جامعه ايران اکنون دست خوش بحرانی عميق است که نتيجة
بيش از 28 سال حاکميت جنايت کارانه ی رژيم جمهوری
اسلامی ست.
اکنون سرکوب اوليه ترين خواست های مردم ايران بخشی از
سيستم رژيم شده و ميليون ها انسان در جامعه چنان دچار
تنگدستی، بيماری و بيکاری و سرکوبند که تا کنون چنين
سرنوشت تيره ای سابقه نداشته است.
در اين ميان تبعيض، خشونت و تحميل ارتجاعي ترين قوانين
ضدانسانی نصيب زنان شده است و بازتوليد اين نابرابری و
ستم جنسی ابعاد سهمگينی در جامعه ايران يافته است.
سياست جداسازی و ستم بر زن در جمهوری اسلامی، بيش از
هر زمان ديگر تلاش مي کند زنان را دچار محروميتی عظيم
تر از آن چيزی کند که تا کنون بر سر آنان آمده و
روزگاری تيره براي شان فراهم ساخته است.
در ساية چنين سياست های جنايت کارانه ای عليه زنان است
که امروزه در ايران، تن فروشی، اعتياد، فرار از خانه و
خودکشی و شيوه های ديگر نابود شدن در ميان زنان جوان و
دختران جامعه ما رواج بسيار يافته و نداشتن چشم انداز
روشن از يک زندگی انسانی سبب شده است آنان به موجوداتی
حاشيه ای و سرخورده بدل شوند.
تصويری که جمهوری اسلامی مي کوشد از زن در چارچوب
اسارت بار اسلام و چادر و حجاب و جدائی جنسی بيان کند،
در سينمای مزدور اين رژيم بازتاب وسيع دارد و چهره
سازی از زنِ در بند، زن بي حقوق و زن اسير در چارچوب
خانه و روابط مردسالارانه به قوانين بي چون و چرای
سينمای مسلط در جمهوری اسلامی بدل شده است. به طوری که
زن حتی در تصوير خيال خود نيز نمي تواند بيرون از اين
چارچوب و حجاب و ستم جنسی و روابط اسارتبار بر پرده
بيايد.
مبلغان دروغين حقوق زن، آنان که سال ها نان بي خيالی و
بي توجهی خود را به بی حقی زن ايرانی خورده اند و در
سايه استقبال مردم از آنان به جائی رسيده اند، مي
کوشند امروزه در خدمت رژيمی قرار گيرند که اين ستم ها
را بر سر زنان جامعه ما روا مي دارد. کسانی که به دفاع
از رژيم جنايت کار جمهوری اسلامی حاضرند به ايران
بروند و با چادر سر کردن، و بازی در فيلم ها، نقش زن
اسير را در روابط محکوم بازسازی کنند و به بازتوليد
فرهنگ تحميق و اسارت زنان ياری رسانند کم نيستند. آنان
دراين بحران ارتجاعی به ياری جنايت کاران برخاسته اند.
اما عليرغم همه اين جنايت ها و تباهی
ها و بي حقوقی، زنان ايران در همه گستره های زندگی
اجتماعی خود، در خانه، در خيابان، در اداره و کارخانه
و مدرسه و بيمارستان به اعتراض و مبارزه با ارتجاع
جمهوری اسلامی و حاميان باجيره و مواجب و بي جيره و
مواجب آنان پرداخته اند و عليرغم دستگيری و زندانی شدن
و آزار و اذيتهای بسيار به مبارزات خود ادامه ميدهند.
زنان ايران امروزه در پيوند با مبارزات ساير مردم،
مبارزات دانشجويان و کارگران و مليت های تحت ستم عزم
کرده اند تا سرنگونی اين رژيم ارتجائی و برقراری
برابری جنسی در جامعه ايران مبارزه کنند.
پيروز باد مبارزات مستقل زنان در راه برابری و رفع ستم
و جدائی جنسي
زنده باد 8 مارس روز جهانی زن
کانون سينماگران ايران در تبعيد
5 مارس 2007 |