عناوین مطالب:
منسون، لینچ در وین
کارهای مدرن آنتونی مک کال در برلین
*در وبلوگ چشمان بیدار( مهستی شاهرخی)
ویتک، از بوخنر تا آلبن برگ
برای آشنایی با موزیک رپ1
* کتاب های بصیر نصیبی در باشکاه ادبیات فیس بوک.
ده سال سینمای آزاد: 1348-1358
با اجازه ی آقای فللینی
مجموعه مقالات سینمایی و غیر سینمایی
راه کن از قندهار می گذرد
مجموعه مقالات سینمایی، جواب ها و یک مصاحبه
………………………………………………………………………………………………………………………………………………….
منسون، لینچ در وین
در دهه نود مریلین مَـنسوُن نمونه ی بارز توانمندی نوعی سرمایه داری (= بورژوازی، آدم بدها) در نهادی کردن سرکشی آوانگارد در بطن فرهنگ عامه بوده است. اما در دهه ی بعد، ناخنک زدن های او به دنیای هنر خبری از آن هوشمندی و موقعیت سنجی را دیگر نشان نمی دهد. همان هنگام در سویه ی دیگر، در فرهنگ والا، سینمای دیوید لینچ مغرورانه پیچیدگی را به سینمای اروپا آموزش می داد. این دو گرایش متضاد در یک نمایشگاه نقاشی، حیطه ای خارج از تخصص هر دو ایشان اینک در وین، شهر فروید، به هم پیوسته است. «تبارشناسی درد» عنوان نمایشگاه مشترکی است که این دو هنرمند اینک در کونست هاله وین به معرض نمایش گذاشته اند.
برایان وارنر (نام واقعی (تر) مریلین منسوُن) در این نمایشگاه آب رنگ هایش را به نمایش گذاشته است که اولین بار در سال ۱۹۹۹ طبع آزمایی با این مدیوم را شروع کرد. در مصاحبه ای با رولینگ استون گفته بود که از موسیقی ای که اینک کمپانی ها از او می خواهند بسازد، خسته شده و می خواهد به حیطه هنر عقب نشینی کند. وقتی اولین نمایشگاه اش را در سال ۲۰۰۲ برپا کرد، هنر در امریکا آثارش با آثار بیمارانی که برای تراپی نقاشی می کنند مقایسه کرد و بختی برای موفقیت به او داده نشد. منسوُن سپس تجربه ی نمایشگاه هایی در پاریس و برلین داشت و اندکی بعد یک گالری در لس آنجلس تاسیس کرد.
اینک در وین ۲۱ اثر نمایشگاه «تبارشناسی درد»، اغلب به موضوعاتی می پردازند که ما مریلین منسوُن نوعی را با آن می شناسیم: ترس، موهای خیس، درد، دندان، خون، اشک های سیاه، زخم و نقص عضو. قلم موی آب رنگ او روی اعضای برجسته ی بدن می غلتد یا به درون سوراخ های بدن انسان نفوذ می کند: یعنی جاهایی که بیش ترین آسیب پذیری را از خود نشان می دهد. با این حال در گوشه هایی از کار تاکیداتی خطی نیز دیده می شود که تنش و عدم قطعیت تصویر را حتی بیش تر می کند. به سختی می توان آثار منسوُن را تجره ای تازه در عرصه ی نقاشی معاصر دانست، اما متفاوت بودن زمینه ی او (یا به عبارتی تندتر، «پرت بودن» بودن وی از هنر معاصر) به ما یادآوری می کند که چگونه اکنون ما فرسنگ ها از ترس های ناییو و اگزیستانسیالیستی بشر فاصله گرفته ایم. یک ویدئوی او با ترنت رزنر همچنان به تمام این نمایشگاه می ارزد.
آثار منسوُن را در «تبارشناسی درد» چهار فیلم کوتاه از دیوید لینچ، یکی از طرف داران پروپاقرص موسیقی اینداستریال راک، همراهی می کنند. لینچ کاملا بومی حیطه نقاشی است و از این حیطه بود که وارد سینما شد و همچنان دست به خلق هنر نیز می زند. او که از سال ۲۰۰۶ به بعد فیلمی نساخته است (چراکه احتمالا می دانسته هضم امپراتوری درون پنج سالی حداقل وقت می خواهد)، در زمینه های مختلف از مراقبه گرفته تا بلاگ نویسی به شدت فعال بوده است. فیلم های به نمایش درآمده در این نمایشگاه همگی به دوران اولیه تجربه آزمایی او در حدود دهه شصت و هفتاد مربوط می شود و واجد تم آشنای بسیاری از آثار بعدی اش است: آسیب پذیری انسان و معناباختگی (ابزوردیسم). الفبا (۱۹۶۸)، مادربزرگ (۱۹۷۰) و قطع عضو شده (۱۹۷۳) از جمله این آثار است که در آن ها او بعضا به تلفیق فیلم و انیمیشن زده است. لینچ جایی گفته است: «اگر مردی را ببینید که چندین بار به سوی دیواری می دود و خود را به آن می کوبد تا اینکه مغزش متلاشی شود، کم کم وادار می شوی به خندیدن، چراکه این صحنه معناباخته و پوچ می شود.» تفسیر آقای منسوُن از این ایده، به طرز شرم آوری خنده دار است. علیرضا صحاف زاده
*کارهای مدرن آنتونی مک کال در برلین
آنتونی مک کال، هنرمند بریتانیایی الاصل و ساکن آمریکا، نمایشگاهی از نورها را در موزه هنرهای معاصر هامبورگر بانهوف برلین، پایتخت آلمان برگزار کرده است.
همه پنجرههای این گالری را با پوششهای مشکی و کف سفید را با فرش سیاه پوشاندهاند. تنها منبع روشنایی، ویدئو پروژکتورهایی است که نور را از میان مهی از بخار رقیق پخش میکند. در تاریکی محض، بازدید کنندگان، به منبع روشنایی جذب میشوند. آنها نور را لمس میکنند، از میان اثر عبور میکنند و در میان مه میایستند.
آنتونی مک کال میگوید: «آهستگی آثار به نوع دیگری شما را درگیر میکند، چون زمان بسیاری به شما میدهد. آنها تغییر میکنند و شما به شیوه تغییر آنها نگاه میکنید، ولی قطعات هرگز جلوتر از شما حرکت نمیکنند. منظورم این است که آنها همیشه آهستهتر از شما حرکت میکنند.»
این آثار را تفسیر سرعت در جهان مدرن، آزادیهای شخصی و سیاستهای معاصر تعریف میکنند. ولی خالق پیشروی آنها نمیخواهد معنیشان را بر ملا کند.
آنتونی مک کال میگوید: «من یک اثر هنری خلق کردهام و اثر هنری را مردم نگاه میکنند. و من متوجه شدم بدون اینکه حرفی زده باشم، بازدید کنندگان توضیحات جالبی دارند.»
کارهای مک کال در سراسر جهان از جمله موزه هنر مدرن در نیویورک، گالری سرپنتاین در لندن و مرکز ژرژ پمپیدو در پاریس به نمایش گذاشته شده است.
اما در موزه هنرهای معاصر هامبورگر بانهوف برلین، برای اولین بار آثار افقی و عمودی با هم به نمایش گذاشته شده است.
نمایشگاه «پنج دقیقه از مجسمه ناب» بیستم آوریل مصادف با اول اردیبهشت گشایش یافت و تا دوازدهم ماه اوت، ۲۲ مرداد ادامه خواهد داشت. آنتونی مک کال، هنرمند بریتانیایی الاصل و ساکن ایالات متحده آمریکا، نمایشگاهی از نورها را در موزه هنرهای معاصر هامبورگر بانهوف برلین، پایتخت آلمان برگزار کرده است.
همه پنجرههای این گالری را با پوششهای مشکی و کف سفید را با فرش سیاه پوشاندهاند. تنها منبع روشنایی، ویدئو پروژکتورهایی است که نور را از میان مهی از بخار رقیق پخش میکند. در تاریکی محض، بازدید کنندگان، مانند حشرات به منبع روشنایی جذب میشوند. آنها نور را لمس میکنند، از میان اثر عبور میکنند و در میان مه میایستند.
آنتونی مک کال میگوید: «آهستگی آثار به نوع دیگری شما را درگیر میکند، چون زمان بسیاری به شما میدهد. آنها تغییر میکنند و شما به شیوه تغییر آنها نگاه میکنید، ولی قطعات هرگز جلوتر از شما حرکت نمیکنند. منظورم این است که آنها همیشه آهستهتر از شما حرکت میکنند.»
این آثار را تفسیر سرعت در جهان مدرن، آزادیهای شخصی و سیاستهای معاصر تعریف میکنند. ولی خالق پیشروی آنها نمیخواهد معنیشان را بر ملا کند.
آنتونی مک کال میگوید: «من یک اثر هنری خلق کردهام و اثر هنری را مردم نگاه میکنند. و من متوجه شدم بدون اینکه حرفی زده باشم، بازدید کنندگان توضیحات جالبی دارند.»
کارهای مک کال در سراسر جهان از جمله موزه هنر مدرن در نیویورک، گالری سرپنتاین در لندن و مرکز ژرژ پمپیدو در پاریس به نمایش گذاشته شده است.
اما در موزه هنرهای معاصر هامبورگر بانهوف برلین، برای اولین بار آثار افقی و عمودی با هم به نمایش گذاشته شده است.
در وبلاگ چشمان بیدار ( مهستی شاهرخی) *
http://chachmanbidar.blogspot.de/
ویتک، از بوخنر تا آلبن برگ
ویتسک اثر گئورگ بوخنر یکی از تأثیرگذارترین آثار هنری دو قرن اخیر بوده است. داستان سربازی که مدام زیر سلطه قدرت و ناتوانایی های خود له می شود و سرانجام بر اثر سوء ظن همسرش ماریا را به قتل می رساند و سپس خود را می کشد، موضوع بسیاری از داستانهای پس از بوخنر در عرصه جهانی قرار گرفت. بوخنر در 24 سالگی با دنیا وداع کرد ولی اثرش جاودانه شد. یک قرن بعد آلبن برگ اپرای در سه بخش بر اساس ماجرای ویتسک بوخنر خلق کرد که اثری ماندنی و از یاد نرفتنی شد. اپرای وتسک اثر آلبن برگ را به صورت کامل بر روی یوتوب ببینید.
http://en.wikipedia.org/wiki/Georg_B%C3%BCchner
*برای آشنایی با موزیک رپ1
*موزیک رپ سابقه و تعریفی دارد. موزیک رپ و رپ خوانی ریشه در موسیقی آفریقایی و موسیقی آمریکای لاتین دارد و در انتهای دهه شصت و به دنبال جنبش بدون خشونت مه 1968در ابتدا در آمریکا به وجود آمد. رپ در ابتدا اعتراضی علیه نژادگرایی بود و در درجه بعد بیانگر زبان جوانان و خواسته های آنان و البته در اینجا منظور فرهنگ جوانان مهاجر و حاشیه نشینان جامعه است. این موزیک در ابتدا با دستان خالی به وجود آمد، یعنی رپرها با دست موزیک خود را خلق می کردند و تم و آکورد می دادند و گاه از سازهای ساده ای برای اشعاری اعتراضی علیه نژادگرایی و فقر و بیکاری و اخراج خارجیان استفاده می کردند. این هنر در دهه هفتاد وسعت پیدا کرد و در دهه هشتاد رونق گرفت و تاکنون ادامه دارد.
در اواخر دهه هشتاد میلادی، دانشکده علوم تربیتی دانشگاه پاریس هشت (این دانشگاه پس از جنبش بدون خشونت مه 1968 به وجود آمد و علتش نیاز شدید جوانان به طرح مسایل و مباحث نوین و ارتباط مستقیم زندگی جاری در جامعه با مباحث آموزشی بود)، دانشکده علوم تربیتی این دانشگاه یک سال را به صورت متمرکز به مطالعه بر روی علائم و نمودهای فرهنگی جنبش صلحجویانه و واکنش های اعتراضی بدون خشونت زولوها (سیاهان آفریقایی ساکن آمریکا که بنیانگذار این شیوه و این موزیک بودند) اختصاص داد.
دهه هشتاد اوج شکل گیری و رونق رپ در فرانسه است. در آن سالها دانشجو بودم و همراه با استادان به دبیرستانها و مراکز هنری فرهنگی نوجوانان و جوانان حومه پاریس می رفتیم و یا از دانش آموزان دعوت می کردیم تا به دانشگاه بیایند و سر کلاس ما شگردهای خود را برای ما توضیح بدهند و نحوه حرف زدن و یا خواندن و یا گرافیک خود را به ما یاد بدهند. زبان برعکس (ور لانگ) رایج بین جوانان، موسیقی رپ و رقص و گرافیتی این جنبش «زولوها» موضوع اصلی کار پژوهشی ما در آن سال بود. روحیه نوجوانان و جوانانی که با آنها تماس داشتیم و کار کردیم به شدت این فیلم «روحیه عاصی» نبود. اگر حوصله داشتید این فیلم را در مورد مسایل جوانان نگاه کنید.
فیلم سینمایی «روحیه عاصی» در یک ساعت و سی و پنج دقیقه
رپ در ویکیپدیای فرانسه
http://fr.wikipedia.org/wiki/Rap
اولین صفحه موزیک رپ تعریف رپ در ویکیپدیای فرانسه جامع و قابل تأمل است ولی در بخش ویکیپدیای فارسی، رپ فارسی را به غلط با «بحر طویل» مقایسه کرده و با وجودی که دختران رپر ایرانی بسیار فعال بوده اند، هیچ اشاره ای به آنها نشده است .ادامه دارد
* کتاب های بصیر نصیبی در باشگاه ادبیات فیس بوک.
از طریق لینک های زیر می توانید کتاب های بصیر نصیبی ،که تمام شده و تجدید چاپ نمی شود را بخوانید و یا دانلود و چاپ کنید.
ده سال سینمای آزاد
1348-1358
http://s2.picofile.com/file/7119352789/10_Sal_Sinemaye_Azad.pdf.html
یا
http://www.mediafire.com/?dkc2g5mpvqji3aa
یا
http://hotfile.com/dl/127247208/148064a/10_Sal_Sinemaye_Azad.pdf.html
یا
https://rapidshare.com/files/2898865519/10_Sal_Sinemaye_Azad.pdf
با اجازه ی آقای فللینی
مجموعه مقالات سینمایی و غیر سینمایی
http://www.mediafire.com/?3bbgov68pjlwz5f
یا
http://s2.picofile.com/file/7119307204/Ba_Ejazeye_Aghaye_Fellini.pdf.html
یا
http://hotfile.com/dl/127243840/30e2881/Ba_Ejazeye_Aghaye_Fellini.pdf.html
یا
https://rapidshare.com/files/4193405598/Ba_Ejazeye_Aghaye_Fellini.pdf
یا
http://www.fileserve.com/file/Ucy8GVm/Ba_Ejazeye_Aghaye_Fellini.pdf
یا
http://www.filesonic.com/file/1708169354/Ba_Ejazeye_Aghaye_Fellini.pdf
راه کن از قندهار می گذرد
مجموعه مقالات سینمایی، جواب ها و یک مصاحبه
http://s2.picofile.com/file/7119677311/Rah_e_Cannes_Az_Ghandehar_migozarad.pdf.html
یا
http://www.mediafire.com/?itoccphbmohsbu2
یا
https://rapidshare.com/files/321167135/Rah-e_Cannes_Az_Ghandehar_migozarad.pdf
یا
http://www.filesonic.com/file/1711383011/Rah-e_Cannes_Az_Ghandehar_migozarad.pdf
یا
http://hotfile.com/dl/127281960/03c34e7/Rah-e_Cannes_Az_Ghandehar_migozarad.pdf.html
یا
http://www.fileserve.com/file/kU6Qndg/Rah-e_Cannes_Az_Ghandehar_migozarad.pdf
آخرین دیدگاهها