بصیر نصیبی: زاون ما هم رفت!

Zawan_Qhoukasian

من در هر فرصتی در باره بچه های سینمای آزاد یاداشت هایی می نویسم با این امید که کار های جاری سینمای آزاد مجالی برایم باقی بگذارد تا این بخش خاطراتم را زودتر آماده کنم.

در باره زاون قوکاسیان هم یادداشت کوتاهی نوشته بودم که با خبر شدم او سخت بیمار است در جستجوی یافتن تلفن و یا نشانی از او بودم که آرش ریاحی خبرم کرد که زاون برای مداوا به وین آورده شده است. با او تماس گرفتم هنوز حال و احوالش طوری بود که می توانست مدتی صحبت کند، چه درد دلها با هم کردیم. از آن پس من وهمراهم نسرین بهجو که از ایران واز دفتر سینمای آزاد زاون را می شناخت و مهرداد تدین سینماگر دیگر گروه ما با او در ارتباط بودیم . زاون را مدتی قبل به ایران برگرداندند چرا که دیگر به درمان جواب نمیداد.

امشب رشید داوری یکی دیگر از بچه های عزیز سینمای آزاد خبرم کرد که زاون هم رفت. یادداشتی در باره او را که برای خاطراتم آماده کرده بودم همین امشب با یاد و نام زاون منتشر می کنم. کاش این نوشته کوتاه را یک بار برای خودش هم خوانده بودم

. در این مدت که زاون قوکاسیان در وین تحت درمان بود، آرش ریاحی عزیر دایم به او در تماس و مراقبش بود وارتباط ما و زاون به همت آرش برقرار و ادامه یافت. در همین جا از طرف خودم وهمه ی بچه های سینمای آزاد از یاری و همدلی آرش ریاحی سپاسگزارم . این اتفاق را به همه بچه هایمان چه در ایران وچه درتبعید همین طور به خانواده سینما تسلیت می گویم. یاد و نام زاون قوکاسیان در قلب تک تک بچه های ما زنده وهمیشگی است.

***

 جنبش سینمای آزاد از آغاز کارش در داخل تا توقف آن و قبل از تولد دوباه اش در تبعید، مجموعا ده سال در سینمای تجربی ایران حضور داشت که ۵ سال اولیه اش بیشتر سالهای تجربه اندوزی بود، تثبیت موقعیت، جا باز کردن برای بیان این واقعیت که آنچه به فیلم ارزش میدهد ذهن و فکر سازنده ایست که پشت دوربین قرار گرفته است نه وسایل و امکانات و نه کادر ۳۵ ،۷۰  و سینه راما وغیره. در دوره دوم سالهایی را سپری کردیم که سینما۸ وکادر ۸ میلیمتری دیگر یک واقعیت انکار ناپذیر و سینمای ۸ میلیمتری به یک جنبش فراگیر تبدیل شده بود.

بسیارند نام هایی که کار های با ارزشی در سینمای آزاد خلق کردند که من در کتاب ده سال سینمای آزاد در باره ی شان سخن گفته ام. تاثیر سینمای آزاد بر سینما در ایران ، مبارزه با ابتذال در سینمای متداول آنروز ها فقط ادعا نیست یک واقعیت است که عوامل خود نظام هم بدان اذعان دارند با اینکه درداخل نام بردن از خود من جرم محسوب می شود تا آن حد که در کتابی به همت سینماگران سینمای آزاد ودوستان جنوبی حسن بنی هاشمی درستایش این سینماگر خلاق سینمای آزاد که سال هاست در بستر بیماری اسیر مانده هر کجا که نویسندگان نامی از من برده اند به فرمان وزارت محترم ارشاد روحانی کلید ساز به نادر البرز تغیر داده اند .این نمونه را از کتاب شناختنامه ی حسن می آورم تا در یابید این شیوه ادیت چه شکل باور نکردی وگاه خنده آوری به یک کتاب جدی در باره حسن عزیزیمان با طراحی وآرایش خوب ابراهیم حقیقی سینماگر سینمای آزاد که خود سارنده آثاری بیاد ماندنی در سینمای آزاد بود، داده است .

عدنان غریفی در یاداشتی در این کتاب نوشته است:

..آن موقع ها نادر ( به جای بصیر) البرز ( به جای نصیبی) سینمای هشت میلیمتری اش را راه انداخته بود .نادر ( یعنی بصیر) به گردن خیلی ها، به نظرم به گردن حسن هم حق دارد …  بگذریم، من بی اعتنا به این رفتار حقیرانه ی یک نظام واپسگرا   در هر زمان وهر موقعیت در باره سینمای آزاد و فیلمسازانش گفته ام و نوشته ام که اگر یک نظام لا اقل معقول وامروزی حتا نمیگویم ایده آل داشتیم می باید از حضور این فیلمسازان به نفع پیشبرد زبان سینما بهره می برد اما در یغ و افسوس

این بار میخواهم در باره زاون قوکاسیان فیلمساز دیگری از گروه سینمای آزاد ایران چند کلمه ای بگویم. زاون علاوه بر اینکه فیلمسازی خلاق بود خود به انتخاب بچه ها مسئولیت سینمای آزاد اصفهان را هم داشت ما در اصفهان فیلمسازان دیگری هم داشتیم که کار های با ارزشی می ساختند. برای مثال رضا مهیمن. شیوه ی سرپرستی زاون در شکل گیری و پایه سازی سینمای آزاد اصفهان سهم عمده ای داشت. وقتی زاون به سربازی رفت، چنگیز حقیقت ( حالا او برای به دست آوردن دل آخوند نامش شده است محمد) که روابط عمومی سینمای آزاد اصفهان را اداره میکرد درغیبت زاون بطور موقت مدیریت سینمای آزاد اصفهان را هم بعهده گرفت اما سینمای آزاد این شهر که میرفت تا موقعیت ممتازی در میان سینمای آزاد های ایران بدست آورد در این دوره کارهایش افت کرد و دچار یکنواختی و تکرار شد. وقتی زاون برگشت با من تماس گرفت که حقیقت انگار ارثیه بهش رسیده است دل نمی کند سینمای آزاد را تحویل بدهد. من به ناچار دخالت کردم با نامه ای البته احترام آمیز با تشکر از اداره گروه در غیبت زاون خواستم که به مسئولیتش در روابط عمومی که با رای بچه ها بوده است برگردد که این نامه باعث شد که وی کینه ای از من دردل گرفت که ماجرایش مفصل است و بماند. اما زاون برگشت و دوباره به سینمای آزاد و کارهایش سر وسامانی داد.

زاون قوکاسیان برای سینمای آزاد واین جنبش اعتبار بسیار قائل می شد. وقتی نظام جمهوری اسلامی مستقر شد من به اعتراض به حضور آخوند در صحنه ی سیاسی با این که دوباره دعوت بکار شدم نپذیرفتم و زادگاهم را ترک گفتم در غییبت من یکی دو فرصت طلب در گروه ما که تصور می کردند ناسزا گویی به من برایشان نان وآبی می آورد هر چه اتهام در چنته داشتند علیه من مطرح کردند بی آنکه من حق دفاع از خود را داشته باشم اما همان ناسزا گویا ن به من مزد خوش خدمتیشان را گرفتند یا حذف شدند و یا بی کار ماندند و یا مجبورند دایم تعظیم کنند، در مراسم رسمی با متن های دیکته شده حضور بیایند اما زاون بی آنکه از درد سر سازی برای خودش بهراسد حاضر نشد در این نوع اقدامات علیه من شرکت کنند. او وقتی مجموعه مقالات بهرام بیضایی را گر د آوری کرد کتاب را برای من فرستاد و درحاشیه اش این چند سطر را هم نوشت:

«برای دوست و معلم مهربانم که سینمای امروز ایران ثمره ی هدایت و پشتیبانی او ازجوانان مستعد دیروز بود که یکه و تنها دانشگاه واموزشکده ی برای همه ی ما دوستداران سینما بود بصیر جان هنوز هم پشتوانه ی من و ما هستی..

زاون تابستان ۷۲ اصفهان»

بررسی کار های زاون نیاز به تامل بیشتر دارد. زاون از فیلمسازان بنام سینمای آزاد بود در سینمای آزاد هیچ روش وهیچ شیوه ای برای کار تبلیغ و توصیه نمی شد. فیلمسازانی که بیان اجتماعی ساده تری داشتند در بر خورد با تماشاگر از دست زدن های بیشتری سهم میبردند وآنها کارهایشان تمثیل و استعاره بیشتری داشت انتظار نداشتند که از اقبال عامه در حد کارهای اجتماعی روان و ساده برخوردار شوند.

زاون از سینما گرانی بود که با دقت و وسواس کار می کرد، کادر های زیبا، طراحی صحنه دقیق و حساب شده، میزانس، و نور هماهنگ با محتوا، اداره بازی ها به شیوه ای که به القائ حس فیلم کمک کند از مشخصات کارهای زاون بود . ( فیلمها در فلق، فصلی دیگر، عروس کهنه و… ) کار های او تقلید از هیچ فیلمساز دیگری نبود او با مهارت لحظه های فیلمش را خلق میکرد. اگر بخواهیم در سینمای حرفه ای ایران کارهایی را بیابیم که به روش کار زاون نزدیک است باید به چشمه آربی اوانسیان ومجموعه کار های فریدون رهنما اشاره کنیم.

 زاون قوکاسیان در زمینه دیگر مسایل مرتبط با سینما فعال بود. فعالیت های او در زمینه نشر کتاب در کارنامه زاون جایی دارد که نمیتوان مد نظر نداشت که بارزترینش انتشار کتاب مجموعه آثار بهرام بیضایی و کتاب فیلم چشمه، ( بررسی این کار تجربی آربی که من هم یاداشت کوتاهی در این وِیژه نامه دارم )

زاون در زمینه معرفی آثار برتر سینما و اداره کلوب های سینمایی هم فعالیت سازنده ای داشت. علاوه بر اینکه در دوران سینمای آزاد نمایش کارهای سینه کلوب ما در تهران را در اصفهان تکرار میکرد, خود در نمایش آثار برجسته سینمای جهان کوشش موثری داشت. سالها قبل برای نکوداشت یاد و نام حسن بنی هاشمی یک برنامه پر بار را تدارک دید میزبان فیلمسازان سینمای آزاد از شهرها دیگر بود. اما من از کارهای مطبوعاتی زاون و تعداد شان اطلاع دقیق ندارم چون در داخل نبودم همین طور نمیدانم در این سالهایی که بین ما فاصله افتاد چه می کرد و چه میکند؟ ونمیدانم کارهایش تا چه حد با خواسته هایش مطابقت دارد. همانگونه که او و بچه های ایران مانده درست و دقیق نمیداند من چه اهدافی رادنبال میکننم فقط به گوششان خوانده اند که فلانی به همه فحش میدهد. البته این همه همان ۴ و یا پنج نفری هستند که بودجه یک سال سینمای مملکت را میبلعند تا برای نظام بی ابرو آبروی کاذب بخرند و تازه من اصلا فحش نمیدهم من حرفها وگفته های خودشان را که در مطبوعات جمهوری اسلامی منتشر میشود ونظرهای دلالهای سینمایی ان جا را زیر ذره بین میگذارم

اما  و بهر حال حتم دارم او ودیگر فیلمسازان گروه ما که در داخل ماندند دیگر در زمینه سینما نتوانستند و یا بهتر بگوئیم نگذاشتند که بتوانند به سالهای درخشان سینمای آزاد برگردند. به خصوص زاون یک غیر مسلمان بود واین خود یعنی خارج بودن از دین مبین اسلام کم جرمی نیست او با همین جرم از محدودیت بیشتری در رنج میبرد .این نظام انگار نسبت به سینمای آزاد کینه به دل داشت هیچ کدام از بچه های ما در حکومت نا انسان کنونی نتوانستند به موقعیت گذشته خود برسند حتا انها که در برابر زیاده خواهی و باج خواهی های ج. الف کوتاه آمدند .

در باره زاون قوکاسیان هم با صراحت بگوئیم که اگر گذاشته بودند اگر موانع باز دارنده برایش ایجاد نکرده بودند امروز سینما گری داشتیم با پشتوانه غنی که میتواست در زمینه پیشبرد سینمای تجربی در ایران قدم های مهمی بردارد .او در حقیقت در نظام ناانسان جمهوری اسلامی یک قربانی بود البته وقتی کار فیمسازی اش با مشکل برخورد به جای آ ن که تسلیم شود و دست از کار بکشد سعی کرد با پژوهش با تدریس در رشته سینما این جای خالی را پر کند اما زاون توانایی این را داشت یک فیلمساز تجربی باشد که در سطح جهان آثارش بدون نیاز به زد و بند با جشنواره ها ارائه شود. اما همان کارهای ۸ زاون که طی سالها با نمایش های متوالی و نگهداری در شرایط نام مناسب ( ما نمی توانستیم از فیلمهایمان کپی بگیریم و یک نسخه از هر فیلم بیشتر نداشتیم ) طبیعی است که دیگر از کیفیت خوب صدا و تصویر هم برخوردار نیست قادر خواهد بود که چهره متمایز او را بنمایاند . سینمای آزاد این نام واین سینماگر خلاق را از یاد نخواهد برد باشد راه و کارش سرمشق عاشقان راستین سینما باشد.

بصیر نصیبی

Cinemaye_azad_group_photo

 

 

 

Print Friendly, PDF & Email
Balatarin