در باره نقش یوتیوب در خیز ش های مردمی و رسوایی بیشتر ج.
اسلامی نزد مردم جهان در چند مقاله وچند مصاحبه رادیو
/تلویزونی وسخنرانی گفته ام ونوشته ام، میدانیم در روزهای
پرشورخرداد 88 که نظام جمهوری اسلامی با شقاوت وبیرحمی مردم
جان برلب رسیده راسرکوب می کرد، همان جوانانی که با دست خالی
جلوی این قاتلان ایستاده بودند در حین جنگ وگریز وزیر باران
گلوله پاسداران حکومت الله، توانستند همان تلفن های همراه که
امکان چند دقیقه ضبط تصویر را می داد وهمان دوربین های ساده
تصویر برداری ارزان قیمت را به یک امکان خبررسانی مهم وتاثیر
گذار تبدیل کنند .براستی این گفته ژان لوگ گودار – دوربین
اسلحه ایست که در هر ثانیه 24 تصویر شلیک می کند -در حوادث یک
سال اخیر در ایران معنایش رابهتر ودقیق تر درک می کنیم. حتا
خبرگراری های جهان که خبرنگاران دست چین شده شان هم اجازه خروج
از محل اقامتشان را نداشتند مجبور شدند با ضبط وپخش این تصاویر
گزارششان را ارسال کنند ودر نتیجه جنایات رژیم بسیار عریان تر
مخابره شد .چه باک اگر تصویر ها گاه لرزان بود وکیفت تصویر
وصدا در حد مطلوب نبود، هر چه که بود نشان داد که کشور های
اروپایی برای بقای چه رژیم سفاکی تلاش می کنند ،نشان داد که
قوانین ضد انسانی وپوشالی ج.ا اختیارات وسیعی به ولی فقیه برای
سرکوب وجنایت اهدا نموده است. کروبی وموسوی میخواهند با سوء
استفاده از خیزش مردم، برای امام جنایتکارشان آبرو بخرند. بله
گزارش های یوتیوب ماهیت کلیت نظام مذهبی را برملا کرد نه فقط
چهره احمدی نژاد ملیجک بارگاه ولایت فقیه را. هر چند سرنگونی
این نظام فاسد در کوتاه مدت به دلایل متفاوت که مشخص ترینش
خیانت های جناح مغلوب بود امکان پذیر نشد اما یوتیوب این ظرفیت
را دارد که تبدیل به امکانی برای انعکاس درد ها ومشکلات
اجتماعی ،فقر، نابرابری های اجتماعی ، فساد دستگاه های اداری ؛
پایمال شدن حقوق زنان ومردان ،کارگران وکارمندان در جامعه
امروز بشود . هر چه این مسایل بیشترگفته شود ودر سطح وسیع تری
پخش شود آگاهی عمومی عمیق تر خواهد شد. وقتی شناخت عمومی
افزایش یافت باند های حکومتی برای فریب مردم با دشواری بیشتری
مواجه می شوند . اگر جمع بیشتری ازمردم به شناخت عمیق از
مسایل اجتماعی وسیاسی برسند ودریابند که از دل یک نظام
ایدئولوژیک ، دمکراسی زائیده نمی شود، بعید میدانیم شارلاتان
هایی نظیرخاتمی بتوانند گسترش حرکت های اعتراضی را به تاخیر
بیندازند، در جنبش اخیر مردم ما هزینه سنگینی را تحمل کردند.
وجوانان با شجاعت وشهامت در برابر نیروهای سرکوب نظام ایستادند
و خون پاکشان را برای رهایی نثار کردند. دریغ ودرد که موسو ی
وکروبی که از سران وفادار وشریک جنا یت های 30 ساله اش هستند
قادر شدند زیر ماسک سبزالهی بار دیگر حرکت های مردمی را که
میرفت کار نطام را یکسره کند به توقف که امید داریم موقت باشد
بکشانندو غم انگیز تر اینکه تا مدتی شعار «یا حسین میر حسین»
هم شعار جمعی از معترضین شده بود.البته نمیتوان مردم در بند
را مقصر دانست. چرا که وقتی با فشار وخفقان، بین دنیای امروز
ومردم یک سرزمین جدایی بوجود بیاورند وقتی حتا مراجعه به
اینترنت هم با مشکل روبرو می شود . نباید انتظار داشت آگاهی
وشناخت اکثریت جامعه رشد طبیعی داشته باشد.
این مقدمه را لازم بود بیاورم تا برسم به فیلم کوتاهی که روی
یوتیوب یافتم، شما هم میتوانید این فیلم/ گزارش رادر این نشانی
http://www.youtube.com/watch?v=DjRv9TUJNx4
ویادر مجله سینمای آزاد شماره 42 ببینید.
فیلم /گزارش رویای نا تمام، زمانی در حدود ده د قیقه دارد که
حداکثر ظرفیت یوتیوب است. در همین زمان کوتاه بیش از ده ها
فیلم رسمی ی پروانه دارکه با ایماء واشاره میخواهد مثلا موضوعی
اجتماعی را مطرح کنند. حرف میزند وواقعیت های اجتماعی حکومت
الله را عریان می کند.
...با فریاد یک دختر بچه ،عنوان بندی فیلم ظاهر می شود.
خیابانی از محله های خاک سفید تهران پارس را می بینیم وبعد
دوربین روی دیوار های یک مکان متروک حرکت میکند ار پسر بچه
کوچکی سوال می شود:
س:اینجا حیات خونتونه
پسر بچه: نه اینجا اطاق لیدا خانمه
س:لیدا خانم کیه؟
پسر بچه :همساده ماست..
س:میخواهی اسباب بازیهاتو به من نشون بدی؟
اسمت چی بود؟
پسر بچه: میلاد، من اسباب بازی ندارم
س: دوست داری اسباب بازی داشته باشی؟
پسرک سرش را به علامت رضایت حرکت می دهد
س: چه اسباب بازی ای
پسر بچه :تفنگ ، ماشین، کیف
س:تفنگ واسه چی میخواهی؟
پسر بچه :با هاش پلیس با زی کنم
س:بزرگ شدی میخواهی پلیس بشی؟
پسر بچه : بله
س: پلیس بشی که چکار کنی؟
پسر بچه :اونا که معتادن رو زندانی کنم
س:از ادمهای معتاد خوشت نمی یاد؟
پسر بچه : نه
س:چرا؟
پسر بچه : خب اونا اگه شیره بکشن یا تریاک بکشن باید زندانی
کنی دیگه...
یک قطعه کوتاه موسیقی مارااز پسرک جدا می کند ودوربین به اطاق
لیلا وارد می شود ولیلا به سئوال ها جواب میدهد...
این زن جوان نمونه هزاران زن است که نه فقط در محله تهران
پارس بلکه در سراسر ایران اسلامیزه شد میتوان مشاهده اش کرد.
11 سالگی ازدواج کرده است ، 3 فرزند داردوشوهری بیکار،خودش
بیمار است ، عمل جراحی دارد که قادر نیست هزینه بیمارستان را
بدهد همسر بیکارش هم یک عمل جراحی داشته جون قادر به تامین
هزینه بیمارستان نبوده شناسنامه بچه کوجکش را بیمارستان گرو
گرفته است واین فررند نمی تواند بدون شناسنامه در مدرسه ثبت
نام کندو...
در آخرین سکانس فیلم تصویر فیکس می شود روی چهره بچه ها واین
نوشته روی پرده می آید
... وادامه دارد
بله تا این رژیم هست وحکومت الله حکم میراند این وضعیت
اجتماعی هم ادامه دارد ...
منتظر کار های بیشتر از جوانان سینماگر در داخل ایران میمانیم.
چه آنها که کارهایشان روی یوتیوب منتشر می شود چه آنها که
میتوانند کارهای زیر زمینیشان را از چنگال آخوند ها بیرون
بکشند. ( نه البته کارهای شبه زیرزمینی سینماگران فستیوالی که
موقعیت کنونی ایجاب می کند که خودشان را مخالف جا بزنند) ما
در انتظار کارهایی هستیم که خوراک برای فستیوال ها فراهم نمی
کنندبلکه تلاش آنان سقوط کلیت نظام ورهایی واقعی است نه
جانشینی سگ زرد به جای شغال.
بصیر نصیبی/ 8 مای 2010 زاربروکن /آلمان
*
بازگشت نظام حمهوری اسلامی به سالهای طلایی دهه 60وکشتار دسته
جمعی امام راحل
*مطالب بسیاری در باره انقلاب در ایران نوشته شده . من دراین
نوشته کوتاه نمیخواهم وضرورتی هم نمی بینم که بر گردم به گذشته
و شرایط آن سالها را بررسی کنم که آیا نارضایتی مردم از نظام
پیشین وخودکامگی شاه، باید لزوما به برگشت ما به 1400 سال پیش
واستبداد مذهبی منتهی می شد؟ اما ضرورت دارد به نظر ها وتحلیل
های بخشی از مردم وجمعی از تحلیل گران استناد کنم که بارها
تاکید کرده اند که خمینی در نوفل لو شاتو حرفهایی زد که آن
هنگام که به قدرت رسید فراموش کرد. برای نمونه او اعلام کرد که
احزاب چپ آزادند و... دیدیم چگونه با شقاوت گرایش های چپ را
سرکوب کرد حتا به چپ نمایانی هم که از مواضع ضد امپریالیستی
امام دفاع می کردند هم رحم نکرد در سلاخ خانه خمینی زیر عنوان
شورای انقلاب،چپ وراست و میانه، زن ،مرد، کرد و ترک و بلوچ بدو
ن تبعیض! به جوخه اعدام سپرده شدند. هر چند این تصویر از علت
تبعیت مردم از نظام اسلامی را هم دقیق نمی دانم چون مردم دنیا
فجایعی که کلیسا ها به هنگام تسلط شان بر زندگی مردم
آفریدندراتجربه کرده بودند وخود ما هم درطول تاریح ودر انقلاب
مشروطه وبعد ازآن از دخالت های مذهب کم لطمه ندیده بودیم واگر
همه این حوادث هم در حافظه تاریخ ضبط نشده بود اما فقط به تذکر
ها ویاد آوری های پدر ومادرها وبزرگتر های فامیل توجه داشتیم
آنها هم ما را از مکر وحیله آخوند آگاه کرده بودند. باز هم فرض
کنیم که ما هیچ پیش زمینه ای نداشتیم و
خمینی و
حکومت مذهبیش نخستین تجربه بشر بود وقرعه به نام ما اصابت
کرد،ما نا خواسته در دام افتادیم وخمینی هم آ مد و
دارالخلافه اش را برپا کرد و جنایت ها یی را مرتکب شد که هیتلر
را هم رو سفید کرد چه برسد نظام های مستبد کلاسیک را واصلا
فراموش می کنیم که ما که در طول 31 سال حکومت این جباران مرتب
گول مکر وحیله آخوند را خوردیم و پایه های حکومت مذهبی را در
دو دوره خاتمی شارلاتان محکم کردیم وهنوز هم ما داریم تقاص
دوران شبه اصلاح طلبان را پس می دهیم که آخوند را به دو نوع
خوب وبد تقسیم کردیم وماخودمان را به آخوند خوب چسباندیم. زمان
گذشت وحکومت اسلامی به قتل وجنایت واستبدادوارتجاع ادامه داد
.در خرداد 88مردم با حذف باند خاتمی وعمیق تر شدن شکاف بین
سران نظام فرصتی بدست آورند تا بلکه خودشان را از شر کلیت این
نظام رها کنند وجوانان ما هزینه سنگینی را متحمل شدند و خون
پاکشان را در راه رهایی زادگاهشان هدیه کردند اما همین بخش
خوب رژیم بود که خطر سقوط را حس کرد با اینکه از حکومت اخراجش
کردند به امید بازگشت دوباره باند شان، موسوی وکروبی با ماسک
سبز به میدان آمدند.، آنچه در این یک سال برما گذشت دیگر نیاز
به یاد آوری ندارد . اما یک سئوال بی جواب مانده چرا دوباره ما
به رژیم اجازه دادیم تا خودش را باز سازی کند؟ به خصوص که
موسوی وکروبی نه یک بار ونه دوبار بلکه بارها تاکید می کنند که
آن ها فقط نگران این هستند که احمدی نژاد نظام را به سقوط
بکشاند، ( درست به عکس مردم جان برلب رسیده که از این بابت هیچ
نگرانی ندارند ) موسوی در همان اوایل از حامیان جمهوری اسلامی
در خارج با صراحت میخواهد که حساب خودشان را از ضد انقلاب
سرنگونی طلب جدا کنند، ماله کش های حرفه ای نظیر نوری زاده و
سازگارا این گفته را طوری تفسیر میفرمایند که لطمه ای به سبز
الهی ها نرسد . اینا ن باز هم به صراحت اعلام می کنند اساس
وساختار نظام مافیایی حمهوری اسلامی را قبول دارند منتها به
نظر آنها حاج محمودشان قانون اساسی را خوب احرا نمی کنند اما
نمی گویند کدام ماده مترقی قانون اساسی الان بد پیاده شده است.
اتقاقا هم اکنون خیلی بهتر ودقیق تر از تمام دوران بعد از مرگ
جلاد بزرگ دارد قانون اساسی رعایت می شو دوآقای ولی فقیه
اختیارات وسیعش در قانون اساسی را بکار گرفته است. وقتی به کنه
در خواست باند مغلوب دقیق می شویم در می یابیم که حرف اینها
اینست که چرا رهبر عظیم الشان فریبشان داده و هم برای داغ کردن
تنورخیمه شب بازی ازشان بهره گرفته وهم از دایره قدرت به بیرون
پرتابشا ن کرده است. خب حالا باید به نوعی سخن بگویند که چنین
تصوری در مخاطب ایجاد شود که اینها دل نگران وضعیت اسفناک
زندگی مردم هستند!. مگرقبل از خیمه شب بازی اخیر حاج محمود
پرزیدنت نبود؟ همین مهملات را هم بهم میبافت و آقایان هم از
وزارت کشور همین آقا صلاحیتشان تائید شد (ایا این دو کاندید
مترقی ودمکرات! به نظارت استصوابی که از غربال آن 4کاندید
امتحان پس داده بیرون آمدند اعتراض کردند ؟). اما اینها به
مردم وعده دروغ میدادند که اگر شرکت آنهاوسیع باشد تقلبی صورت
نمیگیرد اماموسوی قصد داشت مردم را به گوشت دم توپ تبدیل کند
وبا اتکا به آنها،آقا را وادارد تا حاج محمود راکنار
بگذاردوسید حسین را جانشین کند. اما یک باره در سحر گاه وطلوع
خورشید در 23 خرداد بود که احمدی نژاد در مدت چند دقیقه تبدیل
به دولت کودتایی شد؟ واپوزیسیون هم همین واژه که از ستاد
انتخاباتی مغلوبین صادر شده بود را پراکند.اما کدام کودتا؟ آقا
وسپاه دیگر نمیخواستند شبه اصلاح طلبان را در قدرت نگه دارند
-بهمین سادگی -وگرنه مگر احمدی نژاد در 4 سال قبل بدون تقلب
پرزیدنت شده بود؟ آقا بر اساس قانون اساسی مترقی ولایت فقیه
حکم حکومتی صادر میفرماید و باورمندان به قانون اساسی ج.
اسلامی باید مانند همیشه حکم را با دیده منت بپذیرند چرا که
به قانون اساسی پایبندند واصل ولایت فقیه اصل غیر قابل تغیر
قانون اساسی مترقی ج. اسلامی است پس چرا تمکین نمی کنند؟ بگمان
من جمهوری اسلامی توانست نظام در حال سقوط را با کمک همان باند
مغلوب موقتا از سقوط برهانید. وقتی مردم را از حیابان ها دور
کردند حالا به فراغ بال بیشتری میخواهند موقعیتشان را تثبیت
کنند نه فقط تظاهرات داخل ایران را مهار کرده اند. از گسترش
تظاهرات خارج از ایران هم به نحو محسوسی کاسته شده است. نزدیک
ترین نمونه را می توانیم به هنگام سفر احمدی نژاد به نیویورک
مشاهده کنیم. من تمام خبر های مرتبط با نشست نیویورک را تعقیب
کردم هیچ گزارشی ندیدم که جمعیتی برای اعتراض علیه این سفر
شکل گرفته باشد، چرا؟ پس این جمعیت معترض کجا رفتند؟ در
نیویورک جمعیت ایرانیان رقم بسیار بالایی است ،اما دریغ از یک
تظاهرات صد نفره .حتا آن جمعیتی که قبل از خیزش مردمی طبق عادت
در این مراسم حضور داشتند هم غایب بودند. به جای پرده پوشی
شایسته است علت این افت جمعیت را به دقت بررسی کنیم( اعتصاب
همگانی وشجاعانه در شهر های کردستان وچند مورد حمله کار ساز
سرنگونی طلبان به سفارتحانه های جمهوری اسلامی ، مسیله دیگری
ست وباید جدا گانه بررسی یش کرد)
جعفري دولت آبادي دادستان تهران در مصاحبه ای به اعتراض
میرحسین موسوی در ارتباط با اعدامهای اخیر نظر د اده است . که
نظر قابل تاملی است ونشان میدهد که حناح حاکم دارد یکی ،یکی
پرونده های مدعیان مغلوب را رو می کند. او میگوید:
«وي حق ندارد احكام قطعي دادگاه
ها
را زير سؤال ببرد و اظهارنظري كند كه باعث خرسندي و رضايت
دشمنان نظام اسلامي شود. [...] وي در سال 1367 در جريان احكام
حكومتي حضرت امام در مورد منافقين بوده و به
خوبي
مي
داند
كه قوه قضاييه در چهارچوب قوانين و مقررات كشور اقدام مي
كند»
بله او با زبان بی زبانی میگوید ما همه در قتل وجنایت ها سهیم
بودیم. اگر کوتاه نیائید دیگر پرونده هایتان را هم خواهیم
گشود.
احمدی نژاد هم بیکار ننشسته او بهر حال با همه بلاهتش اینقدر
درک دارد که دستور العمل هایی که به او دیکته می شود را بازگو
کند .
تاکید بسیار شبه اصلاح طلبان بر بازگشت به اندیشه تابناک خمینی
هم مورد توجه آقا محمود قرار گرفت . او را به این فکر انداخت
تا اگر اهمالی در پیروی از خط امام مرتکب شده جبران کند یکی از
اقدامات برجسته امام خمینی که اجرایش به عهده میر حسین موسوی
نخست وزیر وقت واگذار شد کشتار های دسته جمعی بود. آقا محمو
دهم فکر کرد بهتر است برگردد به همان سالها به جای اعدام های
تک نفره که هر کدام عوارض ودرد سر دارد. بار دیگر اعدام های
دسته جمعی را در دستور کار قرار دهد. اعدام 5 مبارز *در یک روز
به انجام رساندن یکی ار برنامه های امام راحل است اما چرا
موسوی به این اعدام ها اعتراض می کند؟مگر خواست آقای موسوی
بازگشت به دوران طلایی حمینی جلاد نیست ؟ واین جنایت اخیر
درست منطبق بود با یکی از طرح هاوفرمان های بیاد ماندنی
خمینی کبیر !،بعید نیست دیگر اقدامات خمینی هم بر طبق قانون
اساسی مترقی! بار دیگر تکرار شود آنوقت امت در صحنه دیگر
ضرورتی نمی بینند بار دیگر برای به قدرت رساندن موسوی پای
صندوق رای بروند. همین رئیس جمهور مهر ورز خیلی هم خوب است.
اتفاقا فحاشی و حرفهای بی سر وته زدن وبلوف های حاج محمود
انگار از رفتار های امام راحل کپی شده است. به خصوص این روز ها
حاج محمود به گونه رهبر مرحول فحش های غلیظ هم به امریکای
جهانخوار می دهد. دور نیست زمانی که رضایت نامه آن مرحوم
مغفور برای ابراز خوشنودی از اعمال حاج دکترمحمودودولت عدالت
پرور از آن دنیا صادر شود.
*یاد فرزاد کمانگر – شیرین علم هولی – مهدی اسلامیان – فرهاد
وکیلی – علی حیدریان و دیگر جانباختگان راه رهایی گرامی باد.
بصیر نصیبی
18 مای 2010 زاربروکن / آلمان
این دو مقاله قبلا در ستون های یاداشت هفته وروز دیدگاه
ها چاپ شده است.
http://www.didgah.net
|