دوست دارم فیلمهای مستند را ببینم، اما نسازم! (کلوبر روشا)

یادآوری کوتاه در آغاز + آخرین قسمت مصاحبه با کلوبر روشا، + لینک سه قسمت گذشته مصاحبه + کوتاه در باره رئیس جمهور آن زمان برزیل

یاد آوری  کوتاه در آغاز:

این یک گفتکو ی عادی و متداول نیست، در این گفتگو یک دوره از تاریخ یکی از کشور های پر جمعیت امریکای لاتین از دید یکی از سینماگران مستقل و جستجوگر آن مرور می شود. حیفمان آمد تنها به انتشار بخش هایی از این گفتگو بسنده کنیم. بهمین خاطر بازنویسی این مصاحبه طولانی تر شد.  این بار و در آخرین قسمت مصاحبه لینک قسمت های گذشته را هم منتشر میکنیم.

 سخن کوتاه درباره ی « سینمای نو و»در برزیل

«سینمای نوو» جنبشی در سینمای برزیل بود که در دهه‌های پنجاه و شصت در سینمای برزیل پا گرفت. فیلمسازانی چون گلوبر روشا و نلسون پریرا ،دوس سانتوس این جنبش سینمای را آغاز کردند. شعار اصلی این فیلمسازان این بود: «یک دوربین در دست و یک ایده در ذهن». سینمای نوو، ماهیتی ضداستعماری داشت. در نهایت این جنبش سینمایی تا دهه هفتاد دوام آورد، یعنی زمانی که فیلمسازان این جنبش سرکوب شدند.

سینمای جهان سوم تعبیری بود که فرناندو سولاناس و همفکرانش آن را بکار بردند قصد آنها از سینمای جهان سوم جریان و مولفه ای از فیلمسازی ست که با هدف گرفتن سیر تاریخی سیطره ی استثمار غرب بر کشورهای جهان سوم از جمله امریکای جنوبی و یا حتی اروپای شرقی سعی در استعمار زدایی از فرهنگ وارداتی سینمای تجاری هالیوود دارد .جدا از اینکه آثار خلق شده در این حیطه را برشماریم باید بدانیم که “سینمای جهان سوم” به کدام ویژگی ماهوی پدیده ی سینما واکنش نشان داده است.

حرف هایی برای آشنایی با سینمای نووو برزیل از زبان  گلوبر روشا *هر جا سینماگری یافتید که مایل به نشان دادن واقعیت در فیلم خود و آماده ی مقابله با ریا کاری و سانسور روشنفکری است ، ان جا روحیه سینما/ نوو را خوهید یافت  *هر جا سینماگری آماده مبارزه علیه پورنوگرافی و شیفتگی صرف نسبت به ریزه کاری کارهای فنی وجود ، ان جا باید روحیه زنده سینمای نوو  یافته شود. * هرجا سینماگری با هر اصلیت و سن و سالی مایل است هنر و اثرش را در خدمت نتیجه ها و علت های عظیم عصرش قرار دهد آن جاست که میتوان روحیه زنده سینما نوو را یافت.

آخرین قسمت مصاحبه

 سوئال: در برزیل، همچون اکثر کشورهای آمریکای جنوبی،مشکل کنترل موالید ومسئله «ازدیاد جمعیت» وجود داردآیافیلمی ازآثار «سینما نوو» به بررسی این موضوع اقدام کرده است؟

روشا: نه هنوز،لیکن سینماگر جدیدی به نام « ادوارد واسکول» هست که به گروه ما بستگی دارد و بسیاری از فیلمهای ما را به انضمام« انتونیو داس مورتاس» تدوین کرده است، درنخستین تجربه ی سینمایی خود در نقش یک کارگردان به این موضوع پرداخته است.

سوال: آیا اینک در برزیل فیلمهای دیگری هم هست که به بررسی موضوع کنترل موالید بپردازد؟

روشا: خیر من فقط یک فیلم، فیلمی از بولیوی، ساخته ی« خورخه سان هی نس» دیدم که در جشنواره ی ونیز نمایش داده شد («خون کرکس های شمالی» که جریان عقیم کردن زنان سرخپوست در بلوی، توسط گروه صلح را بازگو میکند). کنترل موالید در برزیل، مسئله ای جدی و خطیر است. گروه صلح امریکا مشغول عقیم کردن زنان به طور دسته جمعی است.

افراد این گروه در سال 1970 بیش ازیکصد هزار زن از خانواده های فقیر را عقیم کردند واین سیاست ها توسط گروه صلح و با موافقت کمابیش دولت انجام میشود.

سئوال: ایا «سینما نوو» تحت هر گونه شرایطی با کنترل موالید مخالف خواهد بود؟

روشا: با این مسئله آشنایی چندانی ندارم، لیکن به هر حال مخالف عقیم کردن زنان هستم چرا که این عمل در حل مسئله اجتماعی روش پست وبی ارزشی است. اما من اطلاع چندانی در باره علم جمعیت نگاری برزیل ندارم و ضرورت ایجاب میکند که در این مورد با اقتصاد دانان برزیلی مشورت شود تا دریافت که مسایل واقعی کدامند؟

 سئوال: آیا فیلمهای سیاسی دیگر کشور های آمریکای لاتین را دیده اید؟

روشا: برخی را دیده ام لیکن نه در برزیل، این فیلمها در برزیل نمایش داده نمیشوند چرا که برزیل  به اروپا وآمریکا پیوند نزدیک تری دارد تا آمریکای لاتین. ما پرتقالی صحبت میکنیم و فرهنگی متفاوت از فرهنگ ارژانتینی و مکزیکی داریم. ما رابطه چندانی با آنها نداریم و همین مسئله ای جدی است. فیلمهای امریکای لاتین را در اروپا دیده ام برای نمونه فکر میکنم «فرناندو سولاناز»یکی از مهم ترین سینماگران امروز است.

سئوال: فیلم او کم وبیش فیلمی مستند است، مگر نه؟

 روشا- بله فیلمی مستند است در باره موقعیت و شرایط سیاسی آرژانتین.

سئوال: آیا ساختن فیلم مستند، نظر شما را به عنوان روشی در فیلمسازی جلب میکند؟ البته از نظر شخص شما.

روشا: دوست دارم فیلم های مستند را ببینم ، اما نسازم چراکه فکر نمیکنم استعداد مستند سازی داشته باشم.

سئوال :آیا فکر می کنید مشکل است؟

روشا: یک بار امتحان کردم و دلخواه از آب در نیامد. من به اپرا و تئاتر بیش از فیلمهای مستند علاقه دارم. فیلم مستند انضباطی متفاوت میخواهد- سخت گیری و عینیت میخواهد که من فاقدش هستم.

سئوال: لیکن LA HORA  DE LOS  HORNOS اثری مستند است که در باره یک واقعیت صحبت میکند. لیکن به هیچ وجه عینی نیست.

روشا: بله، اما شیوه ی مستند توجه ام را جلب نمیکند.

سئوال: آیا نشریات و مجلاتی در برزیل یافت می شود که انحصارا به « سینما نوو» اختصاص داشته باشد؟

روشا: خیر ما هرگز مجله ی سینمایی منتشر نکرده ایم، چرا که نمی خواستیم در برزیل، تئوری از عمل جلوتر باشد. امسال(1973) نخستین نشریه  مان را منتشر میکنیم، چرا که مبارزه تبلیغاتی شدیدی علیه ما در جریان است حالا زمان خوب و مناسبی برای انتشار این نشریه است.

سئوال: آیا این روش همه کشور های آمریکای لاتین است که با عمل آغاز کنند وسپس به تئوری  بپردازند؟

روشا: بله قبل از این که به ساختن فیلم آغاز کنیم، مجلات سینمایی فراوانی در برزیل موجود بود اما فیلمی نبود. از این رو تصمیم به تغیر آن گرفتیم آنها مجله های شبیهه «پوزتیف» و یا «کایه دوسینما »منتشر میکنند لیکن شخص نباید از آنها تقلید کند. ما علیه طرز تفکر انتقادی سنتی، تلاش فراوان کرده ایم.

سئوال: به این  ترتیب شما هنوز ایدئولوژی خاصی برای جنبش « سینما نوو» طرح ریزی نکرده اید ؟

 روشا: خیر مقاله های فراوانی نوشته ایم ومصاحبه های فراوانی کرده ایم، ولی مخالف هرنوع « نظام آرایی فکری» هستیم همچنان که با فاشیسم و فرمالیسم مخالفیم. در 1961، کتابی در باره سینمای برزیل به اسم« تجدید نظری انتقادی در سینمای برزیل» نوشتم که برشکل گیری «سینما نوو»تاثیر گذاشت. سال بعد دومین بخش این کتاب را که تجزیه وتحلیلی خواهد بود از کوشش های خودمان خواهم نوشت. اینک کتاب های دیگری هم در دست نگارش وچاپ است.  

سئوال: بطور کلی، شما کدام نشریات سینمایی را مهمترین نشریه به حساب می آورید؟

روشا: من، مجلات امریکایی را نمیخوانم چرا که انگلیسی نمیدانم لیک « کایه دوسینما» و«پوزتیف» را  که نقطه مقابل یکدیگر هستند میخوانم. تجزیه و تحلیل هایی که «کایه دوسینما »از زیبایی شناسی فیلم و بررسی هایی در باره زبان فیلم های روز به عمل می آورد، گرچه خیلی پیچیده و غامض است با این همه فکر میکنم برای تکامل دانش زیبایی شناسی سینماگر و به همان اندازه منتقد بسیار با اهمیت است. ومن همچنین از جنبه های سیاسی و اجتماعی «پوزتیف» خیلی خوشم می آید.

سئوال: آیا مجله های مسئولی برای آفرینش اندیشه های سینمایی ی «سینمای نوو »وجود دارد؟

روشا: هیچ نشریه ای در این زمینه وجود ندارد.

سئواال: (کایه…؟)

روشا: خیر. مدت های مدیدی مخالف « کایه دوسینما» بودم چرا که فکر میکردم این مجله در آغاز کارش دست راستی بود. اینک« کایه دوسینما »را در شکل کنونی اش می پسندم، یعنی منتقدان جوانترش را که در آن به نویسندگی پرداخته اند. لیکن ما بیشتر از طریق کتاب هایی در باره فیلم آموزش دیده ایم نه از طریق مجله ها.

سئوال: کدام کتاب ها؟

روشا: چیزی که بیشتر در سینه کلوب های برزیل مطالعه کردم، کتاب های ایزنشتین بود، ایزنشتین،پیشرفته ترین تئوری فیلم را که اینک به خاطر بعضی موقعیت های سیاسی زمان، کاملا فراموش شده است به رشته تحریر در آورد. و چیزی که تاثیر بیشتری برما داشت, موج نو نبود بلکه نخستین فیلم های نئورئالیست ایتالیایی بود، فیلمهایی مثل «پائیزا »یا «زمین میلرزد.»  

سئوال: به این ترتیب، بیشتر از طریق فیلمها بود که اندیشه ی «سینما نوو»ی برزیل شکل گرفت؟

روشا: بله میشود گفت سه نوع فیلم در پیشرفت «سینمای نوو »نقش اساسی داشت: نخستین فیلم های «روسلینی »و«ویسکونتی»/ بیشتر «زمین میلرزد،» «رم شهر بی دفاع» و«پائیزا،» فیلمهای مکزیکی بونوئل، مثل «فراموش شدگان» و «نازارین » فیلمهای قدیمی روسی از داوژانکو و ایزنشتین. این فیلم ها علاقه ما را انقدر جلب کردند که تئوری آنها را مطالعه و بررسی کردیم. لیکن علیه موج نو هم خیلی مبارزه کردیم چرا که از  فیلم هایشان، خوشمان نمی آمد، لیکن اینک از گودار خوشمان می آید اما قبلا اینطور نبود چرا که او را فرمالیست، و خیلی بورژوا تلقی میکردیم.

سئوال، بنابراین وقتی میگوئید حالا زمان برای انتشار مجله «سینما نوو »فرا رسیده است مقصودتان این است که شاید اینک موقعیت بهتری برای بیان اندیشه هایتان باشد؟

روشا: بله زیرا اینک چند سال تجربه اندوزی و کار عملی را پشت سر گذاشته ایم میتوانیم از تجربه های عملی صحبت کنیم و همچنین میتوانیم بر اساس تئوریک، به سادگی بیشتر از سطح ژورنالیستی، بحث کنیم. امروزه مسایلی وجود دارد که برای سینما، اساسی میدانم- جستجوی نقش ویژه و واقعی سینما، بحث در باره اصول زبان سینمایی. فکر میکنم شخص می بایستی به شیوه ای خیلی خشن و شدید، با آگاهی کامل سنتی از زبان سینمایی به این بحث و همچنین در باره ی امکانات واقعی بپردازد.

در ده دوازده سال گذشته، چیز های خیلی مهمی وجود داشته که شخص میتوانست بگوید تاریخ سینمای آینده بوده است. موج نو، فیلمهای زیرزمینی امریکایی، سینمای سیاسی جهان سوم و غیره لینکن تمامی اینها، تعریفی از سینما نیست، بلکه بیشتر چیزی است که به سینمای آینده رهنمون میشود من فکر میکنم که امروزه، همه چیز به ناچار باید مورد پرسش قرار گیرد تا به این ترتیب ما بتوانیم امکانات واقعی سینما را کشف کنیم.

 پایان مصاحبه

* کوتاه در باره رئیس جمهور آن  وقت برزیل

*ژتولیو دورنلیس وارگاس در ۱۸۸۲ در برزیل متولد شد.

 وی با ساقط کردن دولت در ۱۹۳۰ به ریاست جمهوری رسید. در این زمان شرکت بزرگ نفتی پتروبراس را بنیان نهاد. با پایان جنگ جهانی دوم وارگاس استعفا کرد و دیکتاتوری۱۵ ساله اش را به پایان برد.

پس از پایان دورهٔ وارگاس وزیر جنگ او یوریکو گاسپار دوترا به ریاست جمهوری رسید. در سال ۱۹۵۱ وارگاس برای بار دوم بر مسند قدرت تکیه کرد. در این حال ارتش با سیاست وارگاس مخالفت کرد و ژنرال‌ها خواستار برکناری وی شدند.

ژتولیو وارگاس که خود را تنها می‌دید در ۱۹۵۴ در سن ۷۲ سالگی خودکشی کرد

لینک 3 قسمت گذشته مصاحبه

قسمت سوم

https://cinemaye-azad.com/1395/08/01/3059

قسمت دوم

https://cinemaye-azad.com/1395/06/21/3008

/

قسمت اول

https://cinemaye-azad.com/1395/04/08/2910

/