...این مهم نیست که برای
خاموش کردن صدایمان از
هیچ نوع اتهام به جمع
محدود ما دریغ نشده است
اما این مهم است که
توانسته ایم نا سالم بودن
فضای جشنواره ها، زد
وبندج. اسلامی با مدیران
اکثرا جشنواره ها ،
استفاده سیاسی رژیم های
سرکوبگر از سینما را به
یک مسئله قابل تامل و
مطرح تبدیل کنیم ...
آرمان نجم فیلمساز تبعیدی
مقیم برلین کار جدیدش با
عنوان ترور در برلین
راآماده ونمایش آنرا آغاز
کرده است. سینمای آزاد
بعد از دریافت کپی فیلم
،کار جدید آرمان را
بررسی خواهد کرد . در این
شماره گزارشی در باره این
فیلم را از سایت سیروس
نیوز بخوانید.
روز ششم آپریل 2010 ،
جمعی از مبارزین ایرانی و
هلندی در حمایت از
مبارزات پر شور
آزادیخواهانه مردم ایران
در ماه های اخير ، سفارت
رژیم سرکوبگر جمهوری
اسلامی در هلند را به
اشغال خود در آوردند...
حمیده خیرآبادی (نادره)
بازیگر قدیمی سینما،
تئاتر و تلویزیون که
دوشنبه شب ٣۰ فروردین ماه
در سن ٨۶ سالگی درگذشت،
خيرآبادي درباره زندگي
خودش در مصاحبهاي گفته
است: «در ۱۳ سالگی
ازدواج کردم و ۲۰ سال پیش
درحالیکه یک دختر داشتم
با همسرم متارکه کردم.»
وي درباره نحوه
علاقهمندي خود به كار
سينما نيز گفته است:
دقیقا خاطرم نیست چه
موقع، ولی سالها پیش یک
کارگردان که از اقوام من
بود ازمن خواهش کرد در
فیلمش نقش یک مادر را
بازی کنم و منهم قبول
کردم واز آن پس اینکارشد
حرفه من...
اخیرا کنسولگری جمهوری
اسلامی در تارنمای رسمی
خودش از قول اسفندیار
رحیم مشایی مطلبی را
انتشار داده که وابستگی
خانه ایران مونیخ به
رژیم اسلامی در آن کاملا
مشهود شده است. این مطلب
از سوی عده ای از
ایرانیان در شهر مونیخ
بدون اشاره خاصی برای
آگاهی مردم پخش شد.
در پي هشدار قبلي در
بارهي «فرهنگسراي پويا»
در پاريس و صاحب ظاهري آن
«عباس بختياري»، - با
سپاس از هموطناني که از
فرانسه تماس گرفتند و
نوشتهي ما را تأئيد
کردند - اضافه کنيم که
رژيم با ضربهاي که از
ايرانيان مقيم خارج
خورده، برآنست تا عوامل
خنثاي خود را فعال کرده،
از بدحسابيهاي گذشتهي
آنان چشم بپوشد و سکوهاي
پرتاب تروريستش را تقويت
کند!
... سینمای معاصر ایران
دو بازار را پیش روی خود
قرار داده است و بر این
اساس تولید می گردد.
سینمایی که بازار داخلی
را مورد نظر دارد و به
دلیل نبود سینماهای کافی
و عدم مدیریت نمایش
سینمایی تکیه خود را به
جای بیننده به نظام دوخته
است. و دیگری سینمای
فستیوالی که سینمایش
پاسخی ست به نیاز این
فستیوالها. وظایف نانوشته
اما تبیین شده سینمای
فستیوالی همانا نمایش
فرهنگی اتنیک و عاری از
مباحث مدرنیته و انکار
جلوه های انسان مدرن می
باشد. ..این سینما نیز در
نهایت یک سینمای تجارتی و
سفارشی بیش قلمداد نمی
گردد. سینمای فستیوالی
نیز در دوره هایی توانست
از روابط اقتصادی و سیاسی
نظام با جهان غرب بهره
بگیرد و برخی از جوایز
فرمایشی را نصیب خود
نماید...
در نشریه ما مطلبی با
عنوان یکی بود ودیگران
نابود از ن. مرات چاپ شده
که بدلیل اشنباهی که رخ
داد مطلب چاپ شده نسخه
تصحیح شده نهایی نبود با
همان شکل ناقص هم آرشیو
شد. یکبار دیگر تمام
مطلب که به صورت پ. د.
اف برای سینما آزاد
ارسال شده با پوزش تجدید
چاپ می شود...
•لینک
ها
*گزارشگران: درسی که از
مردم قرقیزستان میتوان
گرفت
مردم ایران نیز میتوانند
با اتکاء به توانائی ها و
قدرت و پتانسیل نهفته در
همبستگی خود یک شبه راه
سی ساله را پیموده و
جرسومه فساد جمهوری
اسلامی را به زباله دان
تاریخ بسپارند. قطعا و بی
تردید مدافعان عدم خشونت
که سر در منافع خود و
سازمانهایشان در داخل و
خارج از کشور دارند از
این قاعده مستثنی نخواهند
بود که در برابر حضور و
رادیکالیسم توده ها سر
تعظیم فرود آوردند. باشد
که مردم کشورمان نیز شاهد
آزادی را درآغوش کشند.
*فیلارمونی برلین، معبدی
که زمانی قلمرو هربرت فن
کارایان، مشهورترین رهبر
ارکستر جهان بود، مکانی
که هر کسی را بدان راه
نیست تا هنر خود را به
نمایش بگذارد و این حضور
را پشتوانه رشد هنری خود
سازد، اینک یک جوان
ایرانی را با سازی که با
وجود تبعیضی که نسبت به
آن روا داشته شده، بخشی
جداییناپذیر از فرهنگ
شادی ایرانیان را تشکیل
می دهد، در میان گرفته
تا یک تنه یک برنامه کامل
اجرا کند: با تمبک! تمبکی
که از آن موتزارت می
تراود
ستند "باد جن" بر اساس
مراسم زار در جنوب ایران
تهیه شده است. ناصر
تقوایی متولد آبادان است
و جنوب ایران را به خوبی
می شناسد. ناصر تقوایی در
ابتدای سال 1345 برای
پژوهشی در مورد "مراسم
زار" برای موسسه تحقیقات
اجتماعی دانشگاه تهران با
غلامحسین ساعدی همراهی می
کند. اجرای مراسم "زار"
در جنوب ایران، ریشه اش
به مراسم "وودو" در
آفریقا برمی گردد.
در چند هفته اخیر آزار
جنسی و جسمی کودکان و
نوجوانان در مدارس (شبانه
روزی) و سایر مراکز
کلیسای کاتولیک در آلمان
از موضوعات اصلی رسانه
های آلمانی بوده است. هر
روز اطلاعات و جزییات
بیشتری از این جنایات رو
شده و لیست سیاه
آزاردهندگان و مراکزی که
در آن کودکان مورد
سواستفاده و آزار قرار
گرفته اند، بلندتر میشود
در قرقیزستان هیچکسی شیعه
اثنی عشری و لوزالمعدهای
و بصل النخاعی نیست
اعتراضات مخالفین را
نمیشود بکسل کرد برد وسط
ایل بنی هاشم . در ایران
البته تمام مخالفین شکر
خدا سکولار هستند منتها
چون بعضی وقتها شبیه
اسکولارها عمل میکنند
برای همین حاکمیت
میتواند دو ساعت بعد از
هر اعتراضی
فوری با چهار هزار لیتر
ساندیس یک تجمع خودجوش
راه بیندازد که طی آن محض
اهانت به قرآن و فک و
فامیل پیغمبر و کل ایل
بنی هاشم و متعلقین و
وابستگان
بزنند توی سر خودشان . در
پایان این تجمع نتیجه
گرفته میشود که در اثر
اعتراضات مردمی از پهلوی
حضرت فاطمه مقداری خون
آمده . در این زمان نصف
مخالفان حکومت که اسکولار
هم هستند فکر میکنند نکند
وقتی ما داشتیم سنگ پرت
میکردیم زده باشیم پهلوی
حضرت فاطمه خون آمده باشد
؟ آ
انتقاد توام با خوشبینی
جهانگیر آلماسی- ذوب در
ولایت- از وضعیت موجود در
سایت امنیتی/ حکومتی
رضایی
*
جهانگیر الماسی بازیگر
خوشنام! ( ملاحظه
فرمودید خوشنامی وبد
نامی از دید آخوند ها چه
معیار هایی دارد)و
کهنهکار سینما و تئاتر و
تلویزیون در برنامه
چهارشنبه عصر سینما 4 با
بیان برخی گلایههای
اصولی به مدیریت فرهنگی
در کشور، ابراز امیدواری
کرد که مدیریت جدید
سینمایی اتفاقات خوبی را
برای کشور رقم بزند.
*سرمایه
داران حارج نشین با نا
امیدی از باند مغلوب بار
دیگر به سوی باند غالب پر
می کشند
اقتصادملی- همشهري
آنلاين:
وزیر دادگستری گفت:
بسیاری از ایرانیان مقیم
خارج خواستار بازگشت و
سرمایه گذاری در کشور
هستند وی با اشاره به
اینکه تقویت هویت اسلامی
و ایرانی هموطنان خارج از
کشور، حمایت از حقوق آنان
و گسترش فرهنگ و زبان
ایرانی از جمله وظایف این
شوراست، اضافه کرد: در
حوزه فناوری و سرمایه
گذاری میتوان کارهای
بزرگی انجام داد.
*
ما که نفهمیدیم ارتباط
رحیم مشایی وبازیگر
سینمای اسلامی هدیه
تهرانی چگونه بود شما
فهمیدید؟
«من به نمایشگاه عکس خانم
تهرانی رفتم. دیدم
نمایشگاهشان هم خوب و با
موضوعی بسیار عالی بود.
از نظر من معرفت میداد.
روایتی از توحید بود...
*
منتقد سینمای جمهوری
اسلامی وفیلمهای جشنواره
زجر امسال
تسویه حساب (تهمینه
میلانی)
فیلمی سطحی و بزهکارانه
شبه فمینستی است با
اجرایی ما قبل «افسانه
آه»؛ فیلم یک سقوط است.
طهران، تهران – (داریوش
مهرجویی) برای بعضی،
فیلمسازی یعنی خوردن و
نوشیدن و با پول نهادهای
دولتی، فیلم ساختن. فیلمی
هپروتی که از سرو رویش،
بیدردی و شکم سیری و بزن
در رویی میبارد..
****
فرهاد مجدآبادی
نگاهی به فیلم
شکارچی
ساخته رفیع پیتز
محصول ایران و آلمان 2010
اگر بخواهم در مورد
جزئیات مختلف داستان این
فیلم وساختمان آن حرف
بزنم کار به درازا می
کشد. همین قدر بگویم که
کارگردان بر مبنای یک
داستان آبکی- که البته
موضوع جالب و مهمی را می
توانست درخودش جای بدهد-
فیلمی سطحی، پرمدعا و
دروغین ساخته است. هیچ یک
از آدمها هیچ شناسنامه ای
مشخصی ندارند. همه مثل
موجودات فیلمهای کارتون
درجه سه ژاپنی خشک و بی
روحند. و زمان و مکان هم
با آنچه که احتمالاً
ایران و زمان حاضر باشد،
تطابق ندارند... از زبان
پلیسی که هیچ شباهتی به
پلیس مخفی و آشکار ایران
ندارد می شنویم که گروهی
شورشی با پلیس درگیر شده
اند. کدام گروه... یک
گروه انقلابی که علیه یک
پلیس فاشیست می جنگد؟ ...
نه، ما در فیلم هیچ چیز
جز همین جمله ی « یک گروه
شورشی» در باره آنها نمی
شنویم و نمی بینیم. در
هیچ کجای فیلم هم هیچگونه
تصویر یا صدایی که نشانه
ای از تنش یا در گیری در
سطح شهر باشد دیده و
شنیده نمی شود. مگر این
که ایرانی باشیم یا
خارجیی اهل توجه به خبرها
که بدانیم : منظور از «یک
گروه شورشی» احتمالاً
یعنی مردم شورشی ایران که
در سال 1388 علیه پلیس
فاشیست ایران مبارزه ای
را انجام دادند. خب این
چه ربطی به بیان این فیلم
دارد؟ هیچ!