You should install Flash Player on your PC

 آينده سينما ، ‏فیلم ديگر همان فيلم نيست!

ازدیگران

 خانه نخست

آينده سينما ، فیلم ديگر همان فيلم نيست!

تكنيك ضبط ديجيتال! مرگ فيلم سلولوئيد

نوشته كارستن كورپانك   ترجمه فرهاد مجدآبادی

با اطمينان مي توانم بگويم كه من هرگز ديگر فيلمي بر روي فيلم نخواهم ساخت!                                                                                        

هنوز هم «گذشته- شیفتگانی» Nostalgiker وجود دارند كه صفحه های گرامافون قدیمی خود را گوش می كنند و نمی توانند از ویدئوكاست های خود دل بكنند و همچنان سفت و سخت به تلویزیون قدیمی خود چسبیده اند. اما نسل آن ها اكنون رو به انقراض است؛ چرا كه «صنعت سرگرمی» از دهه 80  به كلی تغییر یافته است. با وفاداری به شعار «دیجیتال بهتر است»، این صنعت در 20 سال گذشته با موفقیت از سیستم آنالوگ به سیستم دیجیتال تبدیل شده است. مصرف كننده ی امروزی با سیستم دیجیتال عكس می گیرد، فیلمبرداری می كند، موزیك گوش می كند، تلویزیون می بیند، ضبط می كند و تلفن می زند.

به همین دلیل تعجب آور است كه سینما امروز هم، صدسال پس از اختراعش همچنان به صورت آنالوگ و عمدتا بر روی سلولوئید، كه نام فیلم بر آن نهاده شده، تولید و نمایش داده می شود. اما انقلاب دیجیتال سینما را هم بی نصیب نگذاشته است. هنگامی كه جورج لوكاس با ساختن فیلم جنگ ستارگان: اپیزود دوم حمله كلون ها، یك فیلم عظیم تمام دیجیتال تولید كرد، بسیاری ازمتخصصین با كمی عجله از مرگ سینمای سولوئید و تولد دوباره ی آن به صورت دیجیتال خبر دادند.

امروزه اصطلاح سینمای دیجیتال كه (انگلیسی آن D-Cinema است) و بر سر همه زبان هاست- به دلیل نوع تكنیك آن - به صورت غلطی به كار گرفته می شود، شامل تحول تكنیكی، زیبائی شناسی و شرایط اقتصادی سینما می شود.

سینمای دیجیتال امكان تازه ای برای تولید، پخش و نمایش فیلم های سینمائی است. به این ترتیب سینمای دیجیتال ادامه هنر سینماگرانی ست كه بدون ماده فیلم (یعنی سولوئید) كار می كنند. به جای ماده فیلم در ضبط. آماده سازی و نمایش نهایی از ضبط اطلاعات دیجیتالی استفاده می شود.

پیشگامان دیجیتال

با آن كه اكنون كارهای پس از فیلمبرداری (مونتاژ- افكت و غیره ) بدون تكنیك دیجیتال غیرقابل تصور است و سیستم بین المللی نمایش فیلم هم روز به روز بیشتر به سوی تجهیزات دیجیتالی حركت می كند، این سوال مطرح است كه چرا تاكنون فقط تعداد كمی از فیلمسازان به این امكان تازه روی آورده اند. در كنار كارگردان های شیفته ی تكنیك دیجیتال  مانند روبرت رودریگز، جورج لوكاس و جیمز كامرون، كارگردان های مولف سینمای اروپا مانند خولیو مدم Julio Medem ، اریك رومر، لارس فن تریر و پتر گرین وی امتیازات دوربین دیجیتال را كشف كرده اند.

در حالی كه برای لوكاس، رودریگز و كامرون كه عمدتا در حدی بی نهایت به امكانات كارهای تكنیكی بعد از فیلمبرداری اهمیت می دهند، و دوربین های دیجیتالی High- Definition-Kameras نقشی اساسی در تصمیم گیری آن ها دارند، برای فیلمسازان مؤلف اروپائی انعطاف پذیری و صرفه جوئی در مخارج كه دوربین های HD-Comcorder به ارمغان آورده اند، تعیین كننده است و اهمیت دارد. تصاویر تولید شده دیجیتالی دارای زیبائی شناسی ویژه ای هستند كه آن ها را از فیلم های 35 میلیمتری معمولی متمایز می كند. و همین دلیل بدبینی یا عدم توجه فیلمسازانی مثل مارتین اسكورسیس یا استیون اسپیلبرگ و كوئینتین تارانتینو به این تكنیك جدید است.

 

مقایسه تكنیكی: آنالوگ در برابر دیجیتال

فرق اساسی نحوه كار یك دوربین فیلمبرداری معمولی با دوربین دیجیتال قبل از هرچیز در عرصه تبدیل فیلم و ضبط فیلم است. در فیلمبرداری بر روی سلولوئید هردو مرحله بر روی ماده «فیلم» انجام می شود. نور دریافت شده از طریق لنز یك سری تغییرات شیمیائی بر روی نوار فیلم ایجاد می كند و یك ضبط نوری بر روی فیلم انجام می گیرد. و این بدان معناست كه سوژه فیلمبرداری شده به صورت عكسی كوچكتر و نوری بر روی فیلم ثبت می شود آن هم 24 بار در ثانیه. در فیلمبرداری دیجیتال برعكس روند بالا فیلمبرداری و ثبت آن در دو مرحله جداگانه انجام می شود. ابتدا اشعه های نور به چشم حساس الكترونیكی دوربین (CMOS یا CCD ) برخورد می كند و میلیون ها نقطه نوری (Pixel) منظم شده كه حامل مقدار روشنائی یا رنگ ها هستند، تصویر را تشكیل می دهند. چشم حساس، انرژی نوری را به یك جریان الكترونیكی تبدیل می كند. درواقع یك سیستم تبدیل آنالوگ به دیجیتال كه اطلاعات آن با كدهای صفر و یك از طریق كامپیوتر قابل بازخوانی است. در سیستم دیجیتال، تصویر در نهایت می تواند بر روی یك حامل اطلاعات Datenträger از جمله یك مخزن اطلاعات Festplatte ثبت و ضبط بشود. چشم حساس دوربین دیجیتال درواقع «تصویر» را ضبط نمی كند بلكه آن را به نقاط متعدد افقی و عمودی  تجزیه می كند.

درجه فشردگی نقاط تصویر Auflösung برای دوربین های معمولی دیجیتالی، از جمله (Sony HDW-F900) 1920×1080 نقطه (بر روی اینچ) است كه از قدرت نمایش یك تلویزیون معمولی كه 576 ×720  نقطه است، چندبرابر بیشتر است.

گذشته از مسئله Auflösung ، تكامل دوربین های دیجیتال برای ضبط 24 تصویر در ثانیه باعث شده است كه از این گونه دوربین ها برای فیلمبرداری یك «فیلم» استفاده می شود. این دوربین ها هم مانند دوربین های فیلمبرداری معمولی در هر یك بیست و چهارم ثانیه یك تصویر كامل را ثبت می كنند كه هنگام نمایش روند حركت را به همان صورت قدیمی عرضه می كنند.

دوربین های دیجیتال كه ابتدا برای استفاده در تلویزیون اختراع شدند در ابتدا به دلائل هماهنگ شدن با سیستم تلویزیون، 50 «نیمه تصویر» در ثانیه (HD-50I) ضبط می كردند. این نوع ضبط برای سینما غیرقابل استفاده است چون هنگام نمایش حالتی را كه اصطلاحاً Video-Look گفته می شود، به وجود می آورد.

ضبط تصاویر دیجیتال بر روی نوارهای ویدئوئی یا Festplatte دارای فواید زیادی است. در حالی که بر روی یک حلقه فیلم       ( سلولوئیدی) فقط حدود 10 دقیقه می توان تصویر ضبط کرد، روی یک نوار دیجیتال 50 دقیقه فیلم ضبط می شود. از نظر تئوری حتی زمان بیشتری هم برای ضبط فیلم دیجیتال امکانپذیر است. در حالی که آلفرد هیچکاک برای فیلمبرداری فیلم طناب (1948) می بایستی حداکثر پلانهای 10 دقیقه ای را بسازد و به هم بچسباند، الکساندر سوکوروف درام تاریخی Russian Ark (2002) را به کمک تکنیک دیجیتال در یک پلان- سکانس 90 دقیقه ای فیلمبرداری کرده است.

                         

مقایسه استتیك: سیستم آنالوگ (فیلم) با دیجیتال

هنگام مقایسه آنالوگ و دیجیتال در اصل به مسئله كمبودهای آن ها توجه می شود. بزرگترین نقص سیستم دیجیتال در واقع كامل بودن آن است. مخترعین دوربین های دیجیتال درصدد بوده اند  وسیله ای بسازند كه تصویری كامل و بی عیب و نقص تولید كند و این درست همان نقصی ست که در برابر كمبودها یا اشكالات تصویری كه بر روی «فیلم» ایجاد می شود و نوعی ارزش هنری بدان می بخشد، خود را نشان می دهد. از جمله این «نقائص و كمبودها» محدودیت عمق تصویر، خطوط و یا خراش های كوچك و بزرگ روی فیلم، كثیفی تصویر یا جا به جا شدن تصویر هنگام نمایش به وسیله پروژكتور و غیره هستند. این نقائص كه جزء جدانشدنی «فیلم» هستند در نمایش فیلم های دیجیتال دیده نمی شوند و به گونه ای استریل و پاكیزه به نمایش در می آیند كه نوعی «سردی» و بی روحی از آن ها به تماشاگرانی كه باتوجه به 120 سال تاریخ فیلم به آن خو كرده اند، منتقل می شود. و در مقابل آن «فیلم» همچنان «گرم» و آشنا به نظر می آید.

البته در حال حاضر تعداد كمی از تماشاگران می توانند فیلم هایی مثل Star Wars: Episode 3 یا Sin City را با تصویر بدون خش و با «وضوح تصویر» کامل  (Sharpness = Schärfe = Focus)  در سینماهای مجهز به سیستم دیجیتال ببینند. كپی هایی كه از این فیلم ها بر روی فیلم های معمولی برای نمایش در سایر سینماها تهیه می شود، كمابیش از همان كمبودها (مانند خطوط و غیره) برخوردار می شوند. آیا همه تماشاگران بالاخره به تصاویر كاملا بی عیب و نقص دیجیتال عادت خواهند كرد یا نه، سوالی است كه فقط وقتی كه تمام سینماها فیلم ها را با سیستم دیجیتال نشان دهند، می توان به آن پاسخ گفت.

صرف نظر از كمبودهایی كه بیشتر به نمایش فیلم مربوط می شود و درباره آن صحبت شد، فیلم های دیجیتال عمق تصویر و امكان بازتاب نور و رنگی دارند كه می توان آن را «نمای الكترونیك» Elektronik-Look نامید و حال و هوای آن با « نمای فیلم» Film-Look متفاوت است.

نقطه نوری در برابر نقطه شیمیائی Pixel vs. Korn

ضبط تصویر بر روی فیلم سلولوئید بر مبنای یك سری تحولات نوری و شیمیائی انجام می شود كه طی آن دانه یا نقطه های شیمیائی موجود در ماده حساس روی فیلم نسبت به نوری كه به آن ها تابانده می شود عكس العمل نشان می دهند. این دانه ها كه كوچكترین ذرات تصویر هستند و هنگام نمایش فیلم روی پرده بزرگ بخوبی دیده می شوند، نقاطی هستند همانند نقطه های نوری (‍Pixel ) در فیلم های دیجیتال. تفاوت نقطه های «فیلم» با نقطه های نوری دیجیتال در این است كه آن ها جا و اندازه ثابتی ندارند. هرنقطه بر مبنای درجه حساسیت در برابر نور بزرگ یا كوچك می شوند و نسبت به نور تابیده شده به آن عكس العمل نشان می دهد. به این ترتیب هنگام ضبط تصویر بر روی فیلم سلولوئید درهم ریختگی ویژه ای ایجاد می شود كه چنین مسئله ای در مورد فیلم دیجیتال كه باتوجه به اصول ریاضی ثابت كار می كند، وجود ندارد.

این مسئله به یك نتیجه زیبائی شناسانه مهمی منجر می شود: برخلاف دانه های شیمیائی فیلم که به دلیل تغییرات مداومشان از تصویری به تصویر دیگر قابل رؤیت اند، نقطه های نوری دیجیتال همواره ثابت می مانند و به همین دلیل به چشم نمی آیند و درست به همین دلیل فیلم دیجیتال در برابر فیلم معمولی بسیار صاف و تمیز دیده می شود چون هیچ نقطه ای بر روی آن نیست كه به چشم بیاید و در همان حال وضوح تصویرتا حد زیادی بالاست. به گونه ای كه در بعضی فیلم های دیجیتال هنگام انجام كارهای بعد از فیلم برداری Post-Production به كمك فیلترهایی مخصوص سعی می كنند آن حالت «نمای فیلم» را بر روی فیلم دیجیتال ایجاد كنند.

وضعیت كنتراست Kontastverhalten

دوربین های دیجیتال باتوجه به این كه تصاویر را برخلاف دوربین های فیلمبرداری معمولی با كنتراست كمتری ضبط می كنند، به نور كمتری برای فیلمبرداری احتیاج دارند. و از آنجا كه تصویر دیجیتال به نور كمتری احتیاج دارد اگر نور صحنه شدید باشد در جاهایی كه شدت نور در تصویر زیاد است لبه ها و خطوط كناری آن اشیاء یا Motiv «خورده» می شود. و علت این موضوع این است كه دوربین های دیجیتال یك قدرت دریافت علائم نوری حداكثر، دارند كه نباید نور تابیده شده به آن بیشتر از آن قدرت حداكثر باشد. هرچه كه بیشتر از این حد نور داشته باشد خود به خود از بین می رود و ناپدید می شود. البته آدم می تواند از این افكت به عنوان یك سبك تصویربرداری استفاده كند. همان گونه كه خولیو مدم Julio Medem در فیلم لوسیا و سکس  Lucia und der Sex به كار برده است. هنگام فیلمبرداری در نور كم دوربین های دیجیتال انعطاف و توانائی بیشتری از خود نشان می دهند. حساسیت فیلم های دیجیتال در نورهای كم بسیار بالاتر از فیلم های معمولی عمل می كند. و این یكی از اساسی ترین دلائلی ست كه مستندسازان روز به روز بیشتر با فیلم دیجیتال كار می كنند. مایكل من Mickel Mann كارگردان فیلم Collateral (محصول 2004 آمریكا) كه 80دصد آن با فیلم دیجیتال ساخته شده می گوید: «بدون فیلم دیجیتال ساختن این فیلم ممكن نبود.»

عمق تصویرTiefenschärfe

امكان تغییر «وضوح تصویر» از همان سال های طلائی دوران فیلم صامت به عنوان یك بیان هنری شناخته شده بود. تغییر «وضوح تصویر»  ـ برای مثال از شخصی در جلوی تصویر به شخصی در عمق آن ـ حركتی بود برای جلب توجه تماشاگر از موضوعی به موضوعی دیگر و همانند گرفتن «نمای بزرگ» جزء مهمی از فیلم بود و هست. تازه از دهه 40 بود كه سینماگران كوشیدند به تصاویری با عمق میدان بسیار زیاد یا كامل « Deep Focus » برسند. از جمله این كارگردانان می توان از ارسن ولز (در فیلم همشهری كین 1941 Citizen Kane ) و ویلیام وایلر (در فیلم بهترین سال های عمرما 1946 The Best Years of Our Lives ) نام برد. آن ها برای رسیدن به عمق تصویر دلخواهشان می بایستی علاوه بر حقه های سینمائی از مشكلات تكنیكی مهمی عبور كنند.

از زمان كاربرد دوربین های دیجیتال فیلمسازان در برابر مشكلی برعكس آن چه آن كارگردان های قدیمی داشتند، قرار گرفته اند. دوربین های دیجیتال عمق تصویر بسیار بالاتری از دوربین های 35 میلیمتری عرضه می كند. دلیل آن این است كه سطح تصویری كه دوربین دیجیتال فیلم را ضبط می كند با ضریب 4/2 از سطح فیلم 35 میلیمتری كوچكتر است. برای داشتن عمق میدان متناسب با فیلم 35 میلیمتری باید روی دوربین های دیجیتال لنزهای گرانقیمتی نصب شود. هم اكنون مؤسسه Frauenhofer در شهر ارلانگن آلمان در حال تولید چشم حساس CMOS –Sensor جدیدی برای دوربین های دیجیتال است كه می تواند ابعاد فیلم دیجیتال را به حد فیلم 35 میلیمتری برساند. در آن صورت همه لنزهایی كه برای دوربین های معمولی ساخته شده یا می شوند می تواند بر روی دوربین های دیجیتال نصب شود. و این موضوع دلیل دیگری خواهد بود كه دوربین های دیجیتال تولید بر روی فیلم های 35 میلیمتری را یك قدم دیگر به عقب براند.