جایزه نخل طلایی امسال را تقدیم
می کنیم به شما آقای عزیز
به شما که بیسکویت هایتان را به
رهبران جنایتکار می بخشید
و در فیلم هایتان از درخت زیتون
و طعم گیلاس حرف می زنید
و سکوت و سکوت و سکوت
و در سکوتی مرگبار مدام می
رانید در جاده ی کوهستانی زندگی تا اوجٍ قله های شهرت
و رنجٍ مردم بم و لرزشهای مدام
زلزله هیچ جوری شما را تکان نمی دهد
نخل طلا مال شماست آقای
کارگردان
***
سیمرغ بلورین را تقدیم می کنیم
به شما بانوی عزیز
به شما که در سالهای خفقان و
اخراج و بایکوت
جزو اولین کسانی بودید که لچک
به سر کردید و
به تلویزیون رفتید و سپس مدام
خود را چرب و چیلی نموده
نقش ننه حلیمه و زهرا خانوم و
اشرف یکه و ننه جزیره را بازی کردید
و خوش درخشیدید آن زمان که با
حراست تلویزیون همکاری نزدیک داشتید
سیمرغ بلورینی که هرگز جیک نمی
زند از آن شماست بانوی خوش رقص
***
امسال جایزه بز شاخدار را تقدیم
می کنیم به شما آقای عزیز
به شمایی که به دست بوس رهبران
رفتید و در عاشورا برایشان سینه زدید
به شما که مدام با مأموران
اطلاعاتی همکاری مداوم داشته اید
به شما که حتا چند تن از رقبای
خود را لو دادید و راه و چاه را به مأموران نشان دادید
به شما که در فیلم هایتان مدام
لمپنیسم را به عنوان یک ارزشٍ ملی قلمداد می کنید
و بی وقفه در اشاعه این فرهنگ
نوین می کوشید
بز شاخدار امسال از آن شماست
آقای فیلمساز
***
جایزه یوزپلنگ طلایی مال شماست
هنرمند عزیز
به شما که عین خیالتان هم نیست
که در همین شهر سر میز شام عده ای را به گلوله بستند
به شما که بعضی از همان افراد
را می شناختید و از دوستانتان بودند
به شما که مانند یوزپلنگ هر
لحظه به شکلی درمی آیید
به شما در هنگامی که صورتتان به
سمت چپ می چرخد می گوید :
من یک مخالف سرسختم
به شما در هنگامی که صورتتان به
سمت راست می چرخد می گوید :
من از خودتان هستم
به خاطر تلاشهای بی وقفه شما در
رنگ عوض کردن
جایزه یوزپلنگ طلایی امسال به
شما تقدیم می شود هنرپیشه ی عزیز
***
جایزه ویژه کتاب امسال از آن
شماست آقای مسافر
به شما که از بالای برج ایفل
چماق مردسالاری تان را محکم کوبیدید توی ملاجٍ جامعه
نسوان
به شما که جامعه نسوان را نصفه
نیمه کردید
و رنج تبعید را قیمه قورمه
به شما که هنوز جوراب هایتان
کار ایران است
و سازتان نوایی بسیار سنتی دارد
به شما که استادید در انواعٍ
فنون و شگردهای نوین همنوایی های دور و نزدیک
و وقت مبارک تان یا با تلفن و
فتنه برانگیزی می گذرد و یا با مصاحبه پردازی
به شما که قلم پردازید و
لشگرسازید و بسیار نوچه بازید
جایزه کتاب سال مال شماست آقای
نویسنده
البته اگر خوش خدمتی بیشتری
برای جماعت ارشادیان نشان دهید
با انتشار اثر بازنویسی شده ی
خود، همه ی جوایز امسال را درو خواهید کرد
***
تندیسٍ عروسکٍ شادان برای شماست
خانم فیلسوف
به شما که از هزاران بستر عبور
کردید
و به جای آثارتان، عکسهای مکش
مرگ مایتان زینت در و دیوار و مجلات است
به شما که برای شهرت خود را به
هر آب و آتشی زدید
هم با دخترانٍ رهبران هم سفره و
هم کاسه و هم سونا شدید
و هم با خود سروران هم منقل و
هم پیاله
به شما که می گویید درس آشپزی
را از مارگاریت دوراس آموخته اید
و در عوض شخصاً هزاران روسپی را
آموزش خواهید داد
به شما که با بورسٍ نویسندگان
مبارز به خارج می روید
و با هر چه دم دستتان باشد در
می آمیزید
به شما که مثل یک بچه گربه
هر جوری رهایتان کنند
آخرش، چهار دست و پا سالم و نرم
بر زمین فرود می آیید
تندیسٍ عروسکٍ شادانٍ نویسندگی
مال شماست بانو
***
آقای سپاسگو درست است که
سالهاست هیچ چیز به درد بخوری ننوشته اید
و کاملاً صحیح است که به عنوان
روشنفکر نیز هیچ نوع فعالیتی از خود نشان نداده اید
ولی مدال افتخار سنگ پای زرین،
امسال به شما تعلق می گیرد
چون مانند خدای قادر متعال همه
جا هستید و عکس شما و اسم شما در همه جا دیده می شود
آقای خرمالو شما در بالای هر
مجلسی می نشینید
و هر کسی دست به قلم ببرد بایست
از زیر ران های سرکار عبور کند
آقای شکرگزار شمایید که کدخدای
دهات ادبیات و حوالی هستید
آقای رجزگو شمایید که دارای
عیالات هستید
آقای خواب آلو شما که دارای
عایدات هستید
آقای نق نقو شما با همه سروران
نشست و برخاست داشته اید و دارید
و اکنون پدرخوانده ی ادبیاتٍ
معاصر محسوب می شوید
در شعر و داستان و رمان و نقد و
ترجمه این شمایید که تصمیم می گیرید چه اثری مطرح شود
شما که زندگی های بسیاری، از
جمله زندگی زن و بچه های خودتان را متلاشی کرده اید
و استعدادهای درخشان و پر امیدی
را در گودالٍ فساد و اعتیاد انداخته اید
این فقط شمایید که شایسته مدال
بین المللی افتخارید آقای چرندگو
***
آقای ناشر محترم
درست است که شما سواد ٍخواندن و
قدرتٍ درکٍ بیشتر کتابهای منتشره را ندارید
و جای هیچ تردیدی نیست که با
طرح های بنجل تان کثافت زده اید به روی جلدٍ همه ی
کلماتٍ شکننده و محتوای ظریفٍ درونٍ اثر
ناشر گرامی، واضح و قابل اثبات
است که سرکار عالی بابت چاپ کتابهایتان، هم از ارشاد
بودجه ی همکاری می گیرید و هم از دولت سوئد کمکهای
نقدی برای تبعید و دربه دری
خبرش را داریم که همان کتابهایی
که شما در خارج از کشور ناشرش هستید تصادفاً این
شمایید که جهت بررسی و کسبٍ تایید و توافق به دست
ماموران ارشاد در سفارت می سپارید
ناشر بزرگوار و عزیز تحقیق نشان
داده است که معمولاً جان تان در می آید تا بندرت با
مولفی قرارداد ببندید
ناشر مبارز، تجربه نشان داده
است که شما هرگز صنار بابت حق التالیف به مولف نمی
پردازید مگر این که جزو مافیای ادبی باشند
ناشر گرانقدر برایمان پر واضح
است که شما تفاوت ارزش یک کتاب را با یک شیشه خیارشور
نمی دانید
ولی با توجه به این که دنیا
اینطوری است و در این دنیا و از قضای روزگار، شما
ناشران هستید که بدون شرکت در هیچ لاتاری و یا قرعه
کشی همیشه برنده اید
با در نظر گرفتن این که ما هم
بخیل نیستیم از شما هم با برگزاری شب شعری توسط شاعره
گان لوند شمالی و شاعران لات جنوبی بزرگداشت و قدردانی
به عمل می آید
مجلس بزرگداشت آقای ناشر با شام
و شراب و رقص و قرٍ کمر و همراه با پایکوبی و موسیقی
محلی تا پاسی از شب ادامه خواهد داشت
***
جایزه بانوی ماندگار امسال
تقدیم می شود به شما
شما که برای ماندن و ماندگار
شدن چه تلاشها نکردید
بانوی بالا بلند و نجیب قصه ها
لوح سیمین از آن شما
از شما هم در هشتاد و پنج سالگی
تجلیل به عمل می آید
تجلیل به معنای احترام به شما
نیست
بلکه از روی ارادتی است که نسبت
به همسر مرحومتان داریم
به شما که رمان تان در دوران
ستم شاهی مورد سانسور قرار گرفت و صفحات بسیاری از آن
حذف شد
به شما که هر کس از ساختار ناقص
رمان و موارد پرورش نیافته در کارتان ایراد گرفت گفتید
اشکال از آن صد و چند صفحه ایست که سانسور شد و گرنه
من اینها را نوشته بودم
شما که گذاشتید همان رمان
سانسور شده به چندین زبان دیگر ترجمه بشود تا مردمٍ
جهان همگی باهم گه گیجه بگیرند
شما که پنجاه سال پیش زری قصه
هایتان بی حجاب بود
و در رمان های پس از انقلابتان
هستی قصه هایتان با تردستی لچک به سر شد و با سلیم
نفسی صیغه محرمیت خواند
به شما که در هشتاد و پنج سالگی
اگر نجیب نمی ماندید چه می کردید
به شما که راز نجابت را می
دانید
و به شما که نجابت قلم را پاس
می دارید
امسال توسط بچه جغله ها رسماً
از شما تجلیل و بزرگداشت به عمل خواهد آمد
بانوی گرامی
از لوح سیمین در صورت لزوم می
توانید به جای سینی هم در منزل استفاده بفرمایید
***
از شما نیز سردبیر گرامی
بزرگداشت به عمل می آید
از شما که در سالهای خفقان و
حناق خودتان تیغ سانسور را به دست گرفتید
از شما که کاسه ی گرمتر از آش
شدید و همراه با آنهمه کج فکری و افکار هرزه
در پاک سازی زبان پارسی و
پاکیزه نویسی نوین، جهت خوش خدمتی به دولت حاکم کولاک
کردید
به شما که همراه با سرفه های
مداوم از هرچه فسیل و مومیایی بود مطلبٍ مرده چاپ
کردید
شما که شیوه درست نگاری را علم
کردید تا به این بهانه کار نویسندگان را دستکاری و
ویرایش کنید
به شما که ماتحت گشادی دارید و
مدام زحمت خودتان را می اندازید گردن این و آن
شما که با هر تغییر در رهبری،
همسر جدیدی اختیار نمودید
و با عزل هر هیئتی از دولت،
پیوند عرفانی خود را گسستید
به شما که حتا دپیلم دبیرستان
هم ندارید
شمایی که حتا بلد نیستید "هاو
دو یو دو؟" بگویید
به شما که مثل گدایان سامره راه
می روید و دایم می نالید
به شما که تعداد خانه ها و سهام
انتشاراتی هایتان و مبلغ بودجه های فرهنگی دریافتی تان
از وزارت امور خارجه و ارشاد و غیره خارج از تصور است
به شما که سالی یک بار جهت
دریافت خراج به خارج از کشور می آیید
به شما که مدام هم توبره می
خورید و هم آخور
به شما که سری شبهای مهرورزی با
آلوبخارا و شفتالو و خرمالو را برای جماعتٍ حیران
برنامه ریزی کرده اید
به پاسداشت پاسداری از زبان و
ادب و فرهنگ ایران زمین،
از شما نیز بزرگداشت به عمل
خواهد آمد
به منظور قدردانی از کوشایی شما
در راستای ادب پفکی و فرهنگٍ چس ناله، مجلس پاچه خوری
برقرار است
به منظور شفای جامعه ی بیمار
نیز آش زین العابدین بیمار در بین حضار پخش خواهد شد
***
جایزه قلمدان زرین برای شماست
نویسنده محترم
شما که بی وقفه قلم تان در خدمت
مردسالاری و مردنوازی است
شما که با قلم زرین تان خط
کشیدید روی چهارصد مورد سانسور
شما که رمان تان را بنابه سلیقه
وزارت ارشاد بازنویسی فرمودید
شما که با قلم زرین تان حتا روی
زنانگی شوم تان نیز خط کشیدید
شما که جنسیت تان در نوشته تان
گم شد و تغییر کرد و بالاخره مرد شدید
امسال جایزه ویژه قلمدان زرین
همراه با تحسین داوران سبیل کلفت به شما تعلق می گیرد
خانم باقالی
هیئت ممیزی نیز به شما تهنیت
گفته و شادباش عرض می نماید
هیئت خوانندگان نیز به شما
»خسته
نباشید «
گفته
»شب
بخیر«
عرض می نماید
___________________________
http://chachmanbidar.blogspot.com/
مهستی شاهرخی |