از بصیر نصیی سینماگر در تبعید به خانم شیرین عبادی برنده جایزه نوبل ۲۰۰۳

Shirin_Ebadi_sofa
 
پیش آغاز:
 وقتی این مطلب را نوشتم  ترجیح دادم که مستقیم با خود شیرین بانوسخن بگویم،این نامه از جنس نامه های سرگشاده متداول نیست که معمولا میخواهند از طرف مقابل مثلاگلایه کنند، نه این نامه واقعیت هایی را در درون خود دارد با اینکه ۷ سال از نگارش آن گذاشته وقتی خودم یک بار مرورش کردم دیدم نکته ای در آن نیست که الان در بازگویی اش تردید داشته باشم.
البته آن زمان این خانم هنوز داخل بودند وخیلی ادعا داشتند که باید ماند ونهراسید واز این بابت چه ستایش ها نصیبش شد اما دیدیم به محض اینکه شرایط را نامناسب دید همکاران دفتر ش را رها کرد و فرار را برقرار ترجیح دادواینجا هم که رسید بار دیگر جایزه باران شدو هر خارج نشین که می خواست سمیناری ویا جلسه ای ویا بحثی بگذارد ویا فیلمی بسازد، که هم بودجه هنگفتی بگیرد هم سبیل خودش چرب شود وهم امکان تبلیغ کارش در رادیو تلویزیون های دولتی غربی فراهم شود به نوعی خانم را به پروژه اش وصل میکرد. جالب است که  وویس امریکا تصویر حضرت علیه رادر عنوان بندی برنامه هایش گنجانیده بود. هر میهمانی که کوچگترین اشاره ای منفی به شیرین بانو می کرد بدون تردید با تذکر مجری مواجه می شد. چه بسا نامش از لیست میهمانان پاک می شد.
وقتی من این مطلب را نوشتم آقای بوش وسط گود بود بعد جایش را داد به اوباما، اما چه فرقی کرد؟ جایزه بگیرهای ج. اسلامی از جمله همین خانمودیگر باند های سبزالهی همچنان جایزه می گیرند،  حتا در دوره افتخار آمیز احمدی نژاد! قله اسکار هم فتح شده است . این سفیران هنری/ سیاسی هم به برکت استبداد وارتجاع نظام، استاد دانشگاه شده اند، مشاور ویک عنوان دکترا هم به دنبال نامشان چسبانده اند . همه شان هم مدافع حقوق بشرند با مدال سبزالهی که به سینه متبرکشان!نصب شده است.
 این روز ها بار دیگر این خانم مطرح شده است. این بار بخشی از سرنگونی طلبان هم سر وصدایشان در آمده چرا که این خانم را در کنار تریتا پارسی زیارت کرده اند ؟ عجب !!یعنی اگر این تصویر منتشر نمی شد همچنان به ایشان دخیل می بستند؟ من نمی خواهم وارد بحث نقش روشنفکرانمان در بقای ج. اسلامی بشوم اما این نکته را بگویم که گروه ها  وجمعیت ها ی سیاسی وافراد ، رادیو تلویزیون های لوس آنجلسی  وهمه کسانی که در رشد  وتقویت این بانو که سمبل ارتجاع مذهبی است سهیم بودند آیا می توانند  بی آنکه با شهامت تصور غلطشان را اعلام کنند وجدانی  آسوده داشته باشند؟با هم این نامه را بازخوانی می کنیم.
 10/4/2013 بصیر نصیبی
 
***
*دریافت جایزه نوبل در حقیقت یک افتخاری برای جمهوری اسلامی و ایران اسلامی است. خانم عبادی در این نظام اسلامی است که کار کرده و خانم عبادی نشان دادند که در نظام اسلامی می شود کار کرد با شعار های تند فمینیستی کار پیش نمی رود.
)صادق زیبا کلام مسئول کمیته استقبال در گفتگو بارادیو فردا(
 
خانم شیرین عبادی
ممکن است از من سئو ال شود چرا بعد از گذشت بیش از۲ سال از برگذاری مراسم نوبل که شما را به شهرت وافتخار و سرمایه ای بیش از ظرفیتتان رساند  پیرامون  این جایزه  وعوارض و نتایج آن خطاب  به خودتان سخن می گویم؟ من همان زمان که بسیاری از ایرانیان به شور وشعف آمده بودند وهمان زمان که تردید در باره این جایزه ودلیل وانگیزه اهداء آن عواقب ناگواری داشت از مخالفان ج.ا به خصوص افراد وگروها وسازمانهایی که سابقه مبارزه با کلیت نظام را داشتند خواستم تا با هوشیاری وبدور از احساسات به این اتفاق نگاه کنند اما به ایران فروشی وحسادت متهم شدم  وامروز دیگر از آن فضای ملتهب دور شده ایم ونقش شما وتاثیر حضور شما برای نجات جمهوری اسلامی را هرساده اندیشی هم باید درک کند اماشماهمچنان در صحنه حضور داریدو معلوم نیست تا چند سال دیگر میخواهید از نوبل تغدیه شوید؟ بدین سبب مروری بر کارنامه شما؛ بعد از دریافت جایزه نوبل تا امروز واینبار خطاب به خودتان را ضروری دانستم.
چون این متن را به زبان های دیگر نیز برمی گردانیم این امید را دارم که انسانهای آزاد اندیش در کشور های دیگر که به ماهیت واقعی جمهوری مکر وریای اسلامی پی نبرده اند و به تاثیر این جایزه در احقاق حقوق پایمال شده مردم زجر کشیده ایران دلخوش کرده بودند واقعیت را دریابند.
در این سال ها ایرانیان سرکوفت خورده برای جبران ذلت وسرشکستگی دوام  یکی ازوحشتناک ترین ومخوف ترین رژیمهای دنیای معاصر به چند امکان دخیل بستند؛ جوایز فستیوال های فیلم وجوایز و امتیاز ها و تقدیر نامه هایی که سازمان های ریز ودرشت مدعی حامی حقوق بشر اهدا می کردند و میدان های ورزشی، تبلیغات به نفع رژیم در زمین های ورزشی را به اهل ورزش می سپارم  وبه اشاره ای گذرا در این زمینه بسنده می کنم، در شرایطی که بحث پذیرش یا رد تیم فوتبال ج. ا در بازیهای جهانی مطرح است و کشورهای دیگر صلاح نمی دانندورزشکارانشان رابرای بازی دوستانه هم به جمهوری اسلامی بفرستند.تیم بایرن/ مونیخ به تهران می رود و در باشکاه ورزشی ای که سراسرآن را شعار های حمایت از برنامه های اتمی ج.ا پوشانیده با خوبی وخوشی با براداران فوتبالیست دولت فاشیستی / طالبانی / امنیتی / نظامی احمدی نژاد(به ادعای براداران دوم خردادی خودتان) مسابقه می دهد.
 رژیم باهوشیاری و با توجه به تاثیرعاطفی/ سیاسی این نوع برنامه ها در داخل کشت و شکنجه داد، جوانان را به دامن اعتیاد سوق داد،سن فحشا را به ۱۳ سالگی رساند؛ دختران نوجوان را به شیوخ عرب فروخت، سانسور فیلم وکتاب ومطبوعات را اعمال کرد، فقر وبدبختی را گسترش داد،صدای برحق مردم کردوترک وبلوچ وخوزستانی و… را با گلوله پاسخ گفت ،کارگران وکارمندان معترض رابه بیدادگاها سپرد. وهمزمان خاتمی مکار را با زبان چرم ونرم وبا ماسک آخوند مترقی به میدان فرستاد(همان خاتمی که شما با صراحت فرمودید که اگر ده بار دیگر هم کاندید شود باز به او رای خواهید داد(
 کشور های جهان چشم طمع به منایع سرشار ایران دوخته اند معلوم است حضور ودوام یک رژیم مافیایی بهترین امکان را برای چاپیدن آنان فراهم می کند.معاملات پنهانی امریکا وچپاول آشکار دولت های اروپایی ودیگر کشور ها، این ضرورت رابرایشان ایجاب می کرد که دل آخوندها را بدست آوردند،واگر به جوایز و ا متیاز هایی که به بهانه حمایت ازگسترش حقوق بشروانجام اصلاحات گام به گام در جمهوری اسلامی اهدا شده توجه کنیم در می یابیم که کسانی که این امتیاز هارا به چنگ آورده اند از بافت این حکومت بوده اند واز دل این حکومت زائیده شده اند و در کشمکش باندهای حکومتی به باند خاتمی پیوسته اند و درکارنامه شان شاید چند ماهی زندان هم ثبت شده است واین نوع محکومیت ها نعمت وبرکت هم به ارمغان می آورد.از نقل مثال های متنوع صرفنظر می کنم وفقط یک نمونه آن را دراین نامه می گنجانم.
سید ابراهیم نبوی که معلوم نیست با چه معیاری طنز نویس برجسته معاصر ایران لقب گرفته است .چندی قبل جایزه پرنسس کلاوس همراه با ۳۵ هزار € رااز دولت فخیمه هلند به چنگ آورد. شما که یاید سابقه این موجود را از من بهتر داشته باشید وبدانید در جریان انقلاب فرهنگی آ قای سروش ضرب وشتم دانشچویان یکی از وظایف انقلابی آقای نبوی بود وی هم مانند آقای خلخالی قصاب به دارودسته خاتمی پیوست ودر شبه انتخابات(مربوط به انتصاب رئیس جمهور) اخیر هم به زیر عبای رفسنجانی دزدوفاسد وقاتل لغزید.اتفاقا خودآقای نبوی هم در مراسم اهدائ جایزه اش می گوید که دنیای وارونه ایست وراست هم می گوید به جای اینکه اورا به جرم شرکت در سرکوب مردم به دست عدالت بسپارند جایزه هم تقدیمش می کنند.
 خودتان خوب می دانید که باج دهی اروپا به جمهوری اسلامی فقط به همین مورد که خلاصه نمی شود،در این سالها همه جوایز، امتیاز ها وحاتم بخشی ها ی سازمان های مدافع حقوق بشرنصیب کسانی شد که بعد از نزول خاتمی ماسک اصلاح طلبی به چهره زده اند واکثرادر قتل وجنایت حکومت در ایجاد واواک ویا سپاه پاسداران وبسیج سهیم بوده اند.
 خانم شیرین عبادی شما که حقوق دان هستید در سخنرانی هایتان هم که به قوانین حقوق بشر استناد می کنید در کدام بندا ین منشور قاتلان را حتا اگر از کرده خود پشیمان هم شده باشند ،بدون حضور در دادگاه ، بدون بررسی انگیزه قتل، بدون مشخص شدن ابعاد جنایت، در اجتماع رها کرده اند؟. آقای سعید حجاریان از همراهان اصلاح طلب خودشما ومغز مبتکرآقای خاتمی مگر از مقامات بالای امنیتی نبوده است ؟ چطور می شود در جمهوری اسلامی از مقامات امنیتی باشی وهیچ نقشی در جنایت های رژیم نداشته باشی؟ویامگر ابراهیم یزدی که در گروه ملی /مذهبی هاست وهم اندیشه شما ،خود عضو موثرشورای انقلاب در تسویه ها ی خونین سالهای نخست ودر بیدادگاهایی که نه وکیل مدافع داشت ونه هیچ وحق حقوقی برای دستگیر شدگان قایل بودند،اسیران رابه جوخه اعدام نسپرد؟ ویا فرشید امیر ابراهیمی کی بود ؟میدانیم که اودر بسیج بود، در انصار بود، در گروهای تعقیب بود ،او هم بهر دلیلی ادعا می کند راهش را از حزب الله جداکرده است پیش شما آمد وحرفهایش را برای شما تعریف کرد، اما رفتار های دوران حزب الهی اش چه می شود ؟آیا او در هیچ جنایتی شرکت نداشته ؟ ما نمی دانیم، شما هم تا وقتی در یک دادگاه صالح محاکمه نشود، نمی توانید نظر قاطع بدهید. اما کی اورا تبریه کرد؟ شما؟ مگر شما و یا هر وکیل دیگری صلاحیت صدور رای دارید؟ پس این آقا هم بدون این که وضعیت اعمال گذشته اش مشخص شود، به یاری شما ،خودش، خودش را تبریه کرد وبه جمع اندیشمندان دوم خردادی پیوست.
 اما شما در ارتباط با این پرونده ده روز درزندان ماندید اصلا ما زندانی ده روزه !در جمهوری اسلامی داریم ؟ حتی بازداشت موقت در جمهوری اسلامی گاه چندین ماه به طول می انجامد. در زندان بر شما چگونه گذشت؟ شکنجه شدید ؟ زندان شما بازندان زهرا کاظمی و یا بند زنان در سیاهچالهای جمهوری اسلامی، وضعیتی مشابه داشت ؟ بله من از بند زندان زنان در اوین می گویم از بندی می گویم که دختران بسیار جوان حتا به جرم پخش یک اعلامیه به اعدام محکوم می شدند و پاسداران برای انجام وظیفه وخدمت به اسلام ناب به آنها قبل ازاعدام تجاوزمی کردند (ببخشید آنها را به عقد خود در می آوردند) والبته حوریانی که در بهشت نیاز جنسی آخوندها را برطرف می کنند باکره هستند اما دختران باکره مومن ومسلمان نه ضد انقلابهای مفسدفی العرض، چون براداران پاسدار ازعطوفت اسلامی بهره بسیار برده اند مهریه اعدام شده راهم همرا ه باجعبه ای شیرینی به خانواده دختر هدیه می دهند . خانم شیرین عبادی این ها افسانه نیست اینها واقعیت زندان های جمهوری اسلامی است. از آنهایی که شمارا گرد جهان میچرخانند بخواهید امکان تماشای فیلمهای مستندچند نمای ساده ساخته یوسف اکرمی ویا درخت بیاد می آورد ساخته مسعود رئوف، زنان تن فروش وجنگ زده ها از مسلم منصوری (۱)را برای شما بوجود بیاورند. خواهید دید وخواهیددانست چهره آغشته در خون وفساد جمهوری اسلامی را نمی توان با صد جایزه نوبل هم شستشو داد.
اما این ده روز زندان برای پرونده شما آینده ساز بود وبرای جایزه نوبلتان ضروری، سابقه زندان هم به پرونده حقوق بشری شما الصاق شد .
محققین و پژوهشگران بسیاری در ایران هستندکه در همین وضعیت هم با قبول خطر و در شرایط سخت، بی آنکه جایزه ای بگیرند و اصلا جایزه ای بخواهند، در بسیاری از زمینه های اجتماعی فعال هستند. این نوع کوشش ها که مربوط به شخص است و دیدگاه او و گرایش های انسانی فرد، چه ربطی به نوبل دارد ؟ خوب شما وکیل هستند؛ وظیفه دارید به تعهدی که به هنگام آغاز کارتان سپرده اید احترام بگذارید،. این یک وظیفه است که جایزه نقدی و غیر نقدی؛ کمیته بدرقه و استقبال نمیخواهد، و اگر کسانی به وظیفه شغلی خود عمل نکنند باید جواب گو باشند. مثل اینکه به پزشکی که بیمارانش را مداوا می کند به خاطر انجام وظیفه اش نوبل بدهیم، اما اهداء جایزه نوبل به شما دلایل دیگری داشت . چه بهتر این دلایل را از زبان سخنگوی کمیته صلح نوبل بشنویم که در گفتکو با آقای فرهاد رحیمی یکی از فعالان سیاسی مقیم نوروژ چنین می گوید:
باانتخاب خاتمی در سال ۱۹۹۷ امید وانتظارات زیادی وجود داشت اکنون به نظر می رسد که این جنبش رفرمیستی بخشی از نیرو ومعنای خود را از دست داده است امید وار بایدبود این جایزه بتواند روح تازه ای به کالبد جنبش رفرمیستی بدمد.
اگر شعار های فراوانی را که شما به پیروی از رئیس جمهوری مجبوبتان در این دوسال سر داده اید جمع آوری کنند شایددر یک کتاب پر برگ هم نشود جایش داد.شما در هر زمینه ای اظهار نظر کرده اید ،گاه کارشناس اتم می شوید ،گاه مبلغ مذهبی ،گاه تاریخ را تا زمان کورش وهخامنشیان ، تعقیب می کنید وگاه تا دو قدمی خودتان را هم نمی بینید ، در خارج از ایران . در نقش زن مدرن امروزی وبا موهای افشان ظاهر می شوید ودر جمهوری اسلامی به احترام فرامین ارتجاعی رژیم به شکل وشمایل زنان عهد بوق در می آئید.در این سال ها هر کس مصیبتی داشت، هرکس گرفتار گزمه های حکومتی می شد فکر می کرد که پناهگاهی یافته است ودفتر حقوقی شما را برای دادخواهی اش انتخاب می کرد. خوب برای مردم بگوئید در این مدت آیا یک پرونده بود که در ارتباط با شما ودفتر شما به انجامی متبت رسیده باشد؟ ویا اطلاعیه های ریز ودرشت شما کوچکترین تاثیری در رفتار های حکومت داشته است؟ پس تفاوت شما که از شهرت بین المللی برخوردار بودید وامکانات وسیع مالی در اختیارتان بود با یک وکیل ناشناس که بال وپرش را بسته اند در کجاست؟ گفته شده حکومت سفاک است وشما از آن ترس دارید .اول اینکه پس چرا سعی در حفظ این رژیم سفاک دارید؟ ودیگر این که اگر قرار است شما هم بترسید وحضورتان کوچکترین تفاوتی با غیبتتان نداشته باشد. پس با چه انگیزه ای اینهمه شور وشعف وهوراو مجالس جشن وسرور ورقص وپایکوبی برپا شد ؟
کاش نتیجه رفتار شما فقط خنثی و بی تفاوت بود، رفتار های شما نه تنهاخنثی نیست بلکه کاملا حساب شده وبا برنامه و تاثیر گذار تنظیم می شود. امروز همه می دانند که ماست مالی پرونده قتلهای معروف به زنجیره ای را مجلس ششم وآقای خاتمی ، بعهده داشتد اما همه به خصوص سازمان های مدافع حقوق بشرشاید ندانند چه بسا که بدانند وبه روی خودشان نیاورند ، که سر هم بندی پرونده قتل زهرا کاظمی به عهده شما بود.البته من همان زمان این اتفاق ( همراهی شما با ج.ا برای لوث پرونده)را پیش بینی کردم اما گوش شنوایی همراهم نشد . اکنون اشتفان کاظمی فرزند زهرا( زیبا) کاظمی در دو برنامه در کنفرانس بنیادپژوهشهای زنان در وین( که از پالتالک هم پخش شد) ودر جلسه شبکه زنان در فرانکفورت با صراحت اعلام نمودکه شما هیچ کارمثبتی در ارتباط با پرونده مادر ش انجام ندادیدجز نمایش خودتان جلوی دوربین های تلویزونی( نقل به معنی)
واصافه کرد«… من آن جوان خودخواه و فرد گرای سابق نیستم که فقط برای حقوق مادرش می جنگید. امروز در رنج بسیاری دیگر سهیم هستم، به ویژه خانواده هایی که حق و عدالت در مورد آنها اجرا نشده. امروز قهرمان من دکتر شهرام اعظم است که کاری کرد که دولت کانادا و یا وکیل من خانم شیرین عبادی آن را انجام نمی دهند، ایشان( شمارا می گوید )با وجود اینکه وکیل من بود وقتی به مونترال می آمد تلفن هم به من نمیزد. من فکر میکنم در رابطه با حقوق بشر جای زیادی برای بازی های سیاسی نیست»
سفرهای زنجیره ای شما وسخنرانیهایتان در اروپا وامریکا چه بهره ای برای مردم ما داشت؟جز اینکه روشتفکران خارح نشین که امکان سفر وتبلیغ برنامه های شما را فراهم آوردتد این فرصت را در اختیار رژیم گذاشتند تا نوزادی را که در شکم پروژه مردم فریب دوم خرداد پرورش داده بود بدنیا بیاورد و احمدی نژادش بنامد، قدم نورسیده مبارک باد.  
 بله از همه آنها باید سئوال کرد از دکتر رضا براهنی گرفته تا کریمی حکاک و مهر انگیز کار تا عباس میلانی… و خانم شهرزا د مجاب که بخصوص شرکت ایشان در این برنامه های نمایشی همراه با تاسف بسیار است، یعنی وقتی کمیته نوبل دلیل انتخاب شمارا ایرانی ومسلمان وزن بودن اعلام کرد اینان در نیافتند چه اهدافی پشت اهدای این جایزه پنهان است ؟ دریغ ودرد .
نمونه ای دیگر از واکنش نسل جوان در برابر ادعا های شمارا برایتان وبرای کسانی که ممکن است هنوز هم نسبت به شما واهدافتان توهم داشته باشند نقل می کنم. شما و همه ایرانیان سایه سیرجانی را می شناسید اما ممکن است دیگر انسانهای حساس نسبت مسایل حقوق انسانها در سرزمین های دیگر با نام او آشنا نباشند. سایه ،دختر سعیدی سیرجانی محقق ، تاریخ شناس ونویسنده برجسته ایرانی است که به جرم مرتکب نشده در چنگال ماموران امنیتی جمهوری اسلامی اسیر شد؛ سخت ترین ووحشیانه ترین شکنجه ها را نسبت به او اعمال کردند.سرانجام اورا به قتل رساندند واما مرگش را عارضه قلبی! اعلام وپرونده را بستند. ، سایه خود حقوق دان است و بی آنکه کسی به فریادهایش توجه کند سید محمد خاتمی و شریعتمداری مدیر کیهان تهران را مسئول قتل پدرش دانست. وقتی شما زنان وجوانان را شیفته خود دانستید ،سایه برآشفت وبا زبانی تند به ادعا های شما پاسخ گفت بله زبان او تند وعصبی است اما اگر من وهر کس دیگری درد ومصیبتی که او در سینه دارد را حس کنیم .کابوسی که همه عمر همراه اوست رادرک نماییم ، نباید انتظار داشته باشیم که با زبان ملایم با حامیان جمهوری اسلامی برخورد کند. بخش کوتاهی از نوشته سایه سیرحانی را با پوزش از حضور بزرگ بانوی صلح بدون تغییر در نحوه بیان نقل می کنم:
«…خانم عبادی ننگت باد که دروغزن تر از سران جمهوری اسلامی گشته ای. امان از شهوت قدرت و صد امان از خودنمایی شما. امروز هم باز مزاح نموده اید که جمهوری اسلامی ایران در زمینه حقوق زنان و کودکان پیشرفتهای وسیعی نموده است!! بچه های حلب آباد را اصلا دیده اید؟ از جوانان دربند آگاهید؟ جوانانی که با فقر مالی و معنوی : نبودن استادان حق طلب و نشریات آزاد سالهاست که دست به گریبانند. زن حسابی، کودک ایران کودک ایران است چه در خیابان چه در حلب آباد چه در دانشگاه چه به عنوان دستفروش رونق دهِ بازار شیادان حاکم بر ایران زمین. اگر سرکار علیه ادعا می کنید جوانان و زنان مستقبلین جایزه تان بوده اند و در مصاحبه با همان خبرگزاری چنین ادعا نمودید که: جایزه من با استقبال زنان و جوانان ایرانی روبرو گشته است. العبادالسلطنه من یک زن ایرانی هستم. یک جوان ایرانی هستم. جایزه شما ارزانی خودتان…»
آ خرین اظهار نظر شما پیرامون مسئله اتمی ج.ا است . اول قسمتی از خبر را از سایت پبک نت بلندگوی بخشی از حزب توده (همان جمعی که هنوز انگار امام راحلشان زنده است ووظیفه دفاع از مواضع ضد امپریالیستی حصرت امام   به ایشان محول شده است) بخوانیم
«شیرین عبادی برنده جایزه صلح جهانی و بنیانگذار کانون مدافعان حقوق بشر ایران در مصاحبه با شبکه تلویزیونی "العربیه" عربستان سعودی، درباره حمله امریکا به ایران گفت: مردم از حکومت گله هایی دارند، اما در صورتی که یک دشمن خارجی بیاید ، متحد در مقابل دشمن خارجی خواهند ایستاد. ..»
مگرشما شهرت واعتبارتان وپول باد آورده ای که به حسابتان واریزشد می شود را مدیون همین به گفته مقامات رژیمتان جهانخواران نیستید؟ . مگر سفر های زنجیره ای شما با دستمزد ها وهزینه های کلانی که برایش تقبل کردند از بودجه امریکاودیگر کشورهای متجاوز تامین نشد" ؟ من نمی دانم که مردم در مقابل یک حمله اتمی چه خواهند کرد؟، واصلا زیاد هم به شاخ وشانه کشیدن های امریکا واروپا وجمهوری اسلامی بها نمی دهم وچند بار هم گفته ام اینان فقط به منافع اقتصادی وسیاسیشان می اندیشند، آقای بوش هم اگر منافعش ایجاب کند محور شرارت را به محور تجارت بدل خواهد کرد ،اما چرا شما تا این حد ارزش واعتبار مردم را پایین می آورید وادعا می کنید که آنها فقط از جکومت گلایه هایی دارند؟ ایا این همه جنایت که این حکومت در طول عمر ننگین خود مرتکب شده . فقط باعث گلایه مردم شده است؟. این حکومت حتی قبل از استقرارش با آتش زدن سینما رکس آبادان وسوزاندن ۴۰۰ تماشاگر به هنگام تماشای فیلم، کوره های آدم سوزی اش را روشن کرد وبه این ها اضافه کنیداعدام های اوایل حکومت اسلامیتان، معلولین، بیخانمانان ، وکشته شدکان در جنگ وهزاران نفر که در تسویه های خونین سالهای ۶۰ و۶۷ با محاکمات یک دقیقه ای به جوخه اعدام سپرده شدند ودر گور های دستجمعی خوابیده اند. به یک مورد جنایت دیگر هم اشاره می کنم که سپاه پاسداران آ فرید. افراد این سپاه در طی حمله ای همه پاسبانهای آذر شهر(این شهر ۴۰ پاسبان داشت) را جلوی چشم همسر وبچه ها وبستگانشان سر بریدند وماشین هایی که از شهر می گذشتند ؛مجبور بودند از روی جنازه اینان عبور کنند. این مردم وبا این همه مصیبتی که کشیده اتد وتحقیر وسرزنشی که تحمل کرده اند فقط از حکومت جمهوری اسلامی گلایه دارند ؟ عجب!!. من نمی دانم که مردم با دشمن خارجی چگونه رفتار خواهند کرداما اینرامی دانم که آنان که هم اکنون در ایران بساط ظلم و ستمشان را گسترده اند ، چه شبه اصلاح طلب باشند چه تمامیت حواه چه اصولگرا وچه تندرو وچه کند رو و… همه از یک قماشند ودشمن مردم . وقتی مردم زیر سرنیزه دشمن داخلی به روزسیاه افتاده اند ترساندن آنان از دشمن خارجی آیا بهره ای ببار خواهد آورد؟.
برای رهایی مردم ما هیچ راهی جز سرنگونی این جباران چه با اتم چه بی اتم باقی نمانده است اما در فردای ایران آزاد برای کسانی که به بقای این حکومت یاری رسانده اند چه سرنوشتی رقم خواهد خورد؟ ایا لوح صلح نوبل را در دست داشتن باعث تخفیف مجازات می شودیا تشدید آن؟ نمیدانم، فقط هوشیار باشید فرداخیلی دیر است
.
بصیر نصیبی۲۶ ژانویه ۲۰۰۶ زاربروکن / آلمان
 
۱ / این مطلب سال ۲۰۰۶ نوشته شده وبه فیلم هایی برای نمونه اشاره شده که تاآن زمان ساخته شده بود.
 
FILE PHOTO OF 2003 NOBEL PEACE PRIZE WINNER SHIRIN EDABI
Print Friendly, PDF & Email
Balatarin

دیدگاه های خوانندگان: