به احتمال
زیاد شما هم مراسم اعجاب انگیز و درخشان افتتاحیه
المپیک 2008 چین را در تلویزیون دیده اید. اگر ندیده
باشید ، امیدوارم فرصتی پیش بیاید تا فیلم ضبط شده آن
را جایی ببنید. در ابتدا اطلاعات مختصری در باره بخش
هنری این مراسم نوشته می شود و پس از آن مطلبی در مورد
«ژانگ ییمو
Zhang Yimou
» فیلمساز بزرگ چینی که کارگردان اصلی این برنامه
بود، خواهد آمد.
برنامه
نمایشی مراسم افتتاحیه المپیک چین را که هرگز نمی توان
با کلمات توصیف کرد، حدود یکساعت طول کشید وپس از آن
رژه ورزشکاران 204 کشور شرکت کننده در مسابقات المپیک
آغاز شد. در پایان رژه با روشن کردن مشعل بزرگ المپیک
برفراز استادیوم 91 هزار نفری پکن که آن را « آشیانه
پرنده
Vogelnetz»
هم می نامند، مراسم به پایان رسید.
برای اجرای
برنامه های هنری یک ساعته، بیش از 3 سال برنامه ریزی و
تمرین شده بود. با بودجه ای که در گفته های مختلف حدود
100 میلیون تا یک میلیارد دلار تخمین زده می شود. برای
طراحی و کارگردانی این برنامه « ژانگ ییمو» رهبری یک
گروه 8 نفره از هنرمندان و متخصصان مشهور چینی و خارجی
را به عهده گرفت. در میان این این هنرمندان می توان از
استیون اسپیلبرگ کارگردان بزرگ آمریکائی نام برد- که
البته به دلائلی که بعداً ذکر خواهد شد، خود را کنار
کشید. علاوه بر اسپیلبرگ، «ایو پپین
Yves Pepin»
کارگردان فرانسوی که جشن پایانی المپیک 2004 آتن را
برگزار کرده بود، دراین برنامه همکاری می کرد.
از دیگر
هنرمندان صاحب نام چینی که با این برنامه همکاری می
کردند باید از «چن وایا
Chen Weiya»
که پیش از این مراسم افتتاحیه مهمی را در چین برگزار
کرده بود برای معرفی بخش فرهنگی مراسم، و همچنین «ژانگ
جیگانگ
Zhang Jigang
» به عنوان دستیاران ژانگ ییمو، و چند کارگردان
دیگربین المللی از جمله « آنگ لی
Ang Li
» باید نامبرد. چند استاد دانشگاه و فیلسوف چینی هم از
همراهان دیگر ژانگ ییمو بودند. برنامه ای که می بایست
5 هزار سال تاریخ چین را در ترکیبی از کهنه ونو با
زیباترین رنگها ، نورها، موزیک ها و حرکات به نمایش
بگذارد.
شرح اسامی
و نوع فعالیت های این گروه برگزارکننده بسیار مفصل است
و مطمئناً فرصت بیشتری می خواهد. اما همین قدر می توان
گفت که جمع این هنرمندان و دانشمندان برنامه ای بزرگ،
منظم و با شکوه تدارک دیدند که با کمک 15 هزار هنرمند
( که گروه بزرگی از سربازان هم در میانشان بودند) با
تمرین های مداوم ، صرف بودجه ای کلان و نظمی بی مانند
همراه با تکنیکی فوق العاده ، به صورت نمایشی با شکوه
به اجرا درآمد. همان طور که اسپیلبرگ پیش بینی کرده
بود: « مراسم افتتاحیه المپیک 2008 پکن به عنوان
بهترین مراسم افتتاحیه المپیک در تاریخ ثبت خواهد شد.»
و این گفته ای است که بسیاری از مفسران برآن مهر تائید
زده اند.
در باره ژانگ ییمو
در سال
1987 اولین فیلم « ژانگ ییمو » ، « مزرعه ذرت سرخ
Das rote Kornfeld
»، در فستیوال برلین به نمایش درآمد و برنده جایزه خرس
طلائی شد. و این فیلم بود که چشم ها را به سوی سینمای
جدید چین، زیبائی نفس گیر و مجموعه تلخ و شیرین آن
گشود!
موفقییت
جهانی « مزرعه ذرت سرخ » راه را برای کسب جوایزی
بیشمار برای کارگردانان چینی هموار ساخت. « ژانگ ییمو
» با فیلمهایی همچون « جودو » 1990، « فانوس سرخ»
1991، « زندگی» 1994 ، « راه خانه » 1999 سهم بزرگی در
کسب این جوایز داشت. این ها فیلمهایی بودند که از
زندگی روزمره درچین سخن می گفتند. دنیایی که در غرب
کاملاً ناشناخته بود. در این فیلمها لحظاتی نیز به
زمان گذشته می پرداختند که بیشتر به عنوان امکانی برای
فرار از سانسور باید مورد توجه قرار گیرد.
«
ژانگ ییمو » زیباترین زن سینمای چین را کشف کرد.
از نظر
سینمائی کارهای او در فیلمهای نئورالیستی سینمای
ایتالیا ریشه دارد؛ طراوت داستانی ساده، کاربرد
علاقمندانه ی امکانات معمولی و عشق به مردم فقیر و
کودکان. اما بیش از همه « ژانگ ییمو » یکی از بهترین
کارگردانان فیلمهای مربوط به زنان در سینمای امروز
است. رنج های زنان، زیبائی شان و بیشتر از آن توانائی،
و نیروی خودسازی و خودآگاهی آنها محور بسیاری از
فیلمهای « ژانگ » بوده است.
او دو تا
از بهترین و زیباترین ستارگان زن سینمای امروز چین را
کشف کرده است: در مدرسه هنرپیشگی «گٌنگ لی
Gong Li
» 21 ساله را پیدا کرد و از او ستاره ای ساخت؛ ستاره
ای که از سال 1987 تا 1995 شریک زندگیش بود. ستاره
دیگر « ژانگ زیی
Zhang Ziyi
» 17 ساله بود. هردو آنها در فیلمهای جدید « ژانگ
ییمو » هم نقش های اصلی را بازی می کنند.
تا اواسط
دهه 90 « ژانگ ییمو » به طور مداوم با ادارات سانسور
درگیر بود؛ فیلمهایش را از فستیوالها برمی گرداندندو
ضمن ایجاد محدودیت های کاری ، از مسافرت های او نیز
جلوگیری می کردند. پس از این دوره او توانست با آزادی
بیشتری کار کند. این مسئله از یک سو به گشوده تر شدن
فضای سیاسی چین در 15 سال اخیر و از سوی دیگر به
تغییراتی در کارهای « ژانگ ییمو » برمی گردد. امروزه
او بیش از گذشته برای جلب تماشاگران کوشش می کند. و
تلاشش نتیجه هم می دهد. فیلم « قهرمان
Hero
» با بودجه ای حدود 30 میلیون دلار، تا به امروز
گرانترین و در عین حال پر فروشترین فیلم چینی بوده
است.
در سال
1997 او با اجرای شاهانه و درخشان اپرای « توراندخت»
اثر «پوچینی» در شهر فلورانس همه را غافلگیر کرد. یک
سال بعد این اپرا در صحنه هوای آزاد در « شهرممنوع
Verbotene Stadt
» در چین، و پس از آن در استادیوم المپیک مونیخ آلمان
به روی صحنه رفت و موفقیت فراوانی به دست آورد.* علاوه
بر آن در همین فاصله او فیلمهای معرفی تبلیغاتی چین
برای بازیها و همچنین نمایشگاه 2010 در شانگهای را
ساخت.
« ژانگ ییمو » اسپیلبرگ چینی است
«ژانگ» به
عنوان مشهور ترین و موفقترین فیلمساز بیت المللی چین،
امروز نوعی «هنرمند ملی» و اسپیلبرگ چین است. کسی که
قرار بود مراسم افتتاحیه المپیک چین را همراه با او
کارگردانی کند. اما اسپیلبرگ در اوائل امسال ( ماه
فوریه) ظاهراً به دلیل سیاست چین در مورد آفریقا( و
مشخصاً سودان) که البته قبلاً هم می توانست از آن با
خبر باشد، خود را کنار کشید. البته در خبرهای پشت صحنه
شنیده شده است که او و «ژانگ» چندان هم با یکدیگر
تفاهم نداشته اند. به هر حال آنها دو غول سینمائی
هستند که هیچ کدامشان ( بخصوص اسپیلبرگ) عدادت ندارند
در کارشان انعطافی نشان دهند.
می شد پیش
بینی کرد که مراسم افتتاحیه المپیک چین اثری درخشان از
کار خواهد آمد. «ژانگ» در مرحله اول یک هنرمند است و
علیرغم ریشه های نئورئالیستی سینمای ایتالیا در
کارهایش، مردی ست که همواره عاشق رنگ بوده است. در
جدیدترین فیلمش « نفرین گل طلائی
Der Fluch der goldenen Blume
» رنگ زردِ طلائی امپراتوری، در فیلم « خانه خنجرهای
پرنده» ، سبز روشن جنگل خیزران(بامبوس)، در «قهرمان»
آبی عمیق، سفید درخشان، سیاه نقره ای و بازهم سبز و
بیش از همه قرمز که بسیار از آن در فیلمهای اولیه اش
استفاده کرده است، به چشم می خورد.
منتقدین غربی او را به سازشکاری متهم می کنند
منتقدین
غربی، این اواخر فیلمساز محبوب خود را کمتر مورد لطف
قرار می دهند. آن ها او را متهم می کنند که از ایده
الهای خود به دور افتاده و در جهت سازشکاری حرکت کرده
است. شاید آنها در باره « ژانگ ییمو » دوبار دچار سوء
تفاهم شده اند؛ چون فیلمهای اولیه او چیز دیگری غیر از
آن است که منتقدین آنها را به عنوان نوعی مخالفت سیاسی
ارزیابی کرده اند. حتی « مزرعه ذرت سرخ » در تجلیل از
یک نوع قیام نیست، بلکه از مقاومت کمونیست ها علیه
فاشیست های ژاپن حرف می زند. مصائب و خود قربانی کردن
4 زن در فیلم « فانوس سرخ» - که با پرچم سرخ همانندی
دارد- آن گونه که تعبیر شده است نشانه مقاومت (در
برابر رژیم) نیست، بلکه دقیقاً شرح رابطه مرگبار زن و
مرد در دوران رژیم کهنه ی فئودالی است که مائو علیه
آنها لشگرکشی کرد. در واقع این فیلم یک دلیل خصوصی و
مشخص برای ضرورت انقلاب را بیان می کرد.
منقدین
برعکس (نظریات سابقشان) فیلم «قهرمان» را به ستایشی از
دولت تفسیر کرده اند. این فیلم از چهار ضارب ( یا
تروریست) حرف می زند که می خواهند امپراتور « کین
Qin»
، بنیانگذار دولت متحد چین را بکشند، اما در پایان حتی
به قیمت از دست دادن جان خویش، خود را به پای او می
افکنند. با این همه فیلم «قهرمان» به هیچ وجه
سازشکاری و سر تعظیم فرودآوردن این فیلمساز نیست. چون
«قهرمان» از حکمرانی حرف می زند که قانون را برفراز
اراده خود قرار می دهد و خشونت را به عنوان یک وسیله
سیاسی مردود می شمارد.
مبارزه
میان چپ و راست به تساوی می رسد. «ژانگ» خودش را
همواره در برابر قطبی شدن ساده میان انتقاد سیاسی و
سازشکاری حفظ کرده است. او بر آزادی هنری خود تاکید
داشته و نسبت به مطبوعات غرب و نظرگاه های سیاسی و
نظرهای نشئات گرفته از نژاد پرستی آنها در مورد تصویری
که از چین به دست می دهند ، انتقاد کرده است.
با اجرای
مراسم افتتاحیه المپیک 2008 چین، «ژانگ» پس از راهی
طولانی به سر منزل مقصود رسیده است. همانطور که چین در
سیاست جهانی جایگاه خود را یافته است.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------
* آقای
کیارستمی هم فکر می کرد امسال با اجرای اپرای « زنها
همه این طوری اند» اثر موتسارت در فرانسه، احتمالاً به
چنین موفقیتی دست یابد. اما منتقدین و تماشگران به
یادآوری کردند که : تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به
گزاف!
بخش
زیر از سایت «ویکی پدیا» نقل می شود:
کارنامه سینمائی ژانگ
ییمو:
به عنوان کارگردان:
1987:
Rotes Kornfeld
1989: Deckname
Puma
1990: Judo
1991:
Rote Laterne
1992:
Die Geschichte der Qiu Ju
1994:
Leben!
1995:
Lumière et Compagnie
1995:
Shanghai Serenade
1997: Keep Cool
1999: Keiner
weniger
1999: Heimweg – The Road Home
2001:
Happy Times
2002:
Hero
2004:
House of Flying Daggers
2005:
Riding Alone for Thousands of
Miles
2006:
Der Fluch der goldenen Blume
به عنوان فیلمبردار:
1983: Morgen
der Entscheidung
1985: Gelbe
Erde
1986: Die große
Militärparade
1986: Alter
Brunnen
به عنوان
هنرپیشه:
1986: Alter
Brunnen
1987: Das rote
Kornfeld
1989:
Der Krieger des Kaisers
1997: Keep Cool
جوایز:
2003
Golden Globe für den Besten
Fremdsprachigen Film für Hero
2003
Berlinale 2003
Alfred-Bauer-Preis für Hero
2002
Oscarnominierung für den Besten Fremdsprachigen Film
für Hero
2002 Fukuoka
Asian Culture Prize
1999
Venedig Goldener Löwe für Keiner
Weniger
1995
Cannes 1995 Technik Grand Prix für
Shanghai Serenade
1994
Cannes 1994 Spezialpreis der Jury (+
Bester Darsteller für Ge You) für Leben!
1992
Filmfestspiele von Venedig] Goldener Löwe für Die
Geschichte der Qiuju
1991
Oscarnominierung für den Besten Fremdsprachigen Film
für Rote Laterne
1991
Venedig Silberner Löwe für Rote
Laterne
1990
Oscarnominierung für den Besten Fremdsprachigen Film
für Ju Dou
1990
Seminci Goldene Ähre für Ju Dou
1988
Berlinale 1988
Goldener Bär für Das rote Kornfeld
1987
Tokyo International Film Festival -
Bester Darsteller für Alter Brunnen
|