You should install Flash Player on your PC

 زیر ذره بین / شماره 47

 آرشیو

 خانه نخست

      

 

*مقابله ایرانیان  مبارز باتداوم  تبلیغات سینمایی جمهوری اسلامی دردوره دوم انتصاب احمدی نژاد (تورنتو)

 کار: یوسف اکرمی

 

 

           Article19 Film Production

               Freedom Of Opinion And Information

            www.article19film.com

نشریه اینترنتی سینمای آراد/ شماره 47

 23 اکتبر   تا 25 نوامبر 2010

 سردبیر: بصیر نصیبی

 مشاوران: فرهاد مجد آبادی. داریوش شیروانی

 دیگر همکاران: . علی پور رضا (داخل ایران )، فرجهان میری، مهدی فراهانی( امور فنی و تکنیکی).

این شماره با مطالبی از: 

 یاور استوار، یدالله رویایی، عباس سماکار، میلاد محتوم،  حسن صالحی، مهستی شاهرخی، رضا علیپور، فرشته عطایی، فرید نوین، ایرج بهر آبادی،  مهناز کار سامان، ژاله لاهوری، غلامرضاسرشار کاشانی، پرویز صدیقی، سایه سیرجانی، کورش و ستاره ( ایران) و...

 

نویسندگان وهمکاران مجله سینمای آزاد در گذشت هنرمند برجسته ومبارز آشتی ناپذیر، خانم «مرضیه» را  به همه عاشقان هنر راستین وشیفتگان صدای زیبای بانو مرضیه و یاران وبستگانش تسلیت می گویند

تو مرو، برای بانوی هنر مرضیه
ياور استوار (کوير)

صدایش زلال و دلنشین بود همانندِ پروازِ پرستوها.

انگاره ای از عشق و شیدایی در ظلامِ بی انسانیِ  امروزیِ مان.

همراهی همیشگی و بی شیله پیله و وفادار تا هرآنگاه که خسته ی روزگار می شدیم به نوازشِ روانِ پریشان و بهمریخته مان بنشیند و با گرما و نرمای صدایش پرستار و تیماردار تنِ خسته مان باشد.

دوستش می داشتیم، بی هیچ رنگ و ریایی. چه این را بر زبان جاری می کردیم و چه نمی کردیم.

آخر مگر نه این که او خودِ عشق بود و شیدایی ؟

چه تفاوت که کلام چه کسی را بر زبان جاری و ساری می ساخت.

از شیدا که می خواند خود شیدا بود با همه ی شور و شعورش.

از عارف که می خواند، خود عارف بود و در گلوی خسته اش خون جوانِ جوانانِ وطن به گریه می نشست تا در سوگ کلنل ها مویه کند.

و....

اما،

 نه!

این همه ی آن چیزی که او  بود نبود.

 او رها بود و خواهان رهایی!

 رهایی انسان از اسارتِ بیداد!

و از همین سکویِ زیبای انسانی بود که در  کهنسالی و هنگامه ی آسایش و آرامش، کوله بار سبکبارِ آوای دل انگیزش را در خورجین کوچ بست و سفر را مسافری شد آوازه خوان، تا همانند عاشق های سرزمینش به دیارِ گوش ها بکوچد.

و این یعنی کاری کارستان! در وانفسای رذالت و تسلیم.

و این یعنی عصیان علیه بیداد.

او دل به بیداد نسپرد و مجیزگوی غاصبانِ «انسانیت» نشد.

نه!

او نمی توانست چشم و گوش و حنجره اش را بر ضلال این زمانه که در و دروازه اش بر مرادِ خفاشان می چرخد ببندد و بر پشتیِ عافیت تکیه زند.

دوستش داشتیم، چرا که عاشق بود. عاشقان دوست داشتنی اند و زیبا. او زیبا بود و فریبا مرد. مرگ در راه آرمان زیباترین مرگ هاست.

مرضیه آرمانگرایی انوشه و جاویدان بود.

یاور استوار، استکهلم ، 22 مهر ماه 1389

Yavar.ostvar@gmail.com

» بخش اول

  برای خواندن مطالب بخش اول زیر ذره بین بصورت پی .دی .اف روی عنوان هر   مطلب کلیک کنید.

........................................................................

سرمقاله

*در باره یک پروپاکاندا فیلم با عنوان« موج سبز»

صمدی یک فیلم کوتاه دانشجویی هم ساخته بود به اسم «تولد مادر بزرگ» که من در جشنواره سینمای تبعید هانوفرآلمان* کارش را دیدم وبا خودش آشنا شدم ودر یادداشتی، با خوشبینی نوشتم که علی صمدی این توانایی را دارد که فیلمساز خوب ومطرحی بشود. زمان گذشت ...اما همین جوان، میخواهد از جنبش مردمی در یک سال گذشته فیلمی بسازد ( اسم فیلم: موج سبز)واین اتفاق تاریخی را ثبت کنند .اما او شناخت کافی از جامعه کنونی ندارد  چه شایسته بود که بهمان راه خوش آینده اش ادامه میداد ویک تجارتی ساز موفق برای سینمای  عامه پسند آلمان  می شد....

........................................................................

*  شعری از یدالله رویایی در فیس بوک  

بیانیه

...- فرهنگِ آخوندی -

از بَربَر، از بسیج و از باتون

از قتل و از شقاوت، از قاتون

از وهن

- وقتیکه شخص می شکند در شخص -

از اعتراض های خاموش

وَ اعتراف های ناچار

از مغزهای شسته، از شستن

نفرت می کنم

از صدای حلقه های بسته در ضمیر و حلفه های بی ضمیر

از زخم و از شکنجه، از زنجیر

از گشت های به اسم ِالله

- روی رمین ِخدا عفونتِ الله-

از مسجد، ازخرافه، ازخشم

وَ از قواره های پشم ،

از حوض و از حوزه، از بوی گند...

........................................................................

در ستایش سينما، در کوچکترين سرزمين دنيا

عباس سماکار

اکنون سال¬هاي درازي پشت سر ما ست و «تبعيد» ديگر آن پيچيدگي نخستين را ندارد. با اين حال، آيا مي¬توان هنوز از «سينماي تبعيد» سخن گفت؟ و اگر «تبعيد» هنوز هست، آيا مي¬توان از نگاه ديگري به اين زندگي در درونة يک جهان ماوراء، یک جهان دور از ما، به مثابۀ سینمای زیرزمینی سرزمین مادر حرف زد؟

حتي اگر اکنون ميل به خوديابي و يافتن هويت پيشين هم، رنگ باخته باشد و تبعيد ديگر آن غولي به چشم نيايد که در آغاز بود، باز اين ستم عريان، اين سرکوب، شکنجه، زندان و کشتار مردمي که با آنان پيوند حس ميکني، ترا به تلاش وامي دارد تا بازگوئياش کني؛ ...

........................................................................

واکنش به رفتار ضد آزادی بیان اکبر گنجی وشیرین عبادی

تمام مطالب مرتبط با واکنش به رفتار گنجی وعبادی را  به صورت  پی.دی. اف  از اینجا بخوانید

****

خلاصه ای از مطلب:

*اطلاعیه کانون سینماگران در تبعید

در این چند روز که از اعتراض اکبر گنجی و شیرین عبادی به جایزه گرفتن کورت وستگارد (کاریکاتوریست دانمارکی) می­گذرد، در کمتر سایت اینترنتی ِاصلاح طلبان نقدی بر این عمل غیردمکراتیک دیده می شود...

کانون سینماگران ایران در تبعید در برابر این آزادی ستیزی و مخدوش کردن خرد همگانی ِمردم، واکنش دارد و آن را در راستای مخالفت با آزادی بیان و مردمسالاری ارزیابی می کند.

 *میلاد مختوم. گزارش روز سایت دیدگاه ها

به نظر می رسد که خانم شیرین عبادی و اکبر گنجی به این امید دعوت شرکت در این مراسم را پذیرفته بودند که جایزه یا به خودشان، یا به یکی از هم کیشان سبزپوش شان، اهدا شود. اعتراض جنجالی آنها به اهدای جایزه به کاریکاتوریست آلمانی و بویژه اقدام شتاب زده اکبر گنجی و ترک فوری شهر لایپزیگ، نشان از سرخوردگی شدید این دو نفر دارد.

*مشکل گنجی و عبادی با دموکراسی، محسن ذاکری

مشکل آنجا پیش میاید که گروهی از دین دارها هر گونه انتقاد، طنز و دگربینی بر دین و مقدسات دین را بر نمی تابند و "احساسات جریحه دار" آنها حق کشتن و قتل را نیز به آنان میدهد. شاید بیجا نباشد اینکه، دوستی گرام میگفت همه ی مسلمانها تروریست نیستند اما بیشتر تروریست ها مسلمانند.

*آزادی  بیان از  دید کاریکاتوریست تازه وارد حسین فردوسی پور

*اینکه چرا شیرین عبادی و یا اکبر گنجی این مراسم را تحریم کردند احتیاج به جوابی جداگانه دارد ولی وقتی یک کاریکاتوریست ایرانی (که خود قربانی سانسور و اختناق آنهم هم در داخل کشور و هم در تبعید بوده) کار همکار دانمارکی خود را "به همین سادگی" "سفارشی" و فاقد"ارزش کار مطبوعاتی" می داند و با دادن یک سری اطلاعات غلط سعی در توجیه نظرات خودش می کند میتواند نشان از تسلیم شدن نویسنده مقاله در مقابل خود سانسوری و ترس از مسلمانان افراطی باشد .

*آزادی بیان و مقدسات مذهبی.حسن صالحی

مذهب همواره دشمن آزادیهای بی قید و شرط سیاسی بوده است. معمولا به بهانه توهین به "مقدسات مذهبی مردم" سعی شده است تا آزادی را به اسارات بکشانند و حتی جلوی پیشرفت و علم را بگیرند. در قرون وسطی که دوره اقتدار کلیسا و مذهب در اروپا بود به اسم مذهب و مقدسات مذهبی دوران تفتیش عقاید برپا کردند و آدمها را زنده زنده در آتش سوزان

* حامیان بقای نظام مقدس چگونه غرب را تسخیر کردند!!؟ بصیر نصیبی

وقتی شیرین بانو ادعا می کند انتشار کاریکاتورهای پیامبر اسلام احساسات مذهبی مسلمانان را جریحه دار کرده است. پس ایشان و آقای گنجی در صورت اطلاع از نحوه تنظیم برنامه   هم همین رفتار غیر دمکراتیک را مرتکب می شدند . اعتراض ایندو کپی ی همان نظری است که خمینی با توسل بدان فتوا علیه سلمان رشیدی  راصادر کرد وبرای سر سلمان رشدی جایزه گذاشت، این نظر یه شبیه همان فتوایی  است که برای ترور منوچهر مظلومان به دلیل مذ هب ستیزی صادر شد و... به همین دلایل هم کنگره می بایستی برای دفع خطر از جان کاریکاتوریست دانمارکی ،تدابیر امنیتی شدید برقرار کند

*کسب و کاری به نام "آزادی بیان" مهستی شاهرخی

ولتر پرچم دار آزادی، زنده نماند و این روزها را ندید که کسانی که جایزه های یک میلیون دلاری و نیم ملیون دلاری برای آزادی بیان و آزادی قلم و برای پیشبرد صلح و دموکراسی دریافت داشته اند تا این حد وقیح و مرتجع باشند که حتا حرمت جایزه های گرفته شده خود را در جمع جهانی نگه ندارند و به عنوان اعتراض نطق کنند و یا از شرکت در جلسه ای که به حرمت شجاعت دیگری در ابراز عقیده خویش تشکیل است خودداری کنند.

 جمع حزب تودۀ روزنامه نگار شده و دلالان محبت بنیاد علوی در کنار مطالعات ایرانی!

سایه  سعیدی سیرجانی

سه جلسۀ جانانه برای لس آنجلسی ها گذاشته اند. درست در جایی که بیشترین تعداد رادیو و تلویزیونهای فارسی زبان است. احدی از هموطنان خبر ندارد که بلیط ورودی چنین جلسه ای دویست دلار است و چه افرادی اینجا مدعی ایران شناسی برای غرب شده اند.

در کنار علاقمندان به فرهنگ و ادب ایران اسامی تیم دلالان بنیاد علوی و حزب توده زیر عبای روز آن لاین و مخنث های جمهوری اسلامی: امثال چون حکاک، دباشی، علمداری، هرمز حکمت، پرتو نوری علاء، مهناز افخمی، شهرنوش پارسی پور،هما ( همایون کاتوزیان) و دیگر برسید به نوچه های نوپایشان چون... که بهتر است اسمشان آورده نشود تا احساس بزرگی ای اینجاپیش نیاید، حضور دارند.

خواهشم از هموطنان در لس آنجلس این هست که خبر دار باشند و بدانند اینها تنها با حضور و تعبد شما مهر دکان خود را زده اند..

تصمیم با خودمان

........................................................................

رضا علیپورمتعلم- 14/7/1389

مطلب نیمچه طنز, نیمچه :سیاسی، سرما در گرما و یا اندر خواص" چیز نوشته" های آسید ابراهیم نبوی!

دوستان و ایضا دشمنان التفات فرموده و  ایمیل های متعددی برایم می فرستند که گاه و بی گاه " چیزنوشته" های آسید ابراهیم نبوی هم لابلای شان رویت می شود. بنده ی کم ترین, با توجه به پیش زمینه ی ذهنی و آشنایی ای که از مواضع فرصت طلبانه ی سیاسی و نان به نرخ روز خوردن ایشان دارم, وقت همچون آب طلای ام را برای خواندن مطالب و تراوشات ذهنی شان تلف نکرده و بلافاصله می زنم روی دیلیت و مطلب را پاک می کنم. و اما در یکی از روزهای تابستان بسیار داغ امسال و در تب و تاب و عرق ریزان گرمای بالای چهل و دو درجه, ناخواسته و از سر استیصال و  حواس پرتی, روی تیتر و عنوان مطلبی از آنجناب کلیک کردم. دو سه خطی از مطلب را که  خواندم سرما و رطوبت چندش انگیز و لزجی را زیر پوستم احساس و بلافاصله یخ  کردم که دلیل واضح و مبرهن اش,چیزی نبود جز مطالعه ی جسته و گریخته ی یکی از مطالب مثل همیشه یخ, خنک و لوس و بی نمک ایشان. این هم از خاصیت " خنک, یخ آلود و شبه کولرانه‌ی!" درفشانی های شفاهی و کتبی آسید ابراهیم نبوی.

........................................................................

  از فیس بوک

*یکی به به احمد کسروی گفته بود که آقا جان شما دیگر دارید همه چیز را منکر می شویدکسروی گفت مثلاً چه چیزی را؟ گفت مثلاً معجزات راگفت مثلاً معجزات چه کسی را؟ گفت معجزات پیامبر اسلام راگفت مثلاً کدام معجزه را؟ گفت همان که با سوسمار حرف زد! گفت خوب با چه زبانی با سوسمار حرف زد؟ گفت با زبان عربی گفت مرد حسابی این که می شود معجزه سوسمار، پیامبر که خودش عرب بود .

........................................................................

 عکس هایی از سینمای آزاد  اهواز در فیس بوک منصور بابل مراد  (عضو سینمای آزاد اهواز)

 http://www.facebook.com/photo.php?pid=347082&id=100000713323986&ref=fbx_album

توجه: برای دیدن این آلبوم حتماً باید عضو فیس بوک باشید

........................................................................

» لینک ها

 *سامان نو فصلنامه  ی پژوهش های سوسیالیستی  شماره 11 و 12 منتشر شد.

 http://www.saamaan-no.org

درباره تجزیه: خاک مهمتر است یا انسان؟  *وبلاگ آزاده شپهری

وقتی صحبت تجزیه ایران پیش می آید، خیلی ها از سرکوب مردمی که میخواهند جدا شوند، طرفداری می کنند. بعضی ها مثل داریوش همایون به صراحت گفته اند که اگر قومی بخواهد از ایران جدا شود، آنها حتی حاضرند در کنار رژیم جمهوری اسلامی قرار بگیرند تا ایران یکپارچه بماند.

این نوع نگاه برای من اصلا قابل فهم نیست،

http://azadeh-sepehri.blogspot.com/2010/09/blog-post_22.html

* اعتراض به حضور احمدی نژاد در نیویورک (سایت سیاهکل)

از نکات دیگر در این تظاهرات عدم مشاهده حتی یک عکس در جانب داری از موسوی جنایتکار بود.   به واقع در این تظاهرات هیچ اثری از جریانات مدعی طرفدار موسوی به چشم نمی خورد.   عکس هائی هم که از موسوی وجود داشتند همه در بنر های فعالین چریکهای فدائی خلق بودند که نقش موسوی به عنوان نخست وزیر جنایتکار را در کشتار های دهه 60 نشان میداد... 

http://www.siahkal.com/index/right-col/eteraz-be-Ahmadinejad-Sydney.pdf

     

  *دادگاه دهه خونین

پس از دو ماه و نیم برنامه ریزی و تلاش، کنفرانس بین المللی حقوقدانان برای بررسی کارها و تشکیل کمیته راهبردی در روز جمعه اول اکتبر ۲٠١٠ برابر با نهم مهر ١٣۸۹ برگزار شد. در این کنفرانس دوازده حقوقدان سرشناس و برجسته جهانی از کشورهای آفریقای جنوبی، کانادا، بلژیک، آلمان، انگلیس، فرانسه و آمریکا شرکت کردند. http://www.irantribunal.com

*فعالانِ قلابی حقوق بشر و مدافع حقوق زنان  محمد صابر  ( سایت پژواک ایران)

امروزه مدعیان "حقوق بشر" نامهای جدیدی نیز برای خود انتخاب کرده اند؛ گروهی خود را "فعالان حقوق زن" مینامند، گروهی دیگر خود را از "خانواده های جانباختگان حوادث پس از انتخابات 88 " معرفی می کنند. و همه یک هدف را دنبال می کنند : دریافت حق پناهندگی و بعضاً اجازه‌ی تحصیل و ایجاد یک زندگی آرام/.

http://www.pezhvakeiran.com/page1.php?id=26524

 

*کارهای عکاسی /هنر رجب محمدین در وبلاگabcdstar

http://www.abcdstar.com/2010/10/hats-in-love.html

شیرین عبادی و اکبر گنجی

طرفدار آزادی بیان و قلم اند یا سانسور؟

بهرام رحمانی

در این شماره چندین مطلب مرتبط با رفتار عبادی وگنجی را در یک بخش ویژه منتشر کردیم،  مقاله بهرام رحمانی وقتی منتشر شد که آخرین مراحل تنظیم مجله بود ، لینک  این مطلب را  جداگانه از گزارش روز سایت دیدگاه ها  منتشر می کنیم

http://www.didgah.net/maghalehMatnKamel.php?id=23091

 ........................................................................

نامه به  ایمیل های ما

Cinema-ye-azad@t-online.de

Cinema_tabid@yahoo.de

کورش از ایران

آقای نصیبی سلام
سوالاتی که خبرنگاران آمریکایی از احمدی نژاد نکردند ولی من از خامنه ای
ارباب احمدی نژاد می کنم
سند استیضاح خامنه ای
   آقاي خامنه اي الان حدود بيست سال است مهمترين دارنده قدرت در ايران
يعني ولي فقيه مي باشد
سوال اين است چرا ايشان حاضر نيست يك كنفرانس مطبوعاتي تشكيل دهد و به
اين پرسشها پاسخ دهد
چرا در ايران استبداد شدید برقرار است؟
چرا نرخ تورم و بيكاري بالاست؟
چرا اينهمه روشنفكر بعد از انقلاب كشته شده اند؟ ... ادامه مطلب (فایل پی.دی.اف)
 

*روزي كه كامپيوتر خريدم فقط پنج شش تا فحش بلد بودم

(با پوزش بسيار)

از جمله: احمق، بيشعور و الاغ را بلد بودم

حالا به بركت هموطنان فرهيخته در اينترنت بقدري فحش و كلمات ركيك ياد گرفته ام كه ميتوانم كتابي پر از عبارات و كلمات ناستوده درست كنم و بعنوان فرهنگ ايراني به فروش برسانم

مطمئن هستم بخاطر بازار گرم اينگونه عبارات، كتاب بخوبي بفروش خواهدرسيد و لااقل با پولش ميتوانم يك سفر به ديار خارج نموده و هموطنان فرهيخته در غربتمان را از نزديك مشاهده كنم و از ايشان بابت حفظ فرهنگ اصيل ايراني در ديار بيگانه، سپاسگزاري كنم

 عباراتي همچون تن لش، فاحشه، پدر سگ، بي پدر، ولد زنا، سيم پاره دهن پاره، تخم سگ ، سليطه، و كلماتي ازيندست كه در داخل كشور رنگ و رو باخته و ديگر متداول نيست، از سوي خارج نشينان سياسي و آزاديخواه كه تمام تلاش خود را در جهت حفظ و گسترش و ترويج اينگونه كلمات بكار ميبرند شايستهء قدرداني است..(

با مهر و سپاس و دردي عميق از ادبياتي كه در اينترنت معمول شده( بخشی از مطلب منعکس شد)

ستاره از تهران

 

با درود و مهربانی

به آقای بصیر نصیبی گرامی و دیگر همکاران

و همچنین خسته نباشید برای انتشار (سینمای آزاد) با امید موفقیت بیشتر 

با این ایمیل یکی از سروده هایم را تقدیم میکنم  

شاد و تندرست باشید  

پرویز وارناویچ

مونترآل هفده اکتبر 2010

  تقدیم به زنان مبارز و شجاعی که با رژیم زن ستیز و ضد انسانی جمهوری اسلامی ایران مبارزه می کنند

چرا دامن آلوده را حد زنی

تو ای پاسداری که تر دامنی

چنین گفت و دیدند مردان شهر

فکنده ز سر چادرش را زنی

همی بانگ بر میزند خلق را

چو پتکی که کوبند بر آهنی

که ای بینوایان گم کرده راه

تماشا ندارد دل آزردنی

وارناویچ

 

*آقای نصیبی با عرض سلام

بعد از استقرار رژیم جمهوری اسلامی به نظر من باب جدیدی در فقه باز شده و آن باب وقاحت است، اصولا می توان به جای ولایت فقیه گفت وقاحت فقیه یا ولایت وقیح(هرچند خامنه ای فقیه درجه 3 هم نیست) خامنه ای در اولین سخنان خود در بدو ورود به قم این طور ادعا نمود که رژیم از میکرب های سیاسی واکسینه شده،منظور خامنه ای از میکرب تقریبا 85%ملت ایران هستند که کوچکترین علاقه ای به شخص خامنه ای و ولایت جور او ندارند و منظور خامنه ای از واکسینه شدن هم این است که با کشتن مردم در خیابان و کوچه ها و زندانی کردن و شکنجه و تهدید و ارعاب و طناب دار و اعدام در ملا عام و بستن دهن منتقدین، جمهوری اسلامی مصون شده،خامنه ای نه تنها به دنبال برقراری آشتی ملی نیست بلکه با سخنان بی شرمانه اش تخم کینه و نفرت و خشونت را در کشور می کارد و صد البته قطعا طوفان درو خواهد کرد و ملت ریشه او و رژیمش را خواهد کند.

مهیار سی و دو ساله از تهران

........................................................................

مورچه ها گروه راک الترناتیو  افغانی شاهین پژوم

 *مورچه ها" نام گروه آلترناتیو راک افغانی ای است که از حدود پنج سال پیش با آهنگسازی و نوازندگی مسعود حسن زاده شروع به کار کرد. سال های اولیه تشکیل این گروه به تمرین و اندوختن دانش موسیقی گذشته و اینک پس از مدت ها آلبومی شاخص با نام "گزارش اقلیت" را با صدای شکیب مصدق منتشر کرده است. هرچند که ساز های محلی در این آلبوم شنیده نمی شوند اما اعضای این گروه اعتقاد دارند که سبک آنها تنها تقلید راک یا بلوز غربی نیست و آنها در ساختن ملودی ها تحت تاثیر موسیقی محلی قرار داشته اند...

........................................................................

 بخش دوم زیر ذره بین «

برای خواندن کامل مطالب بخش دوم به صورت پی.دی.اف اینجا را کلیک کنید

****

خلاصه ای از مطالب بخش دوم زیر ذره بین:

*رفیع پیتز سینماگر فرصت طلب جمهوری اسلامی سینمابنویس شهروند را هم به اعتراض واداشت!

حتی اگر بخواهیم فیلم او را “فارغ از زمان و مکان” ببینیم نیز به هیچ عمق و محتوایی نمی‌رسیم.

آخرین صحنه‌ی فیلم تصویرگر گلوله‌ای است که “پلیس خوب” اشتباها به قلبِ علی که لباس “پلیس بد” را بر تن کرده شلیک می‌کند. لابد این صحنه هم قرار است تکرار حرف‌های نخ‌نمای پاسیفیست‌ها راجع به “تکنولوژی خشونت” باشد.

*علیرضا افتخاری هم سبز پوش شد آنهم چه سبری ، صاعقه ی سبز

نامه سرگشاده استاد علیرضا افتخاری

سلام بر خالق و عشق ... سلام بر او كه نام او و ياد او آرامش بخش دلهاي عاشق است..

من فرزند اين سرزمينم و نامم عليرضا افتخاري است،...

خالصانه بگويم،كه هر چه دارم و هر چه هستم از شما و از نفس گرم شما مردم عزيز است..

مدتيست، دروغ ها و قضاوت ها ی دوراز انصافي در مورد اين بنده حقير گفته شده که اين مسئله قلب مرا نیز، جريحه دار كرده است و اين تحفه سبزيست هديه به پيشگاه دل هايي كه از من ، رنجيد ند" عليرضا افتخاري

 *باند های سینمایی ج. اسلامی به جان هم افتاده اند ودست همدیگر را رو می کنند.

يك كارگردان سينما با انتشار نامه اي سرگشاده خطاب به مديرعامل خانه سينما خواستار پاسخگويي به برخي شبهات اين مديريت شد.

داود توحيدپرست در بخش هايي از اين نامه كه توسط خبرگزاري فارس منتشر شده آورده است: آقاي عسگرپور يادتان هست زماني كه مديرعامل فارابي بوديد، چقدر رفتم و آمدم و چقدر سختي كشيدم تا به فيلمنامه پروانه ساخت گرفته «شيرين» حداقل وام را بدهيد..

نقل از روزی نامه امنیتی کیهان شریعتمداری

*باز هم یک پسر دیگر پیرو خط پدر

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين هنرمند- مجید انتظامی- كه پس از بازديد از سد کارون 3 و 4 درصدد ساخت سمفوني «کارون» است، در ادامه گفت: سد کارون 3 و 4 با درايت مردان و صنعتگران ايراني ساخته شده است و عظمتي که من در آن مکان ديدم، باور نکردني بود...

*هنرمندان  سینمایکی،یکی به آغوش احمدی نژاد برمی گردند!

محمد رضا گلزار جوانان علاقمند به فیلم سازی را به همکاری و ورود به عرصهٔ فیلم سازی از طریق سینمای جوان دعوت نمود و یاد آور شد سیاستهای کنونی متولیان سینمای ایران به مراتب بهتر از قبل بوده و بستر حمایت از استعداد‌ها جوان امروز در سینمای ایران محیاست.

*وقتی فیلمسازان  فستیوالی با یک تشر جا می زنند،اصغر فرهادی پوزش خواست.

 معاون سینمایی وزارت ارشاد می‌گوید در پی «عذرخواهی» اصغر فرهادی، کارگردان ایرانی، به خاطر سخنانی که در «چهاردهمین جشن خانه سینما» بیان کرده‌بود، وی مجاز است کار ساخت فیلم خود را ادامه دهد...