س:کمی
در باره گروهی که مورد حمله وضرب و شتم قرار گرفته اند
بگو، در چه استانی فعالیت می کنند؟ همه افراد گروه
آلمانی هستندویا خارجیان هم همکار آنها هستند؟
ج. این ها یک گروه
تئاتری(
Nordharzer
Städtebundtheater
) هستند که محدوییتی برای همکاری با آنها نیست
وعلاقمندان به هنرتئاتر چه آلمانی وچه غیر آلمانی عضو
این گروه هستند ،فعا لیتشان در زمینه باله، اپرا،
موزیکال وکنسرت است. چه برای بچه ها وچه بزرگسالان ودر
شهر«هالبر اشتات » در شرق آلمان کار می کنند.
س:
به چه شکلی ودر چه شرایط به اینها حمله شد؟
ج:اینها
بعد از پایان نخستین اجرای کار نمایشی شان داشتند توی
شهر می گشتند تا یک کنایپه( کافه) ای پیدا کنند و
آنگونه که اینجا متداول هست ،یکی دو ساعت دور هم
بنشینند؛. اینها میخواهند به کافه ای بروند که صاحب آن
هر چند چنین وانمود می کند که هیچ گرایش ویژه ای به
جمع وگروهی ندارد اما مشهور است که مشتریانش بیشتر
راست های افراطی هستندومیدانیم که
گرایش به راست در شرق آلمان محسوس تر است. در بین این
بازیگران تئاتر، جوانی هم بود که موهایش را رنگ کرده
بود وشکل وقیافه اش به پانک هاشبه بود، بچه های تئاتر
می رسند به این کنایپه;
صاحب کنایپه به بهانه ویا دلیل حضور این بازیگر در جمع
آنها، اینها راه نمی دهد. اینها در این فکر بوده اند
که به کجا بروند وکدام کنایپه باز است؟ تعدادی از بچه
ها در جستجوی کافه ای دیگر از جمع دور می شوند. در
فاصله ای از این کنایپه،ساختمان خالی ای بوده ودر جلوی
این ساختمان با حمله راستگرایان مواجه می شوند وزد
وخورد شدیدی بین بازیگران تئاتر وراست ها در میگیرد،
از طرف بچه های تئاتر به پلیس اطلاع داده می شود،
امابرای یک زد وخورد 20 ،30 نفره فقط یک ماشین پلیس
اعزام شده بود. وقتی درگیری فروکش می کند پلیس اسم همه
بچه های تئاتر را یادداشت می کند.اما چندان دقتی نسبت
به اعمال راست ها نمی شود.
س:
چه صدمات بدنی به بازیگران رسیده بود؟
ج:
خب این زد وخورد شدیدی بود وعوارض شدیدی هم داشت، برخی
از زخمی ها 2 یا 3 هفته در بیمارستان ماندند یکی از
بازیگران همه دندانهایش از ضربه های مهاجمین خورد شده
است. وقتی آمبولانس آمد وزخمی ها را به بیمارستان برد،
بازیگران به پلیس اطلاع دادند که یکی از مهاجمین هنوز
در صحنه هست وبا دوچرخه اش مانور میدهد. این مهاجم
دستش هم خونی بوده ولی به پلیس گفته زمین خورده،با
وجود اینکه سابقه دار هم بود، دستگیر نشد.
س:بعدا چی؟ هیچکدام از مظنونین دستگیر نشدند؟
ج:چرا.برای
5 تای آنها، پرونده تشکیل داده شده است.البته آزاد
هستند وموقع وروز دادگاه باید حاضر شوند.
س: شکایت از طرف گروه بودویا هر کس خودش به تنهایی
شکایت کرد؟
ج
:نه هرکسی که صدمه دیده بود خودش می توانست شکایت کند
س:
پلیس کی پرونده را تشکیل داد؟
ج:
همان زمان که آنها را به بیمارستان بردند وبالافاصله
ودر شرایطی که برخی زخمی ها وضعیت روحی نا مناسبی
داشتند پروتکل را نوشتند. بطور کلی گفته می شود جستجوی
پلیس خوب نبوده است .برای نمونه شاهدانی بوده اند که
برای شهادت 3 بار به دفتر پلیس دعوت شده اند اما شهادت
دو بار آنها در پرونده منعکس است.
س:
حمله کنندگان به سازمان سیاسی شناخته شده ای مثلا
npdمرتبط
نبوده اند؟
ج:بطور
دقیق نمیشود گفت اما در دادگاه مشخص شد برخی از آنها
علامت صلیب شکسته را بر بازویشان خال کوبی کرده بودند.
س:به
نظر می رسد این ها جمعی راست گرای افراطی بودند که
حمله ای را مشترکا سازمان داده اند. حالا محاکمه به چه
شیوه ای خواهد بود؟ گروهی ویا فردی؟
ج:یکی
از مشکلات این پرونده همین مسئله است که ناشی از گزارش
غیر دقیق پلیس است. دادستان تقاضای محاکمه جمعی را
داشته است اما قاضی پرونده اعلام کرده است باید 5 نفر
جدا گانه محاکمه شوند. اگر محاکمه گروهی بود خب نتیجه
بهتری بدست می آمد، برای مثال الان یکی از مظنونین
اعتراف کرده ضربه زده است .اگر محاکمه گروهی بود همین
اعتراف همه آن جمع را شامل می شد.
س:چه واکنشی تا
بحال نسبت به این پرونده شده است؟
ج:توجه
به این پرونده خیلی وسیع بوده است .علاوه بر گزارش های
متوالی در رادیوها ،تلویزیون ها ،روزنامه ها واعتراض
گروهای سیاسی، پارلمان «ساکسن
ان هالت» هم واکنش نشان داده تا جایی که یک
کمیسیون تحقیق تشکیل داده شده که کار این کمیسیون نه
تنها رسیدگی به این پرونده بلکه تحقیق در باره مشکلاتی
است که استان با نحوه کار پلیس دارد( بطور مثال رسیدگی
به ابهام در ارائه آمار رسمی در مورد فعالیت
راستگرایان افراطی)
س:چرا
پرونده این ماجرا دردادگاه خود شهر دنبال نمی شود؟
ج
:چون این پرونده به یک ماجرای پر سرو صدا تبدیل شده و«هالبر
اشتات» دادگاهش کوچک است ،محاکمه را منتقل کرده
اند به «ماگدل بورگ» تا شاهدان ،خبرنگاران وتماشاگران
بیشتری بتوانند در جلسات حضور پیدا کنند.
س:
حدس میزنی سرانجام این پرونده کی مشخص شود؟
ج:
الان پرونده در جریان هست اما دقیق نمیشود برای صدور
رای نهایی زمانی را پیش بینی کرد. باید منتطر بود.
|