برجستگان سینمای راستین ایران: دکتر هوشنگ کاووسی

هفته گذشته در باره کامران شیر دل با شما صحبت کردیم این بار هوشنگ کاووسی منتقد برجسته سینما موضوع بحث ماست. هوشنگ پسر عمه من بودالبته به غلط عده ای را تصور اینست که وی دایی من بود که بهر حال وابستگی فامیلی چون همیشه در اظهار نظر من تاثیر نخواهد داشت. هوشنگ ما برای تحصیل در رشته حقوق به فرانسه رفت اما عشق به سینما مسیر زندگی اش عوض کرد دانشکده حقوق را رها کرد تحصیل سینما را اغاز وادامه دارد.
برای من آسان نیست در شرایطی که حوصله اش را هم ندارم با تامل و موشکافی کارنامه ی ۶۰ ساله سینمایی دکتر هوشنگ کاووسی را بشکافم ( ویژه نامه او در وب سایت سینمای ازاد برای مشتاقان در دسترس است) و از جهتی دیگر من و برادر بزرگترم نصیب نصیبی، که مدام با او بودیم بیش از هر کس به زیر و بم کارها و برنامه های هوشنگ آشنا هستیم خوب وظیفه داریم که این مسایل را با مردم به خصوص نسل جوان در ایران مطرح کنیم. نصیب که مرا تنها گذاشت ورفت .از اینها گذشته هوشنگ کاووسی فقط پسرعمه ی من نبود او استاد وراهنمای من بود اگر عشق به سینما که مسیر زندگی من را مشخص کرد در من ایجاد وتقویت شد، بیش از هر کس هوشنگ در شکل گیری این انگیره در من اثر داشت.
هوشنگ در ایدک فرانسه رشته کارگردانی را به اتمام رساند و از سوربن دکترا گرفت ( سینما وکمیک تز دکترایش بود)
دو فیلم سینمایی او نه از نظر ارزش های سینمایی شاخص بود ونه در نمایش عمومی موفق .انچه از نام وکار او در سینما ارزش ویژه دارد مقابله قاطع ومداوم او با سینمای متداول ان روز یا همان فیلم فارسی است.
هوشنگ ازنخستین تحصیل کرده های سینما بود که بعد از اتمام تحصیل خیلی زود به ایران بازگشت. با این عشق و امید که حضورش بتواند درتحول سینما در ایران موثر باشد. اما وضعیت در آن دوران اسف انگیزتر از آن حد بود که کاوسی دست تنها بتواند در آن شرایط و زمانی کوتاه چیزی را عوض کند. فیلمفارسی سازان جز انباشتن کیسه هایشان به چیزی فکر نمی کردند.
اتقافا برخلاف تصور عده ای در ابتدا کاوسی موضعی ای سختگیرانه نداشت او مقالاتی دارد که از سازندگان میخواهد به مردم وشعور مردم احترام بگذارند حتا اگر سینما کالا هم باشد چرا کالای بنجل به مردم عرضه می کنند؟ او میخواست در همان استودیو های موجود کار کنند اما فیلم فارسی سازان به او به عنوان یک نحصیل کرده سینما و فرنگ رفته که میتوانند از اندوخته ها و آموخته هایش بهره ببرند نگاه نمی کردند بلکه اورا رقیبی حطرناک تصور میکردند حتا هوشنگ میخواست بلکه راهی بیابد تا در همین شرایط با همین استودیو های موجود بتواند کار کند اما مواجه شد با سدهایی که نمی شد آنها راشکست خودش هم بعدها گفت:
نه من زبان فیلمفارسی سازان را میدانستم و نه آنها حرف مرا می فهمیدند
*کاووسی و فیلم سازی
کاووسی سالهای اول برگشت ساخت یک فیلم را شروع کرد به اسم «ماجرای زندگی»که ناتمام ماند اسم او را از فیلم حذف و تهیه کننده اتمام کار را سپرد به نصرت الله محتشم که کارش تئاتر بود.
هوشنگ ساخت فیلم دیگر ی با عنوان «وقتی که آفتاب غروب میکند» را آغاز کرد،کار آن فیلم هم به انجامی نرسید .
دو فیلم او به اکران آمد یکی با نام «۱۷ روز به اعدام» که استودیو عصر طلایی سرمایه گذارش بود. تمی پلیسی داشت و در آن بازیگران مطرح آن دوران (ملک مطیعی، مهدوی و…) شرکت داشتند اما فروش فیلم مناسب نبود هر چند در طول زمان هزینه اش را در آورد .
«خانه ی کنار دریا» فیلم دیگرکاووسی بود که مدت فیلمبرداریش خیلی طول کشید، تهیه کننده آن خودش و برادرش منوچهر کاووسی بودند. این فیلم هم با فروش اندک در اکران مواجه شد. کاووسی که سالها به فیلمفارسی تاخته بود دشمنان جدی برای خود ساخته بود که حتا اگر فیلم ها یش ارزش های سینمایی بالایی داشت . این جماعت سینما بنویس که یک سراشان به استودیو های فیلمفارسی سازی وصل بود فرم به فرم فیلم را زیر ذره بین می گذاشتند به هنگام نمایش « ۱۷ روز به اعدام» همین کار را هم کردند.
کارهای کاووسی و خدماتش به پیشبرد زبان سینما در حدی گسترده و پرثمر بود که اگر مثل بسیاری از منتقدین و سینماشناسان دنیا دست به دوربین هم نمی زد هیچ کمبودی در کارنامه ی درخشانش تبت نمی شد
بعد از خاموشی کاووسی یاداشت های بسیاری در باره زندگی او نوشته اند که در همه این ها اشاره شده است به اصطلاح «فیلمفارسی» که آفریننده اش هوشگ است. هنوز و بعد از سالها که نظام جمهوری اسلامی روی کار است هر گاه بخواهند بی ارزشی کاری را برجسته کنند آنرا فیلمفارسی جدید می نامند و یا فیلمفارسی اسلامی. این واژه ترکیبی بی آنکه نیاز به توضیح بیشتر داشته باشد هنوز هم کاربرد دارد او خود توضیح داده است که وقتی فیلم در دوربین قرار می گیرد یک سری فعل وانفعالات شیمیایی باعث می شود که تصویر روی نوارفیلم ضبط می شود اما فکر سازنده در این فیلم ها دخالت ندارد تنها پرسونازها فارسی صحبت می کنند. پس پدیده فیلمفارسی هیچ ربطی به فیلم سازی به معنای درست کلمه ندارد. (نقل به معنا) وقتی چنین واژه ای هنوز هم کاربرد دارد نشانه ی اینست که ابداع این ترکیب خود هوشمندانه بوده است.
برخی میگویند که برخورد کاووسی با سینمای متداول خیلی تند بود و رفتارش اثر منفی داشت.
من نمیدانم چرا چنین تصوری باید داشت؟ کاووسی یک نفر بود، جمع منتقدین وسیع بودند و گسترده و بسیاری از مطبوعات هم همراهشان بودند و استودیو های فیلم سازی هم تقویتشان میکردند. پس چرا نقدهای ملایم و حتا ستایش آمیز دیگران نتوانست اثر بگذارد و تحول واقعی ایجاد کند؟
تداوم حرفهای کاووسی که به خاطر تسلطش به زبان و ادبیات فارسی از استحکام برخوردار بود هوشیاری می آورد و دریچه ای می گشود به سوی رهایی از ابتذال و آسان پسندی و آسان سازی، کاووسی این فیلم ها را نقد نمی کرد بلکه با طنز تلخ و گزنده اش دست می انداخت. چون این نوار های متحرک نقد پذیر نبود .وقتی کوشان فیلم یعقوب لیث را ساخت کاووسی نامه ای نوشت از قول یعقوب از آن دنیا به دکتر کوشان با نثری که شیوه نگارش دوران گذشته را تداعی میکرد و تمام ضعف ها ونارسایی هم فیلمنامه و تکنیک فیلم را مطرح کرد ازقول یعقوب لیث اضافه کرد که از وقتی این فیلم روی اکران آمده قلنج ما عود کرده است!
برخی، نظر های کاووسی به خصوص نقد کوبنده اش علیه قیصر را آمیخته با کینه ارزیابی میکردند البته آن زمان که شیفتگان این فیلم زیاد بودند، و احساسات برعقل چیره شده بود و قضاوت ها هم نمی توانست از جو ایجاد شده تاثیر نگیرد اما وقتی دیدیم این فیلم چگونه سرمشق فیلمفارسی سازان شد و ما سالها اسیر لمپنیسمی بودیم که سرچشمه اش همین فیلم بود و الان بعد ازگذشتن سالها اکثر هواداران آن سالهای قیصر خود به تاثیر مخرب قیصر و فضای آلوده به قیصریسم اشاره می کنند گویا گناه کاووسی این بود که دید باز تری داشت و بینش و آگاهی بیشتری. عده ای نیز گفته اند که کاووسی تمام فیلم های سینمایی را بدون استثنا می کوبید. اما این ها واقعیت ندارد دامنه ابتذال گسترده بود و خب یک منتقد حرفه ای اگر به چند فیلم که می خواستند شاخص معرفی کنند ایراد میگرفت. این ایراد ها بزرگ جلوه میکرد. اما من بیاد دارم که کاووسی کوشش مهرجویی آن دوران رابرای فیلم گاو ستود، از ماجرای جنگل میرصمد زاده و چشم براه زاهد به نیکی یاد کرد، اکثر فیلمهای مستند استودیو گلستان را با ارزش ارزیابی میکرد و برای «خانه سیاه است» فروغ فرخ زاد نقد دوستانه ای نوشت. و…
اگر چه هوشنگ کاووسی در ایجاد جنبش سینمای آزاد دخالت مستقیم نداشت و این فریدون رهنما بود که تائید و تشویق و راهنمایی هایش در ایجاد گروه نقش موثری داشت اما هوشنگ هر گاه و هر شرایط که از او همکاری میخواستیم دربغ نمیکرد، وقتی سینمای آزاد برنامه ای برای بزرگداشت «عبدالحسین سپنتا» یکی از بنیانگذاران سینمای ایران و سازنده اولین فیلم ناطق ایرانی- دختر لر- تنظیم کرد از کاووسی نیز دعوت کرد سخنران این جلسه باشد و کاووسی این دعوت را پذیرفت حضور و سخنرانیش در پربارترشدن برنامه موثر بود. همین طور نخستین نمایش عمومی فیلم «چاقو در آب » اثر «رومن پلانسکی» در ایران و در سینمای آزاد با سخنرانی مهم کاووسی همراه بود. همین طور کاووسی یکی از داوران جشنواره های سینمای آزاد بود وسومین دوره جشنواره سینمای آزاد در دانشگاه صنعتی کاووسی وفریدون رهنما و هوشنک طاهری،آربی اوانسیان و….داوری کردند
سازمان سینه کلوب ایران نخستین کلوب سینمایی در ایران بود. این کلوب را هوشنگ کاووسی بنا گذاشت (مدیر داخلی آن منوچهر اطمینانی بوذ) تسلط کاووسی به سینما، آشنایی عمیقش با تاریخ سینمای جهان امتیاز برجسته ای بود که سینه کلوب را خیلی زود رشد داد. درانبارهای فیلم فیلمهایی بود که جز آثار برجسته تاریخ سینما محسوب می شد اما این فیلمها به لحاط نا آشنایی پخش کنندگان فیلم با سینما در انبارها خاک میخورد این فیلم ها را کاووسی نجات داد و امکان نمایش وبررسی یشان را فراهم آورد.
سینه کلوب روز های یکشنبه صبح و اکثرا در سینما نیاگارا برنامه داشت و کاووسی خود قبل از آغاز نمایش فیلم را معرفی میکرد و امکان بحث و گفتگو هم فراهم بود تا مدتها تنها مجرای تماشا و بحث روی فیلمهای مطرح تاریخ سینما سازمان سینه کلوب ایران بود و جلسات یکشنبه ها با استقبال فراوان جامعه روشنفکری ایران برخورد کرد. سرانجام سینه کلوب کاووسی با مزاحمت ها و دخالت های بیجای ساواک تعطیل شد. بعد فرخ غفاری کانون فیلم را ایجاد کرد که هدف هایی مشابه سینه کلوب کاووسی داشت و از وزارت فرهنگ وهنر هم کمک میگرفت اما سینه کلوب کاووسی اتکایش به اعضایش بود. با ایجاد و گسترش سینمای آزاد و ایجاد کلوب سینمای سینمای آزاد با توجه به این که بلیط ورودیه آن در سینما سینه موند ارزان بود اکثر جوانان به این کلوب گرایش پیدا کردند. سینه کلوب سینمای آزاد تنها کلوب سینمایی در ایران بود که فیلمهای ۸ میلیمتری را در برنامه نمایشی خود گنجانیده بود غالب جلسات کلوب ما با هجوم جمعیت بیش از ظزفیت سالن مواجه بود اما اقدام کاووسی در ایجاد سازمان سینه کلوب بعنوان نخستین کلوب سینمایی ایران از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
اواحر نظام پیشین به دعوت تلویزیون ملی ایران کاووسی حانه فرهنگ فیلم را ایجاد کرد و در فکر گردآوری وآرشیو آثار برجسته سینمایی بود ودر این راه قدم های مهمی نیز برداشت و چند جلسه نمایش نیزبرگذار کرد اما با بهم ریحتن شیرازه کارها برنا مه های نمایشی و همین طور خانه فرهنگ فیلم نیز تعطیل شد.
در ایران دو مدرسه سینمایی بیشتر نداشتیم و همه ی جوانان مشتاق سینما که میخواستند کار سینما را از طریق تحصیل سینما بیاموزند و یا نیاز به مدرک تحصیلی داشتند باید به این دو مدرسه راه می یافتند و کاووسی استاد هردو مدرسه سینمایی بود. بهتر بگوییم هر مدرسه سینما رفته ای در آن سالها شاگرد کاووسی بوده است واین شاگردان فقط در ایران نیستند هر جای دنیا ممکن است با زنان و یا مردانی برخورد کنیم که شاگرد کاووسی بوده اند کلاسهای کاووسی بسیار با نظم و جدی بود شاید بهمین دلیل برخی شاگردان ناراضی می شدند اما آن شاگردان کاووسی که بسیارشان دوستان من هستند اکنون که به آن دورا ن برمیگردند برای استاد آن زمانشان احترام و ارزش قایلند.
کاوسی منتقد فیلم در مجله فردوسی، (دوره ی محمود عنایت)، سپید وسیاه و نگین بود. خود مجله هنر وسینما را ۶۲ شماره منتشر کرد. در هنر و سینما کاووسی همان کاووسی منتقد فیلم بود با همان تفکر وهمان وسواس، ذره ای با تهیه کنندگان به خاطر جلب آگهی مصالحه نمی کرد اصلا آگهی های فیلم فارسی را چاپ نمیکرد. در مطبوعات آن روز ایران در آکهی های سینمایی فیلم های حارجی اصلا اسم کارگردان را نمی نوشتند وهمه تبلیغ برای بازیگران سینما می شد. کاووسی در هنر وسینما هیچ آگهی ای را بدون نام کارگردان قبول نمی کرد با اقدامات کاووسی بود که به تدریج کارگردان فیلم نیز به حساب آمد.
به مجله هنر و سینما هیج نوع کمک دولتی نمی شد «هنروسینما» بعنوان یک نشریه سالم سینمایی با مواضع روشن در برابر سینمای مبتذل و مدافع سینمای وافعی نامش در تاریخ مطبوعات سینمایی باقی خواهد ماند.
*این است که در باره شخصیتی که نزدیک به ۶۰ سال درعرصه فرهنگ وهنر ایران حضور موثر داشته با تامل و بررسی کامل آثارش، حرفها و مصاحبه ها و سحنرانی هایش سخن گفت. امید این که این امکان و فرصت فراهم بیاید. اگر در همین نوشته هم اشتباه و یا مسئله مهمی در کارنامه کاووسی جا افتاده است به من تذکر دهید تا اصلاح کنم اما با اطمینان و فاطع میگویم که هوشنگ از هر نوع آلودگی مادی مبرا بود ممکن است من و یا شما رفتاری از او باب میلمان نباشد اما تمی توانیم منکر شویم که قصد و نیت او پاک و بدون حسابگری های متداول بود. او آروزیی جز گسترش سینمای راستین، ایجاد یک سینمای سالم نداشت. و اگر آخوند ها نازل نشده بودند چه بسا خواست او سر انجام به نتیجه میرسید. چرا که سینما در ایران در ده سال آخر نظام پیشین تکاتی خورده بود و این ثمره تلاش کاووسی و کاوسی ها بود و جوانانی که به میدان آمدند و آثار متفاوتی خلق کردند.
وقتی سینما ۱۰۰ ساله شد .ج اسلامی خیلی برای صد سالکی سینما مایه گذشت و کاووسی گفت:
وقتی ۳۰ سال از فیلم های تاریخ سیتما را آقای خلخالی در کامیون ریخت و به بیابان برد و آتش زد دیگر چرا برای صد سالکی سینما جشن می گیرید؟ ۳۰ سال که منهدم شده را کم کنید (نقل به معنا)
یاد و نامش گرامی باد
Print Friendly, PDF & Email
Balatarin