آب برقرار است یعنی هم مذهب و هم فاصلهی طبقاتی در حالی که اصلاحات گاندی در هند اعمال شده است.
سخنن پایانی این بود که تجاوز یکی از عریانترین اشکال خشونت برای برقراری و حفظ رابطه مردسالارانه و تسلط بر بدن زن است که برای حفظ سیستم نابرابر موجود ضرورت دارد.یکی از راههای به حفظ رابطهی نابرابر بین زن و مرد با اشاره به اینکه: همه زنان قربانی تجاوز و تهدید به تجاوز هستند حتی اگر مورد تجاوز مستقیم قرار نگیرند و برعکس همه مردان از نفس تجاوز سود میبرند حتی اگر مرتکب تجاوز نباشند برای اینکه نظام تجاوز همه زنان را بیمناک و تابع مرد نگه میدارد و در نهایت و بیشتر از همه سیستمی از این رابطه سود میجوید که با تلاش برای همدستی نیمی از جامعه نیمهی دیگر را در تهدید و انقیاد دایمی نگه میدارد تا ساختار حاکمیت سرمایهدارانه خود را حفظ نماید؛ و اینکه چرا موضوع تجاوز و خشونت در دستور کار مبارزاتی ما خصوصا بر علیه حکومت تئوکراتیک جمهوری اسلامی قرار گرفته است.
با توجه به کمبود وقت، برنامه¬های ماه¬های آینده¬ی کمیته و شورا اعلام شد که برنامه¬ی ویژه¬ی "درس¬های انقلاب 57 برای امروز" جمعه ۲۲فوریه و برنامه¬ی ویژه¬ی"روز جهانیِ زن" جمعه ۱۵مارس برگزار خواهد شد.خوشبختانه به دلیلِ تنوع برنامه¬های تاکنونی، دوزبانه بودن و همکاری با رفقای بلژیکی مورد توجه جمیع حضار قرار گرفت، طوری که پس از پایان برنامه و ترکِ سالن نیز بحث داغی در کافه¬ی مجتمع فرهنگی ادامه داشت و اکثر دوستان تا ساعتی دیگر در فضایی صمیمی بحثمایمان را ادامه دادیم.
در پایان ما به وعدهی خود وفا کردیم و با توجه به این که پخش این فیلم مورد توجه و استقبال دوستان قرار گرفت و به درخواست شرکت کنندگان ما این فیلم را با زیرنویس فارسی روی کانال یوتیوب قرار دادیم* تا دوستانی که تمایل به دیدن مجدد فیلم و یا معرفی آن به دیگران دارند، بتوانند از این امکان استفاده نمایند. با سپاس از دوستانی که در بخش ترجمه و تکنیک همکاری کردند.
شورای دانشجویان و جوانان چپ- کمیته¬ی بلژیک
*با همه زحمتی که دوستان ما برای ترجمه فیلم تقبل کرده اند ما در آلمان فیلم را بعد از چند روز که روی یو تیوب بود دیگر نمی توانیم ببینیم، ما تصور می کنیم در آلمان با دخالت اداره مربوط به حقوق مولف وبه دلایلی که اعلام نمی شود جلوی نمایش فیلم را گرفته اند. امید اینکه در کشور های دیگر این چنین مانعی وجود نداشته باشد . لیک فیلم را اینجا میگذاریم.
برای دیدن آنونس فیلم به این لینک مراجعه نمایید
لیزا ری، دیپا مهتا و جان آبراهام
It s a very nice article, very informatve,… but i did not see name of a person who wrote???
دوست وهمراه گرامی . این یک گزارش است که نویسنده ندارد و از طرف شورای دانشجویان برای ما ارسال شده بود. اما اگر منظورتان مقدمه گزارش باشذ آنرا سردبیر (نصیبی) نوشته بود. با سپاس از توجه شما موفق باشید.