هفته پیش؛ زمانی كه سركار به عنوان پیام آور اسلام ناب
محمدیتان آن هم از سرزمینی بلا زده از این اسلام با
دبیر كل سازمان ملل متحد دست می دادید ، به دعوت آزاد
جمعی از دانشجویان و خانواده های زندانیان سیاسی در
تهران گردهمآیی آرام به اعتراض از بیدادی كه بر سر
انسان و اندیشه آدمی در ایران جمهوری اسلامی زده می
رود در جریان بود. اعتراضی كه با سركوب سریع محافظان
حكومتِ رنگ و ریا روبرو گشت. اعتراضی كه بنا بر
قرارداد خبرگزاری رویتر با جمهوری اسلامی به جراید
دنیای آزاد راه پیدا نكرد. اعتراضی كه جرقه خود باوری
و خود جوشی را در میان مردم ایران زنده كرد.هر چند این
تجمع با به بند كشیده شدن و حبس خانگی این آزادگان
روبرو گشت اما پرده از صد عیب نهان دروغزنانی چون شما
برانداخت. افتادن پرده همان و آشكار شدن تناقض گفته
های شما با آنچه در ایران جمهوری اسلامی زده می گذرد
همان.
دست مریزاد. سركار در مصاحبه با همان خبرگژاری متعهد
چنین ادعا نمودید كه: جایزه من با استقبال زنان و
جوانان ایرانی روبرو گشته است. العبادالسلطنه من یك زن
ایرانی هستم. یك جوان ایرانی هستم. جایزه شما ارزانی
خودتان. می دانم كه مزد هیه جرینگی بیش نیست. جرینگهای
اهداییتان ارزانی خودتان و طبع خیریه اندوزتان. دیگر
دم از زن ایرانی و جوان ایرانی مزن. دم از حقوق بشر
زدن ننگت باد.
سالها تلف كردن عمر كودكان ایرانی و سرگرم كردن جماعتی
با بازی الفاظ از قبیل: كودكان كار بناممش یا كودك
خیابانی گریبانگیر تو و این حكومت دروغزن خواهد بود.
چرا كه بچه های فقر زده تحت حكومت جمهوری اسلامی
صدایشان را با این جایزه خفه كردن بزرگترین ظلم است.
همین سه روز پیش گزارش بانك جهانی از وضع اسفبار آب
رسانی به مناطق مختلف ایران مبنای دادن وامی به دولت
جمهوری اسلامی گشت. گزارشی كه به دودِ هوا شدن بیناد
مستضعفان و جهاد سازندگی نظری ندارد!! دزدانی كه
میلیونها دلار پول نفت و دیگر منابع طبیعی ایران را
صرف سرمایه گزاریهای كلان در كانادا كرده اند. اگر
چنین دزدهای غول پیكری در میان نوكیسگان جمهوری اسلامی
وجود دارد چرا از چشم بانك جهانی به دور مانده است.
اگر سركار علیه ادعا می كنید جوانان و زنان مستقبلین
جایزه تان بوده اند پس ای بانك جهانی و جهانیان كور
باشید و دور باشید و بدانید كه این ادعا وحی منزلی است
كه لا ریب فیه. پس قلم نزنید كه در همین دوازده ماه
اخیر بیش از صدو هفتاد اعدام در جمهوری اسلامی صورت
گرفته. لب از لب تكان مدهید كه زنان و مردان فقر زده
ایرانی آواره دنیا گشته اند. مبادا صوتی بلند شود كه
من جوان ایرانی كه به این حكومت رای نداده ام اصلا این
دولت از دید من غیر مشروع است مادامی كه اجازه رای
آزاد نداشته باشم و هزاران فریاد برخاسته از ظلم و
سركوبی كه توسط این قاتلان بر ما مردم ایران می رود.
سازمانهای حقوق بشری را با گول زنك جایزه خاموش كردن
امری دور از انتظار نخواهد بود وقتی بتوانی دم و دستك
سازمان عریض و طویلی و البته صد البته محاسبه كار چون
بانك جهانی را بر این وام بچرخانی. جناب خاتمی اگر
حنایت این ماهها رنگش ریخته شده چه بدلی مناسبتر از
خانم عبادی!
آه،
جایی كه زرافشان در بند است جایی كه گرمی خون كشتگان
قلم می جوشد خودنمایی این عجوزگان را تحمل نیست.خانم
عبادی ننگت باد كه دروغزن تر از سران جمهوری اسلامی
گشته ای. امان از شهوت قدرت و صد امان از خودنمایی
شما. امروز هم باز مزاح نموده اید كه جمهوری اسلامی
ایران در زمینه حقوق زنان و كودكان پیشرفتهای وسیعی
نموده است!! بچه های حلب آباد را اصلا دیده اید؟ از
جوانان دربند آگاهید؟ جوانانی كه با فقر مالی و معنوی
: نبودن استادان حق طلب و نشریات آزاد سالهاست كه دست
به گریبانند. زن حسابی كودك ایران كودك ایران است چه
در خیابان چه در حلب آباد چه در دانشگاه چه به عنوان
دستفروش رونق دهِ بازار شیادان حاكم بر ایران زمین.
دروغ
گویی ات بس است. در مقابلت ایستاده ام تا دم مرگ: به
عنوان یك زن ایرانی و یك جوان ایرانی.
سایه سعیدی سیرجانی
خرداد 1383 |