بصیر نصیبی: تصاویر سخن میگویند، بخش ۱۴ تا ۱۶
تصاویر سخن میگویند ۱۴:
مجید مجیدی ذوب در ولایت درحضور ولی سفیه رهبر جنایتکاران جهان.
بعد از سقط شدن رهبر اول جمهوری اسلامی، رفسنجانی خامنه ای را به امت همیشه در صحنه هدیه کرد. در این جو اکثر هنرمندان به گفته خودشان طاغوتی در چاپلوسی برای رهبر جدید روی دست هم بلند میشدند. چه سروده های هیجان انگیزی را شعرای ما با ادعای گرایش به چپ در وصف جمال و کمال خمینی و خامنه سرودند. من اسامی همه اینها که به خمینی و جانشینش سروده تقدیم کرده اند را در ارشیو دارم اما شرمم میاید تکرارشان کنم .بخشی از سینماگران که خود ذوب در ولایت بودند و تعدادی هم منافعشان در این بود که تظاهر به پیوستگی به اسلام ناب محمدی و رهبر اندیشمندش بنمایید. اما مجید مجیدی از خودشان بود. نیاز نداشت تظاهر کند او شیفته امام سقط شده و امامی که هنوز شرش کنده نشده بوده و هست .
مجیدی حتا عزاداری های حکومت برایش کافی نبود و در خانه اش بساط تغزیه و سینه زنی برپا میکرد. وقتی دید موقعیت برای چاپیدن بیشتر فراهم شده طرح تهیه فیلم پیامبر را اماده کرد. امکانات بی حد و اندازه در اختیاش بود برای این که فیلمش به موقعیت جهانی دست یابد. کسی نمی پرسید پیغمبر شما که ۱۴۰۰ سال نتوانسته حقانیت خودش را عمومی کند چطور با یک فیلم سینمایی این خواست عملی میشود؟ اکثر عوامل تهیه مثل فیلمبردار .سازنده موسیقی متن و… و.. را به خارحی ها سپردند یک شهرک سینمایی با هزینه سر سام اور برای دکورهای داخلی ساخته شد. اما با همه تبلیغات وسیع فیلم با شکست در بازار مواجه شد فقط در چند کشور با قیمت استثنایی سینما را اجاره کردند و نمایش دادند .حتا ترسیدند انرا در شبه جشنواره فجر / زجرشان هم نمایش دهند
اما یکی از مواردی که باید بعد از سقوط اخوندها بدان توجه شود برگرداندن پول هایی است که برای ساخت این کار مبتذل از کیسه تهی مردمی گرفتار که اکثرشان زیر خط فقر بسر میبرند خود اب وبرق هم ندارندهزینه شد . در مملکتی که برای ۸۰ ملیون جمعیت تنها ۲۰۰ سینمای قراضه از دوره طاغوت وجود دارد . شرم اور نیست که بودجه یک سال سینمای ان صرف تهیه یک فیلم حکومتی بشود؟
تصاویر سخن میگویند ۱۵:
المپیک تابستانی سال ۱۹۳۶ در زمان نازی ها در برلین و المپیک تابستانی ۲۰۲۱ موفقیت نیونازی ها در توکیو.
ورزش و سینما دو امکانی هستند که نظام های فاشیست روی ان سرمایه گذاری کلان میکنند در باره سینما بسیار گفته ایم ونوشته ایم. این بار از مدالی صحبت میکنیم که امسال به جواد فروغی در رشته تیر اندازی تعلق گرفت .سرو صدا براه افتاد و برخی از سازمان ها ی سیاسی هم معترض تعلق مدال به این تیر اندار /پاسدار هستند.اما ما میگوئیم اصلا تا زمان سقوط نظام داعشی / طالبانی در زادگاه ما به چه حق ودلیلی این نظام ناانسان وفاشیست اصلا مجوز حضور در میادین ورزشی را کسب میکند ؟ جدا از این که مدال میگیرد یا نه. در دوران هیتلر هم المپیک تابستانی ۱۹۳۶ در برلین برگذار شد خانم لنی ریفنشتال کارگردان خلاق اما فاشیست المانی مسئول گروهی بود که از مراسم فیلمبرداری میکردند ، بهترین امکانات تکنیکی ان زمان در اختیار ان خانم قرار گرفت تا فیلم المپیک ۱۹۳۶ساخته شود .
نمونه دیگر ورزشکار ان افریقای جنوبی در زمان تسلط رژیم نژاد پرست افریقای جنونی . اصلااینان به میادین ورزشی را ه نمییافتند . دیگر مطرح نبود فلان ورزشکار خوب میدوید یه نه؟ خوب گل میزند یا نه،دوچرخه سوار قابلی است یا نه ، خوب کشتی میگرفت یا بد . تیر انداز قابلی بود یا بی قابلیت. (با یک توضیح که جمهوری اسلامی، تک تیرانداز های قابلی دارد که تجربه های اولیه شان را به هنگام سرکوب مردم معترض درداخل کسب کرده اند)حرف اخر این که گویی المپیک ها وفستیوال های سینمایی طی همه این سالها ماهیتشان تغیر اساسی نکرده است در این رویداد ها همچنان منافع کشور های سرمایه داری حرف اول را میزند.برای اینان سلامت میدان ها ی ورزشی ومحیط های فرهنگی اهمیتی ندارد. این بار هم که یک تک تیر اندازجمهوری اسلامی در توکیو رسوا شده است اما برای کمیته المپیک مسئله عمده ای نیست .در نهایت کمیته به شکلی که ارتباط با نظام داعشی لطمه نبیند. قضیه را ماست مالی میکند.
اگر امیدی هست همانا به ثمر رسیدن جنبش های بپا خواسته از ابان ماه ۹۸تا امروزوسقوط نظام داعشی/طالبانی جمهوری اسلامی است و بس .دوتصویر پیوست .تصویر سمت راست جواد فروغی روی سکوی افتخار با سلامی شبیه سلام ورزشکاران نازی( های خامنه ای/ های خمینی)درتوکیوو سمت چپ سلام ورزشکاران نازی.(های هیتلر )در المپیک برلین
تصاویر سخن میگویند ۱۶:
جابجایی عمامه داران زیر عنوان مراسم تنفیذ،گویا اتحادیه اروپا هم در این دکان جدید مشتری پا برجایی است.
من کم اطلاع هر چه با خودم کلنجار میروم که در یابم که تشکیل اتحادیه اروپا چه بهره ای برای این دنیای اشفته داشت سر در نمیاورم؟ اگر آش خیلی دهن سوزی بود پس چرا بریتانیای بسیار کبیر عطایش را به لقایش بخشید؟ من هم خوانده ام که آلمان، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، اتریش، هلند، بلژیک، سوئد، دانمارک، فنلاند، پرتغال، ایرلند، چک، کرواسی، مجارستان، لهستان، بلغارستان، یونان، رومانی، اسلواکی، اسلوونی، استونی، لیتوانی، لتونی، لوکزامبورگ، قبرس و مالت (البته دولت های این کشورها) کشورهای دیگر هم در لیست انتظارند مانند ترکیه، ایسلند، مونتنگرو، صربستان، مقدونیه شمالی، گرجستان.
وقتی تصویر جعفر پناهی و نسرین ستوده سردر اتحادیه اروپا را پوشاند با خودم گفتم شاید دچار بد بینی افراطی بودم ،لابد این اتحادیه میخواهد قدم هایی هم برای رهایی زندانیان بردارد وقتی این همه کشور عضوش هستند وبقیه کشورها هم در انتظار ، دیگرج. داعشی غلط بکند کسی را بگیرد و زندانی کند ،شکنجه بدهد ، سر به نیست کند. پس امید میتوان داشت که اخوندها برای بقای حکومت ننگینشان هم شده به رعایت حقوق انسان ها به ناچار تن در دهند.
هر چند این دو زندانی از سری سبز پوشان بودند که سران اتحادیه مناسب تر میدانستند تا برای تفاهم با اخوند ها و برای چاپیدن مردم محروم از طریق اصلاح طلب های حکومتی اقدام کنند. اما گرایش مردمی اتحادیه در همان دو تصویرخلاصه شد، به جعفر پناهی فرصت داده شد ۴ تا فیلم بی مجوز البته با اجازه! هم بسازد که نسرین ستوده بازیگر و همکار یکی از ان ها بود و خانم کلودیا روت نایب رئیس مجلس المان هم ماموریت یافت تا لچک بسر به جمهوری داعشی سفر کند و فیلم تاکسی پناهی را به دیتر کسلیک مدیر برلیناله برساند و یک خرسی سیاسی به شیفتگان افتخارات این چنینی تقدیم کند. جنایت جمهوری اسلامی ادامه پیدا کرد و گسترش هم یافت. جمهوری داعشی ۱۵۰۰ معترض ابان را با تیر مستقیم مامورانش کشت. هیچ صدای اعتراضی از جانب اعضای ا تحادیه به گوش نرسید .
و در سردر اتحادیه هم تصویر ی از این کشت و کشتار قرار نگرفت . هواپیمای مسافربری را موشک باران کرد و جنایتی هولناک را مرتکب شد انگار نه انگار. نوید افکاری را هم به شیوه ای کشت که دل سنگ را کباب می کرد، کشور های عضو اتحادیه این مورد را هم به روی خودشان نیاوردند. هم اکنون این نظام دارد بپاخواستگان سراسری که میتوانند به پایان سریع تر عمر ننگین نظام داعشی یاری رسانند را بدون هیچ مانعی سرکوب میکند. (در این بن بست ناگشودنی سفر نماینده اتحادیه به جمهوری داعشی شرکت در مراسم جابجایی عمامه داران برای اخوند ها جنبه حیاتی دارد) بهمین دلیل است که روزی نامه های حکو متی پرچم اتحادیه را چسپانده اند به پرچم ننگین خودشان و در مطبوعات حکومتی منتشر میکنند. در حقیقت این کشور ها رو در روی قیام کنندگان ایستاده اند چراکه بقای اخوندها خواست قلبی انهاست تا سهم بیشتری در چاپیدن ان مردم محروم نصیبشان بشود . به اطلاعیه های نمایشی شان نباید بهایی داد. (تصویر ضمیمه را از همان مطبوعات برداشته ایم و بدون تغیر منتشر میکنیم)
