|
از جمله نگراني ها و گره هاي فكري و عمومي ايرانيان و
بخصوص تحليل گران سياسي، احتمال حمله نظامي آمريكا و
متحدانش و وقوع جنگي است كه آتش بيار معركه آن از سوئي
سران جمهوري اسلامي و از جانب ديگر امپرياليست هاي
اشغالگر هستند كه در بحرانزائي در منطقه و در طي
ماههاي گذشته از هيچ كوششي دريغ نكرده اند. تا چه حد
اين احتمال با واقعيات موجود و پارامترهاي سياسي اين
بحران در تطابق قرار دارند؟
بصیر نصيبی
قبل از اینکه به سئوالهای شما جواب بدهم ضرورت دارد
این نکته را یاد آوری کنم که من کارشناس سیاسی نیستم
ومشخص است قضاوت هایم هم بیشتر جنبه حسی دارد تا
سیاسی. چه بسا دلایلی که می آور م ومسایلی که مطرح می
کنم از دیدگاه یک کوشنده مسایل سیاسی قابل پذیرش نباشد
.
بعد از یاد آوری این نکته و در جواب سئوال شما
بایدبگویم، که به نظر من قصد آمریکا ومتحدانش حمله
نظامی به جمهوری اسلامی نیست، به چند دلیل که انگار
بیش از من بارها کارکشته های سیاسی بدان استناد کرده
اند.
مشخص ترین دلیل نتایج خفت بار حمله اینها به خصوص به
عراق است، اینها مگر ادعا نداشتند که به افغانستان
وعراق لشکر می کشند تا طالبان را در افغانستان معدوم
کنند ودرعراق حکومتی دمکراتیک ومردمی مستقر کنند در
صورتیکه هر روز که می گذرد طالبان افغانستان قدرت
بیشتر می گیرند آقای کارزای با کمک هزاران نیروی
اشغالگر حتا نتوانسته کابل را هم کاملادر اختیار داشته
باشد، دایم مقامات حکومتش را ترور می کند وقانون شریعت
هم همچنان بر مردم تحمیل می شود. رژیم جمهوری اسلامی
هم که از همزاد خودش یعنی طالبان هراس داشت الان دستش
برای نفوذ در افغانستان بازتر از گذشته است.
وعراق الان چه وضعیتی دارد؟ آمریکا بیش از 5000 سربازش
را از دسته داده است اختلافات قومی ومذهبی به مراتب
بیش از دوران صدام است، کردها هرچند به ظاهر به پست
رئیس جمهور کرد در کابینه رضایت داده است اما دولت
مستقلی با عنوان حکومت عقلیمی تشکیل داده وبرای حکومت
مرکزی تره هم خورد نمی کنند. هر روز صدها نفر شهروند
غیر نظامی وبی گناه در شهرهای عراق در بمب گذاری ها و
انفجار ها کشته می شوند وامریکا یک دولت گوش به فرمان
یک دیکتاتور دیگر( جمهوری اسلامی )را به جای صدام به
مردم عراق تقدیم کرده است. بله صدام باید میرفت
وامریکا بی توجه به اعتراض های گسترده جهانی وتظاهرات
ملیونی مردم در اروپا- مخالفت های گسترده درامریکا
بدون اینکه منتظر نشست سازمان ملل هم بشود به عراق
حمله کرد. صدام می گفت من پایگاه اتمی مخفی ندارم
ومامورین آژانس اتمی تا اطاق خوابش را هم جستجو کردند
وچیزی نیافتند اماامریکا و متحدش انگلستان می گفتند
داری وخودت نمی دانی وجمهوری اسلامی می گوید من اتم
دارم وهر چند ماه یک بار هم جشن اتمی می گیرد اما
واکنش اینها در برابر جمهوری اسلامی به گونه ایست که
انگار می گویند تو نداری وفکر می کنی داری! پس قصد
امریکا، اروپا ودنیای سرمایه داری تا حد ممکن حفظ
جمهوری اسلامی است واین چنین است که مسئله اتمی جمهوری
اسلامی بیشتر به خیمه شب بازی شبیه شده است.
گزارشگران
نقش و جايگاه روشنفكران سياسي مستقل در بحران موجود
كدامند؟ و ايا اين نكته صحيح است كه يكي از اهداف مهم
سياست هاي جنگ افروزانه جمهوري اسلامي خاموش كردن صدا
و خيزش هاي اخير جنبش هاي درون كشور از جمله زنان و
معلمان و كارگران ميباشد؟
بصیر نصيبی
جمهوری اسلامی از بدو تولدش با بحران زیسته است وخود
بحران را می آفریند وبا خلق بحرانی دیگر بحران قبلی را
کم رنگ می کند. رژیم جمهوری اسلامی پایگاه مردمی اش را
از دست داده در حین اینکه با ادعا های واهی مردم را
همراه خودش می داند وعاشق اسلام ناب محمدی -اما وحشت
هم دارد از یک جهت جنگ می تواند برای رژِِیم نعمت باشد
تاصدای هر اعتراضی رابه بهانه شرایط ویژه خاموش کند
وبی کفایتی وبی لیاقتی خودش را در اداره مملکت توجیه
کند ،همچنان که خمینی شان هم جنگ را نعمت ارزیابی می
کرد. از جهتی دیگر شرا یط فرق کرده است. ترس مردم از
رژیم ریخته با اینکه دولتی را روی کار آورده اند که
باندهای دوم خردادی خودشان هم آنرا پا دگانی
،امنیتی،طالبانی معرفی می کنند تا مردم را از آن
بترسانند می ببینیم که دامنه اعتراضات گسترش یافته،
کارگران وزنان ومعلمان ، بدون ترس از مینی هیتلر
ودولتش جلوی زورگویی ها می ایستند ومقاومت ها ازدوران
خاتمی گسترده تر ومداوم تر شده است. در دوران خاتمی وی
ودار ودسته اش با شارلاتان بازی ودعوت به صلح وصفا
مانعی عمده برابرگسترش اعتراض ها بودند.اماالان و در
این شرایط بخشی از رژیم که خودشان را اصلاح طلب قالب
کرده اند نگرانند که نکند مردم جان بر لب رسیده از
موقعیت متزلزل رژیم بهره بگیرند واعتراضات گسترده شود
وشیرازه امور از دستشان در برود اینست که به باند دیگر
توصیه می کنند که تمکین کنند و عاقل باشند- یک روشنفکر
سیاسی مستقل وانسان دوست خوب معلوم است که با جنگ
وخونریزی وکشتن مردم بی گناه مخالف است وآنچه در توان
دارد برای مهار این سیاست ویرانگر به کار می گیرد اما
لابی های جمهوری اسلامی،تریتا پارسی ، گروه هوشنگ امیر
احمدی، کاظم علمداری... نیروی دوم خردادی صادراتی نظیر
ابراهیم نبوی، مسعود بهنود ...وبخشی از اکثریت (فرخ
نگهدارو... ) هم در تلاشند که جنگ در نگیرد هرچند در
ظاهر اینها هم همان حرف را می زنند که یک روشنفکر
سیاسی واقعی و مستقل بیان می کند اما این وابستگان
رژیم نه نگران مردم هستند ونه از خون ها یی که به نا
حق ریخته می شوند مضطربند نه از بابت بدبختی وفقر ی که
گریبان مردم را گرفته ودر شرایط جنگی افزایش خواهد
یافت غمی بدل راه می دهند اینها وحشتشان از جنس
دارودسته داخل کشوری شبه اصلاح طلبان ودنبالچه انها
نظیر نهضت آزادی است . اینها می ترسند رژیم فرصت پیدا
نکند از نعمت جنگ بهره ببرد و مردم به ظاهر خاموش از
فرصت پدید آمده بهره بگیرندو خود رژیم را ساقط کنند .
اضطراب های شیرین عبادی هم که در تلاش است بلکه بحران
موجود به نفع بقای رژیم والبته با حفظ آبروی نداشته
رژیم فیصله پیدا کند از جنس همان دوم خردادی های
حکومتی است.
گزارشگران
گفته ميشود حجم و گستردگي نيروهاي نظامي آمريكا و
وابستگانش در ادامه اعزام ناوهاي هواپيمابر و پرسنل
نظامي در منطقه خليج فارس در اندازه هاي پيش از وقوع
جنگ و اشغال نظامي كشور عراق است. آيا اين امر بر
احتمال آغاز جنگ با ايران مي افزايد؟
بصیر نصيبی
دولت امریکا ووابستگانش سالهاست در خلیج فارس حضور
نظامی دارند، کشورهای منطقه هم در مواقع ضروری به
پایگاه نظامی غرب مبدل می شوند،الان هم که بعضی هایشان
می گویند اجازه نمی دهند از کشورشان بعنوان پایگاه
نظامی استفاده شود اگر مسئله جدی شود بسوی غرب خواهند
لغزید چون منافعشان اینطور ایجاب می کند. همانگونه که
درطرح محکومیت ج.ا در سازمان ملل همان کشورهایی که به
یمن حضور جمهوری ضد مردم اسلامی بیشترین سهم را در
چاپیدن ثروت های ملی ما داشته اند پشت ج. اسلامی را
خالی کردند و به اتفاق آرا به محکومیت ج. اسلامی رای
دادند .حالا هم که بعد از اشغال افغانستان وبعد عراق
با مرز های گسترده ای که این دو کشوربا ایران دارند در
حقیقت جمهوری اسلامی در محاصره امریکاومتحدینش قرار
گرفته است. هر چند به آرایش وگسترش پرسنل نظامی نمی
توان توجه نداشت .اما این وضعیت لزوما نزدیکی وقوع جنگ
را معنا نمی دهد. خوب اینها می توانند از این گونه
نمایشات هم برای چانه زنی وگرفتن امتیاز بیشتر از ج.
اسلامی بهره بگیرند من فکر نکنم امریکا و کشور های
5+1ندانند که جمهوری اسلامی از درون پوسیده است وقدرت
نمایی اش یک بلوف بیش نیست.
گزارشگران
چنانچه و مفروض چنين اتفاقي روي دهد بنظر شما اهداف
حملات نظامي مهاجمان خارجي در ايران كدامند؟
بصیر نصيبی
واگر فرضاچنین اتفاقی هم روی دهد . تصور نمیکنم به
گونه عراق حمله ای صورت بگیرد.اقدامات از تخریب یکی
دوتا پایگاه اتمی فراتر نخواهد رفت چون قصد اینها
ترساندن رژیم است و وادار کردن آخوندها به تمکین
بیشتر.
گزارشگران
نقش نيروهاي ضد جنگ و حاميان صلح را در داخل و خارج از
كشور چگونه ارزيابي ميكنيد؟
بصیر نصيبی
من در جواب به سئوال دیگر شما هم یاد آوری کردم که
نیروهای ضد جنگ از یک جنس نیستند. بخشی از حامیان
رژیِم هم ساز ضد جنگ کوک کرده اند. پس منظور من وحتم
دارم قصد شما از طرح این سوال مربوط است به نقش انها
که به کلیت سیستم ولایت فقیه نه گفته اند واینها
دستشان خیلی باز نیست- باید بگویم لابی های جمهوری
اسلامی هم مخالفین جنگ اند(البته نه حامیان صلح) وبه
نفع بقای جمهوری اسلامی حرکت می کنند- میدان مانورشان
هم خیلی وسیع است. رادیو زمانه ، رادیو فردا، رادیو بی
،بی، سی وسایت ایران امروز مرتبط با فرخ نگهدار ودار
ودسته اش تفکر اینان را منعکس میکنند وسایت روز اون
لاین و سایت پیک نت و...هم بطوردربست ناشر افکار باند
دوم خرداد ولابی های جمهوری اسلامی
هستند.اتفاقااکثرشان هم در همان امریکای به قول خودشان
جهانخوار لانه کرده اند.
گزارشگران
از صداي سوم يا راه و خط سوم گفته ميشود. اين صدا چه
مختصاتي دارد و چگونه صفوف خود را سازمان خواهد داد؟
بصیر نصيبی
به نظر من اگر بتوان صدای سومی را برای مقابله با رژیم
جمهوری اسلامی وخنثا کردن شگرد هایش سازمان داد این
صدا تنها با حضور سازمانها، افراد وجریان هایی امکان
پذیر است که مرز بندی قاطع وروشن ومصمم با جمهوری
اسلامی دارند. آنها که یک روز زیر عبای خاتمی میروند
وروز دیگر خودشان را به ریش رفسنجانی وصل می کنند ویک
روز عاشق مواضع ضد امریکایی! احمدی نژاد می شوند
ویکبار دیگر دست به دامن بزک بانوی صلح می شوند ، چندی
بعد همراه اکبر گنجی که نهایت آزادیخواهی اش جانشین
کردن منتظری به جای خامنه ای است ویاآنها که انتظار
دارند نظایر سازگارا، علی افشاری ، رئیس دانا ودیگر
دنبالچه های دوم خردادی برایشان آزادی ودمکراسی را به
ارمغان بیاورند وآنها که معتقدند ج.ا را با صلح وصفا
وآرامش وقدم به قدم به سوی عقل و خرد خواهند کشاند راه
بجایی نخواهند برد . همینطور اگر مبارزه سیاسی بر علیه
حکومت ولایت فقیه با مقابله جدی با صادرات فرهنگی /
هنری آمیخته نشود نتیجه قاطع حاصل نخواهد شد. راه سختی
است- همت میخواهد، پشت کار میخواهد -باید هزینه پرداخت
-باید خیلی از اتهامات نا روارا تحمل کرد. راه سوم از
نظر من واز دیدگاه من چنین مشخصاتی باید داشته
باشد.شاید بگویند که این راه غیر سیاسی وغیر قابل
انجام است من هم که گفتم" بیشتر به حسم متکی هستم .
گزارشگران
گفته ميشود كه بزرگترين و موثرترين نيروي ضد جنگ در
داخل كشور آمريكا و به تعبيري شهروندان اين كشور
ميباشند .آيا اين نكته يك حقيقت است؟
بصیر نصيبی
برای اینکه بدانیم که نظر امریکائیها در باره جنگ چیست
خوب می شود به آرای عمومی مراجعه کرد تصور نمی کنم
امریکائیهاندانند که ادعای سران کشورشان برای استقرار
دمکراسی در کشورهایی که به اشغال در می آورند بهانه ای
بیش نیست( در مورد ج.ا که فقط اگر برنامه های اتمی اش
را متوقف کند به او تامین هم می دهند یعنی می تواند
همچنان بکشد وزندان کند واستبدادش را اعمال کند) تا
حالا چندین هزار سرباز امریکایی در عراق کشته شده
اند(برابرویا بیشتر از میزانی که در انفجار برجهای
نیویورک جانشان را ا ز دست دادند) ایا امریکایی ها
نمیدانند که دولتهای امریکا ( دمکرات ها وجمهوریخواهان
) خود طالبان را رشد دادند وحالا ادعا می کنند که ضد
طالبانند؟ هرگاه کسی هم در گذشته به این توهم باور
داشت که قصد امریکا از تجاوز به افغانستان وعراق
استقرارد مکراسی و نابود کردن طالبان بوده است حالا می
توانداز خود سؤال کند ایا عراق امروز موقعیتی بهتر از
دوران صدام دارد/ ویا ریشه طالبان را خشکانده اند؟ خوب
دور از ذهن نیست که در امریکا بیش از گذشته نیروی ضد
جنگ شکل گرفته باشد.
گزارشگران
تاثيرات تحريم اقتصادي ايران از جانب شوراي امنيت و
وابستگان را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
بصیر نصيبی
تحریم می تواند یک حربه سیاسی باشد.اما چگونه تحریمی؟
به هنگام تسلط سرهنگها در یونان ملینا مرکوری بازیگر
فیلم «یکشنبه ها هرگز» وهمسر کارگردان به نام سینما
ژول داسن یونان را ترک گفت ودر ایتالیاساکن شدوتا سقوط
سرهنگ ها به مبارزه سیاسی اش ادامه داد وی از گردشگران
اروپایی میخواست که پول هایشان را در یونان خرج نکنند
او اعتقاد داشت این پولها فقط شکم سرهنگ ها را فربه تر
می کند. یا به هنگام تسلط رژیم نژاد پرست افریقای
جنوبی گروهای مترقی اروپا بی توجه به نظر دولت هایشان
خود، محصولات افریقای جنوبی را تحریم می کردند ویا در
همین آلما ن در اوج سرکوب گروهای کرد ترکیه احزاب
مترقی نه میوه های خوشمزه ترکیه را میخریدند ونه به
ترکیه سفر می کردند.این کونه تحریم ها بیشتر به ابتکار
گروها وانسانهای مترقی برنامه ریزی می شود اما تحریمی
که اتحادیه اروپا میخواهد اعمال کند، چه هد فی را
نشانه می گیرد؟ پروژه تحریم کشورهای سرمایه داری هم به
مانند طرح جنگشان قصدش به زانو در آوردن حکومت و تضعیف
آن به نفع مبارزات مردم نیست، در مورد تحریم هم لابی
های جمهوری اسلامی به میدان آمده اند تا به نفع بقای
حکومت لابی گری کنند. مقاله مهمی آقای حسن داعی نوشته
اند که مواضع لابی ها را در باره جنگ وتحریم هم روشن
می کند ونقش مسعود بهنود ودارددسته اش را برای حمایت
از لابی های جمهوری اسلامی بر ملا مینماید- بخشی از
مطلب او را در اینحا می آورم.آقای داعی از تظاهراتی که
لابی ها ضد وجنگ وتحریم راه انداخته بودند سخن می
گوید:
...در مقاله ای که همین روزنامه( منظور سایت روز اون
لاین است) یک روز قبل از آن نوشته بود، این تظاهرکننده
پراحساس، " اِلِنا " معرفی شده بود که به گفته "روز"،
بهمراه عده ای دیگر، بر ضد جنگ آمریکا علیه ایران به
خیابان آمده بود. " النا عمانی " که نام اصلی اش
"الینور"
Eleanor میباشد، همسر " اردشیر عمانی "
Ardeshir Ommani
است که از فعالان لابی جدید رژیم ایران در پوشش مبارزه
با جنگ و تحریم میباشد. در صفحات بعدی با این زوج "صلح
دوست" بیشتر آشنا میشویم و دلیل سخاوتمندی سایت "روز"
در پخش دو گزارش متوالی درباره تظاهرات چند ده نفره
آنان را مشاهده میکنیم. البته چند روز قبل از آن، سایت
" موعود " در ایران که بیشتر روی مباحث مربوط به "
امام زمان و نشانه های ظهور " تمرکز دارد، در خبری که
در 27 دیماه منتشر کرد، برگزاری این تظاهرات تاریخی را
باطلاع هموطنان رسانده بود. اردشیر عمانی در مصاحبه ای
که این سایت منتشر نمود، ضمن "تأکید بر وحدت بین مردم
و رهبری سیاسی در ایران و با اشاره به فرمایشات مقام
معظم رهبری" مطالبی اظهار داشته...
باتوجه به مسایلی که گفتم اگر تحریم بتواند بدون لطمه
زدن به زندگی جاری مردم امکانی باشد برای ضربه زدن به
حکومت و به مردم برای سرنگونی این رژیم سفاک کمک کند
دلیلی ندارد هر مبارز ضد کلیت این رژِیم با آن مخالف
باشد. اما من بعید میدانم که تحریم هایی که اروپا
وامریکا رژیم را تهدید به اعمالش می کنند، بتواند مردم
ما را در راه رهایی از چنگال آخوندها کمک کند. چرا که
برای اینان مصائبی که مردم ما با آن دست به گریبانند
اهمیتی ندارد اینان فقط به منافع تجاری خود می
اندیشند.
گزارشگران
جريان و پشت پرده گروگانگيري 15 ملوان انگليسي كه هم
اكنون دست به افشاگريهائي چند زده اند و تيتر اخبار
جهان را بخود اختصاص ميدهند را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
بصیر نصيبی
خوب روزهای اول دستگیری ملوانان و گفته های آنها که
خود اعتراف می کردند که متجاوز هستند وتصاویر چلوکباب
خوری آنها که به دنیا مخابره می شد، تشکر هایشان از
دولت مهرورز! احمدی نژاد حتا بدرقه شان با بوس و کاد و
وکت وشلوار این تصور هم قوت گرفته بود که خود انگلیس
هادر این نقشه دست دارند. اماحوادث بعدی ومصاحبه های
ملوانان با رسانه های اروپایی تصور های اولیه را کم
رنگ کرد. بیشتر به نظر می رسد ج .ا به شیوه همیشگی قصد
بحران سازی داشته است والبته شایع شد که میخواهند
ملوانان را با جاسوسان دستگیر شده دراربیل معا وضه
کنند.اما به نظر می رسد با توپ وتشر بلر که خوب می
شناسدشان حاکمان بلوف زن جا زدند- البته اگر هم معامله
ای صورت گرفته باشد هنوز بر ملا نشده است. اما اگر کسی
در دنیا تا کنون به ماهیت سران ج. ا پی نبرده بود حالا
دیگر با تماشای این ماجرا روی صفحه تلویزیون ها فکر
نکنم جای تردیدی مانده باشد که سران دول غرب سالهاست
با ابله ترین ومسخره ترین حکومت روی زمین لاس می زنند
ومیخواهند این حکومت رابدو بخش خوب بد تقسیم وخودشان
را حامی بخش مترقی آن بنمایانند . دیدید که آقای رئیس
جمهور محبوب! هم به سربازانی که جاسوسان متجاوز را
دستگیر کرده اند مدال داد .هم متجاوزین را با بوسه
وبغل وکادو راهی دیار کفر! کرد.
گزارشگران
لاريجاني نماينده ارشد مذاكرات هسته اي جمهوري اسلامي
بتازگي اعلام كرده كه رژيم ايران آماده تفاهم با
كشورهاي غربي است. اين زيگنال را چگونه تحليل ميكنيد؟
بصیر نصيبی
فکر می کنم به این سئوال درحد توانم ودر پاسخی که برای
سؤال های دیگر داشته ام پرداخته ام .جمهوری اسلامی
حکومتی مافیایی، است و هرگر نمی توان برای موضع گیری
ها سران حکومت اعتباری قایل شد . این حکومت به ظاهر
وزیر امور خارجه دارد که حرفش در حدیک کارمند ساده سجل
احوال هم خریدار ندارد. همین آقا ی نماینده ارشد هم
حرفی میزند وپرزیدنت! احمدی نژاد می آید سخنانش را
باطل می کند. رهبر معظم! انقلاب هم خودش وزیر امور
خارجه خصوصی! دارد. همان آقای ولایتی را می گویم که در
قتل های خارج از کشور دست داشت.
گزارشگران
در حال حاضر چه تحليلي از افكار عمومي داخل و خارج
كشور در مورد جنگ داريد؟ با توجه به اينكه برخي از
احزاب و نهادهاي چپ در اروپا بنوعي همسوئي با رژيم
ميپردازند و تنازعات موجود و سياستهاي جنگ افروزانه
رژيم جمهوري اسلامي را كه ميتواند فجايعي غير قابل
جبران بلحاظ انساني و اقتصادي ببار آورد، ناديده مي
انگارند
بصیر نصيبی
بله برخی احزاب چپ اروپا هم سویی با رژیم نشان می دهند
اما چگونه ؟من برای نمونه اشاره می کنم به رفتار های
کشور آلمان با ج. ا .
حزب سبز ها واس. پ .د چه به هنگام نخست وزیری شرودر و
وزیر امور خارجه اش فیشر ( از حزب سبز ها) حمایت از
باند دوم خردادی ها در دستور کارشان بود والان هم که
تمام دولت در دستشان نیست اما در مجلس حضور دارند
واکثر نهاد های فرهنگی را در اختیار شان است همان
سیاست را تعقیب می کنند. تلاش اینان در این جهت است که
همین حکومت را حفظ کنند فقط کمی رفتارش را تعدیل دهند.
یعنی دنباله روی دوم خردادی های ورشکسته هستند.البته
موضع ضد جنگ هم دارند آنهم نه بدلیل مصائبی که برای
مردم ایران به همراه دارد( می دانیم که خودشان در جنگ
بالکان شرکت کردند) بلکه بدان جهت که خانم مرکل(
C.D.U رئیس دولت فعلی) به سیاست های بوش بیشتر همراه است واینها به
دمکرات های امریکا همسو ترند.
درباره نحوه تفکر ایرانیان خارج از ایران در باره جنگ
خوب فکر کنم آنها که نسبت به اینگونه مسایل حساس هستند
خود همه رویدادهارا بهتر از من می دانند. البته بخشی
از ایرانیان خارج از کشور که درمحدوده جامعه روشنفکری
محاسبه نمی شوند آغاز جنگ را پایان کار رژیم می داند
پس آنرا توصیه می کنند. اما خودشان در معرض خطر مستقیم
عوارض جنگ نیستند. اما بخشی از ایرانیان داخل هم با
اینکه از مصیبت جنگ مستقیما لطمه می بینند وتجربه جنگ
خمینی وصدام را هم پشت سر گداشته انداما چنان
اززورگویی های رژیم به تنگ آمده اند که به قول معروف
می گویند مرگ یکبار شیون یک بار. تصور اینها هم این
چنین است که وقوع جنگ حتما با سقوط حکومت همراه خواهد
بود .
شایسته اینکه مردم به جای اینکه ناجی خودشان رادر غرب
جستجو کنند الان که موقعیت رژیم به خاطر تیرگی روابطش
شکننده تر شده ازفرصت طلایی ومحدود پیش آمده علیرغم
میل آخوندها ولابی هایش بهره بگیرند، خوشبختانه حرکت
های مردمی واعتراضات هم گسترش یافته اما اشکال آنست که
این حرکت ها پیوسته نیست ورژیم فرصت سرکوب پیدا می
کند. اگر مردم رنج کشیده ایران که دیگر می دانند این
حکومت نه اصلاح پذیر است ونه ظرفیت استحاله را دارد با
اراده عمومی بی چشمداشت به اقدامات کشورهای سرمایه
داری که در هر مرحله ای آماده سازش با جمهوری اسلامی
هستند شکل بگیرد وتظاهرات ضد ج.اگسترش بیابد حتم باید
داشت این رژیم پوشالی قدرت مقابله نخواهد داشت
وکشورهای اروپایی وامریکا وقتی حضور گسترده و ممتد
مردم را ببینند چاره ای ندارند جز این که دست از حمایت
آخوند ها بردارند وخودشان را همراه مردم نشان دهند.
رهایی واقعی ایران فقط با اراده خود مردم وبدست مردم
ایران امکان پذیر تواند بود..
با تشكر از شما
بهروز سورن18
آوریل2007 |
