You should install Flash Player on your PC

زنان افغان در دوزخ بنیادگرایان و اشغالگران میسوزند

ازدیگران

 خانه نخست

 

زنان افغان در دوزخ بنیادگرایان و اشغالگران میسوزند

 جمعيت انقلابی زنان افغانستان (راوا(

 

امروز در صدمین سال از تجلیل روز جهانی زن، زنان در کشور های پیشرفته جهان با شادی آن را جشن میگیرند، ولی ما مجبوریم از آلام، مصایب و زجر هایی حکایه کنیم که مردم و بخصوص زنان ما در آن عذاب میکشند. هفت سال گذشت، کشوری که امریکا و همدستانش با کذب و ریا مدعی اند صلح و دموکراسی به آن ارمغان آورده اند و زنانش را از چنگ طالبان رهانیده اند، هنوز در دوزخ بنیادگرایی میسوزد. دختران با سگ تبادله میشوند، بر زنان و کودکان تجاوز صورت میگیرد، مردان زیر حمایه دم و دستگاه جهادی زنان شان را بصورت فجیع به قتل میرسانند، آب جوش بر آنان میریزند، گوش و بینی و انگشتان شان را قطع میکنند، زنان بیگناه سنگسار میگردند و دولت مافیازده کرزی بصورت خستگی ناپذیر مشغول سازش، جنایتکار نوازی و دزد نوازی میباشد و از کلکسیون بیحسابش بر گردن آنان مدال می‌آویزد. ولی برای آقای کرزی پشیزی اهمیت ندارد که دزد و آدمکش مدال گرفته‌ای بنام عطا محمد جوان آزادیخواهی بنام پرویز کامبخش را بی جرم و گناهی به زندان افگنده است و چند خونخوار شیاد شینواری مانندش وی را محکوم به اعدام کرده اند.

فاجعه حقوق زنان در افغانستان

تعدادی ابله و یا بیخبر از دنیا، حضور زنان را در پارلمان نشانه‌ای از دموکراسی و پیشرفت، حقوق و آزادی زن میدانستند. ولی عملاً دیدیم که این زنان جمعیتی- خادی همچون گدی گگ ها، تحت فرمان قومندانان جهادی بوده که با خونسردی و بی‌تفاوتی نکبت و سیهروزی زنان عزادار وطن شان را بیشرمانه تماشا میکنند و بجای افشاگری و اعتراض به وضعیت زنان، مصروف خورد و برد و حفظ چوکی و مقام خویش اند. اگر این زنان در تبانی با جنایتکاران جهادی-خلقی و پرچمی نمیبودند باید مانند ملالی جویا با قاطعیت تمام در صف مردم می‌ایستادند و رسالت خود را در برابر مردم و وطن صادقانه انجام میدادند.

اعدام صدام، صدام های وطنی را به تب لرزه مرگ انداخت. این خوکان خونخوار با دست و پاچگی عجیبی خواستند از مرگ و محکومیت محتوم شان جلو گیرند. این گرگان با طرح مصالحه ملی و تشکیل جبهه ملی با برادران مشترک الوجوه خلقی- پرچمی شان در «صف واحد» گرد هم آمده اند تا گردن شان را از ریسمان عدالت مردم برهانند. البته در کنار جبهه ملی، جبهه متحد فرهنگی را نیز نباید فراموش کرد که چگونه روشنفکران مزدور با دنائت خون از سر و روی جهادی ها و همدستان خلقی و پرچمی شان میلیسند و با بیشرمی تمام از طریق رسانه ها در تلاش اند تا با باد کردن کثافات به روی دولت کرزی، آب تطهیر بر سر و ریش جنایتکاران بریزند و آنان را افراد دموکرات، متمدن، با فرهنگ و آزادیخواه معرفی نمایند.

اگر از یک سو کریم خرم گلبدینی از موضع شونیستی عمل خاینانه را در برابر چند خبرنگار انجام میدهد، مهره های «فرهنگی» جنایتکاران برای اظهار ارادت به باداران ایرانی شان، بخاطر «دانشگاه» و «دانشکده» گلو پاره میکنند ولی هرگز نمیتوانند از مسایل استخوان سوز فعلی مثل بی امنی، بی دوایی، بی نانی، بی خانگی، اختطاف، کشتار زنان و مردان بیگناه توسط ددمنشان جهادی و طالبی، مرگ صد ها تن از سرمای زمستان، فقر، بیکاری و صد ها مصیبت دیگر مردم ما و افشای عاملین وضعیت بد امروزی حرفی به زبان آرند بلکه از طریق مطبوعات و تلویزیون ها بمثابه بدترین دشمنان آزادی و وحدت ملی افغانستان عمل میکنند.

امروز که پرده درامه جنگ ضد ترور امریکا هم دریده شده و ناظریم که از یکسو زیر نام «جنگ علیه ترور» هزاران هموطن بی‌گناه و نگونبخت ما را بقتل میرسانند اما از جانبی با شترگاوپلنگ های فاشیست طالبی زد و بند دارند و میکوشند چتلی را از سر و روی عده‌ای از آنان لیسیده در قدرت شریک سازند. این عوامفریبی های خاینانه به مردم ما و جهان بار دگر ثابت کرده که امریکا و متحدانش فقط و فقط در پی منافع استراتیژیک، اقتصادی و سیاسی خود بوده و افغانستان را بیش از پیش در کام فجایع و تباهی سوق میدهند. نصب خاینان جهادی و جاسوسان روشنفکرنما در قدرت و تبدیل افغانستان به مرکز مافیای مواد مخدر، اولین گامهای این سیاست خاینانه اینان بوده است.

چنانچه «راوا» از نخستین روز ها اعلام داشت که هیچ کشوری نمی‌خواهد به کشور دیگر دموکراسی و آزادی اعطا نماید و حالا این حقیقت به همه آشکار شده است. مردم ما بخوبی شاهدند که امریکا چگونه موش های مرده را دوباره با نکتایی و دریشی چون گرگان وحشی بجان مردم ما رها کرد و در برابر فجایع جاری در افغانستان، نقض حقوق بشر و زیر زدن میلیون ها دالر توسط دزدان جهادی و ان جی او های فاسد کاملاً بی‌تفاوت میباشد. اگر پول های کمک شده بنام بازسازی به جیب خاینان در پارلمان و کابینه نمیرفت، بلایای طبیعی چون سردی هوا اینقدر قربانی نمی‌گرفت. فقط اگر مقدار اندک این پول برای رفاه مردم به مصرف میرسید دست و پای صدها پیر و جوان ما قطع نمیشد و هزاران تن دیگر به کام مرگ فرو نمی‌رفتند.

«جمعیت انقلابی زنان افغانستان» بار دگر اعلام میدارد که تمامی تیره روزی ها و بدبختی های وطن ما ریشه در حاکمیت پلید بنیادگرایی چه از نوع طالبی یا جهادی داشته و تا زمانی که این زخم چرکین از عمق نخشکد وطن و ملت ما نه به زور امریکا و ناتو و هیچ نیروی دیگر خارجی روی سعادت و بهروزی و ترقی را نخواهد دید.

ما مجدداً اعلام میداریم که هرچند آقای کرزی از اعمال هر نوع عدالت بر جنایتکاران حلقه زده در اطرافش اظهار عجز کرد، ولی ما مصممیم که با وجود محدودیت های فراوان و قرار داشتن در محاصره دژخیمان جهادی- خادی و جیره خواران فرهنگی آنان با اتکا به خواست مردم افغانستان و اعانت مردم، احزاب، گروه های حامی آزادی و دموکراسی، تا جنایتکاران جنگی و غارت گران سه دهه جنگ در افغانستان اعم از سنی و شیعه، پشتون، تاجک، هزاره و ازبک در میز محاکمه نکشانیم، از پا نخواهیم نشست.

با توجه به آنچه گفتیم تجلیل هشتم مارچ تا فردای تابناک رهایی برای زنان وطن ما مفهوم دیگری دارد. برای ما:

هشتم مارچ یعنی روز بیان درد ها و رنج های جانفرسا و استخوانسوزی که بر زنان وطن ما میگذرد و افشای اراذلی که عامل این فجایع اند.

هشتم مارچ یعنی روز تعهد به خون زنان شهیدی که بخاطر آزادی، کرامت انسانی و حقوق شان جان باختند.

هشتم مارچ یعنی روز همبستگی و بپا ایستادن علیه بنیادگرایی چه از نوع جهادی و چه طالبی.

و بالاخره هشتم مارچ یعنی روز پیمان برای تحقق بخشیدن آزادی، دموکراسی و عدالت در سر تاسر افغانستان پاک از لوث بنیادگرایان و مالکان خارجی شان.

جمعيت انقلابی زنان افغانستان (راوا)

18 حوت 1386 – ۸ مارس ۲۰۰۸